پیام های فرشتگان
افکار خود را بیان کنید
احساسات خود را ابزار کنید.
اگر توان آن را ندارید که خود را دوست داشته باشید, پس مجبور هستید که مدام دیگران را تحمل کنید و مدام سازش کنید.
زمانی که صادقانه خود را بیان می کنید, در واقع هم به خودتان احترام می گذارید و هم به دیگران.
مراوده ی صادقانه, کلید یک زندگی آزاد و رهاست.
خداوند به ما آزادی داده است و حالا ناظر ماست که چه می کنیم.
بدون آزادی, زندگی ما برای خداوند تماشایی نیست.
ته دلت چه آرزویی داری؟
آن چیست که خوشحالت می کند؟
پاسخ در خود توست.
با خدایی که ساکن دلت است, حرف بزن.
به توان معنوی درونت, اعتماد کن.
تو آنقدر خواستنی بوده ای که خداوند تو را آفرید.
آن قدرتی که می خواهد تو را خوشبخت کند, در درون خودت است.
آفرینش زندگی
شما و فقط خود شما هستید که, زندگی تان را می آفرینید.
زندگی تان, آفریده شماست.
هیچ کس را سرزنش نکنید.
با واقعیت ها پی پرده و بی واسطه روبرو شوید.
ابعاد گوناگون خود را کشف کنید.
آنگاه یاد می گیرید, عشق می ورزید و تبدیل می شوید به یک درخت پرشکوفه و پر میوه.
این زندگی یکباره, کوتاه و تکرار ناپذیر را شجاعانه و با دیدگاهی صد در صد, مثبت زندگی کنید.
هر آدمی هنرمند زندگی خود است.
هر آدمی هنرمند است, زیرا هر آدمی آفریننده واقعیت زندگی خود, در نگاه خود است.
البته فقط بعضی از آدم ها این حقیقت را می دانند, بیشتر آدم ها از این حقیقت بی خبرند.
شما به کدام گروه تعلق دارید؟
آنهایی که این نکته را نمی دانند, مثل خوابگردها در زندگی گام برمی دارند.
این گونه آدم ها حتی اگر به چیزی و یا چیزهایی برسند, نتیجه کوشش های آنها با آرزوهایشان بسیار فاصله دارد.
آنها حتی از پذیرش دستاوردهای زندگی خود نیز عاجزند.
فورا به بخت و اقبال و سرنوشت متوسل می شوند و خود را محکوم تلقی می کنند.
چشم ها را باز کنید و ببینید!
در روند آفریش, در مسیرتان, یادگیری را گذاشته اند, رشد و تعالی.
تا زمانی که با این آگاهی زندگی می کنید, می توانید واقعیتی تازه بیافرینید.
اگر بدانید که ارباب سرنوشت خود هستید, احساس آسودگی و آزادی می کنید.
تا به حال به این موضوع فکر کرده اید؟
آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید …
که رفتاری مهربانامه داشتن نسب به موضوعات کوچک زندگی تا چه اندازه مهم است؟
داشتن رفتاری مهربانامه در مورد موضوعات بزرگ زندگی کمی دشوار است.
بنابراین بکوش تا با آدم های پیرامون خود مهربان باشی, یا با لبخندی سرشار از مهر کارهای روزانه خود را انجام دهی.
برای مثال نگاه پر مهرت را از دیگران دریغ نکنی.
زمانی که با پدر و مادر صحبت می کنی, مهربانانه و مشتاقانه رفتار کنی.
زمانی که با دوستانت تلفنی گفتگو می کنی, با مهر و ادب با آن ها صحبت کنی.
هر کاری می کنی, کمی مهربانانه تر آن کار را انجام بده.
از چاه دل تو هر چه بیشتر آب زلال مهر کشیده شود, آب زلال بیشتری به این چاه جاری می شود, تا جایی که این چاه تبدیل به چشمه می شود.
هر چه جوشش مهر و مهربانی در تو بیشتر باشد, هنگام رویارویی با موقعیت های دشوار زندگی و نیز در لحظه های پر فشار زندگی, نسبت به دیگران مهربان تر خواهی بود.
چنین مهربانی و مهری, راهی ست به سوی خوشبختی و شادمانی.
دقایقی استراحت معنوی داشته باشید
در پایان هر روز, دقایقی را با خود خلوت کنید.
اگر روز خود را با عشق, آرامش و شادمانی سپری کرده اید, احساس شکرگزاری داشته باشید.
