منشور جهانی اخلاقیات گردشگری چیست؟

منشور جهانی اخلاقیات در گردشگری، موضوعی هست که به توسعه پایدار و ترغیب گردشگران به رفتارهای اخلاقی در مکان‌هایی که دیدن می‌کنند، اشاره دارد. آیا شما یک گردشگر با اخلاق هستید؟

یکی از ابزارهای گسترش صلح و صمیمیت بین ملت‌ها و از ابزارهای جدی در توسعه پایدار به شمار می‌رود. سالانه صدها میلیون نفر در سراسر جهان، به هزاران نقطه سفر می‌کنند و این موضوع، علاوه بر آن که نقش زیادی در گردش مالی و رونق اقتصادی مقاصد گردشگری دارد، نقش مخربی در تولید بیش تر زباله و بعضاً تخریب آثار باستانی که میراث جهانیان هست، به دنبال می‌آورد. اگر گردشگری بتواند صلح را در دنیا نهادینه کند و ملت‌ها را با فرهنگ‌ها و زبان‌های مختلف در اشتراکات نزدیک کند و افتراقات را کاهش دهد، برگ برنده ملت‌ها در نیمه دوم قرن بیست و یکم خواهد بود. نیمه‌ای‌ که احتمالاً بحران آب و تولیدات کشاورزی، زنگ خطری را برای آینده کره زمین به صدرا در خواهد آورد.

آن زمان، شاید خیلی از ماها در قید حیات نباشیم، اما این صنعت گردشگری هست که باید بتواند سفیر صلح و دوستی و مصرف بهینه از کلیه منابع زمین توسط ۷ میلیارد ساکن کره خاکی باشد. همانطور که امروزه، از شرکت‌های تولیدی و صنعتی، انتظار می‌رود تا بیانیه مسئولت اجتماعی منتشر کنند، و تجلی یک شهروند حقوقی (شهروند شرکتی) محسوب شوند، از گردشگران نیز انتظار می‌رود تا در راستای نیل به اهداف عالیه گردشگری که همان توسعه صلح و صمیمیت و شناخت مسالمت آمیز آدمیان در پهنه گیتی هست، بیش تر بکوشند. به نظر می‌رسد، گردشگری هم نیازمند منشوری است که همه گردشگران و علاقمندان به آن، باید آن را رعایت کنند.

(منشور جهانی اخلاقیات گردشگری)

شهر سانتیاگو در اکتبر ۱۹۹۹ میلادی، یعنی واپسین سال‌های قرن بیستم میلادی، قرنی که شاهد بزرگ‌ترین نبردهای تاریخ بشریت از جنگ‌های جهانی اول و دوم و جنگ تحمیلی بر ایران توسط صدام حسین تکریتی ملعون بود، منشوری را تصویب کرد. این منشور، نخستین بار در سال ۱۹۹۷ میلادی در مجمع عمومی سازمان بین‌المللی گردشگری، به رأی گذاشته شد و به تصویب اکثریت اعضا رسید. این منشور تلاشم یک‌اند تا اصول ۱۰ گانه ای را برای توسعه گردشگری در دنیا، تعریف و تبیین کن د و از کشورهای عضو بخواهد در توسعه صنعت گردشگری، این منشور جهانی را رعایت کنند. البته این منشور نیز مانند دیگر منشورها، مانند منشور حقوق کودک و حتی منشور حقوق بشر ملل متحد، هیچ گاه توسط اعضا رعایت نشد!

در اصول ده گانه، به توسعه پایدار و حفظ محیط زیست به عنوان کلیدهای توسعه گردشگری اشاره می‌شود و از کشورها می‌خواهد، تا میراث داران خوبی برای آثار باستانی که میراث جهانیان هست، باشند. در اصل چهارم، منشور جهانی گردشگری به صراحت اعلام می‌کند که منابع گردشگری، میراث جهانی هست و حفظان بر تک تک شهروندان کره خاکی واجب هست. این یعنی چی؟ یعنی آن که هیچ حقی بر ما جاری و ساری نخواهد بود در تخریب آثار باستانی فلان کشور و تمدن، ولو این که با او در جنگ باشیم! قرن بیستم، به اندازه کافی، قرن خون و جنگ و تخریب بود. قرن بیست و یکم، دیگر جانی بر کره زمین نمانده است که آلوده تر شود. باید از عکس‌های زیر درس گرفت و با توسعه گردشگری و اجرای مفاد ده گانه آن، گردشگری را جایگزین تخریب و جنگ نمود.

