باغ تخت شیراز
قدم نهادن در باغ های ایرانی ،ما را به اندیشه وا می دارد که چه رمز و رازی در پس ظاهر آراسته ی آن ها نهفته است که بعد از گذشت قرن ها کهنه نمی گردند و همچنان با نگاهی جذاب انسان امروز را به سوی خود دعوت می کنند . آیا این جز پایداری باغ های ایرانی در گذر زمان می تواند باشد ؟
اما آنچه در باغ های ایرانی مبرهن و واضح است ،وجود هندسه انسان سازی است که در کنار طبیعت آنچنان زیبا قرار گرفته است که توانسته فضایی دل انگیز و مطبوع را برای اقلیم گرم و خشک فلات ایران به ارمغان بیاورد . یکی از این اصولی که معماری ایرانی را زنده نگه داشته است ،بهره گیری از تناسبات می باشد .
این نوشتار در ابتدا با بیان و معرفی بخش های مختلف هندسه ی باغ های ایرانی، این بخش ها را در باغ سازی پلکانی ایرانی بررسی می نماید . سپس تناسبات کلی موجود در این هندسه را مورد بررسی قرار می دهد و به تجزیه و تحلیل تناسبات در اجزای باغ تخت شیرازمی پردازد . شایان ذکر است که در این مسیر علاوه بر اسناد موجود ،از توصیفات جهانگردان و تصاویر تهیه شده توسط آن ها ، نیز بهره گرفته شده است .معماری ایرانی دارای ویژگی هایی است که در مقایسه با معماری کشور های جهان از ارزش و رمز و رازی مختص به خود برخوردار است . این ویژگی چون طرحی متناسب ،هندسه ای بدیع ،تناسباتی موزون ،سازه ای دقیق و خلاقیت هایی نو و بالاخره تزییناتی گوناگون که هر یک در غین سادگی معرف شکوه معماری این سرزمین است .
هنر باغ سازی یکی از کهن ترین هنر های ایرانیان است که دارای سنت های ارزشمند و قدرتی معنوی است و به بهترین وجه به سمت شمال – جنوبی جهت گیری می شود . شکل باغ در ایران از دیرباز تا کنون با طبیعت و میزان آب تناسبی کامل داشته ،بنابرین از دیرباز باغ ها به شیوه های گوناگون ساخته شده است . با روی آوردن ایرانیان به دین اسلام ،جها ن بینی اسلامی باعث ترویج باغ سازی ایرانی در تمام نقاط ایران شد . لذا ایرانیان بهشتی را در این عالم طرح کردند که با خصوصیات این دنیا مطابقت دارد اما تصویری از آخرت را تداعی می کندو بالا خره می توان اذعان داشت که باغ ایرانی مزین به نظم و تناسب ،برخوردار از حرمت و محرمیت ،منزه از بیهودگی و افراط و تفریط ،مساعد با قناعت و صرفه جویی و مجهز به پایداری است .
فرهنگ ایرانی انسان را جدا از طبیعت نمی داند بلکه او را همراه با سلیر عناصر طبیعت و جز لاینفک آن و دل سپردن به طبیعت و استفاده از مناظر طبیعی را علاوه بر اینکه پی بردن به آیات و نشانه ها ی خدا می بیند ،موجب حظ بصر و نشاط روان آدمی می داند . از این رو معماری وهنر ایران به شدت طبیعت گرا است . این اصل در باغ ایرانی سبب به وجود آمدن فضاهای نیمه باز مانند ایوان و کوشک شده است پیوند دهنده فضای طبیعت و بخش ساخته شده می باشد .
مهم ترین مشخصه باغ ایرانی که آن را در یک نگاه از باغ های دیگر ملل متمایز می سازد، هندسه حاکم بر آن است ،چراکه طرح کالبدی آن بر اساس ساختار هندسی بسیار دقیق ،حساب شده و منحصر به فرد شکل یافته است که در آن به طور عمده از اشکال مربع و مستطیل استفاده می شود .باغ ایرانی در عین وحدت در خطوط کلی ،هندسه و مصالح اجرایی ،دارای تنوع فضایی بی نظیری است . تنوع فضایی باغ با تعریف فضاهای مستقل از هم از طریق محدود سازی ،تنظیم فاصله دید ،بهره گیری از اشکال هندسی ،طرح کاشت ،ترکیب بندی های متفاوت از گونه های گیاهی ،کارکرد های فضایی آب ،بهره گیری از مصالح و امثال آن نمود پیدا می کند . محور های اصلی ، محور های فرعی ،کرت ها ،انواع حوض ها و فضاهای ساخته شده نشان از یک نظم و وحدت سازی در کلیت باغ می دهند .
