چه چیزی در آن سوی جهان وجود دارد؟
اگر ما ساخته دست موجودات یا مخلوقات دیگری هستیم پس کی اونا روآفریده؟جواب این سؤال خیلی راحت و بیدردسر است:«نمیدونیم»،به همین سادگی.
شاید یه روزی ولی با پیشرفت علم بتونیم بفهمیم که آنوناکیها رو که ساخته،همونطور که تا صد سال پیش نمیدونستیم روی ماه یا مریخ چجوریه و یا حیات از دریا وارد خشکی شده.سعی کنید دینی فکر نکنید که حتما در این لحظه باید برای همه چیز جواب باشه.
فرق دین و علم در اینه که دین ایستاده و اطلاعاتش کم و زیاد نمیشه ولی علم در حرکته و مرتب به دانسته هاش اضافه میشه، واسه همین همیشه امید این هست در آینده سؤالهای بیجواب جواب داده شن.
اما مطلب این پست و دنیای خارج از دنیای ما.(ترجمه یکی از مقاله هام مربوط به ژولای دوهزار و بیست در انجمن ساینس کولِگِن):برای شناخت و درک چیزی راحتترین حالت برای ما آدما زمانیه که اون چیز یا پدیده یا مکان رو با چشم غیر مسلح بتونیم ببینیم،اون موقع هم درکش راحته و هم تحلیلش.
اما چطور میتونیم تصور و تحلیل کنیم چیزی رو وقتی چشم ما با امکانات اضافه باز هم توان دیدن اونو نداره؟یکی از این پرسشها دنیای خارج از دنیای ماست، انتهای فضا.برای درک این موضوع بهتره اول پیگیر این باشیم که اصلا جهان ما چجوری بوجود اومده!
وشروع و پیدایش کجاست!همه ما تئوری بیگ بنگ رو میشناسیم که تقریبا چهارده میلیارد سال پیش اتفاق افتاده و تولد جهان ما رو رقم زد.خیلی از محققین فوکوس میکنن تحقیقاتشون رو برروی جهان غیر مادی و غیر ماتریالی قبل از بیگ بنگ چرا که طبق بیگ بنگاولین بار ماده بعد از انفجار بزرگ پدید آمد و همزمان با اون فضا و زمان هم پدید آمدند.
این تئوری درون خودش یک واژه ای داره بنام سینگولاریتِت(یکتایی،تک).در علم فضانوردی سینگولاریتت به فضایی گفته میشه که در آن فضا و زمان ابتدا و انتها ندارند.در راستای تئوری بیگ بنگ دانشمندان سعی میکنن به سمت پیدایش و به عقب حرکت کنند.
مثل اینکه یک فیلم رو برعکس پخش کنی و از آخر به اول بره. برای برگشتن به عقب ابتدا جهان قابل رویت،جهانی که با کمک مدرنترین تلسکوپهای ساخت بشر قابل دیدن شده رو در نظر میگیریم و سعی میکنیم زمین رو مرکز اون قرار بدیم.
دانشمندان معتقدند که قطعا جهان ما از ابعاد فوق العاده بزرگی برخورداره ولی همونطور که محدود بودن اون رو نمیشه ثابت کرد به هیچ وجه سندی در دسترس نیست که بینهایت بودن جهان رو ثابت کنه.
البته این تئوری درباره جهان ماست و جهانهای بیرون و موازی در صورت وجود شامل این تئوری نمیشن. در پاسخ به این سؤال که آیا جهان دیواره داره دانشمندا معتقدن که احتمال خیلی زیاد حد و دیواری وجود ندارد.
یک تئوری هست بنام “آلمانی: آمایزن آنالوگی، فارسی: آنالوگی مورچه” که طبق این تئوری وقتی یه مورچه روی سطح یه بادکنک قرار میگیره و روی اون حرکت میکنه، میتونه تا بی نهایت به هر طرفی که میخواد بره بدون اینکه محدودیتی داشته باشه و از طرفی ولی فضای نامحدود فقط به سطح روی بادکنک محدود شده، یعنی در اصل محدود در عین بینهایت.
این تئوری تا حدی در مورد جهان ما هم صدق میکنه. با این فرق که اگر بیگ بنگ رو مرکز قرار بدیم ، در پروسه اکسپانسیون(گسترش جهان و دور شدن از مبدأ انفجار)، با حرکت کهکشانها در جهت مخالف مرکز انفجار بیگ بنگ مرتب فضاهای جدیدی درست میشه.
ارزانسرای آرایشی
عده دیگری هم معتقدند که در بیرون جهان ما سیستمی بینهایت بزرگ وجود داره که تمام نیروها و انرژیهای درون جهان ما رو تنظیم میکنه، مثل جاذبه و جهت حرکت و دما و ذهن اون رو.
نتیجه ای که از موضوع میشه گرفت اینه که خلا میتونه تا بینهایت وجود داشته باشه بدون اینکه چیزی درون اون باشه، و فضا به مجرد ورود یک جرم آسمانی یا اشعه و سیگنال و انرژی به خلا شکل میگیره، به اینصورت که خلأ نامحدود و فضا محدود است…..