نامه هایی از آندرومرا(الکس کولیر)

آلکس کولیر یکی از افرادی است که ادعا می کند با نژادی از فضایی ها به نام آندرومدایی از سیستم ستاره ای آندرومدا ارتباط دارد. او این موجودات را انسانهایی با پوست آبی رنگ توصیف می کند که رنگ پوستشان در ارتباط با سیاره ای است که روی آن زندگی می کنند. او همچنین گزارش می دهد که این انسانها در بعدهای چهارم و پنجم زندگی می کنند و بنابراین از هر نظر پیشرفته تر از ما هستند که در بعد سوم زندگی می کنیم.

alex_collier

اولین ارتباط آلکس با این موجودات در سن هشت سالگی رخ داد. تا ۱۶ سالگی آنها اطلاعات زیادی به او داده بودند و رفته رفته این دانشها برایش جا افتاد  و تصمیم گرفت که آنها را با دیگران در میان بگذارد. در اواخر ۳۰ سالگی و ۴۰ سالگی اش مصاحبه های زیادی انجام داد و مدارک زیادی جمع آوری و تولید کرد که حاصل صحبتها و ارتباطهایش با آندرومدایی ها  بود.

آلکس کولیر معتقد است که زمین تحت کنترل شدید گونه های فضایی بدطینت و فاسد است که از سیستم ستاره ای به نام آلفا دراکونیس آمده اند. در حقیقت خزندگانی از نژادهای مختلف آلفا دراکونیان و گری و اوریون و …هستند. او همچنین می گوید که مشکلات دنیای ما از دو نوع طرز تفکر مختلف سرچشمه می گیرند. یک گروه آنهایی هستند که دم از اراده انسان و عشق و تکامل می زنند و دومین گروه معتقد به کنترل و دیکتاتوری و مصرف منابع هستند.

به گفته او » ما بسیار بزرگتر و قدرتمند تر از آن هستیم که به ما گفته اند. ما در این بازی تا دسته شمشیر را بلعیده ایم و نگاه کنید که کارمان به کجا کشیده. نزدیک است که استقلال و آزادی خود را از دست دهیم و تبدیل به سیاره ای برده شویم. شما را نمی دانم اما من دیگر در این بازی شرکت نخواهم کرد«.

در دهه ۹۰ روزنامه ای تحت عنوان» نامه هایی از آندرومدا» چاپ می کرد که توسط دولت آمریکا تعطیل شد و سپس نوشته ها و سخنرانی هایش به اینترنت راه یافت. در مورد صحت یا عدم صحت گفته هایش نظریان متفاوتی وجود دارند.  منتقدین او می گویند که در گفته هایش اطلاعات ضد و نقیض زیادی به چشم می خورد. برای مثال در جایی می گوید تمدن آندرومدا ۴۷۰۰۰ سال از نظر تکنولوژی پیشرفته تر از ما هستند اما چند دقیقه بعد آن را به ۲۵۰۰۰ سال و ۱۰۰۰۰ سال تغییر داده است. از دیگر انتقاداتی به که او می شود آن است که در مورد هیچ یک از برخوردهایش با این موجودات خاطره واضحی ندارد و قادر به بیان داستان نیست بلکه از شاخه ای به شاخه دیگر می پرد. او ادعا می کند که بارها بر فراز سفینه های آنان پرواز کرده و با مردم آنها ملاقات داشته است. می گوید که مردم آندرومدا برای ارتباط نیازی به زبان ندارند و فقط از راه تله پاتی با هم صحبت می کنند. » مورانی» نام یکی از مردان آندرومدایی است که با آلکس ارتباط دارد و برای صحبت کردن با او مجبور شده است که انگلیسی یاد بگیرد.

آلکس کولیر نظر آندرومدایی ها را در مورد تمام مسائل روز دنیا و گذشته زمین بازگو می کند که در این سری مقالات سعی می کنم خلاصه گفته ها و مصاحبه های او را بگنجانم. او در مورد تاریخ و باستان شناسی یا هر علم دیگری تحصیل نکرده است و از همین رو بسیاری از حرفهایش مورد استقبال قرار نمی گیرند و مخاطبان خاص خودش را داد چرا که تنها مدرکی که برای اثبات گفته هایش دارد این است که آندرومدایی ها چنین گفته اند.

نامه هایی از آندرومدا برای اولین بار توسط من به فارسی برگردانده شده است و پیش از این در هیچ جا به زبان فارسی موجود نبوده است. بسیاری از لغات و اصطلاحات توسط خودم حایگزین و معادل سازی شده اند و برای درک بهتر واژه ها هر جا لازم دیدم در داخل پرانتز معانی بیشتری ارائه داده ام. لحن گفتار به همان صورت  روایتی و سخنرانی ترجمه شده است.

در این سری مقالات در مورد نقش خالقان ناشناس در مسکونی کردن زمین و نقش نیبیرو در استعمار آن می خوانید. دوره های مختلف تاریخی از دو وجه زمینی و غیر زمینی توصیف شده اند. اسامی نژادهای فضایی وپیشرفتهای آنان به مرور ذکر شده که با مراجعه به سری مقالات » موجودات فضایی ۱ تا ۷ «می توانید اطلاعات جانبی بیشتر در مورد انواع و اقسام فضاییان ( در همین وبلاگ و از همین نویسنده) بیابید.

نقطه نظر آندرومدایی ها بر  تاریخ کهکشانی از زبان کولیر:

نژادی باستانی به نام «پا تال » Paa Tal- که با نام » بنیان گذاران» نیز شناخته اند در حال اجرای برنامه ای بودند برای ساختن اتمسفر سیارات و قابل سکونت کردن آنها برای انواع گونه های حیات .( از طریق -تغییر اکو سیستمها و پایه حیات با وارد کردن اکسیژن – متان و آمونیوم و گاهی هیدروژن. همه اینها گازهایی هستند که برای تولد و بقای میکرو ارگانیسمها اساسی هستند. -استفاده از دستگاههای شبیه ساز و بمباران سیارات توسط کامتها و شهابها و خرده سیارات برای جابه جا کرد محور سیارات و تغییر جهت چرخش آنها – عملیات مهندسی جا به جا کردن اقمار برای تغییر دادن چرخش سیارات و حتی حرکت دادن سیارات نزدیکتر و یا دورتر به خورشید برای افزایش یا کاهش میزان اشعه دریافتی توسط سیارات  ).

چنین عملیاتی مانند کم و زیاد کردن اقمار و حرکت دادن سیارات یکی از عملیات بسیار ساده ای است که در سراسر کائنات و کهکشانها به طور مداوم صورت می گیرد و » منظومه سازی » نامیده می شود.

نژادهای زیادی هستند از جمله خود آندرومدایی ها که قادر به ساخت و تشکیل دادن منظومه شمسی در هر کجای عالم هستند.

همه این پروژه ها ظاهرا برای افزایش سیستمهای ستاره ای و سیاره ای و قابل سکونت کردن آنها طراحی شده اند.

دستگاههای کوچکی کشف شده اند که که آنقدر قدیمی هستند که کسی نمی داند توسط چه گروهی ساخته شده بودند. این دستگاهها را حتی نژادهای پیشرفته نمی توانند شبیه سازی کنند و نمی دانند که چطور و با چه تکنولوژی ساخته شده اند!

آندرومدایی ها برای مثال ۴۳ تا ۴۵ هزار سال از نظر تکنولوژی جلوتر از ما هستند. این به حساب سالهای زمینی است که هر سال معادل ۳۶۵ روز و بر اساس چرخش زمین به دور خورشید است. آندرومدایی ها سال را طور دیگری می شمارند. در واقع همه فضایی ها سال و زمان را به شکل متفاوتی از ما می شمارند. آنچه که برای آنها معادل یک سال فرض می شود زمانی است که تک تک سلولهای موجود در بدنشان شبیه سازی و تجدید شده باشد. بر این اساس برای بدن ما زمینیان هفت سال معادل یک سال خواهد بود.