۱- هندسه حاکم بر باغ سازی ایرانی :
عناصر اصلی شکل دهنده هندسه باغ های ایرانی را می توان در موارد زیر خلاصه نمود :
۱-گستردگی دید :
محوری در باغ ایرانی وجود دارد که در طول بزرگتر آن کشیده شده است . این محور ستون فقرات باغ و مکان استقرار عناصر مهم کارکردی و شکل دهنده منظره اصلی آن است . پدید آوردن فضای تأمل از طریق مواجهه انسان با فضای بی انتها و ساخت و پرداخت منظره بی کران و لایتناهی در عرصه محدود تفرج ،طلب نشاط ،سر خوشی و رهایی از قید های روزمره است . ساماندهی محور اصلی از طریق ایجاد پرسپکتیو های تشدید شونده و تکیه بر ایجاد عمق در فضا صورت می گیرد : خیابانی کشیده تا افق ،بدنه ای از درختان که عمق دید را فراهم می آورد ،جوی آب که تا انتها امتداد یافته ،باغچه های پای درختان و هر عنصر دیگر در جهت تشدید پرسپکتیو ساماندهی می شود . همچنین شیب طبیعی زمین ،موقعیت مناسبی را برای قرار گیری کوشک در نقطه مرتفع فراهم می سازد که تأثیر از معنای فردوس در بهشت شداد می باشد . تفاوت زاویه دید انسان در جهت بالاتر و پایین تر از خط افقی باعث می شود که نزدیک به نظر آید و ناظر را به ادامه مسیر ترغیب کند . برعکس هنگامی که فرد از کوشک نگاه می کند ،فاصله طولانی تر به نظر می آید و به باغ وسعت بیشتری می دهد . همینطور که یکی از اصول معماری ایران درونگرایی بوده است ، باغ ها نیز از این امر تبعیت کرده و دور تا دور آن با دیوار محصور بوده است . علاوه بر عمارت یا کوشک اصلی ،بنای سردر هم وجود داشته است که در راستای محور اصلی قرار داشته است و محل پذیرایی محسوب می شده است .
شکل شماره ۱: قرار گیری بنای سردر و کوشک در راستای محور اصلی باغ
۲-محور های آب :
هنرمند باغ ساز ایرانی در تفسیر خود از باغ به مثابه مکان مقدس ، پیش از همه به سراغ گرد آوری نماد های قدسی می رود که آب در میان آن ها نقش مهم تری دارد . مهم ترین مسأله برای حیات بخشیدن به باغ ،رساندن آب از نقاط دور دست به آنجا بوده که با حفر چاهها و قنات ها این مشکل حل شده است . آب قنات در جوی ها و جدول های منظم قرار گرفته ،با گذر از رگ و شریان اصلی باغ به نحوی به نهر ها و جدول های فرعی جریان پیدا می کند . این روش آبیاری در طراحی باغ تأثیر گذار بوده است یا به عبارت دیگر طراحی باغ بر اساس گذر آب و تقسیم بندی باغچه ها و به وجود آوردن محور های اصلی و فرعی شکل گرفته است .
۳- هندسه مستطیلی :
توجه به اشکال هندسی و ایجاد اشکال مربع برای ساده نشان دادن اجزا باغ و تعیین محل دقیق کاشت درختان به گونه ای که ردیف درختان از هر طرف دیده شود ،دارای اهمیت خاصی بوده است .مداخله انسان در طبیعت در باغ ایرانی به صورت تحمیل هندسه ویژه هنر ایرانی ، که منشأ آن شناخته نشده به ساختار محیط است . در واقع باغ ایرانی در هر جا که مقدور بوده ،مستطیلی ا زمین را به خود اختصاص داده است .
شکل شماره ۲: هندسه مستطیلی حاکم بر باغ سازی ایرانی
۴- تقارن :
اصل تقارن را می توان کامل ترین شکل تعادل به شمار می رود . در باغ ایرانی به وفور از این اصل استفاده شده است . کوشک های ساخته شده ،متقارن بوده و بر روی محور یا مرکز تقارن واقع اند . اوج قرینه سازی را می توان در محور های اصلی دید . در محور اصلی حتی درختان ،درختچه ها و گل ها نیز قرینه کاشته شده اند . باغ های مستطیلی بسته به مکان قرار گیری کوشک ،یک یا دو محور تقارن و پلان های مربع اغلب چهار محور تقارن دارند .
شکل شماره ۳: تقارن طولی به کار رفته در باغ وعمارت هفت تنان در شیراز
۵- مرکزیت :
اصل مرکزیت بیشتر در کوشک ها دیده می شود . خصوصاً کوشک هایی با طرح هشت بهشت . این اصل در پلان مربع با وجود کوشک در محل تقاطع محور ها در اوج خود می باشد .
