مشاهدهی نقش پُررنگ بخشندگی در جامعهی شامپانزهها
چرا وقتی دسترسی به مزایای چیزی مشخص نیست، بخشنده بودن برای درک ما از تکامل همکاری در جوامع انسانی بسیار پیچیده و مهم میشود. در مطالعهای که در مجلهی Proceedings of the Royal Society B منتشر شده است، دکتر «کاترین کراکفورد» از موسسهی انسانشناسی تکاملی ماکس پلانک و همکارانش برخی از فرضیههای مختلف بخشندگی انسانی و مکانیسمهای بالقوه را در یکی از نزدیکترین خویشاوندان ما، یعنی شامپانزهها، بررسی کردند.
دکتر کراکفورد و همکارانش گفتند: «اکتساب و به اشتراک گذاشتن منابع، نقش مهمی در تغذیهی همکارانهی انسانی، تکامل جامعهجویی انسان و تمایل ما برای همکاری با خویشاوندان و غیرخویشاوندان دارد. به اشتراک گذاشتن منابع یک ویژگی جهانی در انسان است و در میان حیوانات غیرمعمول است، زیرا روابط آنها فراتر از روابط خویشاوندی یا شبکههای اجتماعی از شرکای متقابل میرود. در حالی که انتخاب خویشاوند، تبادل غذا بین افراد وابسته را توضیح میدهد، مکانیسمهای تکاملی مربوط به تبادل بین غیرخویشاوندان که در آن هیچ سود آنی برای کنشگران ندارد، بسیار مورد بحث قرار گرفته است.»
کرکفورد در این مصاحبه، گفت: «فرضیههای «دزدی تحمل کردنی» یا «به اشتراک گذاشتن تحت فشار» بیان میدارند که صاحبان غذا، به منظور کاهش دادن هزینههای مربوط به مصرف انرژی که ناشی از فقر است، غذای خود را به اشتراک میگذارند و اینکه هزینههای دفاع از منابع، یا حفظ منابع موجود، باید عدم تقارنها در الگوهای توزیع غذا را پیشبینی کند.»
فرضیهی «سیگنالدهی پُرهزینه» بیان میدارد که به اشتراکگذاری، به عنوان یک سیگنال صادقانه، کیفیت فنوتیپی بخشنده را اعلان میکند و معمولاً در صاحبان مذکر به کار میرود. فرضیهی «نوعدوستی متقابل» بیان میدارد که بخشندگی به منظور مزایای متعاقب، مانند حمایت اجتماعی، تمیز کردن یا فرصتهای جفتگیری، تبادل میشود.
کراکفورد گفت: «به اشتراک گذاشتن میتواند به عنوان معاملهای مبتنی بر تجارت برای کار نیز عمل کند که در این صورت، بیانگر فرضیهی «اکتساب تعاونی» است.» در این مطالعه، دانمشندان در زمانهایی بین اکتبر سال ۲۰۱۳ تا ماه می ۲۰۱۴ و سپتامبر ۲۰۱۴ تا می ۲۰۱۵، رفتار طبیعی به اشتراک گذاشتن غذا را در شامپانزههای وحشی غرب آفریقا در پارک ملی تای، در کشور ساحل عاج، مشاهده کردند.
آنها دریافتند که شامپانزهها در این مساله که غذای مطلوب و دلخواه خود، مانند گوشت، عسل یا میوههای بزرگ را با چه کسی به اشتراک بگذارند، بسیار گزینشی رفتار میکنند. این حیوانات به احتمال بیشتری غذای خود را با دوستانشان سهیم میشوند. نه وضعیت تسلط و نفوذِ زیاد و نه اذیت و آزار شامپانزههای قلدر، بر تصمیمات آنها تاثیری نداشت.
این یافته، نتایج مطالعهای دیگر توسط همین گروه که به اشتراک گذاشتن گوشت بعد از شکار گروهی میمونها را بررسی کرده بودند، تکمیل میکند. آنها دریافتند که شامپانزهها در مالک بودن گوشت پس از شکارهای موفق، احتمالاً با به اشتراک گذاشتن غذای خود به دیگر شکارچیان هم پاداش میدهند.
نویسندهی اول این مطالعه، دکتر «لیران سامونی» از موسسهی انسانشناسی تکاملی ماکس پلانک، گفت: «در مجموع، تحقیقات ما نشان میدهد که شامپانزهها بر اساس این احتمال که این مزیت در آینده به آنها بازگردانده خواهد شد، تصمیم میگیرند که چه زمانی غذای خود را به دیگران ببخشند یا در صورت به اشتراکگذاری غذا پس از شکارهای گروهی، به اشتراک گذاشتن گوشت، منفعت کمک به دیگران را بازمیگرداند. مطالعات قبلی در دیگر گونههای شامپانزه، نشان داده که به اشتراک گذاری غذا در شامپانزهها عمدتاً به دلیل فشار آزار و اذیت از سوی شامپانزههای قلدر، رخ میدهد.»
دکتر کراکفورد گفت: «این مورد برای شامپانزههای تای درست نبود.» علاوه بر این، این گروه نمونههای ادراری شامپانزهها را بعد از شکار و به اشتراک گذاشتن غذا، جمعآوری کردند و هورمون اکسی توسین در آنها را اندازهگیری کردند. دکتر سامونی گفت: «میدانیم که اکسی توسین نقش مهمی در شیردهی دارد که میتوان شیردهی را نمونهای از به اشتراک گذاشتن غذا بین مادر و کودک تلقی کرد، و معمولاً در پیوند و رفتار اجتماعی دخیل است.»
نویسندگان این مطالعه دریافتند که بعد از اینکه شامپانزهها گوشت و دیگر غذاهای با ارزش خود را به اشتراک میگذاشتند و بعد از اینکه شامپانزهها در شکار با دیگران مشارکت میکردند، میزان اکسی توسین بالا بود. دکتر سامونی گفت: «اینکه میزان بالاتری از اکسی توسین را هم بعد از شکار و هم بعد از سهیم شدن در غذا یافتیم، به اعتبار این ایده که به طور کلی، اکسی توسین هورمون مهمی در همکاری است، میافزاید.»
این پژوهشگران نتیجه گرفتند که به اشتراک گذاشتن در شامپانزههای تای هم مانند انسانها، انتخابی است و دوستان آنها و کسانی که در اکتساب غذا کمک کردهاند، بیشتر سود میبرند. آنها گفتند: «ارتباط احساسی که در میان دوستان مشهود است، احتمالاً نقش مهمی در تکامل همکاری انسان ایفا میکند.»