چرا تمام آغازیان، انسان نشدند؟
بن ماوک – انسانها نه از میمون به وجود آمدهاند، نه از گوریل و نه از شامپانزه. گرچه نسلشان در بعضی نیاکان مشترک از قبیل میمون آفریقایی گره میخورد، اما ما همه گونههای نوظهوری هستیم که از مسیرهای فرگشتی متعددی هم به اینجا رسیدهایم.
ما انسانها عقبه طولانی و بحثانگیزی داریم، که با دستاندازهای متعددی که اطلاعات چندانی هم از آن در اختیارمان نیست از هم گسیخته است. متخصصین هیچ اتفاق نظری بر سر بسیاری از نقاط آغازین و پایانی عمر اغلب گونههای زیستی ندارند. پس این نمودار، تا حد زیادی تخمینیست.
گفتن اینکه ما موجودات «تکاملیافته»تری از عموزادههای پشمالویمان هستیم، حرف غلطیست. کسانی هم که فکر میکنند تحول گونهها تابعی از میل به بقای آنهاست، سرنا را از ته گشادش زدهاند. جهشهای ژنتیکی همیشه بوده و هست؛ بیهیچ هیاهویی، و غالباً هم بدون آنکه تغییر محسوسی در سبک زندگی آن گونه پدید آید. جهشها رویهمرفته وقتی به نسلهای بعدی انتقال پیدا میکنند که ثابت شود به درد بقای فرد و یا گونه مزبور بخورند.
«مفید» بودن این جهشها تا حد زیادی بسته به مؤلفههای محیطی از قبیل غذا، وفور شکارچیان، اقلیم و همچنین فشارهای اجتماعیست. فرگشت چیزی شبیه پر کردن درزهای بومشناختی و اجتماعیست. میمونهای آفریقایی هنوز هم دور و برمان هستند، چون محیطشان موجبات تکثیر موفق آنها – که خمیرمایه ژنتیکی مختلفی از ما دارند – را فراهم آورده است. فرگشت، فرآیند آزمون و خطای پیگیریست که آغازیان مدرن هم جزئی از آن محسوب میشوند. فرگشت به همین سادگی نیست.
منبع: Life’s Little Mysteries