یعنی فکر می‌کنید که آدولف هیتلر خونخوار جهانسوز نقاش نژاد پرست، با این آرمان‌ها، پاریس را همانند لندن، به خاک و خون نکشید و روبروی برج ایفل، عکس یادگاری گرفت یا در شانزلیزه، رژه تحقیر فرانسویان را در جنگ جهانی برگزار کرد؟

(میلیون‌ها نفر از گردشگران جهان، در همین نقطه ای که هیتلر این عکس تاریخی را گرفت، سلفی گرفتند!)

بعضی‌ها معتقدند که چون هیتلر، نقاش و هنرمند بود، نخواست تا پاریس و ابنیه و موزه‌های تاریخش چون لوور، همانند لندن، با خاک یکسان شود! شاید هم این گونه باشد. اما به هر حال، اروپای قرن بیستم، بارها با خاک یکسان شد. لندن و هامبورگ و شهرهای مختلف روسیه و لهستان و اکراین و ایتالیا، هنوز، آثار جنایت‌های متفقین و متحدین را در طول یکی از مرگبارترین قرون تاریخ بشریت (قرن بیستم) در خود جای دارد.

منشور گردشگری تلاش می‌کند، تا با درس گرفتن از جنگ‌های مختلف، رویه ای را در دنیا نهادینه کند تا ملت‌ها، حافظ و پاسدار شهرهای مختلف جهان باشند و خود را یک شهروند جهانی بدانند، نه یک شهروند ملیت خاص!

اصول ده گانه به این شرح است:

-اصل اول:

در توسعه گردشگری باید درک توجه دو جانبه ای بین گردشگران و میزبانان وجود داشته باشد. با توجه به تنوع فرهنگ‌های جوامع، گردشگران و میزبانان باید ضمن احترام گذاشتن به ارزش‌ها، آداب و سنن یکدیگر سعی در شناخت آنان داشته باشد و با قوانین و مقررات کشورهای میزبان همخوانی داشته باشد و قبل از ورود باید گردشگران را توجیه نمود.

-اصل دوم:

«گردشگری محلی است جهت رشد و تکامل فردی و جمعی»: مسافرت با اهداف مذهبی، بهداشتی و سلامت، آموزش و فرهنگی از اشکال مفید گردشگری است که باید ترویج شود و در فعالیت‌های گردشگری باید عدالت بین زن و مرد، حقوق اقلیت‌ها، مردم بومی و کودکان مورد توجه باشد و بهره برداری ابزاری از انسان‌ها نشود.

-اصل سوم:

«گردشگری یکی از عوامل توسعه پایدار است»: گردشگران باید به حفظ محیط زیست متعهد و برنامه ریزان تمهیداتی بیندیشند که فشار کمتری در روزهای تعطیل برجاذبه ها وارد آید و همه افراد محدودیت در بهره برداری از منابع را بپذیرند.

-اصل چهارم:

«گردشگری ازمیراث فرهنگی نوع بشر استفاده می‌کند و عاملی برای تقویت آن است»: منابع گردشگری میراث عمومی نوع بشر است و سیاست‌ها باید با اصول معماری و میراث فرهنگی منطقه هماهنگ باشد و به گونه ای محافظت شود که نسل‌های آینده امکان استفاده از آن را داشته باشد و محصولات فرهنگی به شکل سنتی قابل عرضه و از استاندارد شدن آن پرهیز شود و حداقل بخشی از درآمدهای حاصله از بازدید گردشگران صرف نگهداری و مرمت جاذبه‌های فرهنگی و باستانی شود.

