لوح یازدهم گیلگمش، یکی از کهن ترین داستانهای اسطوره ای جهان، در موزه ی بریتانیا

این لوح متعلق به کتابخانه ی قصر آشوربنیپال در شهر نینوا بوده. او در قصر خود مجموعه ای از لوح ها شامل داستانها و اطلاعات علمی را گردآورده بود. لوح بالا مربوط به داستان گیلگمش فرمانروای افسانه ای اوروک است. داستان گیلگمش طولانی ترین اثر ادبی زبان اکده ای (زبان مردم بابل و آشور) است. که شرح تلاش ِ او در جستجوی جاودانگی است.
گیلگمش آفرینشی نیمه انسانی دارد یعنی دوسوم خدا و یک سوم انسان است. او در ابتدای کار پادشاهی ستمکار و شهوتران است. پس از شکایت مردم به خدا، خدا انکیدو را که موجودی تماما انسان است می آفریند. این دو پس از جنگی اولیه به تدریج با یکدیگر دوست و به دو موجود جدایی ناپذیر تبدیل می شوند. گیلگمش در کنار انکیدو خویی آرام می یابد و با یکدیگر به جنگ موجودات هراس انگیز متفاوتی می روند. پس از مدتی انکیدو که در اثر نفرینی بیمار شده می میرد و گیلگمش در اندوه او روزگار می سپرد. او که در اندوه از دست دادن همزاد خود غرق است، به جستجوی بی مرگی می رود و سفرهای بسیاری می کند.
این لوح که لوح یازدهم این داستان است شرح دیدار گیلگمش و اوتناپیشنیم است.
اوتناپیشنیم از سوی خدایان از پدیدار شدن سیلی خبردار می شود. او قایقی می سازد و هر آنچه می تواند را در قایق قرار می دهد و از سیل نجات می یابد در حالیکه نوع انسان از میان می رود. پس از فروکش کردن سیل ابتدا کبوتر و چلچله ای را از قایق رها می کند تا به جستجوی خشکی بپردازند ولی آنها بدون یافتن نشانه ای، بازمی گردند. او سپس کلاغی را به جستجو می فرستد و او باز نمی گردد که به معنای یافتن خشکی است.
منبع: وبسایت موزه ی بریتانیا ، ویکیپدیا