انسان همواره سعی داشته تا با مصرف موادی که او را از حالت عادی خارج میکنند از مشکلات زندگی فارغ شده و یا با ایجاد توهماتی از طریق مصرف مواد مخدر سیر و سلوکی در آسمانها کند تا جایی که سرخ پوستان آمریکایی با مصرف نوعی مواد اعتیادآور به گفته خودشان با ارواح ارتباط برقرار کرده از این طریق به انجام عبادت میپرداختند.
مواد مخدر همواره یکی از عوامل تاثیر گذار بر روی زندگی افراد بوده تا جایی که افراد آلوده و وابسته به این نوع مواد دست به انجام هر کاری از جمله آسیب رساندن به اعضای خانواده و… را در جهت تهیه و مصرف مواد مخدر انجام میدهند. تحلیل تاثیرات موادی همچون هروئین یا کوکائین بر مغز و نحوه عملکرد آنها ساده به نظر میرسد اما این موضوع در مورد داروها و قرصهای روانگردان مانند LSD و Psilocybin که تاثیراتی بهشدت مخرب بر روی سیستم عقلی و ادراکی فرد گذاشته و او را از حالت عادی خارج میسازد کمی دشوار است.
علت اصلی پدیدار شدن این الگویی ذهنی که شخص را مجبور به مصرف مواد مخدر میکند مشخص نیست اما پرسش اصلی اینجاست که چرا و چه عواملی سبب شده تا افراد زندگی عادی و روزمره خود را رها کرده و صرفا به شخصی مصرفگرا و معتاد مبدل میشوند که گاهی این اعتیاد تا پایان عمر گریبان گیر آنان خواهد بود.
اگر به تاریخ بشریت و تاثیر فرهنگ و مذهب روی انسانها و جوامع شری نگاهی بیندازیم قطعا تاثیرات مثبت و سازنده این دو رکن اصلی را در زندگی انسانها مشاهده خواهیم کرد. یکی از تاثیرات مخرب ذهنی و عقیدتی مواد مخدر بر روی فرد مبتلا به قید و بند کردن او از مذاهب، خانواده، جامعه و ارزشهای دینی و مذهبی است. در این شرایط شخص مبتلا خود را از جهان و قوانین آن آزاد و رها مییابد و هیچ منعی در خود برای انجام کارهای غیراخلاقی نمیبیند.
انسان شناسان و افرادی که در زمینه روابط انسان با معبود خویش تحقیق میکنند به این نتیجه رسیدهاند که افراد مذهبی که درنهایت به یک دین یا شریعت وابستهاند به ارزشهای جامعه و فضیلتهای اخلاقی بهشدت پای بند بوده اما کسانی که از لحاظ دینی به هیچ مذهبی معتقد نیستند کمتر خود را در قید و بند جامعه و ارزشهای آن قرار میدهند. جنبه دیگر مذهب تاثیرات مثبت آن روی روابط افراد با یکدیگر است.
بهعنوان مثال اگر گروه کوچکی از افراد را در نظر بگیریم شاید تاثیرات مثبت فرهنگی و مذهبی روی روابط آنان خیلی چشمگیر نباشد اما اگر دامنه افراد را در این گروه افزایش دهیم شاهد اثرات فوقالعاده مذهب بر روی روابط آنان و ایجاد پیوندی عاطفی بین آنها خواهیم بود. جالب است بدانید که طی تحقیقات صورت گرفته نشان میدهد انسانها طی ۱۲,۰۰۰ سال با اعتقادی مشترک به خدایی بزرگ که آن را ‘Big God” میخواندند در منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی کنار یکدیگر جمع شده و اولین تمدنها و شهرها را در آن منطقه ایجاد کردهاند.
اکنون این سوال در ذهن شکل میگیرد که چگونه مذهب و فرهنگ سبب ایجاد ارتباط و پیوند میان انسانها میشود؟ چگونه شریعت و دین موجب رشد و تعالی انسان میگردد؟ از یک طرف شخصی که به دین یا شریعت پای بند است همواره عاملی نامرئی را بر اعمال و رفتار خویش ناظر میبینید که این امر موجب میشود تا ولی همواره نگران نتیجه و بازخورد اعمال خود باشد که مبادا مرتکب گناه یا عملی خلاف دستورات دینی گردد که این عامل یکی از ارکان اصلی شکلگیری شخصیت متعالی انسان است.
از طرفی دیگر دین و مذهب مردمان را با عواملی بزرگتر از آنچه خودشان تصور میکنند به یکدیگر پیوند میدهد. این واقعیت هر چیزی فراتر از درک و خیال بشر است بهعنوانمثال اعتقاد به زندگی و جهان پس از مرگ یا اعتقاد به شخصی مطلق که بهعنوان آفریدگار این کیهان عظیم شناخته میشود. ارتباطاتی که توسط مذهب بین جوامع و انسانها پدیدار میشوند بسیار حائز اهمیت است چراکه این رابطه انگیزه همکاری و دوستی بین انسانها را برانگیخته و سبب شکلگیری این تفکر که نتیجه فعالیتهای گروهی بسیار خوشایندتر از نتیجه کارهای انفرادی است میگردد.