-اصل پنجم:

«گردشگری فعالیتی خیرخواهانه برای جوامع و کشورهای میزبان است»: جوامع محلی باید با فعالیت‌های گردشگری همگام و در پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن سهیم و در مشاغل مستقیم و غیرمستقیم از نیروهای محلی استفاده شود و سیاست‌های اجرا شده به رفع نیازهای مردم کمک کند و دستگاه‌های متولی اطلاعات لازم در خصوص طرح‌های توسعه در اختیار ساکنان قرار دهند.

-اصل ششم:

«تعهد افراد ذینفع به توسعه گردشگری»: سازمان‌ها و افراد فعال در صنعت گردشگری تعهد دارند در طول سفر و اقامت اطلاعات لازم در اختیار گردشگران گذارده و در مورد حفاظت آنان برابر حوادث، بیماری‌ها و غذای سالم تلاش کنند و دولت‌ها نیز در ایام مسافرت ملت‌هایشان به خارج در بحران‌ها مسئول حفاظت آنان می‌باشند.

-اصل هفتم:

«حقوق گردشگری»

همه انسان‌ها حق گردشگری دارند، استراحت، تفریح و محدودیت ساعت کاری و تعطیلات با حقوق برای همه در اصل ۲۴ اعلامیه جهانی حقوق بشر تصریح شده است و گردشگری باید با حمایت نهادهای دولتی توسعه یابد و گردشگری جوانان و دانشجویان ترویج یابد.

-اصل هشتم:

«آزادی جابجایی گردشگران»

گردشگران باید براساس قوانین ملی و بین المللی ممالک خود با سایر کشورها باید بتوانند مسافرت کنند و بدون محدودیت و تبعیض از اماکن و جاذبه‌های فرهنگی دیدن کنند و به ارتباط داخلی و خارجی دسترسی و امکان ملاقات با سفرا و مقامات کشورشان را داشته باشند و در زمان اقامت در یک کشور از حقوق شهروندی برخوردار باشند.

-اصل نهم:

«حقوق کارکنان و کارآفرینان صنعت گردشگری»

حقوق پایه و دستمزد کارگران و سایر مشاغل در این صنعت با توجه به فصلی بودن کار باید تحت نظارت و تضمین دولت تعیین شود. کارآفرینان باید دسترسی به بخش گردشگری در قالب شرکت‌های مختلف با حداقل قوانین دست و پا گیر روبرو باشند و بین سازمان‌های صادر کننده و وارد کننده ارتباط برقرار و منافع حاصله عادلانه توزیع شود.

-اصل دهم:

ذینفعان (Stakeholders) بخش خصوصی و عمومی باید در توسعه صنعت گردشگری مشارکت داشته و بر اجرا و اثر بخشی و کاربرد این اصول نظارت کنند و نقش نهادهای بین المللی به ویژه سازمان جهانی گردشگری را شناسایی نمایند.

همه این‌ها، در یک چیز مشترک هست: تقویت فرهنگ گردشگری. یعنی اجرای این حقوق، توسط فرهنگ گردشگری و نهادینه کردنان، امکان پذیر خواهد بود و باید به آن به صورت عملی و اجرایی توجه نمود. فرهنگ گردشگری و گردشگری فرهنگی، دو مقوله ای هست که باید مورد توجه فعالان صنعت گردشگری قرار بگیرد. باید این مقوله را بیش تر در نظر داشت تا شاهد جنگ‌های خانمان سوز قرن بیستمی و نوزدهمی نباشیم.

-فرهنگ و گردشگری:

-فرهنگ چیست؟

تعریف فرهنگ: فرهنگ مجموعه ای از اندیشه‌ها، باورها، ارزش‌ها، معرفت‌ها و رفتارها که پایه مشترک کلیه اعمال اجتماعی را تشکیل می‌دهند فرهنگ زمینه ساز همه اعمال و مشخصات زندگی است.

معانی و مفاهیم فرهنگ:

با توجه به تنوع معانی و مفاهیم مورد نظر از واژه فرهنگ، تا کنون تعاریف متعددی از آن در علوم اجتماعی مطرح شده است از جمله:

۱- فرهنگ از لحاظ موضوعی: فرهنگ منطبق با موضوعات متعدد از جمله سازمان اجتماعی، مذهب یا اقتصاد است.