اگر روزی عصبی و پرتنش را سپری کرده اید, همانند شفا دهنده دردهای خود را تیمار کنید تا گرفتگی های جسم و جانتان باز شود.
خلوت کردن برای چند دقیقه, باید کار هر روزتان شود, درست مانند لباس عوض کردن یا غذا خوردن.
اگر خیلی گرفتار هستید, باز به خود ده دقیقه فرصت خلوت بدهید.
این دقیقه ها, خیلی مهم هستند:
برای تقوت شور زندگی و انرژی حیاتی, برای درک و دریافت خود حقیقی تان, برای اینکه آراش و صفا داشته باشید.
همانطور که گل ها و گیاهان هر روز به آب و نور نیاز دارند, شما هم هر روز به چند دقیقه استراحت معنوی نیاز دارید.
این چند دقیقه استراحت معنوی, هدیه ای پربهاست که هر روز به خودتان تقدیم می کنید.
تصمیم عجولانه نگیر
با قضاوت های عجولانه, تصمیم های عجولانه نگیر.
اگر تحت تاثیر عواطف و احساسات خود باشی, چیزهای با ارزش زندگی را از دست می دهی.
آرام و آسوده دل به ژرفای وجود خود برو, به ژرفای خود حقیقی ات.
لحظه ها یا دقیقه هایی را در آرامش سپری کن.
با خدای خود, که ساکن دل توست.
با انرژی بیکران هستی, ارتباط برقرار کن.
حقیقت, همواره از ژرفای وجود تو پدیدار می شود, همانطور که خورشید همواره از مشرق طلوع می کند.
هر آدمی با رنج آشناست
حتی اگر تظاهر کنید که هیچ مشکل و رنجی ندارید, باز خودتان را نمی توانید فریب دهید.
علت رنجهای خود را پیدا کنید و از آنها درس بگیرید, این درس ها باعث قدرت شما می شوند.
در زندگی, هیچ چیزی بی ارزش, بی معنا و بی فایده نیست, گرچه ممکن است خیلی چیزها را در زندگی خود بی ارزش, بی معنا یا بی فایده بدانید.
در هر حال شما سعی خودتان را کرده اید, هیچ دریغ نکرده اید, اینطور نیست؟
رنج ها در زندگی دو علت عمده دارند:
یک, اینکه موجب وارستگی و ارتقا ما می شوند.
دو, اینکه اعتماد بنفس را در ما بالا می برند.
نکته مهم این است که در حصار رنج های خود زیاد درنگ نکنید و به دنبال راهِ برون, باشید.
اگر در حصار مشکلات خود باقی بنمانید, کسی هم دری را به سوی شما باز نمی کند.
به محض اینکه دستانتان دنبال دری ست که راهی به بیرون پیدا کند, دست خدا را لمس می کند.
که برای کمک به سوی او, دراز شده است.
ذهنتان درگیر چه چیزیست
این مشغله ممکن است, کم اهمیت یا پر اهمیت باشد.
فقط ببینید ذهنتان درگیری چه چیزی است, ممکن است به چیزهای زیادی فکر کنید.
مسئله مهم تر را پیدا کنید, سپس بدون بهانه آوردن عزم خود را برای حل این مشکل, جزم کنید.
این مشکل را تقصیر دیگران نیدازید, خودتان را هم به دلیل وجود این مشکل سرزنش نکنید.
بی دلیل هم نگران نباشید.
با نگاهی مثبت, با همه وجودتان تلاش کنید, مهم نیست که خیلی کند پیش بروید.
براساس توان و مقدورات عمل کنید و وقتی این کار را کردید:
آرام بگیرید.
نتیجه کار را به خدا واگذار کنید.
خدا همه چیز را درمورد شما و مشکلتان می داند.
می داند که در حد توانتان تلاش کرده اید.
بنابراین مطمئن باشید که خدا مشکلتان را به نحوی حل می کند که بهترین تاثیر را بر وضعیت کنونی تان بگذارد.
با هوش برترتان دوست و صمیمی شوید
خود حقیقی تان (هوش برتر) در اعماق وجودتان ساکن است.
خود حقیقی, آرام است و سرشار از امکانات نامحدود.
با این وجود باید نسبت به این هوش برتر, آگاه شوید و با آن صمیمانه رابطه برقرار کنید.
یک خودِ عصبی, یک خودِ لجوج, یک خودِ ناشکیبا, یک خودِ ملالت گر و … هیچ کدام از این خودهایی که مدام عوض می شوند, خود حقیقی تان نیستند.