۱/۲- باغ سازی پلکانی ایرانی :
در بعضی از موارد که موقعیت طبیعی مناسبی برای ساختن باغ به نحوی وجود داشت که امکان بهره برداری از یک تپه یا دامنه ای با شیب زیاد برای ساختن بخشی از عمارت ها و فضاهای باغ پدید می آمد ٬ باغ را به گونه ای سازمان دهی می کردند که حد اکثر بهره برداری از عرصه های مرتفع و سطوح شیب دار صورت می پذیرد .در باغ های طراحی شده در چنین موقعیتی ٬ در بالای تپه یا در بخشی از دامنه کوه که عرصه و سطحی نسبتاً هموار وجود داشت .برخی از عمارت ها و فضاهای مورد نیاز طراحی و ساخته می شوند و در سطح و عرصه ای دیگر که در پایین تپه و عرصه مزبور قرار داشت .عناصر و فضاهایی که چشم اندازی مناسب فراهم می کردند ساخته می شدند .سطح شیب دار نیز غالباً به عنوان فضای سبز مورد استفاده قرار می گرفت . باغ تخت شیراز و قصر قاجار در تهران ،باغ شازده ماهان از این گونه باغ ها به شمار می آیند .در جدول شماره ۱ به بررسی اصول هندسی باغ سازی ایرانی در باغ های پلکانی ایرانی پرداخته شده است .
۳- باغ پلکانی شیراز (باغ تخت قراچه ) :
باغ تخت شیراز یکی از چهار باغ مشهوری است که بنا به نوشته ابن عربشاه در عجایب المقدور و شرف الدین یزدی در ظفر نامه ٬ پیش از دوره گورکانیان وجود داشته است .اساس عمارت اولیه توسط اتابک قراچه گذارده شده و به همین مناسبت به نام باغ تخت قراچه مرسوم گشته است .
توصیفات جهانگردان از باغ تخت شیراز :
۱ -جکسن :
راه عمده ای را که از تنگ الله اکبر به شیراز می رود از دو سو باغ ها در بر گرفته اند . که از آن جمله هفت تن و چهل تن در جانب مشرق است که میعادگاه درویشان می باشد .در جانب مغرب نیز محوطه ای مشابه هست که یکی از جالب ترین آن ها باغ تخت است که من به خصوص به تماشای آن رفتم .این باغ در نقطه مرتفعی که مشرف به شهر است . در شمال غربی شیراز قرار دارد و شاه پیروزمند قاجار آغا محمد خان آن را در محل باغ قدیمی تری ساخته است که برای این منظور بسیار مناسب بوده است .آن را صفه صفه ساخته اند و چشمه ها و جویبارها و نهر ها آب هایشان را به صورت آبشارهای کوچک بر روی تخته سنگ های مرمرینی که در میان حوض های سنگی قرار دارند و میریزند .کنار جویبارها را سنگ تراشیده کار گذاشته اند و در حاشیه خیابان ها و راهرو های باغ درختان سرونارنج صف کشیده اند .هنگامی که من به تماشای باغ رفته بودم ٬حوض بزرگ وسط باغ پر بود ولی آبشار ها از ریزش باز مانده بودند و من فهمیدم که در خشکی تابستان همه چیز می خشکد و جای رطوبت و طراوت را گرد و خاک می گیرد .دیوارهای اطراف محوطه و پلکان های صفه سالم نمانده بودند و رو به ویرانی داشته .عمارت کلاه فرنگی که زمانی بر روی آخرین صفه به زیبایی سر بر افرشته بود .اینک ویران و متروک بود .با این همه هنوز از جلال و شکوه آن چندان باقی بود که زیبایی لوکزامبورگ کوچک گذشته حکایت کند و هنوز برای شیرازیان جای مناسب و دل انگیزی است که عصر ها بیایند و از هوای خنک دم غروب آن بهره مند شوند .
۲- ویلبر :
عکسی که در حدود نیم قرن قبل گرفته شده باغ را به صورت ویرانه ای نشان می دهد .از آن موقع تاکنون ساختمان های ویران شده قسمت مرتفع را تجدید کرده اند .
لیکن استخر بزرگ آن اکنون خشک و خالی است و حتی امروز که باغ ویران وخراب شده باز هم جالب توجه است .چون نمونه کاملی از باغی است که با چشمه ای آبیاری می شود و آب آن در یک استخر بزرگ جمع می شود .این قبیل استخرها را دریاچه های کوچک می نامیدند و بدیهی است که تا سر حد امکان آن را بزرگ می ساختند . نوع باغ های تپه مانند در باغ هایی که در سراشیبی و یا به طور پلکانی ترتیب داده شده ٬ در آذربایجان و هند نیز مشاهده می شود . طرح هایی که بابر در زمان های قدیم تهیه می کرد٬ احتمالاً تحت تأثیر و نفوذ طرح های ایرانی بوده است .حقیقت این است که به هیچ طریق نمی توان دانست که ایجاد این نوع باغ ها چگونه در ایران رواج یافت .