۲- فرهنگ از لحاظ تاریخی: فرهنگ میراث اجتماعی و سنت‌هایی است که به نسل آتی منتقل می‌شود.

۳- فرهنگ از لحاظ رفتاری: فرهنگ پدیده ایست مشترک بین افراد جامعه و روش زندگی

۴- فرهنگ از لحاظ هنجاری: فرهنگ عبارتست از آرمان‌ها، ارزش‌ها یا قواعدی برای زندگی

۵- فرهنگ از لحاظ کارکردی: فرهنگ روشی است که براساس آن انسان‌ها مشکلات خود را برای انطباق با محیط با زندگی باهم حل می‌کنند.

۶- فرهنگ از لحاظ ذهنی: فرهنگ ترکیبی آموخته شده از علائق و ایده‌ها که انسان را از سایر حیوانات متمایزمیسازد.

-گردشگری پاسخی به نیاز فطرت جستجو گر انسان به کشف اسرار زندگی گذشتگان، آشنایی با فرهنگ ملل دیگر و گریز از یکنواختی محیط کار و زندگی معمولی است از این رو گردشگری فعالیتی فرهنگی است. بسیاری از تحقیقات انجام شده دهه اخیر برجدایی ناپذیری فرهنگ و گردشگری و نقش فرهنگ در تشریح و توضیح فعالیت‌های گردشگری صحه گذارده‌اند با توجه به تاکیداتی که بر منافع و مزایا و بعد اقتصادی گردشگری می‌شود فرهنگ همچنان بیشترین نفوذ و تأثیر را دارد.

-گردشگری فرهنگی:

گردشگری فرهنگی عبارتست از مسافرت افراد از محل سکونت خود به مکان‌هایی که جاذبه فرهنگی دارند این جابجایی بمنظور کسب اطلاعات و تجارت برای ارضای نیازهای فرهنگی افراد انجام می‌شود. براساس این تعریف گردشگری فرهنگی شامل همه دیدارها از جاذبه‌های فرهنگی از جمله موزه‌ها، مقبره‌های تاریخی، کارکردهای فرهنگی می‌باشد. برابر آمار سازمان جهانی گردشگری ۳۷% گردشگری بین المللی با انگیزه فرهنگی انجام می‌شود وسالیانه در حال افزایش است.

-محصولات فرهنگی:

با توجه به رشد تقاضای گردشگری شواهدی دال بر هدایت این تقاضا بوسیله عرضه است و تعداد مکانهای فرهنگی و طبیعی در حال افزایش‌اند این تعداد درسال ۱۹۸۴ به ۱۸۵ مکان و در سال ۱۹۹۴ به ۴۰۹ مکان در سراسر دنیا رسیده و ثبت شده است (یونسکو) که تقریباً بیشتر آن مربوط به اروپاست بطوریکه ۶/۴۱%، ۱۹۸۴ و در ۱۹۹۴،۵۶% مکانه‌ها از آن اروپاست.

تعداد آثار به افریقا ۷۰ اثر، آسیا ۱۰۲، استرالیا ۱۳، اروپا ۱۷۱، آمریکا شمالی و جنوبی ۵۳، جمع ۴۰۹ اثر فرهنگی ثبت میراث جهانی شده است.

موانعی که درروند افزایش موفقیت آمیز این بازار وجود دارد شامل:۱- فقدان آگاهی دوجانبه ۲- فقدان پیوندهای رسمی ۳- فقدان نیروهای متخصص و بازاریابی محدود ۴-ناآگاهی از آثار و منافع اقتصادی وگردشگری ۵- فقدان منابع فرهنگی ۶- شکل هرمی مسافت و سختی دسترسی به مکانهای فرهنگی

علاوه بر منشور جهانی گردشگری، منشور گردشگری فرهنگی نیز در دسترس هست که اصول آن به شرح زیر می‌باشد:

اصل ۱:

حفاظت از محیط زیست باید فرصت‌های مسئولانه و هدایت شده ای را بمنظور کسب تجربه و شناخت از میراث و فرهنگ آن جامعه برای اعضاء به میزبان و بازدید کنندگان فراهم کند. و برنامه‌های توجیهی باید تک تک جنبه‌های طبیعی و فرهنگی را در سطح بالایی به آگاهی جامعه میزبان و بازدید کنندگان رسانیده و حمایت لازم برای حیات دراز مدت میراث فرهنگی به عمل آورد.