خود حقیقی (هوش برتر) سرشار از بصیرت و عشق است و هرگز عوض نمی شود.
با خودِ حقیقی تان یکی شوید, خودِ حقیقی تان نزدیک تری و صمیمی ترین است به شما.
آنگاه که خود حقیق تان را می یابید, متوجه می شوید خود حقیقی تان آینه ای ست که خدا در آن خود را تماشا می کند.
این خود حقیقی, پاسخ همه پرسش های شما را دارد و سرچشمه هدایت, عشق و قدرت شماست.
با این خودِ حقیقی فقط دوست باشید, با آن یگانه باشید.
خودِ حقیقی تان جاودانه است و با همه کائنات خویشاوند است.
دیگران را ببخشید
بی عقلی, تهمت ها, خیانت و بی ادبی, نشانه عدم بلوغ روحی انسان هاست.
انسان های نارس, این موارد را زیاد دارند.
شما انسانی رسیده باشید.
با سبکبالی و بدون اینکه قضاوت یا سرزنش کنید, بدون اینکه از این حرفها ناراحت شوید, از کنار این ها رد شوید.
اگر هوای دلت ابری شد و چشهایتان باریدند, بگذارید این اشکها باران رحمت و بخشش باشند برای آنهایی که نمی دانند و زمین دلشان خشک شده است.
اینجاست که دل بخشنده شما, چشمه جوشانی می شود که به منبع عظیم آب لطف خدا متصل شده است.
انعطاف داشتن نسبت به ناملایمت ها
انعطاف داشتن, نسبت به حادثه های زندگی بسیار خوب است.
انعطاف پذیری, برخوردها را کاهش می دهد و آزادی و قدرت مانور ما را افزایش می دهد.
انعطاف پذیری مانع دعوا و بحث می شود, آنها به ما آسیب می رسانند.
در این دنیای بزرگ, آدم های بسیاری هستند, با دیدگاه های متفاوت, سلیقه های متفاوت, نظرهای متفاوت و دنیاهای متفاوت.
همین نکته است که زندگی خاکی ما را تا این حد, رنگارنگ, جالب و هیجان انگیز کرده است.
اگر همواره روی تفکر, سلیقه و نظر خودتان پافشاری کنید, آنگاه زندگی خود را محدود کرده اید.
به این ترتیب, خود را از فرصت ها, شادمانی و یاد گرفتن چیزهای متفاوت از آدم هایی متفاوت محروم می کنید.
انسان موجودی است آزاد با افکاری قابل انعطاف, مغزی قابل انعطاف, بدنی قابل انعطاف, جاری مثل باد, مثل آب, مثل نور.
اگر این خودِ منعطف و نرم خود را پیدا کنی, به همه فرصت های زندگی دست پیدا کرده ای.
اگر به این خود نرم و منعطف برسید, به خوشبختی و سعادت طبیعی زندگی کردن, رسیده اید.
حتی برای یک لحظه هم تنها نیستی
اگر هم اکنون حتی یک دوست خوب هم ندارید, یا یک هم دم و هم صحبت, بدانید که چنین وضعیتی را خودتان انتخاب کرده اید تا یاد بگیرید با خویشتن حقیقی خود, ارتباط برقرار کنید.
اگر این وضعیت را مثبت تلقی کنید, توانابی بیشتری می یابید و اعتماد بنفس بیشتری به دست می آورید.
به این روش می توانید بسیار بیاموزید و از زندگی بهره مند تر شوید.
به یاد داشته باشید که خویشتن حقیقتان به خدا وصل است, سرچشمه همه خوبی ها, پاکی ها, زیبایی ها و توانایی ها.
خدا هست, جای هیچ نگرانی نیست.
شما با همه جهان, پیوند دارید.
بنابراین هرگاه بارقه نوری به دلتان می تابد, هرگاه یاد می گیرید و رشد می کنید, جهان نیز روشن می شود.
هنگامی که خودتان را دوست داشته باشید, همه آن چیزهایی که با شما پیوند دارند, محبوب می شوند.
دلیلی برای نگرانی نیست.
با هوشیاری نسبت به این پیوند کیهانی زندگی کنید.
سپاسگزاری
بین همه صورت های سعادت و خوشبختی, سعادتِ سرشار بودن از احساس سپاس, از همه ژرف تر و خواستنی تر است.
چنین سعادتی, کیمیاست, با چنین احساسی, می توانید هر درد و رنجی را تبدیل به روشنی, بیداری و عشق و آرامش کنید.