برای بدن آنها تقریبا ۳۴ سال زمینی طول می کشد تا تمام سلولهایشان تجدید شود. بنابراین خیلی مشکل است که تواریخ و زمانهای آنها را به تاریخ زمینی تبدیل کنیم و ببینیم که چه زمانی چه اتفاقی در منظومه ما افتاده است. در واقع اگر من بگویم که فلان اتفاق ۴۰۰۰ سال پیش رخ داده در اصل بسیار بسیار قدیمی تر از آن است و آنها برای توضیح دادن این مفاهیم به من خیلی تلاش کرده اند چون زمان برای آنها معنی دیگری دارد و این اعداد غالبا صحیح نیستند چون برای آنها زمان اینطور محاسبه نمی شود.

این دستگاههای باستانی هنوز هم کار می کنند. آنها نامی در زبان انگلیسی ندارند و سمبولی هم ندارند که من بتوانم درک کنم. برای من اینطور توضیح داده شده که اینها ماشینهای ضد ماده هستند که ملکولها را می سازند و آنها هم به نوبه خود اتمها را می سازند که در نهایت جهان فیزیکی تشکیل می شود. اینها مانند کامپیوتر برنامه ریزی شده اند و در واقع این واقعیتها را می سازند و خلق می کنند و در نتیجه چیزی که به طور مادی وجود دارد توسط آنها ساخته می شود.

یکی از این ماشینها روی سیاره زمین وجود دارد که توسط کاوشهای باستان شناسی پیدا شده است. ساختمانها و دستگاههای پیشرفته و پیچیده بسیاری نیز کشف شده اند که بیوسفر و اکو سیستم می سازند. اکو سیستم ما بر پایه اکسیژن خلق شده و محدود به آب است. بنابراین حیات مانند آنچه ما در زمین داریم در کائنات بسیار کم و محدود است. برای انواع حیاتی که به اکسیژن نیاز دارند باید حتما آب به فرمول H2O وجود داشته باشد. با ارزشترین چیزی که ما در این سیاره داریم بیوسفر و اکوسیستم است و بعد از آن هم مهمترین چیز آب است.

نیبیرو

وقتی در ادامه به نیبیرو می رسیم خواهیم دید که سیاره ما کاملا از آب بوده و اقیانوسها توسط نیبیروها پر از نمک شدند چرا که آنها می خواستند کنترل آب را عهده داشته باشند. نیبیرو که از سیستم ستاره ای بوتس Bootes  آمده بودند  دریاها را شور کردند و فقط ۴ درصدر آب شیرین در آن زمان باقی ماند که آنها کنترلش را در دست گرفتند. شور کردن آبهای زمین ۳۶ سال طول کشید و در این مدت تمام گونه های حیات آبی توانستند با نمک خو بگیرند و خود را تطابق دهند.

اینها همه با سالهای زمینی است و فقط با این روش است که می توانم این تواریخ را برای شما بازگو کنم وگرنه خیلی گیج کننده خواهد شد.

در کائنات اکو سیستمهای هیدروژنی بسیار فراوانند و خیلی هم ساده اما سیستمهای اکسیژنی  پیچیده ترین اکوسیستم در کل کهکشان هستند.

انقراض خالقان اولیه

یافته های باستان شناسی به همراه تواریخ ثبت شده و اساطیر همگی به سوی » بنیان گذاران» یا همان » پا تال» یا به عبارت دیگر خدایان و نگهدارندگان و خالقان این کهکشان اشاره می کنند. ناپدید شدن این بنیانگذاران هم کاملا عمدی است.

این ناپدید شدن خدایان برای من اینطور توضیح داده شده که وقتی هیچ اثر و فعالیتی از این موجودات در بعد سوم دیده نمی شود در اصطلاح می گویند که منقرض و ناپدید شده اند اما به این معنی نیست که کاملا نابود گشته اند بلکه فقط در بعد سوم  منقرش شده اند. ممکن است که به بعد بالاتر صعود کرده باشند و به فرکانسها و ارتعاشات بالاتر و سریعتری رفته باشند. همینطور احتمال دارد که به فرکانس و بعد پایین تری نزول کرده باشند تا در آنجا یک بعد سوم دیگر و یک دنیای دیگر خلق کنند. اما در حال حاضر در بعد سوم منقرض شده اند و دیگر مثل گذشته دیده و شنیده نمی شوند و وجود ندارند.

زمانیکه پا تال بعد سوم را ترک کردند بر اساس اطلاعات باستان شناسی سایر گونه های حیات – اشکال حساس حیات – خزندگان- انسانها – حیات پلاسمایی و حیاتهای متانی همگی شروع به ازدیاد کردند و در کهکشان ما به صورت کامل وجود دارند. موجوداتی که از متان تنفس می کنند و موجودات پلاسمایی و انرژی همگی پس از رفتن پا تال وارد کهکشان ما شدند. توجه داشته باشید که وارد کهکشان ما شدند. یعنی از جای دیگری آمدند و ناگهان به صورت کامل و تکامل یافته ظاهر شدند. این همان مشکلی است که در مورد انسان روی سیاره زمین هم وجود دارد. انسان به صورت کامل و تکامل یافته به طور ناگهانی روی زمین ظاهر شد.  دیرین شناسان مرتب از تکامل صحبت می کنند اما هیچ مدرکی برای اثبات آن ندارند. هیچ مدرکی از تکامل زمین وجود ندارد. زمین از روز اول به همین شکل بوده است. همه چیز به طور کاملا شکل گرفته ظاهر می شود.

نحوه معرفی

هر وقت که آنها به یک جلسه رسمی کهکشانی می روند نژادهای ستاره ای دیگر هم آنجا هستند و اینها روشهای خاصی برای معرفی خود به کار می برند به طور قراردادی و آندرومدایی ها هم همینطور خودشان را معرفی می کنند. ابتدا خودت را معرفی می کنی و نام کاملت را میدهی بعد درجه یا جایگاهت را می گویی و بعد سیستم ستاره ای که اهل آن هستی را می گویی. به این ترتیب من آلکس کولیر – پدر ( چون درجه ای ندارم پدر بودنم را اعلام می کنم) سیستم خورشید زمین سوم.

اینطور که خودم را معرفی کنم آنها می دانند که هستم و از کجا می آیم. اگر یک غیر زمینی باشید اکثرا تله پاتی می کنید و بنابراین وقتی خود را معرفی می کنید تصاویری از نقشه ستارگان و کائنات را نیز نشان می دهید چون در تله پاتی تصاویر حرف می زنند و به این ترتیب آنها می بینند و می فهمند شما از کجا آمده اید و سایر نژادها هم می فهمند.

عدن ها و نژادهای متعدد غیر زمینی

اوریونها اولین  عدن خود را روی زمین در چین در ۷۶۳۱۳۲ سال پیش ایجاد کردند و نام آن » یورومانی» Euromani بود. بعد از مدت کوتاهی ساکنان » کاپه لا» Capella که عضوی از دب اکبر و دب اصغر  بود اولین عدن خود را در ۷۴۱۲۳۷ سال پیش ساختند و آن را در دامنه کوه یوگان در جنوب شیلی بنا کردند.

سپس وگانها هستند. وگانها اهل وگا Vega  هستند و به نام لیران ها هم معروفند و در واقع اجداد انسانی ما هستند. آنها در ۷۰۱۶۵۵ سال پیش اولین عدن خود را شمال آفریقا در مرز امروزی نیجریه و لیبی ساختند.

همچنین به اطلاعتان می رسانم که کشفیات باستان شناسی فوق العاده عجیبی که در اتیوپی شده همگی از باقیمانده های عدن هستند ولی باستان شناسان به شما می گویند که انسان غارنشین اینها را درست کرده!

