قانون جذب : حقیقت یا توهم؟ ( قسمت نهم ) – مقاله ای تکان دهنده در مورد قانون جذب
“دور و تسلسل” در استدلالهای مدعیان قانون جذب:
دور و تسلسل را در مسائلی نظیر مساله کلاسیک: “اول مرغ به وجود آمد یا تخم مرغ؟” به کرات دیده ایم که برای سفسطه کنندگان در بحث، ابزاری آشنا و کاربردی است. من نیز با این مدعیان دروغین که حتی ادعا دارند امورات زندگیشان بدون قانون جذب نمی گذرد، بحثهای زیادی داشته و ساعتها بی نتیجه وقت صرف کرده ام. بدیهی است که انسان خواب را می توان بیدار کرد ولی کسی که خود را به خواب زده هرگز نمی توان بیدار کرد!
در اینگونه مواقع این مدعیان تاکتیک خاص خود را دارند. وقتی به اصول ذکر شده آنها ایراد می گرفتم، هیچ جوابی که در خور یک بحث منطقی و مستدل باشد ندارند، و در عوض به انکار شما پرداخته و مدعی می شوند که شما یک “ذهنیت منفی” دارید و همه ادعاهایتان فقط در فضای ذهنی خودتان صادق است، چون همین فضا “واقعیت من را آفریده است” که اینگونه دنیا را ببینم و قضاوت کنم.
توهم های قانون جذب
طبیعتا این دیدگاه و نگرش من در “واقعیت آنها” صحیح نیست.
خب آیا این یک دور و تسلسل باطل نیست؟ آنها علیرغم ادعاهای خود مبتنی بر قدرت نامحدود انسان، حاضر نشدند در حضورم پرواز کرده، از دیوار عبور نموده یا اقلا یک سکه ۱۰۰ تومانی ناقابل را برایم ظاهر کنند!( انصافا این مورد آخر چیزی نیست که معجزه و غیر قابل باور و تجسم به نظر آید) فقط به ذکر این جمله اکتفا می کردند که هنوز ارتعاشات آنها به اندازه کافی قوی نشده است که قادر به انجام این کار باشند. یعنی چه؟ شما ادعای یک استاد کاراته را که به صدها نفر آموزش می دهد اما قادر نیست حتی یک ضربه اصولی بزند باور خواهید کرد؟ ادعای یک استاد ریاضی که هنوز قادر به حل یک معادله تک مجهولی هم نباشد چطور؟ پس به من حق بدهید که باور نکنم!
اینها جماعتی هستند که وقتی به آنها می گوییم که در برخی نقاط آفریقا هنوز قبایل آدمخوار وجود دارند و یا در برخی نقاط کشورمان هنوز انسانهای غارنشین و غیراجتماعی وجود دارند، به ما خواهند گفت که اعتقادات و ذهنیت های شما مسبب این ماجراست. آنها حتی به خود زحمت بررسی این مساله ساده را نمی دهند که فرهنگ این نواحی مسبب این رفتارهاست و ما کنترلی روی ذهن آنان نداریم.در عوض آنها به اشتباه از این اصل استفاده می کنند که من کنترل کامل روی رفتار مردم دیگر داشته و آنها دقیقا طبق ذهنیت ها و توقعات من رفتار می کنند، و حتما این خطای خود من بوده که اینگونه پیش آمده است.
قانون جذب و عشق
بنی ادم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند
همچنین با قاطعیت اعلام می کنند که مردم در همه جا یکسان هستند
اگر در جایی رفتار غیر اجتماعی یا غیر دوستانه را تجربه کرده ام، حتما در جاهای دیگر هم آسمان به همین رنگ است؛ چرا که مقصر خود من هستم با ذهنیتهای منفی ام! وقتی در پاسخ این حقیقت محض را که ” من رفتار بد و غیر دوستانه را در همه جا تجربه نمی کنم” می شنوند، باز هم به دور و تسلسل روی آورده و مدعی می شوند که حتما ذهنیت من در جاهای دیگر متفاوت بوده و سبب شده رفتار متفاوتی با من شود.
من به این عزیزان متذکر می شوم که واقعا اینطور نیست، چون با افکار و ذهنیت های ثابتی به جاهای مختلف رفته و رفتارهای متفاوتی دیده ام. محل یک عامل مهم است و بزرگترین نقش را در رفتارهای افراد ایفا می کند. اما در اینجاست که این عزیزان به شواهد و دلایل من هیچ توجهی نمی کنند و بجای آن مجددا مرا محکوم به “ذهنیت منفی” نموده و به خانه اول باز می گردند! این است بازی مدعیان قانون جذب که بزودی روش شکستن این حلقه باطل را به شما خواهم گفت!
ادامه دارد
منبع:افکار سبز