در همین لحظه می توانید نخستین گام را بردارید.
هر چه هستید و در هر وضعیتی که هستید, توان آن را دارید که چیزی را در گوش خدا زمزمه کنید: “شکر, خدایا شکر”.
اجازه دهید این واژه از چشمه دلتان بجوشد و جاری شود و شما را سرشار کنند.
آنگاه, این احساس از جام وجود شما لبریز می شود و همه جهان را در بر می گیرد.
سعادت کنونی تان گسترش می یابد و رنج و نگرانی می گریزد.
خویشتن حقیقی تان می داند, زندگی چقدر با ارزش است.
بنابراین, از واژه های سپاس, همچنون کیمیای دل و جان, بهره مند شوید.
همیشه سری به دل خود بزن
همیشه, سری به دل خود بزن.
بی تردید, خدا را در دل خود می یابی.
خدا منزلی جز دل تو ندارد.
وقتی دل تو از مهر و مهربانی و ملاطفت سرشار است, معلوم می شود که در دل خود با خدا دیداری داشته ای.
دل تو, میعادگاه تو و خداست.
خدا در میعادگاه دل تو همیشه حاضر است.
اما تو به این میعادگاه سری نمی زنی, تو همیشه غایب دل خود هستی.
علی رغم نگرانی ها به راه خود ادامه دهید
علی رغم همه نگرانی ها و ترس ها به راه خود ادامه دهید.
شجاعت آن نیست که نترسید, شجاعت آن است که علی رغم ترسیدن, همچنان به راه خود ادامه دهید.
خوب و بد نتیجه کار را, زمان مشخص خواهد کرد.
به مشیت حکیمانه الهی, اعتماد کنید.
حتی اگر امور بر طبق رضای شما نیست, از همین شرایط هم می توانید درس بگیرید.
زمانی که از تنگنای محدودیت های ذهنی بیرون می آیید, باغ امکان خود را بسیار گسترده خواهید یافت.
زندگی, آیینه افکارتان است
حتی زمانی که حرفی نمی زنید, افکارتان, بدن, ذهن و روحتان را تحت کنترل خود دارد.
افکارتان همچون انرژی به همه جا ساطع می شود, گرچه این موضوع با چشم فیزیکی دیده نمی شود.
باید نسبت به قدرت و تاثیر افکار خود, کاملا آگاه باشید.
اوضاع زندگی تان, آیینه و ترجمه افکارتان است.
افکار لطیف, زیبا, مثبت و شاد بسیار قدرتمند است و خود را در زندگی روزانه تان آشکار می کند.
به همین اندازه, افکار منفی, تاریک و مایوس کننده, قدرتمند هستند و بازتاب آن در زندگیتان دیده می شود.
زمان آن رسیده است که پنچره وجود خود را باز کنید و تا کمی هوای تازه به درون بیاید.
ذهنتان نیازمند, کمی صیقل است.
تا خودتان نخواهید, کسی نمی تواند به شما کمک کند.
و اگر بخواهید, تنها کسی هستید که می توانید به خودتان کمک کنید.
اگر زندگی آنطور که انتظار دارید پیش نمی رود…
ممکن است, همیشه نتوانید راحت و بی دردسر در همه کارها و امورات خود موفق شوید.
مهم نیست که چقدر سحت تلاش می کنید و چه می کنید, صرف نظر از سخت کوشی, گاهی کارها به نتیجه های غیر منتظره منجر می شوند.
زمانی که کارها طبق برنامه پیش نمی روند و طبق رضای شما نیستند, شجاعانه با واقعیت روبه رو شوید و علت را جستجو کنید.
با موضوع احساساتی برخورد نکنید و حوادث زندگی را بر مبنای این نتیجه های غیر منتظره, مورد تفسیر و سنجش قرار ندهید.
همچنین بابت این اتفاقها, دیگران و خودتان را سرزنش نکنید.
حتی اگر توانایی این را ندارید که بی درنگ دراوضاع و احوال خود تعادلی ایجاد کنید, نگران نباشید.
خود را به نیروی شفا دهنده هستیِ زندگی بخش بسپارید.
هر حادثه ای, معنایی دارد.
زمانی که با پیشامدهای ناخواسته با دلی روشن, اعتماد و احساس امتنان روبروی می شوید, آینده ای روشن را برای خود رقم می زنید.
همواره ذهن خود را سرشار از فکرهای شاد و امیدوار کنید, چیزهای زیبا را نگاه و تصور کنید.
کتاب پیام های فرشتگان
یوآن ناکاموری