بعد از آن « کاسیوپیانها» Cassiopeians را داریم که نژادی کاملا حشره ای هستند ۶۰۴۰۰۳ سال پیش در الجزیره عدن و مناطق شگفت انگیزی ساختند.

بعد بیوت ها Butese هستند که با نام نیبیرو مشهورند. آنها اولین عدن خود را در ۵۸۵۱۳۳ سال پیش در قاهره مصر بنا کردند. بعد اوریونها یک تیم دیگر فرستادند و در ۸۷۳۰۰ سال پیش در پرت Perth استرالیا یک عدن دیگر ساختند.

آن زمان زمین موقعیت امروزی خود را نداشت و به پهلو خوابیده بود و برای همین این نژادها قادر بودند روی آن زیاد شوند و پایگاه بنا کنند. بعضی از این مهاجران مدتی اینجا بودند و بعد وسایل خود را جمع کردند و رفتند چون هر اطلاعاتی که می خواستند به دست آورده بودند. اما زمین تحت سیلابهای فراوانی قرار گرفته و بسیاری از این موجودات هیدروژنی که هیدروزن تنفس می کنند از محیط زمین لذت می برند و وقتی به سیاره مادر خود بر میگردند نسبت به اکو سیستم پیچیده و متنوع زمین خیلی ساده و دلگیر به نظر می آید.

طبق گفته های «مورانی» این موجودات بی نهایت مجذوب اکو سیستم زمین هستند و نه تنها گونه های حیاتی اکسیژنه را مطالعه می کردند بلکه سعی داشتند که این گیاهان و حیوانات را به طور ژنتیکی تبدیل به موجودات هیدروژنی کنند تا بتوانند با خودشان ببرند و در سیاره خودشان هم این تنوع را ایجاد کنند و از اینجا بود که تبدیل به مهندسان ژنتیک شدند. تا بتوانند گونه های حیات زمینی را تبدیل به گونه هایی کنند که با هیدروژن تنفس کنند. ما واقعا خوشبختیم و همه موجودات اکسیژنه خوشبختند چون خیلی متنوع و پیچیده هستیم.

لیرانها در ۸۳۴۰۰ سال پیش به زمین بازگشتند. کسی تا به حال به روستای باسک  در اسپانیا رفته است؟ زبانشان را هیچ کسی نمی فهمد و نمی داند این زبان از کجا آمده است. این یک زبان باستانی لیرانی است . یک زبان غیر زمینی است که تا امروز باقی مانده. در واقع همه مردم آن غیر زمینی هستند.

اوریونها دوباره در ۷۳۴۱۴ سال پیش به زمین برگشتند و در کوه نبلینا Neblina در مرز ونزوئلا و برزیل ساکن شدند.

در ۷۱۹۳۳ قبل از میلاد لموریا به صورت دسته جمعی بنا شد. بسیاری از این نژادها تصمیم گرفتند که » بسیار خب بیایید منابع را شریک شویم«. و عدنهای خود را به قاره ای در اقیانوس آرام منتقل نمودند.

آن نژادها اینها بودند:

-لیرانها

-سیریوس A

– پلیادیان : فقط سیارات تی گاتا و میروپ

خیلی از مردم مجذوب پلیادیان هستند ولی من نیستم نمی خواهم در مورد آنها الان صحبت کنم.

– ساکنان دب اکبر و دب اصغر و بیوتس که همان نیبیروها هستند.

این اتفاق دارد در سال ۷۱۹۳۳ قبل از میلاد می افتد و لموریا به صورت یک شهرک جمعی تشکیل شده و همه دارند با هم همکاری می کنند.

البته نشانه خوبی است ولی متاسفانه زیاد طول نکشید. در ۵۷۶۰۰ قبل از میلاد آتلانتیس هم بنا شد. پلیادیان بعد از ساخت لموریا زمین را ترک کردند چون سوء تفاهمهایی پیش آمده بود اما باز برگشتند و آتلانتیس را بنیان نهادند.

همه تمدنهایی که آتلانتیس را مشترکا ساختند موجودات اکسیژنه بودند و O2 تنفس می کردند یعنی نیبیروها – آلدرباران ها – آنتاریان ها- هایدس ها – گروهی از ساگیتاروس ( صورت فلکی کماندار )و آندرومدایی ها. لازم به ذکر است که بعضی از قبایل نیبیروها که از نزاد سیریوسی هستند اکسیژن تنفس می کنند اما آن دسته که از بیوتس هستند هیدروژنی هستند. اگرچه می توانند زنده بمانند و کار کنند به شرطی که ماسک بزنند.

در ۳۱۰۱۷ قبل از میلاد لموریا در جنگ از بین رفت. در ۲۷۶۰۳ هم آتلانتیس نابود شد.

سوال یکی از حضار : در تواریخ قبلی که ذکر کردید گفتید مثلا ۵۰۰۰۰۰سال پیش آیا منظورتان قبل از میلاد بود؟

بله منظورم قبل از میلاد است عذر می خواهم که ذکر نکردم..منظورم قبل از میلاد بوده است. وارد بحث نمی شوم که چرا و چه کسانی این تمدنها را نابود کردند.

برویم سر صحبت نژادها:

سیاکارها از آلفا دراکونیس  نژاد اولیه خزندگان در کهکشان ما هستند. سیاکارها خودشان نمی دانند دقیقا از کجا آمده اند و ستاره مادرشان کجاست از بس که این کائنات بزرگ است و کهکشانهای ما بزرگند. طبق گفته آندرومدایی ها صدها میلیارد کهکشان در جهان شناسایی و نقشه برداری شده اند.

من فقط می خواهم اطلاعات جزئی در مورد هر نژاد بدهم:

سیاکار هاCiakars  : یک نژاد فوق العاده عجیب – قدیمی ترین نژاد خزنده در کهکشان ما هستند. در واقع تنها گروهی هستند که خانواده ژنتیکی آنها منقرض نشده و دست نخورده باقی مانده. وقتی می گوییم منقرض منظور این است که بقایایی از خاندانهای باستانی قبل از آنها کشف شده که منقرض شده بودند و دیگر موجود نبودند. اکثر نژادهای خزندگان امروزی خالص نیستند بلکه هیبیریدها و دو رگه های ژنتیکی  هستند مثل بیوتس – اوریون و کاپه لا که از روی نژاد سیاکار ساخته شده اند.

قدشان ۱۸ تا ۲۵ فوت است و وزنشان تا ۲۵۰۰ پوند می رسد. در واقع سایز تیرانوساروس رکس( نوعی دایناسور) هستند. هیولاهایی هستند. شکمهای فلس دار چرمی و سیاه دارند و چندین شکم داخلی دارند. روی چانه و فک مو دارند و یک پنجه مخصوص جفت یابی دارند با چندین زبان درون دهانشان. حالا می خواهم یکسری اطلاعات دقیق بدهم.

آنها تخمگذار هستند و هورمونی دارند به نام هورمون مبارزه که برای خارج کردن تخمها از بدنشان آن را آزاد می کنند. ثنویت و همزادی دارند . نوع ماده آنها در جنگها شرکت نمی کنند چون اگر در جنگ باشند دیگر کسی نیست که از تخمها نگهداری کند و یا هورمون ترشح کند. من فقط چیزهایی را که می دانم با شما شریک می شوم.

ماده های جوان باید ماده های پیر و فرسوده را در مراسم جنگی بکشند. نژاد سیاکارها توسط دودمان ژنتیکی اداره می شوند. یعنی دودمان خانواده همیشه از سمت مادر ادامه می یابد برای اینکه شما همیشه می دانید مادر کیست اما همیشه نمی دانید که پدر چه کسی است.

تحت سلطنت ملکه ها سیاکارهای یکی از قوی ترین نژادهای موجود درکهکشان هستند. آنها یکی از بزرگترین ارتشهای کهکشان را دارند که بیشتر اعضای آن با غیرت هستند و هر کاری برای پیروزی خاندان می کنند.

