ضرب المثل به ترتیب حروف الفبا (ن)
ضرب المثل با حرف ن , انواع ضرب المثل
ناز شست گرفت.
نازک نارنجی است.
نام در کرده است.
نان به هم قرض می دهند.
نان خودت را می خوری، چرا حرف مردم را می زنی.
نان به نرخ روز می خورد.
نانش توی روغن است.
نانش را آجر کردند.
نان ندارد بخورد پیاز می خورد که اشتهایش باز شود.
نابرده رنج گنج میسر نمی شود — مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد !
ناخوانده به خانه خدا نتوان رفت !
ناز عروس به جهازه !
نازکش داری ناز کن، نداری پاهاتو دراز کن !
نبرد رگی تا نخواهد خدای ! ( اگر تیغ عالم جنبد ز جای )
نخود توی شله زرد !
نخودچی توی جیبم میکنی اونوقت سرم را میشکنی ؟
نخودچی شو دزدیده !
نخود همه آش !
نذر میکنم واسه سرم خودم میخورم و پسرم !
نردبون، پله به پله !
نردبون دزدها !
نزدیک شتر نخواب تا خواب آشفته نبینی !
نزن در کسی را تا نزنند درت را !
نسیه نسیه آخر به دعوا نسیه !
نشسته پاکه !
نفسش از جای گرم در میاد !
نکرده کار نبرند به کار !
نگاه بدست ننه کن مثل ننه غربیله کن !
نوشدارو بعد از مرگ سهراب !
نوکر باب، شیش ماه چاقه شیش ماه لاغر !
نوکر بی جیره و مواجب تاج سر آقاست !
نوکه اومد به بازار کهنه می شه دلازار !
نون اینجا آب اینجا – کجا بروم به از اینجا ؟
نون بدو، آب بدو، تو بدنبالش بدو !
نون بده، فرمون بده !
نون بهمه کس بده، اما نان همه کس مخور !
نونت را با آب بخور منت آبدوغ نکش !
نون را به اشتهای مردم نمیشه خورد !
نون را باید جوید توی دهنش گذاشت !
نونش را پشت شیشه میماله !
نون نامردی توی شکم مرد نمیمونه !
نون نکش آب لوله کش !
نه آب و نه آبادانی نه گلبانگ مسلمانی !
نه آفتاب از این گرم تر میشود و نه غلام از این سیاه تر !
نه از من جو، نه از تو دو، بخور کاهی برو راهی !نه باون خمیری نه باین فطیری !
نه به اون شوری شوری نه باین بی نمکی !
نه بباره نه به داره، اسمش خاله موندگاره !
نه بر مرده بر زنده باید گریست ! ( گر این تیر از ترکش رستمی است ) [ فردوسی ]
نه پسر دنیائیم نه دختر آخرت !
نه پشت دارم نه مشت !
نه پیر را برای خر خریدن بفرست نه جوان را برای زن گرفتن !
نه خانی اومده نه خانی رفته !
نه چک زدم نه چونه، عروس اومد به خونه !
نه خود خوری نه کس دهی گنده کنی به سگ دهی !
نه در غربت دلم شاد و نه روئی در وطن دارم ! — الهی بخت برگردد از طالع که من دارم
نه دزد باش نه دزد زده !
نه راه پس دارم نه راه پیش !
نه سر پیازم نه ته پیاز !
نه سر کرباسم نه ته کرباس !
نه سرم را بشکن نه گردو توی دومنم کن !
نه سیخ بسوره نه کباب ! ( کاری به کن بهر ثواب )
نه عروس دنیا نه داماد آخرت !
نه مال دارم دیوان ببره نه ایمان دارم شیطان ببره !
نه نماز شبگیر کن نه آب توی شیر کن !
نه هر که سر نتراشد قلندری داند !
نزده می رقصد.
نشسته کنار گود، می گوید لنگش کن.
نطفش کور شد.
نغمه مخالفت سرداد.
نفسش از جای گرم بلند می شود.
نی به نوک دماغش نمیرسه !
نیش عقرب نه از ره کین است — اقتضای طبیعتش این است !
نیکی و پرسش ؟
نفوس بد می زند.
نقد را عشق است.
نقره داغ می کند.
نقش بر آب است.
نقش بر آب کرد.
نقش بازی می کند.
نقل محافل شده است.
نک و نال می کند.
نگو تا نشنوی.
نماز جعفر طیار می خواند.
نم پس نمی دهد.
نمک به حرام است.
نمک خوردن و نمکدان شکستن.
گردآوری: بیتوته