استفاده مناسب از موسیقی توسط یک درمانگر آموزش دیده با هدف ایجاد تغییرات مثبت در سلامت روحی یا جسمی انسان را موسیقی درمانی میگوییم. این استفاده از موسیقی ممکن است به صورت فعال یا غیر فعال باشد.
در نوع فعال، شخص به نوعی در فرایند تولید موسیقی نقش دارد. مثلاً به عنوان نوازنده یا خواننده، اما در نوع غیر فعال، بیمار فقط به موسیقی انتخاب شده گوش میدهد. در هر دوی این حالتها انتخاب موسیقی و طرح مورد نیاز برای گوش دادن به آن توسط افرادی صورت میگیرد که در این زمینه آموزشهای لازم را دیدهاند. به چنین افرادی “موسیقیدرمانگر” میگوییم که علاوه بر آشنایی با موسیقی، اطلاعات لازم در زمینه پزشکی را هم دارا هستند و در کنار این دو مورد از ارتباط موجود میان علم پزشکی و علم موسیقی نیز مطلع هستند.
تاریخچه
نخستینبار در تاریخ، ارسطو و افلاطون به آثار مثبت و درمانی موسیقی پی بردند، اما ایده استفاده از موسیقی در پزشکی عصر جدید بیش از همه به زمان جنگ دوم جهانی برمیگردد؛ زمانی که تعداد زیادی از موسیقیدانان آماتور و حرفهای تصمیم گرفتند برای التیام دردهای روحی و جسمی ناشی از جنگ به کمک سربازان آسیبدیده بشتابند. تأثیر مثبت این عملکرد روی جسم و روان بیماران سبب شد تا پزشکان بیمارستانهای مختلف از مدیران خود بخواهند تا به صورت ویژه نوازندگانی را برای هر بخش و بیمارستان استخدام کنند. پس از پایان جنگ بود که برای نخستینبار دانشگاه میشیگان رشته تحصیلی موسیقی درمانی را به مواد درسی خود اضافه کرد.
تاریخچه موسیقی درمانی در ایران
استفاده از موسیقی برای درمان بیماریها در ایران هم قدمتی طولانی دارد. کتیبههای به دست آمده مربوط به هزار و ۵۰۰ سال قبل نشان میدهد دانشجویان پزشکی مشغول به تحصیل در دانشگاه جندیشاپور ملزم به گذراندن واحدهای درسی آشنایی با سازهای موسیقی و استفاده از آنها در درمان بیماریها بودهاند. متأسفانه با ظهور اسلام، این موضوع تا حد زیادی به فراموشی سپرده شد. با این حال مطالعه تئوریک روی آن توسط دانشمندانی همچون ابنسینا ادامه یافت و کتابهای مختلفی هم در زمینه استفاده از موسیقی در درمان بیماریهای مختلف توسط دانشمندان و پزشکان ایرانی نگاشته شد.
روشهای درمانی بومی و سنتی هم از زمانهای قدیم در برخی از مناطق ایران رسم بوده که البته اغلب آنها ترکیبی از موسیقی و فرهنگ بومی کشورهای آفریقایی هستند که از مهاجران آفریقایی به جا ماندهاند. مراسمی مانند آیین سنتی “گواتی” در بلوچستان، مراسم “زار” در بوشهر و همینطور مراسمی مشابه در ترکمن صحرا از این دستهاند.
روشهای درمانی بومی و سنتی هم از زمانهای قدیم در برخی از مناطق ایران رسم بوده که البته اغلب آنها ترکیبی از موسیقی و فرهنگ بومی کشورهای آفریقایی هستند که از مهاجران آفریقایی به جا ماندهاند. مراسمی مانند آیین سنتی “گواتی” در بلوچستان، مراسم “زار” در بوشهر و همینطور مراسمی مشابه در ترکمن صحرا از این دستهاند . البته از سال ۸۰ با تأسیس انجمن موسیقی درمانی در ایران این فعالیت جنبه علمی تحقیقاتی به خود گرفت. اگرچه به نظر میرسد پس از گذشت بیش از ده سال از تأسیس این انجمن فعالیت آن چندان نمودی نیافته است که البته با توجه به دیدگاه حاکم در مورد کلیت موسیقی این موضوع چندان هم دور از ذهن نبود.
اثرات مثبت موسیقی بر روح و جسم انسان بسیار متنوعند و تمامی گروههای سنی را در بر میگیرند. یکی از این اثرات روی جنین و نوزاد انسان است. موسیقی به اندازه صدای مادر میتواند روی ضربان قلب جنین تأثیرگذار باشد. نوزادانی که تحت موسیقی درمانی قرار میگیرند رشد فیزیکی سریعتر و مناسبتری نسبت به سایر نوزادان خواهند داشت. در ضمن چنین نوزادانی از مقاومت بیشتری در مقابله با بیماریهای مختلف برخوردارند.
اثر ضد درد یکی دیگر از تأثیرات موسیقی درمانی است. مطالعهای که در دانشگاه “ییل” انجام شده نشان میدهد بیمارانی که تحت جراحی قرار دارند در صورت گوش دادن به موسیقی کلاسیک نیاز به داروی بیهوشی کمتری خواهند داشت. ضمن اینکه در صورت گوش دادن به این نوع موسیقی میزان درد پس از عمل جراحی برای بیمار کمتر خواهد بود و حتی دوره نقاهت چنین بیمارانی نسبت به سایرین کوتاهتر است. بسیاری بر این باورند که اثرات ضد درد موسیقی به این علت است که شنیدن موسیقی سبب افزایش ترشح هورمون اندورفین یا همان هورمون ضد درد داخلی بدن میشود که این افزایش ترشح در عمل سبب کاهش درد و کاهش نیاز بیمار به ضد دردهای خارجی خواهد شد.
در افراد مبتلا به اختلالات نورولوژیک مثلاً کسانی که به علت سکته مغزی امکان حرکت را از دست دادهاند موسیقی میتواند به تدریج با تحریک عضلات، سبب بازگرداندن توانایی حرکت در بخشهایی از بدن بیمار شود. همینطور در بیماران مبتلا به آلزایمر علیرغم مشکلات حافظه، در صورت شنیدن موسیقی مناسب، بیمار قادر به یادآوری بعضی از خاطرات خود میشود از جمله آهنگهایی که قبلاً دوست داشته است.
در کنار همه این فواید شاید بتوان گفت جالبترین تأثیر موسیقی در درمان بیماریها آنجایی است که نه صرفاً به عنوان یک ابزار کمکدرمانی بلکه به عنوان یک زبان برای برقراری ارتباط وارد عمل میشود. در بیمارانی که به علت ابتلا به “اوتیسم” یا بیماریهای روانی مثل “اسکیزوفرنی” امکان برقراری ارتباط حسی و کلامی با محیط اطراف را به صورت کامل از دست دادهاند، نتها، گوشهها و گامهای موسیقی در نقش کلمات ظاهر میشوند و در صورت استفاده درست توسط درمانگر میتوانند سبب برقراری ارتباط بیمار با محیط اطراف شوند. اینجاست که به یاد جمله معروف بتهوون میافتیم که گفت: «آنجا که زبان از سخن گفتن باز میماند موسیقی آغاز میشود.»