آنها همیشه بزرگترین دشمن انسانها در این کهکشان بوده اند. دوباره بگویم که ما داریم راجع به تنفر گونه هیدروژنی از گونه اکسیژنی صحبت می کنیم.

آنها دارای سه ستون فقرات هستند. یکی از آنها داخل و نزدیک شکم است و دو تای دیگر در پشت  سمت چپ و راست بدن قرار گرفته اند. همه این ستونهای فقرات در انتهای پشت به هم می رسند و یک دم کلفت و قدرتمند را شکل می دهند. در دستها پنجه دارند و داخل پنجه ها کیسه های هورمونی وجود دارند که انواع هورمون و مواد را ترشح می کنند. هورمونهای جـنـسی و هورمونهای مبارزه. هدف اصلی همه این آنزیمها تولید اسپرم است! خیلی جالب است که هزاران نوع حیات وجود دارد و وقتی هم آنها به ما نگاه می کنند ما را به چشم هیولاهای زشت می بینند!

حالا می خواهم از لیران ها صحبت کنم.

لیران ها:

آنها در کل یک نژاد انسانی هستند و اجداد ما محسوب می شوند. قبل از شروع می خواهم اولین جمله ای که در مورد نژاد بشر دارم بخواهم : آنچه در مورد نژاد انسان غیر طبیعی است آن است که تمام اعضای این نژاد از یک DNA یکسان منشعب شده اند.

رنگ پوست آنها کهربایی- آبی و قرمز  است. رنگ ستاره های موجود در سیستم سیارات آنها منشآ اصلی رنگ پوستهای آنها بر اساس فرکانس و اشعه ماورا بنفش و مادون قرمزی است که از این ستاره ها به آنها می رسد. همه آنها پستاندار هستند.

تنها نژاد بشری هستند که احساسات و عواطف کامل و توانایی های سایونیک دارند.

امروزه به عنوان یک نژاد بازنشسته محسوب می شوند یعنی ارتباطی با سایر تمدنهای بزرگ ندارند. در گذشته روی زمین با نام بودیساتوا Bodhisattva شناخته شده بودند. همچنین سیستمهای سیاره ای دیگر را تحت کنترل و مشاهده دارند و گاهی راهنماییشان می کنند. بعضی سیارات امروزه آنها را به صورت محافظ و راهنمای خود می بینند و در واقع مورد پرستش هستند. چیز جالب این است که لیرانها ترجیح می دهند در دنیاهای حلقوی Ringed Worlds اقامت کنند. خیلی به این علاقه دارند. در شورای آندرومداAndromedan Council  آنها را به نام «نژاد بزرگتر» Elder Race می شناسند که خیلی هم مقام بالایی در این شورا محسوب می شود چون تمدنهای غیر زمینی بی نهایت به اصل و نسب ژنتیکی توجه دارند.

اهمیت آداب

حالا می خواهم از نژاد انسان به طور کلی صحبت کنم و اینکه مردم آندرومدا در مورد نژاد انسان چه فکر می کنند.

همه اعضای نژاد انسان به طور غیر معمولی  ویژگیهایشان را از یک خط ژنتیکی گرفته اند. اما تمدنهای کهکشانی انسانی همگی تاریخچه تکاملی متفاوتی دارند.

فرهنگها به صورتهای خیلی متفاوتی تکامل یافته اند و برای همین سوء تفاهم های خیلی زیادی رخ داد ولی سرانجام به این نتیجه رسیدند که باید جنگ انسان علیه انسان را تا حد ممکن کاهش دهند. علاوه بر این رفتار های فردی روی کل خاندان و نژاد تاثیر می گذارند و این چیزی است که یک نژاد انسانی دیگر – یعنی آندرومدا- به ما می گوید.

ادب و رفتار مودبانه خیلی مهم است چون هر رفتار غیر رسمی ممکن است ایجاد سوء تفاهم و رنجش کند. این سنتها و آداب در طول عصرهای متمادی  توسط اجداد انسانها به وجود آمده.  یک نژاد پیرتر اصرار دارد که تمدن جدید به سنتها احترام بگذارد  مثلا آندرومدایی ها که نسبت به نژادهای دیگر جوان محسوب می شوند امروزه می گویند »خب بچه ها بزنید بریم » . منظور این است که برویم به جلسه شورای آندرومدا.

اما نژاد بزرگتر به ما سنت را یادآوری می کنند و اینکه باید با منش درست خودت را معرفی کنی مخصوصا وقتی در برابر تمدنهایی هستی که ممکن است منظورت را نفهمند و مثلا اگر وارد شوی و بگویی :» هی! اینجا چه خبره» سوء تفاهم بزرگی  بین آنها و خودت ایجاد کرده ای.

این به نژادهای جوان کمک می کند که فرهنگی بسازند که در سطح کهکشانی قابل تحمل باشد و بتوانند با سایر تمدنها ارتباط داشته باشند. علاوه بر این نژادهای جوان تبدیل به اعضای دانا و مفیدی برای کهکشانهای مشترک المنافع می شوند.

بسیار مهم است که همه انسانها در هر شرایطی مودب باشند. این به فرهنگهای جوان و پیر کمک می کند چون خیلی از فرهنگهای پیر به مراسم و آداب اجتماعی و زیستی وابسته هستند. آنقدر به این وضع عادت کرده اند و آنقدر این سنتها در عمق جامعه شان نفوذ دارد که عوض نمی شوند. ما هم این شرایط را اینجا روی زمین داریم که رفتار زشت و بی ادبانه از نظر روانی ما را بر هم می ریزد.

بنابراین اگر امکانش را داری عذر خواهی کن و بعد فقط وقتی حرف بزن که ازت سوالی پرسیده شده. هرگز یک فرد پیرتر و بزرگتر از خودت را لمس نکن مگر اینکه شخصا از تو خواسته شده باشد.

این مسائل را زمانی یادم دادند که به عرشه سفینه شان برده شدم تا سایر نژادها را ملاقات کنم. این رفتاری است که آندرومدایی را در قبال افراد سالمند و بزرگ خاندان دارند و از من خواستند این را به هر کسی که می شناسم یاد دهم.

وقتی با یک یا چند غیر زمینی روبه رو می شوید باید مودبانه و راست بیاستید و تعظیم کنید و هرگز نگاهتان را از آنها برندارید و بگویید : » ادب و تشریفات حکم می کند که برای ورود به قلمرو من اجازه خواسته شود

باید این مطلب را خیلی واضح بگویید چون با این کار دارید اعلام می کنید که شما موجودی آزاد و مستقل هستید و قلمرو خود را می شناسید. بسیار خب برای اینکه آنها خیلی ما را جدی نمی گیرند این خیلی مهم است که این عمل را انجام دهیم و مدت کوتاهی هم داریم که فکرمان را بکنیم. حدودا ده ثانیه وقت داریم که ببینیم چه بهتر است بگوییم تا آنها را تحت تاثیر قرار دهیم.

« ادب و تشریفات حکم می کند که زمان ورود به قلمرو من اجازه خواسته شود«.

ما باید این را با صدا بیان کنیم ولی آنها به احتمال زیاد با تله پاتی پاسخ خواهند دارد.

سوال یکی از حضار : اگر این را نگوییم چی؟

همیشه این امکان وجود دارد که به حریم شما تجاوز شود. گری ها (Dows- Greys) حتما این کار را خواهند کرد که البته مستقیما این کار را نمی کنند بلکه شب به سراغتان می آیند و می دزدنتان! ( خنده) نه واقعا من نمی توانم چنین تهمتی به آنها بزنم!