اصل ۲:

رابطه بین مکانهای میراث و گردشگری رابطه ای پویاست که باید به شیوه ای پایدار برای نسل‌های امروز و فردا هدایت شود. حفظ و نگهداری دراز مدت فرهنگ‌های زنده مکانهای میراث باید عنصر اصلی سیاست‌گذاری توسعه گردشگری باشد و طرح‌ها به طریقی برنامه ریزی شود که در عین حال که پاسخگوی خواسته‌های گردشگران است نتایج مثبت داشته و آثار منفی بر میراث سبک زندگی جامعه میزبان را کاهش دهد.

اصل ۳:

برنامه ریزی برای حفظ و نگهداری مکانهای میراث و ترویج گردشگری باید با کیفیت عالی ارائه تا بازدیدکنندگان ضمن لذت از بازدید از اهمیت ویژگی‌های میراث و ضرورت حفظ آن شناخت کافی به دست آورند و محترم شمردن قداست اماکن، رسوم و سنت‌های مذهبی برای همه اعم از مدیران اماکن، بازدیدکنندگان و برنامه ریزان بسیار مهم و ضروری است و می بایست آسایش امنیت و رفاه بازدید کننده مناسب باشد.

اصل ۴:

جوامع میزبان و بومی باید در برنامه ریزی توسعه گردشگری و حفظ و نگهداری میراث شرکت داشته باشند و حقوق آنان بر املاک دارایی ها حفظ شود.

اصل ۵:

فعالیت‌های گردشگری و حفظ و نگهداری منابع باید منبع جامعه میزبان باشد و سیاست گذاران باید از توزیع عادلانه منافع گردشگری در همه جای کشور جهت کاهش فقر حمایت کنند و منافع عادلانه برای مرد و زن جامعه میزبان در نظر گرفته شود از طریق آموزش، ایجاد شغل در محل، همچنین بخشی از درآمد هدف نگهداری و حفظ آثار فوق گردد و با جذب راهنمایان از میان افراد بومی و آموزش لازم سهیم بودن مردم محلی در نگهداری را افزایش دهد.

اصل ۶:

برنامه‌های ارتقای گردشگری باید ویژگی‌های طبیعی و میراث را حفظ و تقویت کند و بازدیدکنندگان را واقع‌بینانه تشویق تا به بازدید از مکانهای مختلف پرداخته تا از ازدحام در برخی امکان‌ها کاسته شود، توزیع و فروش صنایع دستی محلی باید برای جوامع میزبان عواید قابل توجه اقتصادی و اجتماعی داشته باشد و انسجام فرهنگی آنان را خدشه دار نکند.

-برخی مفاهیم فرهنگی مرتبط با جهانگردی:

– شرف ستیزی:

جنبه‌های پنهان و پیچیده شرق اساساً ناشی از درک نکردن فرهنگ شرقی توسط جامعه غرب است و همین افسانه‌هاست که برتماس ها و روابط اثر می‌گذارد.

– بَدوّیت:

تبلیغ جوامع بدوی بعنوان جوامع ساده زیست و خوشبخت امری رایج و شایع در قرن نوزدهم بود این جوامع بعنوان جوامعی که در غم و شادی هم شریک‌اند و نسبت به هم احساس تعهد می‌کنند توصیف شده‌اند و جوامع غربی آن زمان بعنوان جامه خود خواه و خرد گرا و حریص و بی عاطفه معرفی شد. مکتب‌های کنونی انسان شناسی تغییر سریع زیرورو کننده جهان را پذیرفته‌اند و جهانگردی را بعنوان درهم شکننده جوامع بدوی می‌نگرند و حق مردم و بهره‌مندی از توسعه و مشارکت در دنیای جدید را ضروری می‌دانند.

