چرا میکروبها فرگشت مییابند تا ما رو بُکشند؟
توسط boshra · منتشر شده · بروزرسانی شده
طبیعی است که میلی داشته باشیم فقط از نقطه نظر خودمان به بیماریها فکر کنیم: چه کاری میتوانیم انجام دهیم که خودمان را نجات دهیم و میکروبها را نابود کنیم؟ بگذار این بچههای شیطان را ساکت کنیم؛ گور پدر انگیزهشان! اما در طول زندگی به طورکلی، باید دشمن را شناخت تا بتوان او را شکست داد و این به ویژه در پزشکی صادق است. از این رو موقتاً تعصب انسانی خود را کنار میگذاریم و از منظر میکروبها به موضوع نگاه میکنیم.
به هرحال، میکروبها همانقدر محصولی انتخاب طبیعی هستند که ما انسانها. میکروبها با بیمار کردن ما به شیوه های عجیب وغریب، مانند ایجاد زخم روی اندامهای تناسلی یا اسهال، چه نفع تکاملی میبرند؟ و چرا میکروب ها تکامل مییابند که ما را بکشند؟ این موضوع به نظر معما گونه میرسد و نتیجهی معکوس میدهد زیرا میکروبی که میزبان خود را میکشد خود را نیز میکشد.
هنگام عطسه، مخاط دهان که به میکروب بیماری، مثل آنفولانزا آلوده است تا ۵۰سانتیمتر در هوا پخش میشود
اساسا، میکروبها مانند سایر انواع دیگر موجودات تکامل مییابند. تکامل کارآمدترین شرایط را برای زادوولد افراد انتخاب و به آنها کمک میکند تا در مکانهای مناسب برای زندگی گسترش یابند. گسترش یک میکروب را از لحاظ ریاضی میتوان از تعداد قربانیان جدیدی تعیین کرد که توسط یک بیمار اولیه مبتلا میشوند. این تعداد به این بستگی دارد که هر قربانی تا چه زمان قادر به مبتلا کردن قربانیان جدید است و انتقالی مؤثر میکروب از یک قربانی به قربانی بعدی چگونه بوده است.
میکروبها شیوههای متنوعی را برای گسترش خود از فردی به فرد دیگر، و از حیوانات به انسانها فرگشتبخشیدهاند. میکروبی که بهتر گسترش مییابد، زادوولد بهتری دارد و سرانجام انتخاب طبیعی آن را مطلوب تشخیصی میدهد. بسیاری از «نشانههای» بیماری ما عملاً بیانگر شیوههایی است که در آن چند میکروب باهوش بدن یا رفتار ما را به گونهایی تغییر میدهند تا ما انسانها برای پخش میکروب آمادهی خدمت شویم.
غذای سوشی که از ماهی خام و برنج تهیه میشود.
بیدردسرترین روشی که میکروبی میتواند گسترش یابد، این است که فقط منتظر بماند تا به نحو منفعلانهیی به قربانی بعدی انتقال یابد. این استراتژییی است که میکروبها در پیش می گیرند: منتظر میمانند تا یک میزبان توسط میزبان دیگری خورده شود: مثلاً باکتری سالمونلا که با خوردن تخم مرغ یا گوشت آلوده به آن مبتلا میشویم؛ کرم تریشین به این شکل از خوکها به انسان میرسد که منتظر میماند خوکی را بکشیم و آن را بدون پخت مناسب بخوریم؛ و کرمی که عامل بیماری آنی ساکی یوسیز است، هرازگاه علاقهمندان ژاپنی و آمریکایی به غذای سوشی را با خام خوردن این ماهی آلوده میکند.
این انگلها از خوردن حیوانی به انسان انتقال مییابند، اما ویروس عامل بیماری خنده (کورو) در ارتفاعات گینهی نو از فردی که خورده شده به فرد دیگر میرسد. انتقال این ویروس از طریق آدمخواری است: کودکان ارتفاعات این منطقه مرتکب این اشتباه مرگبار میشوند که انگشتان خود را پس از بازی با مغزهای خام میلیسند که مادرانشان تازه از قربانی مردهی کورو جدا و برای پختن آماده میکنند.
پشهی آنوفل، عامل انتقال بیماری مالاریا
برخی از میکروبها منتظر نمیمانند که میزبان قدیمی بمیرد و خورده شود، بلکه در بزاق حشرهیی که میزبان را گزیده سواری مجانی میگیرند و به این طریق به جستوجوی میزبان جدیدی میروند. سواری مجانی ممکن است توسط پشهها، ککها، شپش یا مگس تسهتسه که به ترتیب موجب سرایت مالاریا، طاعون، تیفوس یا بیماری خواب میشوند، انجام شود.
کثیفترین حیله برای انتقالی منفعلانه توسط میکروبهایی تدارک دیده میشوند که از زنی به جنین آن انتقال مییابد و به این طریق نوزادان متولد نشده را مبتلا میکنند مثل میکروبهای عامل سیفلیس، سرخجه و اکنون ایدز. مجازاً باید گفت میکروبهای دیگر اوضاع را در اختیار خود میگیرند.
آنها کالبد یا عادات میزبان خود را به طریقی تغییر میدهند که انتقالی خود را تسریع بخشند. از دیدگاه ما، زخمهای باز روی اندامهای تناسلی که ناشی از بیماریهای مقاربتی مانند سیفلیس هستند، یک بیحرمتی پنهان است. اما از منظر میکروبها، آنها فقط وسائل مفیدی هستند تا به کمک میزبان، میکروبها را به پیکر میزبان جدیدی تلقیح کند.
ضایعات پوستی ناشی از آبله، میکروبها را با تماسی مستقیم یا غیرمستقیم پوست گسترش میدهد. (گاهی بسیار غیرمستقیم، مثلاً سفیدپوستان ایالات متحد که میخواستند سرخپوستان «جنگطلب» را نیست و نابود کنند، پتوهایی را به نشانهی هدیه نزد آنان میفرستادند که پیشتر بیماران مبتلا به آبله از آنها استفاده کرده بودند.)
بههمینخاطر توصیه میشود هنگام بیماری از دست دادن با سایرین و پخش شدن عطسه جلوگیری شود.
کرم قلابدار که منجر به کمخونی شدید در کودکان میشود.
اما در مورد تلاش جسمانی از سوی میکروبها، مقام اولی هنوز در اختیار کرمهایی مانند کرم قلابدار و شیستوسوم است که فعالانه از طریق آب یا از راه خاک، که لارو آنها همراه فضولات قربانی قبلی در آنها دفع شده است، به پوست میزبان راه مییابند و در آن نقب میزنند.
به این ترتیب، از دیدگاه ما، زخمهای اندام تناسلی، اسهال و سرفه «نشانه های بیماری» هستند. از منظر میکروبها، اینها استراتژیهای هوشمندانه تحولی برای انتقال میکروب است. همین است که میکروب علاقهمند است «ما را بیمار کند.»
اما چرا میکروب آشکارا استراتژییی را در پیش میگیرد که نتیجهی معکوس میدهد و میزبان را میکشد؟ از منظر میکروب این امر فقط پیآمد یا عوارض جنبی و ناخواستهی نشانههایی در میزبان است که کار انتقال مؤثر میکروب را پیش برده است! بله، بیمار مبتلا به وبا، که معالجه نشده، شاید سرانجام از اسهالی شدید با سرعت چندین گالن در روز بمیرد.
بااینهمه، دست کم برای مدتی، تا زمانی که بیمار هنوز زنده است، باکتری وبا از این که به طور گسترده به منابع آب قربانی بعدی انتقال داده میشود و سود میبرد در صورتی که هر قربانی از این طریق بتواند بهطور متوسط بیش از یک قربانی جدید را مبتلا کند، باکتری پخش خواهد شد حتی اگر نخستین میزبان بمیرد.