اکثر نژادهای انسانی سه زبان دارند و این سه زبان اینها هستند: زبان خیلی رسمی- زبان غیر رسمی یا خودمانی و زبان مشخصگرا

زبان مشخصگرا یا مشخص -واضحا زبانی است که از آن در سیاست های کهکشانی استفاده می کنند.

زبان رسمی وقتی است که شما افرادی از نژاد خود را خطاب قرار می دهید مثل مجلس یا زمانیکه با افراد پیر و سالمند نژاد خود صحبت می کنید.

زبان غیر رسمی یعنی » هی رفقا چطورید؟ «.

زبان غیر رسمی هم اصلا در مکانهای عمومی نباید استفاده شود. همیشه قبل از اینکه خودمانی حرف بزنید از شخص مقابل بپرسید که آیا موافق است یا نه. مثلا من باید بگویم- » هی مایک! اشکال نداره اگه من چرت و پرت بگم؟»  و مایک هم جواب بدهد- » راحت باش چرت و پرت بگو«.

البته این احتمالا مثال بدآموزی است!

همیشه در مکانهای عمومی از زبان رسمی استفاده می شود برای اینکه شما می خواهید به همگان اعلام کنید که همراه شما ارزش احترام دارد.

پرستیژ و منزلت یک نژاد بالغ همیشه وابسته به لحن گفتگو است.

اولین مقیاس اندازه گیری منزلت و اعتبار سن نژاد است.

دوم- خاندان و دودمان نژاد است. یعنی ژنتیک و اینکه شما از کدام  اصل و نسب هستید.

سومین مقیاس تعداد و سایز نژاد یا خاندان و قبیله است. در یک معرفی استاندارد همیشه نام کامل- نام گونه- عناوین و نام سیاره و ستاره مادر را باید ذکر کرد. مثلا: انسان- سول- ترا ۳ = سول نام خورشید منظومه ماست و ترا ۳ یعنی سیاره سوم از خورشید. اگر از مریخ باشید می گویید سول- ترا۴

حالا می خواهم در مورد گری ها ( خاکستری ها) Greys صحبت کنم.

نام دیگرشان دا, DOW یعنی آندرومدایی ها با این نام آنها را می شناسند.

گری ها از صورت فلکی زتا رتیکولوم Zeta Reticulum هستند و یک نژاد جنگنده و ارتشی هستند و بسیار با انسانها نامهربان.

انسانها هرگز قادر نبوده اند یک مذاکره موفقیت آمیز با گری ها داشته باشند. خیلی قراردادها بستند و تعهد نامه امضا کردند اما گری ها هرگز به عهدشان پایبند نماندند و آنقدر از نظر تکنولوژی جلو هستند که همه انسانها به دنبال راهی برای خلاصی از شرشان هستند. در دنیاهای درونی همیشه زحمت آفرینند و اکثر موجودات از آنها دوری می کنند. گری ها اصلا انسانها را درک نمی کنند.

آنها معتقدند که همه نژادهای بی ارزش باید نابود شوند. در تمام جنگهای اجرایی شرکت کرده اند. و تا کنون سه نژاد را منقرض کرده اند و بخاطر دستکاری ژنتیکی بیش از اندازه روی دو نژاد تحت پیگرد و بازجویی هستند. قابل توجه است که یکی از این دو نژاد ما زمینیان هستیم.

گری های اصیل هیدروژنی هستند اما این کوچکترها که فرامین اشراف را اجرا می کنند ( یعنی در جنگ شرکت می کنند یا آدم ربایی و آزمایش می کنند) همگی کلونهای ارگانیکی هستند که به صورت ژنتیکی برای فعالیت در محیطهای اکسیژنی طراحی شده اند.

موجودات هیدروژنی از جانب موجودات اکسیژنی احساس خطر می کنند چون گونه های حیاتی اکسیژنی آهنگ سریعتری دارند. هیدروژن فقط با سرعتی زیر سرعت نور مسافرت می کند و بنابراین آنها نمی توانند سریعتر از نور حرکت کنند. اما اکسیژن ۴ برابر سریعتر از نور می تواند مسافرت کند.  هیدروژن H2 بسیار کوچکتر و کندتر و تعدادش بسیار بیشتر از O2 است.

تجارتهایی بین موجودات اکسیژن -زی و هیدروژن-زی وجود دارد اما جنگهای فاجعه باری هم بین این دو گونه در گذشته رخ داده.

شورای آندرومدا در ابتدا برای کاهش جنگ و نزاع بین این دو گونه تاسیس شد.

شورای آندرومدا :

شورای آندرومدا  در سیستم ستاره ای و صورت فلکی آندرومدا تشکیل می شود. اینجا همچنین جایی است که سیستم ستاره ای زنیت Zentea هم واقع شده.

شورای آندرومدا برای بررسی مهاجرت و محدود کردن نزاع بین نژاد هیدروژنی و اکسیژنی به وجود آمد. این دو گونه غالبا مشکلات زیادی در ارتباط برقرار کردن با هم دارند.

سوال یکی از حضار: آیا باید با گونه های هیدروژنی خیلی آهسته حرف بزنیم؟

بله . حتما باید از زبان خیلی رسمی و مودبانه استفاده شود تا سوء تفسیر و سوء تفاهمی پیش نیاید. شما از روی ماسکهایی که روی بینی دارند می فهمید که هیدروژنی هستند و بینی آنها می تواند هر جایی باشد بسته به نوع نژادش. اگر لباس به تن یا کلاهی به سر دارند باز باید احتمال دهید که هیدروژنی یا آمونیومی و یا متانی هستند چون اگر اکسیژنی باشند هیج ماسکی نیاز نخواهند داشت.

اینها فقط یکسری اطلاعات خلاصه هستند که بعد از آن می رویم سر سوالها-

آندرومدایی ها بسیار محترم – سخت کوش و جنگجویانی شجاع هستند. کشتی های فضایی عظیم می سازند که از نظر زیستی مثل یک دنیا بزرگ است- خیلی راحت و محکم و با عمر طولانی.

شهروندان نمونه کهکشانی هستند و یک خاصیتی که دارند این است که وقتی می گویند می خواهند کاری بکنند بلافاصله انجامش می دهند حتی اگر جانشان را به خطر بیندازد.

در سیاستهای کهکشانی اعضای خیلی فعالی هستند و نفوذ خوبی در سازمانهای کهکشانی دارند. مخصوصا سازمانهای تحت نظر تمدنهای اکسیژنی. از قبیل:

موسسه جنگهای متمدن فرایند تعالی مهاجرت و سنتها بسیار صبور و متفکر و با دقت هستند. بسیاری از بد رفتاریها در طول جنگها را متوقف کرده اند و به بیرون کشیدن قوای جنگی کمک کرده اند.

به تعالی رسیدن:

در مورد مسئله تعالی یا متعالی شدن: خیلی از مردم زمین به این اصطلاح صعود هم می گویند ولی کسی واقعا نمی داند معنیش چیست.  فقط می دانند که چگالی های بالاتری وجود دارند که همه ما کوشش می کنیم به آنها برسیم یعنی به ارتعاشات بالا برسیم به امید اینکه تبدیل به جوامعی تکامل یافته شویم که ضمیر آگاه وسیعی دارد. چون گاهی اوقات این بعد سوم فوق العاده سخت است.

من به همه اینها احترام می گذارم و همه هم درست هستند و حتی شواهد باستان شناسی در کهکشانها وجود دارد که نشان می دهد بعضی از نژادها توانسته اند ارتعاشات خود را تغییر دهند و به بعد بالاتری وارد شوند. این یک حقیقت است ولی نامش صعود نیست.

بلکه نامش متعالی شدن است و ظاهرا  هیچ کدام از نژادهایی که اینکار را کرده اند به تنهایی قادر نبوده اند. همیشه کسی کمکشان کرده که از این منجلاب خارج شوند. یعنی راهنماییشان کرده که به درجه بالاتری برسند.