– بیگانه گریزی:

بیان ترس یا نفرتی است غیر منطقی از غریبه‌ها و خارجی‌ها و تلاش جهت توسعه جهانگردی به احتمال زیاد تمایلات بیگانه گریزی را مشخص می‌کند البته در بخش مرفه بازار جهانگردی معمولاً این تمایلات کمتر دیده می‌شود و میزبانان معمولاً با دیدار کنندگانی که پول بیشتری خرج می‌کنند مخالفت نمی‌کنند و در صورتی که منافع اقتصادی به‌وضوح رویت شود این واکنش‌ها مغلوب می‌شود.

– نژاد پرستی:

این واژه باوری است دال بر اینکه گروهی یا فرهنگ نژادی خود ما برترین نژاد یا فرهنگ است بیشتر جهانگردان ناخودآگاه کشورهای مورد بازدید را با محل سکونت خود مقایسه می‌کنند و معمولاً چهارچوب مردم محدود و تنگ نظر است که با مسافرت بیشتر بر تجربیان فرهنگی‌شان افزوده شده و افق دیدشان گسترش می‌یابد و به‌تدریج واقع بینانه تر و احساس نژاد پرستی آن‌ها کاهش می‌یابد.

– نقش مذهب در جهانگردی:

یکی از مهم‌ترین کارکردهای گردشگری در روزگار ما، گردشگری مذهبی هست. باورهای مذهبی از جمله عمیق‌ترین احساسات هستند و در بسیاری از کشورها قوی‌ترین عامل مؤثر در رؤیایی با زندگی را تشکیل می‌دهند و قانون اساسی یک دین را به رسمیت می‌شناسد تا پیوندها کاملاً مشخص شود وقتی ممکن است یک وزارتخانه در امور مذهبی فعال باشد. در بحث جهانگردی به‌خوبی مشاهده می‌شود هنگامی‌که دیدار کنندگان پیرو یک مذهب و میزبانان پیرو مذهب دیگر دلایلی برای برخورد و تعارض وجود دارد. لذا مذاهب مختلف باید بردباری بسیار نشان دهند و تعهد بیشتری نسبت به مذاهب و ادیان دیگر احساس کنند زیرا تبادل افکار میان ادیان به همراه فعالیت‌های فرهنگی مختلف می‌تواند بخشی مثبت از جهانگردی را تشکیل دهد.

– ایجاد افزایش جاذبه در مکان‌های فرهنگی:

۱- متفاوت بودن: در بازار پر رقابت گردشگری یک مورد فرهنگی اگر چیز خاصی داشته باشد یک برتری مهم برای جذب بودن خواهد بود. موارد مانند یک موزه‌های عامل موفقیت برای جذب بازدیدکنندگان از آن شهر است مانند موزه جدید هنرهای معاصر در اسکاتلند.

۲- حذف نام: اماکن و شهرهایی که ممکن است در جنگ نابود و هیچ آثاری باستانی برای بازدیدکنندگان نداشته و جاذبه فرهنگی موجود نباشد می‌توان از ساخت یک مجموعه با طراحی و تزیین زیبای معماری استفاده نمود و بر جذابیت گردشگری آن مکان افزود مانند موزه هنرهای معاصر در لوس‌آنجلس (برج دبی با برج عرب اولین هتل ۷ ستاره دنیا، برج خلیفه ۱۵۳ طبقه بلندترین برج دنیا ۸۷۰ یا ۷۸۰ متر)

۳- نوگرایی: تجدد و نوگرایی هرچند برای تعدادی از مردم نفرت انگیز است آ ما برای بسیاری از مردم جذابیت دارد مانند پارک تفریحی شهر «پواَتِید در فرانسه که دارای ساختمان‌های قرن بیست و یکم بوده و در آن تخیل، رویا و تکنولوژی دست بدست هم داده تا بازدید کنندگان بیشتری را جذب کند.

۴- بازسازی و عرصه: بازسازی و مرمت بناهای تاریخی و وجود نمایشگاه‌ها، رستوران‌ها و فروشگاه‌های خاص در اطراف اماکن تاریخی می‌تواند عاملی برای جذابیت بیشتر منطقه باشد و پاسخگوی نیاز بازدیدکنندگان گردد که البته عرضه تسهیلات رفاهی ارزان قیمت در کنار آن نیز در این امر مؤثر می‌باشد هرچند تعداد زیادی از شهرک‌ها هستند که ممکن است اماکن مانند چشمه‌های آبگرم و معدنی داشته ولی بدلیل کم توجهی و عدم نوگرایی روز بروز از اهمیت و جذابیت آن کاسته می‌شود.

۵- حمل و نقل ارتباطات: تغییرات پدید آمده در وسایل ارتباطی و حمل و نقل موجب تغییرات در عادت‌های گردشگری نیز می‌شود به همین دلیل برای جذابیت گردشگری بجای خطوط راه آهن فرسوده و نیمه فعال از شبکه حمل و نقل مناسب عمومی بسیار سودمند خواهد بود احداث مسیر دور از سرو صدا برای پیاده روی، دوچرخه سواری غیره ضروری است مسلماً جزایری که دارای مسیرهای حمل و نقل با وسایل مناسب باشد دارای جذب بیشتر گردشگران می‌باشد.

۶- پیوستن و ارتباط: همکاری گوناگون میان افراد یا سازمان‌ها با گردآوردن توانائی‌ها برای ارتقاء جابجایی مربوط به ویژگی‌های جغرافیایی محل‌ها بطوریکه یک منطقه را بطور کل در کنار جاذبه‌های آن تبلیغ کنند بسیار سودمند خواهد بود اگر منابع موجود برای فعالیت یک محل به تنهایی نا کافی باشد. می‌توان از سایر منابع موجود در کنار جاذبه‌ها تبلیغ کرد مثلاً تبلیغ در مورد یک موزه با یک هتل در کنار آن (هتل لوکیچ بلگراد و موزه ابریشم مکلس میلد)

۷- اطلاعات مناسب:تبلیغ از طریق علائم و اطلاعات یک ابزار ارزشمند برای جذب بازدیدکنندگان از یک محل است بخصوص هنگامی که به یک سبک و شکل استاندارد مورد استفاده قرارگیرد همچون علائم جاده که محل‌های جهانگردی سطح کشور را نشان می‌دهد.

در نهایت یک جاذبه باید با مکان، تماشاگران احتمالی و سبک عرضه آن مناسب داشته باشد زیرا دلیل عدم موفقیت برخی از کارهای فرهنگی این بوده که یا عرضه کننده مکان مناسبی را انتخاب نکرده یا مکان مورد نظر با شیوه تبلیغ و عرضه آن مناسبت نداشته و مردم این عدم تناسب رابخوبی دیده و احساس کرده‌اند. درحالی‌که سازمان جهانگردی جهانی پیش بینی می‌کند طی پانزده سال آینده گردشگران به اروپا ۵۰% افزایش خواهد یافت لذا باید جاذبه‌های جدیدی ایجاد شود تا بار گردشگری متوازن توزیع شود و محل‌های پرطرفدار به نابودی کشانده نشود بعنوان مثال فرانسه همچنان مقصد نخست اروپا است و مجارستان که افت گردشگری را داشته با توجه به فضاهای موجود می‌تواند منابع گردشگری را افزایش دهد.

منشور جهانی اخلاقیات گردشگری می‌گوید که همه جای دنیا سرای من است! می‌گوید بنی آدم اعضای یک پیکرند، همه سخن منشور جهان قرن بیستمی، همان سخنانی بود که حافظ و فردوسی و نظامی، در هزار سال پیش گفتند و بران تاکید می‌کردند. فرهنگ و تمدن بزرگ سرزمین پارس، می‌تواند در آینده صنعت گردشگری و صلح جهانی، یک فرهنگ عالی و پیشتاز و پیش رو باشد. باید بکوشیم، ظرفیت‌ها و توانمندی‌های بکر تمدن بزرگ ایران را به دنیا بشناسانیم و از این رهگذر، همه اقتصاد کشور را شکوفا کنیم و هم در توسعه پایدار و گسترش صلح جهانی از طریق توان افزایی گردشگری، نقش آفرینی و فرصت آفرینی کنیم.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *