چگونه با یک همسر مازوخیسم کنار بیاییم
چگونه با همسر که مازوخیسم رفتارکنیم؟
فردی که دچار مازوخیسم شده است فردی است که نمیتواند لذت جنسی را بدون تجربه درد شدید تجربه کند در واقع مازوخیسم به فردی اطلاق می شود که در طول زندگی خود از درد و رنج لذت می برد.
قرار گرفتن در رابطه با یک فرد مازوخیسم می تواند بسیار سخت و ناامید کننده باشد. تنها کاری که آن ها می خواهند انجام دهند این است که خودشان را کتک بزنند و هر حرف مثبتی که شما می گویید یا انجام می دهید با ضرب و شتم یا انکار مواجه می شوید.
مازوخیسم به عنوان یک گرایش فراگیر برای درگیر شدن در طیف گسترده ای از رفتارهای خودزنی در زندگی اجتماعی، عاطفی یا کاری تعریف می شود. این مقاله به پویایی ساده مازوخیسمی در زمینه جنسی نمی پردازد.
ریشه های مازوخیسم در اوایل کودکی است، تقریبا زمانی که کودک نوپا شروع به نشان دادن علائم استقلال می کند. یک والدین سلطه گر یا بیش از حد کنترل کننده که نیاز دارد همه چیز را در مسیر خود قرار دهد، می تواند این نشانه های استقلال را به نبرد اراده ها تبدیل کند. فقط یک برنده می تواند وجود داشته باشد.
والدینی که به طور مداوم اراده خود را به کودک تحمیل می کنند، کودک نوپا را با هیچ گزینه ای جز تسلیم باقی نمیگذارند. کودک راهی برای مقابله ندارد. تسلیم شدن، تبدیل به رفتاری می شود که کودک برای زنده ماندن به آن نیاز دارد. در درون ممکن است خشمگین باشند و احساس کنند که این ناعادلانه است، اما در بیرون یاد گرفته اند که خود را تسلیم نشان دهند.
با گذشت زمان، حتی زمانی که والدین از تحمیل اراده خود دست برداشتند و کودک بزرگ شد او می تواند رفتار والدین را درونی کند. آنها می توانند به همان روشی که والدینشان رفتار کردند با خود رفتار کنند، با تحقیر و عدم احترام به خود به عنوان یک فرد در زندگی اجتماعی.
اگر شریک زندگی شما تمایلات مازوخیسمی داشته باشد، ممکن است:
• زمانی که از دست شما عصبانی هستند قادر به تشخیص آنها نباشید و در عوض به رفتارهای منفعلانه، پرخاشگرانه مانند به هم کوبیدن درها، آه کشیدن و اظهار نظرهای کنایه آمیز متوسل شوید. آنها ممکن است احساس ناراحتی کنند، اما نمیتوانند حقیقت خود را در قالب کلمات بیان کنند، از ترس اینکه احساسات آنها را نادیده بگیرید یا حتی بدتر، آنها را رها کنید.
• برای اثبات اینکه به اندازه کافی خوب هستند، تا آخر عمر کار کنند.
• به منتقد درونی آنها اجازه دهید بر آنها مسلط شود، همانطور که از خود، شما و دیگران در زندگی شما انتقاد می کند.
• نه گفتن برایشان سخت است.
• پیشنهادات کمکی را رد می کنند، ترجیح می دهند کار را برای خود سخت تر کنند.
• شکایت کنید بدون اینکه باور داشته باشید چیزی تغییر خواهد کرد، یا اقدامی برای تغییر مثبت اوضاع انجام دهید.
• قادر به لذت بردن کامل از بودن با خود نیستند، زمانی که تنها هستند.
• اعتماد کردن به آنها سخت است.
چگونه با شریک زندگی مازوخیسم کنار بیاییم؟
• صبور باشید: مهمتر از همه، صبر فضیلتی است که برای داشتن یک شریک مازوخیسم به آن نیاز دارید. آنها را به خاطر رفتارهای خود باخته شان تحقیر نکنید.
• رفتارهای والدین آنها را تکرار نکنید: شریک زندگی خود را مجبور کنید که دیدگاه شما را دریافت کند یا به خواسته شما عمل کند. شما درگیر الگوهای قدیمی خواهید شد که به طور بالقوه مازوخیسم شریک زندگی شما را تقویت می کند.
• تسلیم خشم نشوید : ممکن است زمانی که شروع به احساس آزار و اذیت نسبت به شریک زندگی خود کنید آنها شانه های خود را بالا می اندازند و از چیزی دست می کشند.
یک واکنش خشمگین باعث می شود آنها در خود کوچک شوند و ممکن است روزها بیرون نیایند.
• سعی کنید که بفهمید: همیشه فهمیدن و درک کردن آسان نیست، اما دانستن ریشه های ویژگی های شخصیتی آنها ممکن است به شما در ایجاد همدلی بیشتر با آنها کمک کند.
• تهدید به رفتن نکنید: یک مازوخیسم بیش از هر چیز از رها شدن می ترسد. اگر آنها کاری را که شما می خواهید انجام نمیدهند، به آنها اجازه دهید که به این شکل بیان یا عمل کنند. آنها را حمایت کنید.
• ارتباط باز را تشویق کنید: در اوایل زندگی یک مازوخیسم هرگز جایی برای اظهار نظر شخصی وجود ندارد و یکی از اجزای سازنده رابطه شما این است که آنها را تشویق کنید تا آنچه را که واقعا احساس و فکر می کنند به زبان بیاورند و بدانند که می توانند از آن تجربه بدون تنبیه یا عواقب جان سالم ببرند.
نتیجه پایانی
مازوخیسم ها افرادی هستند، که نیاز به فرصت دارند، آنها را درک کنید به جای ترک کردن آنها، به آنها فرصت زندگی کردن بدون اجبار و تحمیل بدهید بگذارید خواسته هایشان را عملی کنند تا از این باور که همه چیز باید با خشونت باشد دوری کنند.