سوال یکی از حضار: یعنی آنها که متعالی شده اند دیگر جسم فیزیکی مثل ما ندارند؟

نخیر . بدن فیزیکی دارند. مادیت و جسمیت در تمام ابعاد عالم وجود دارد.ولی اینطور هم نیست که بدون هیچ مشکلی وارد بعد چهارم یا پنجم شوید و تبدیل به روح و ابر سبکی شوید که با باد حرکت می کند. اصلا اینطور نیست. بلکه به سفتی و مادیت همین دنیا است اما به شکل متفاوتی. ماده شکل متفاوتی دارد اما ماده است و کاملا جامد و ارگانیک است.

حتی مادیت بسیار بزرگتر و قابل لمس تر می شود. رنگهایی که ما الان داریم ۷۲ فرکانس دارند. در بعد پنجم تعداد رنگها و فرکانسشان به ۱۲۳ می رسد. رنگهایی هستند که وجود دارند ولی ما تا به حال ندیده ایم چون در بعد سوم نیستند. رنگهایی که من اصلا نمی دانم چطور توصیف کنم یا چه نامی برایشان بگذارم. اصلا امکانش هم نیست چون در اینجا هیچ چیزی نیست که قابل قیاس و مقایسه با آن باشد.

خب حالا ۱۵ دقیقه به سوالات پاسخ می دهم و بعد صحبت را به آقای راس می سپارم.

پاسخ آلکس کولیر به سوالات حضار

سوال: من می خواهم در مورد دوگون ها Dogons بپرسم که قبیله دوگوونها در آفریقا می گویند با سیریانی ها Sirians ارتباط دارند.

آلکس: قبل از اینکه ما بفهمیم اصلا سیریوس وجود دارد آنها نقشه های ستاره ای از آن داشتند. نمی دانم اگر واقعا ارتباطی هست یا نه ولی این مردم واقعا دم دارند درست مثل نژاد سیریانی.

سوال: در مورد تعالی گفتید. آیا به ما هم کمکی می شود که متعالی شویم یا می دانیم چه کسی به ما کمک می کند؟

آلکس: فکر می کنم که خیلی احتمال دارد.

واساییس Vasais (یکی از آندرومدایی ها که با آلکس تماس گرفته بود) یکبار قبل از اینکه اینجا را ترک کند به من گفت که نژاد زمینی یکی از مستعد ترین نژادهایی است که تا به حال دیده اند.

اما اگر که شورای آندرومدا نقشه ای را که دارد عملی کند یعنی در عرض سال آینده همه گونه های غیر زمینی را از زمین و ماه بیرون بریزد و بعدش آنها اعمال و رفتار زمینیان را تحت کنترل بگیرند تا ببینند بدون دخالت غیر زمینیان در امور ما چطور تصمیم گیری می کنیم و آیا آماده هستیم یا نه. آیا واقعا ما متحد خواهیم شد؟ نکته ای که قبلا ذکر کردم این است که حدود ۳۰۰ سال هیچ غیر زمینی روی زمین نبود و دخالتی نداشت و چه اتفاقی افتاد؟ ما همه نظامهای پادشاهی اروپا را سرنگون کردیم و ایالات متحده آمریکا را بنا کردیم. ایالات متحده آمریکا هرگز نباید اتفاق می افتاد و شکل می گرفت و کاملا تصادفی شد.

خاندانهای سلطنتی اروپا که از نژادهای غیر زمینی هستند هرگز قرار نبود که سرنگون شوند و کنترل زمین را از دست بدهند. ولی وقتی آمریکا جعبه پاندورا را باز کرد ( یعنی جن را از شیشه در آورد) اکثر مردم دنبالش راه افتادند چون همه از دیکتاتوری خسته شده بودند و هنوز هم هستند.

سوال: در مورد تغییر شکل دراکونیان چیز خاصی هست که بگویید؟

آلکس: این را قبلا هم گفته ام. تکنولوژی تغییر شکل وجود دارد یعنی یک نفر شکل هولوگرافی متفاوتی دور خودش ایجاد کند و به چشم شما جور دیگری بیاید. بله این علم وجود دارد اما آیا این دانش الان روی زمین استفاده می شود؟ خیر روی زمین نیست. آیا یک موجود مزاحم می تواند بدن انسان را تحت کنترل خودش بگیرد؟ بله صد در صد می تواند.

و چگونگی آن هم خیلی ساده است. یک نفر را می ربایند و به آهستگی او را می کشند به قدری آهسته که وقتی دقیقا آخرین نفسش را می کشد یعنی عصاره اش بدن را ترک می کند بلافاصله فرد دیگری را در جسد جایگزین می کنند. چند لحظه بعد که بدن از روی تخت بلند می شود در اصل همان بدن است اما با روح فرد دیگری.

این تکنولوژی الان وجود دارد روی زمین و استفاده می شود.

سوال: به این «روح داخل شده «و » اشغالگر» می گویند؟

آلکس: بله درسته.

سوال: آنوقت اینها خاطرات همان شخص اصلی را دارند؟

آلکس: بله دارند. ولی درک من این است که بین سه تا هفت ماه این افراد آفتابی نمی شوند چون یک مدت زمانی لازم است که با بدن جدید خو بگیرند و خودشان را تنظیم کنند. بگذارید بیشتر توضیح بدهم: اصطلاح این است که » ما دیدیم فلانی تبدیل به خزنده شد و واقعا یک خزنده دیدم«. این احتمالا صحت دارد.

اما معنیش این نیست که واقعا آنها دارند از تکنولوژی سود می برند تا به چشم ما انسان بیایند. بلکه آنها واقعا داخل بدن انسانی هستند. ولی باید یادتان باشد که خزندگان به احساسات عادت ندارند یعنی آن عواطفی که ما داریم را آنها ندارند. حتی هیچ کدام از نژادهای انسانی عواطفی که ما داریم را ندارند. پس امکان دارد اگر در موقعیت هیجان انگیزی قرار بگیرند چون بدنشان انسانی است خزنده درون آن نمی داند چطور نسبت به این احساسات واکنش نشان دهد و احتمالا می ترسد و وقتی این اتفاق می افتد از آنجا که این خزندگان فوق العاده روحهای قدرتمندی دارند شما می توانید یک تصویر محو و هاله ای از شکل واقعی آنها ببینید چون نمی توانند احساسات را تحمل کنند و نمی دانند چطور کنترلش کنند.

این چیزی است که به من گفته اند.

سوال: یک خزنده واقعی می تواند با یک انسان آمیزش داشته باشد؟

آلکس: بله می تواند ولی حاملگی رخ نخواهد داد. اگر حاملگی صورت بگیرد از طریق دستکاری ژنتیکی بوده است.

سوال: پس چرا باید این کار را بکنند؟

آلکس: راستش نمی دانم چرا ولی می توانند چون آنها هم آلت جنـسـی دارند.

سوال: من به خیلیها برخورده ام که این تجربه را داشته اند.

آلکس: ممکن است آنها انسانها را تماشا کرده اند که در آن حال چه می کنند و چه احساسات داغی نشان می دهند و احتمالا کنجکاو شدند که خودشان هم تجربه کنند.

سوال: به نظر می رسد که خزندگان مجذوب خیلی از نژادهای روی زمین هستند. گفتید ۲۲ نژاد؟

آلکس: بله خیلی مجذوبند.

سوال: شما همه بیگانگان و مشخصاتشان را می دانید؟

آلکس: برخی از آنها را می دانم ولی برای افشای آن امشب آماده نیستم ولی حتما به زودی صحبت خواهیم کرد. قول می دهم چهار هفته دیگر روی وب سایت قرار بگیرد. من خیلی علاقه مندم که یک لیست درست کنم تا همه بدانند کی و چی هست. و هر کسی که علاقه داشته باشد پیدایش می کند.