۳- ادوارد براون :
مقداری با فاصله به طرف شمال غربی ٬ باز هم دور تر از جاده و دامنه تپه ها ٬ باغ باشکوه ٬ اما رسیدگی نشده ای به نام باغ تخت است که به خاطر تراس ها و ساختمان های سفید رنگی که در انتهای دورتر آن احداث شده اند و از بالای خیابان هایی که در طرفین آن را درختان ارغوان پوشانده اند به شه می نگرد از بقیه متمایز تر است .
۴- فرصت الدوله :
فرصت الدوله اشعار زیر را درباره باغ های آباد شیراز در عهد قاجاریه نقل می کند که در آن از تعدادی باغ های مشهور نام برده شده است .
یکبار اگر گشایی آن روی دل گشا را صد شکر از عنایت گویم ز دل خدا را
آن را که از رخت هست در خانه یک جهان گل کی آورد به خاطر باغ جهان نما را
باغ نظر چو دارم ز آن عارض چو جنت سوی ارم نخوانید این عاشق لقا را
از وعده بهشت است خشنود شیخ وزان حور حاصل بود علی النقدرشک بهشت ما را
خوش گلشنی ز کویش دارم که شه ندارد کو باغ تخت نبود داور من گدا را
۵- مؤلف فارسنامه ناصری درباره این باغ چنین نوشته است :
در جانب شمال شیراز به ساخت یک میل کمتر حصاری از چینه کشیده . انواع درخت ها در آن کاشته اند و اکنون بیشتر آن خشکیده و قطع شده در جای آن ها زراعت کنند و حصارش خراب و بی تعمیر باقی است . در جنب صبوی این باغ پارچه کوهی به بلندی سی ذرع به پهنای صد ذرع به مسافت صد گام از کوه جدا شده ٬ در سال ۴۸۰ اتابک قراچه والی مملکت فارس بر پشته این پارچه کوه عمارتی ملوکانه ساخته نامش را تخت قراچه گذاشت و جدولی را از نهر اعظم شیراز جدا کرده ٬ از دامنه کوه شمالی شیراز در برابر این پشته رسانیده٬ شتر گلویی را از زیر زمین گذرانیده داخل این عمارت نموده . حوض و باغچه آن را آب داد و بعد از سال ها خراب گشته جز نامی از آن باقی نبود و در سال ۱۲۰۸ به فرمان……. آغا محمد خان قاجار ………اساسی محکم و بنایی مستحکم در جای عمارت تخت قراچه گذاشته ٬ تخت قاجارش فرموده و در سال ۱۲۶۱ بفرموده …….. محمد شاه قاجار ….این عمارت را به چند مرتبه پرداخته ٬ طاق نماها ساخته ٬ صحن مرتبه ا درختان نارنج کاشته ٬ مرتبه دیگر حوض های کشکولی مرتب نموده و به این ترتیب به آخر رسانیدند و در دامنه مرتبه آخرین آن ها دریاچه وسیعی در جای دریاچه پیشینش و از خیانت کار کن یا کارفرما آب را زیاده از هفته نگاه ندارد ٬در جانب این دریاچه درخت های سرو و کاج کاشته اند و عمارت تخت قاجار از زیور جوانی روی به پیری گذاشته .
۴- نتیجه گیری :
با توجه به بحث های گفته شده و توصیفات ارائه شده ، می توان موارد زیر را برای هندسه موجود در باغ های پلکانی ایرانی (باغ تخت شهر شیراز ) بیان نمود :
* باغ ایرانی هرجا که مقدور بوده است ، فضای مستطیل شکلی را به خود اختصاص داده است ودر تمامی نقاط تحمیل این هندسه به محیط طبیعی اطراف مشهود است . این موضوع در باغ های پلکانی حایز اهمیت می باشد .
اصول هندسی حاکم در نظام باغ سازی پلکانی به همان گونه ای تبلور یافته که در باغ های مسطح حضور داشته است با این تفاوت که تجلی آب و بهره گیری از صوت و حرکت ایجاد شده توسط این عنصر قدسی برجسته تر می باشد . بنابراین تمامی اصول هندسی گفته شده چون تقارن ، گستردگی دید، محور آب ، هندسه مستطیلی و مرکزیت به طور قاطع در باغ های پلکانی نیز وجود دارد .