سوال: جواب این سوال الزامی نیست ولی آیا نژاد قفقازی( پوست سفید و چشمان روشن- منظور سکنه اروپا و آمریکا) یک نژاد مخلوط است؟

آلکس: بله ما مخلوط هستیم.

سوال: احتمال این هست که ما سیاره زمین را پس بگیریم؟

آلکس: سیاره به ما تحویل داده خواهد شد اما اینکه چکاری با آن بکنیم مسئولیت خودمان است. آنها خارج می شوند و همه چیز را به ما می سپارند و هر بلایی هم که ما سر اتمسفر و بیوسفر بیاوریم آنها کمکی نخواهند کرد.

سوال: این بحث مناظره کهکشانی بود.

آلکس: بله این دقیقا موضوع مناظره کهکشانی بود و نتیجه ای که گرفتند این بود که زمینیان نه به خودشان احترام می گذارند نه به دیگران و نه به خانه شان. چه ارزشی دارند؟ این حرفی بود که زده شد که ما از همان ابتدا دستکاری شده ایم.

سوال: حالا اگر تعداد محدودی انسان مسئولیت را به عهده بگیرند به جای دیگران چه؟

آلکس: من هم امیدورام که چنین کنند.

سوال: گفتید این اتفاق سال آینده می افتد؟

آلکس: تاریخی که به من گفته اند ۱۲ آگوست ۲۰۰۳ است. دلیل اینکه این تاریخ دقیق را به من دادند…یادتان می آید پروژه فیلادلفیا و آنچه در کشتی الدریج اتفاق افتاد؟ که آنها تونلی در زمان زدند؟ با این کار یک پل ارتباطی ساختند که قرار نبودآنجا باشد. حالا برخی از نژادهای دیگر که در آن حوالی بودند به داخل این تونل کشیده شدند از زمانها و مکانهای مختلف و الان از زمان خود خارج شده اند.

نظریه این است که یا ما باید از آنها در اینجا نگهداری کنیم یا اینکه اجازه دهیم به زمان خود برگردند و تاریخ باز شدن تونل هم در ۱۲ آگوست ۲۰۰۳ است.

سوال: ۶۰ سال شده است؟

آلکس: بله وقتی این سوارخ باز شود این فرصت دست می دهد که آنها به زمان خودشان و جایی که به آن تعلق دارند برگردند. امید این است که این کار را بکنند. وقتی که تونل بسته شود آن نژادهای دیگر از آن سو در آن را خواهند بست یعنی به محض اینکه از تونل عبور کنند و بسته شود آن را مهر و موم می کنند تا مطمئن شوند که در آینده باز نخواهد شد.

این فقط برای ما مشکل درست نکرد بلکه برای همه مشکل ساز شد چون یک پل بین دو زمان مختلف زد.

سوال: در آن روز ما چیزی حس خواهیم کرد؟

آلکس: سوال خیلی خوبیه. تنها چیزی که می توانم بگویم این است که در آن روز من مرخصی می گیرم و اگر بفهمم که کار عقب افتاده می روم به سر کارم.

سوال: آیا ارتباطی بین این اتفاق و نزدیک شدن سیاره نیبیرو وجود دارد؟

آلکس: این هم خیلی سوال خوبی است. دو سال پیش یک گروه از خاندان نیبیرو از خاندان انکی به سراغ شورای آندرومدا رفتند و برای ورود به منظومه شمسی ما اجازه خواستند. برای اینکه تجهیزات معدن سازی و سایر وسایلشان را که روی زمین گذاشته بودند برگردانند. بحثهای زیادی رخ داد. تمدن آندرومدا کاملا مخالف بودند برای اینکه نیبیروها به بدقولی خیلی معروفند. ولی شورای آندرومدا در نهایت رای مثبت داد. در واقع آنها دارند میایند و این چیزی که میاید سیاره نیست بلکه یک سفینه هوشمند به بزرگی یک سیاره است که می تواند مانور دهد و جهتش را به هر سمتی عوض کند و می تواند هر جا خواست برود. برخلاف آنچه می گویند روی مدار نمی چرخد و به دور خورشید هم نمی چرخد.

سوال: پس به ما لطمه ای نمی زند؟

آلکس: به ما لطمه می زند چون خیلی نزدیک می شود و می تواند مشکلات زیادی اینجا ایجاد کند.

سوال: واقعا به همان بزرگی است که می گویند؟

آلکس:بله. آندرومدایی ها در مورد سفینه های مادر در کهکشان آندرومدا به من گفته اند که بزرگیشان دو برابر سیاره مشتری و میلیاردها موجود را در خود جای داده است. واقعا شگفت آور است. بگذارید بحث نیبیرو را تمام کنم. آنها دارند میایند و در مورد آنچه قرار است اتفاق بیفتد من هیچ اطلاعی ندارم. صادقانه بگویم که آندرومدایی ها تصور می کنند که نیبیروها دروغ می گویند و برای برداشتن وسایل معدن به زمین نمی آیند چون بیشتر تجهیزات آنها در حلقه های زحل  قرار دارند. پس خیال دیگری دارند.

یک غیر زمینی تنزل یافته کیست؟ از کجا بفهمیم که یک غیر زمینی دو رگه است یا تنزل یافته یا تکامل یافته؟ کاری که آندرومدایی ها می کنند این است که تفکرات آن فرد را تحت نظر می گیرند تا بفهمند که آیا سوء نیت دارد یا خیر. با مشاهده کردن افکار.

آنها تکنولوژی دارند که تمام امواج مغز را به صورت تصویر نشان می دهد. مثل یک دستگاه فتوکپی عکس امواج مغزی و افکار را می گیرد و اگر ببینند که فکری منفی وجود دارد آن فرد را علامت گذاری می کنند و می دانند کجا می رود و الان در کجای سیاره قرار دارد. همه نژادهایی که عضو شورا هستند این کار را می کنند و فقط در منظومه شمسی ما ۳۸ نژاد مختلف وجود دارند.

سوال: مثلا هیتلر یک تنزل یافته محسوب می شود؟

آلکس: بله تنزل یافته محسوب می شود اما احتمال دارد که روح سوار شده باشد. اگر روح وارد شده نباشد آنوقت با آن برخورد می شود اما اگر روح دیگری باشد که در آن بدن سوار شده کاری نمی توان کرد چون روح تولدی نیست.

سوال: در مورد ایلومیناتی چه؟

آلکس: خیلی از آنها ارواح اشغالگر هستند ولی فقط یک خاندان هست اینطور که به من گفته شده ومن هم نامشان را نمی توانم بگویم چون دردسر بزرگی برایم خواهد بود. اما فقط یک خاندان هست که در آن بچه هایی که متولد می شوند در سن سه سالگی تعویض می شوند. یعنی روحشان عوض می شود و روح جدید با بدن رشد می کند.

همین خاندان در اصل به عنوان ناقل استفاده می شوند. یعنی در واقع از خط ژنتیکی ایلومیناتی نیستند ولی به جای آن معرفی می شوند. منظورم را می فهمید؟  یعنی وانمود می کنند چون این خانواده برگزیده شده اند که این نژاد خاص به آن وارد شوند.

سوال: برای جفت گیری؟

آلکس: بله برای زاد و ولد. نمی خواستم از این لفظ استفاده کنم چون چندش آور است.

سوال: بعضی از ایلومیناتی عزل می شوند ولی بعضی دیگر نمی شوند؟

آلکس: آنهایی که روح اشغالگر هستند عزل می شوند. آنهایی که کد ژنتیکی غیر زمینی دارند هم عزل می شوند. اگر نژاد زمینی خالص باشند و حرامزاده های بد ذاتی باشند آنها باقی می مانند و ما مجبوریم با آنها سر کنیم چون از نژاد ما هستند.حقیقت این است که اینها مشکلات روانی و دیوانگی دارند و شواری آندرومدا هم نمی خواهد با آنها روبه رو شود. ما مجبوریم روبه رو شویم.

ما باید برای نژاد خودمان مسئول باشیم و باز این بر میگردد به سنتهای ما. رفتار فردی روی رفتار اجتماعی و گونه تاثیر می گذارد.

سوال: آیا علامت مشخصی وجود دارد که بدانند چه کسی تنزل یافته است؟

آلکس: علامت؟ آنها به علامت احتیاجی ندارند چون امواج مغز را دارند و تصاویر افکار را دارند. کاری که می کنند این است که ماهواره ها و دستگاههای مخصوص را روشن می کنند و فرکانس مغزی آن فرد را ردیابی می کنند و این کامپیوترهای فوق پیشرفته هر حرکتی که فرد بکند را ثبت می کنند و بعد آن فرد خواسته می شود و باید جوابگو باشد.

سوال:فکر می کنید کسانی که در این اتاق هستند و در جاهای دیگر که حرفهای شما را می شنوند دلیلش این است که همه ما قرار است به این تغییرات کمک کنیم؟

آلکس: اینطور فکر می کنم. همه مردم نمی توانند بفهمند که این دانلودها چطور انجام می شود. مثلا یهودی های متعصب یا مسیحیان مومن – درک و هضم این حرفها و تغییر دادن خودشان کار بسیار سختی است چون تمام این حرفها برخلاف تعالیمی است که دین به آنها می دهد. و اگر واقعا بخواهند این اطلاعات را بررسی کنند یک تجربه خیلی جالب برای همه ما خواهد بود.

همه ادیان از بین خواهند رفت در عرض یک چشم برهم زدن از میان خواهند رفت.

سوال: بعضی مردم الان فکر خواهند کرد که شما دیوانه هستید.

آلکس: قبلا هم این را شنیده ام اما خوشبختانه همسرم و فرزندانم این فکر را نمی کنند و این تنها چیزی است که برای من اهمیت دارد. آنها غیر زمینیان را خواهند دید و سفینه های غول آسا را خواهند دید و به آنها خیره شده و خواهند گفت : دارم خواب می بینم؟»

من باور دارم که یک حرکتی در حال وقوع است برای تعلیم دادن به مردم و فکر می کنم افرادی در درون خود حکومت هستند که نیت خیر دارند و می خواهند در حل مشکلات کمک کنند. اینکه امثال من بتوانیم حرفهایمان را بزنیم و بعضی ها آن را ضبط کنند.

من و همسرم راجع به این مسائل سر شام حرف می زنیم و چند بار هم مایک راس را دعوت کرده ایم. راجع به این حرف می زنیم که حالا چطور این اطلاعات و حرفها را بزنیم و به دیگران برسانیم. تنها کاری که می توانم بکنم این است که پیشکش کنم و من از این راه مطمئنا درآمدی ندارم.

سوال: چون ما به این حقایق باور داریم آیا احتمالش هست که آندرومدایی ها ما را هم به عنوان سخنگوی خود انتخاب کنند؟

آلکس: من مدت ۱۵ سال است که با آنها در این مورد صحبت می کنم. تصور من این است که در عرض چند سال آینده افراد بیشتری تحت تماس قرار خواهند گرفت. اما بسته به نوع ژنتیکی که در بدن شما حاکم و غالب است و بر حسب خاندان و نژاد افرادی را انتخاب خواهند کرد. کار اینطور انجام می شود و همه بر می گردد به میراث ژنتیکی و خاندانی.

خانمها و آقایان باعث افتخار من بود که در خدمتتان باشم و بار بزرگی از روی دوشم برداشته شده…شاید حالا موهای سرم رشد کنند.

فقط می خواهم بگویم متشکرم.

پایان ترجمه سخنرانی اول

تفسیرات:

وقتی خودم ترجمه را خواندم به نظرم آمد خیلی از مطالب برای خواننده مبهم است چون بسیاری از معانی و مفهومها را باید قبلا و جداگانه توضیح بدهم تا حرفهای آلکس کولیر در نظر خواننده معنا پیدا کند. از این جهت در اینجا توضیحاتی در مورد پدیده معروف به » تغییر شکل» یا  Shape shifting و پدیده Walk-in یا روح اشغالگر یا داخل شده می دهم.

اصطلاح تغییر شکل اولین بار توسط یکی از نویسنده های تئوریهای توطئه به نام » دیوید آیک» استفاده شد. او معتقد است که سران دولت آمریکا و تمام قدرتمندان جهان خزندگانی هستند که قابلیت تغییر شکل به انسان دارند. یعنی غیر زمینیانی از سیریوس هستند که خودشان را به صورت انسان به ما نشان می دهند و قدرتهایی از قبیل هیپنوتیزم جمعی و تغییر شکل نیز دارند. اینکه فسلفه و مدارک دیوید آیک برای اثبات گفته هایش چیست را به بعد موکول می کنیم. بنابراین آنجا که از آقای کولیر در مورد تغییر شکل سوال می شود منظور تغییر شکل خزنده به انسان و برعکس است که برخی شاهدان آن را عینا دیده اند و گزارش داده اند که فلانی جلوی چشم ما تبدیل به خزنده ای دوپا شد و دوباره به چهره انسانی برگشت. این تغییر شکل که در میان جنیان هم خیلی رایج است توسط برخی محققان تایید شده است. اما آقای کولیر در اینجا اظهار می کند که اگرچه تکنولوژی تغییر شکل با استفاده از تصویرهای هولوگرافیکی وجود دارد اما روی زمین استفاده نمی شود چرا که خزندگان برای رفت و آمد در میان مردم روش دیگری را به کار می گیرند.

این روش » اشغالگری روح» یا به عبارت دیگر » داخل شدن روح خزنده به بدن یک انسان مرده است». که چگونگی آن را توضیح دادیم. پدیده «وارد شدن روح» یک پدیده بسیار رایج نه فقط در میان خزندگان بلکه در میان انسانها نیز هست که قبلا در بحث مربوط به کیمیاگری گفتیم و اینکه با جن  زدگی تفاوت دارد و بعدها هم به آن اشاره خواهیم کرد. بر این اساس کولیر ادعا می کند که سران ایلومیناتی با برنامه ریزی قبلی در میان خانواده های خاصی به دنیا می آیند. یعنی روح طبق قرار قبلی وارد جسم بچه ای می شود که در آن خانواده به دنیا آمده و هدف از این تولد هم مشخص است. برخی از ایلومیناتی هستند که زمینی هستند و برخی هم غیر زمینی که طبق گفته ایشان فقط سران زمینی که افرادی بسیار خشن و با خلق و خوهای حیوانی هستند در مسند قدرتشان باقی می مانند در حالیکه ارواح دیگر پس از به انجام رساندن ماموریت خود از زمین خارج می شوند. همچنین به هیتلر اشاره می کند که احتمال دارد هیتلر یک روح اشغالگر در بدن انسانی به نام هیتلر بوده که ماموریتش را به انجام رسانیده و در این صورت مجازاتی برای او در نظر گرفته نمی شود برای اینکه روح اصلی نبوده بلکه روحی است که صاحب بدن را کشته و خودش وارد جسم او شده است. که البته این مسئله بسیار پیچیده تر از آنی است که به نظر می رسد!

روح تنزل یافته کسی است که دارای افکار منفی باشد که توسط نیروهای کهکشانی علامت گذاری شده و ردیابی می شود. منظور کولیر از این قسمت آن است که چون مجلس آندرومدا به خاندان انکی مشکوک است و می داند که دارند دروغ می گویند آنها را علامتگذاری می کند و پس از آمدن آنها به زمین اعمال آنها را زیر نظر می گیرد تا بداند به چه دلیل به زمین آمده اند. اما از آنجا که اجازه ورود آنها به زمین صادر شده به هیچ عنوان قدرت مداخله یا بازداشتن نیبیروها را ندارد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *