چگونه یک مدیر عامل موفق باشیم و مهارت های آن را کسب کنیم؟
اگر به تازگی مدیر یک مجموعه شده اید یا اینکه قصد دارید مدیریت مجموعه ای را عهده دار شوید و حتی اگر سال هاست که مدیر عامل هستید اما روش های مدیریتی شما جواب نداده بهتر است این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
مدیر عامل چه کسی است؟
در ابتدای بحث خوب است بدانیم اصلا در یک مجموعه مدیر عامل کیست و معمولا چه وظایف و کارهایی را بر عهده دارد. خب مدیر عامل یک مجموعه در واقع رأس هرم قدرت در یک مجموعه کاری است. رأس هرم یعنی اینکه تمامی کارمندان از لحاظ اختیارات کاری و شغلی خود باید تحت تابعیت مدیر عامل خود باشند.
حتی اگر هر بخش مدیری جداگانه داشته باشد اما مدیر عامل بر تمامی مدیران نیز کنترل دارد و وظیفه هدایت سازمان در مسیر پیشرفت و ارتقا در درجه اول بر عهده مدیر عامل مجموعه است.
پس وظیفه مدیر عامل بسیار سنگین است. خب هر کارمندی معمولا وظایف منحصر به فردی دارد که تعریف شده است اما مدیر عامل فردی است که ممکن است در دوره هایی حیطه وظایفش بسیار تغییر کند.
مدیر عامل در بعضی شرکت ها تنها یک ناظر است اما کارهای مدیریتی بر عهده او و دیگر مدیران سازمان است. مدیر عامل وظایف مهمی دارد و عملکرد و رفتار اوست که تعیین می کند یک سازمان در مسیر پیشرفت بیوفتد یا در سراشیب افت و حتی سقوط.
ویژگی های یک مدیر عامل موفق
کلمه مدیر عامل از دو بخش تشکیل شده است. مدیر و عامل. اگر بخواهیم تعریفی کوتاه از آن ارائه دهیم در واقع کسی است که توان مدیریتی یک مجموعه را دارد و مسئولیت ها را بر عهده می گیرد. در واقع مدیر باید توان این را داشته باشد که یک تیم بزرگ یا کوچک را به یک سمت و سو که همان هدف اصلی مجموعه است هدایت کند تا هر کسی از هر گوشه ای ساز خود را نزند.
در درجه دوم مسئولیت سود و زیان مجموعه را بر گردن کسی نیاندازد. در واقع اگر هم کسی در موضوعی مقصر بود نباید تنها او را مقصر دانست و باید خودش را هم بخاطر عدم مدیریت و کنترل صحیح کارمندانش مقصر بداند. در ادامه می خواهیم به تعدادی از مهم ترین ویژگی های یک مدیر عامل موفق اشاره کنیم. این نکات اگرچه ساده هستند اما در موفقیت شما و در نهایت موفقیت مجموعه شما بسیار تاثیر گذار اند.
ریسک پذیر بودن
ریسک پذیری به معنای آن نیست که فرد در صورتی که حتی یک درصد هم احتمال موفق شدن از طریق یک روش یا راه را ندارد قدم در آن راه بگذارد. البته این روحیه ریسک پذیری نیست و شما را فردی غیر حرفه ای و بسیار کم تجربه نشان می دهد.
ریسک پذیری یعنی آنکه با در نظر گرفتن جوانب یک امر یا بررسی راه های رسیدن به یک هدف قدم در راه بگذارد و وقتی تصمیم خود را گرفت اجازه ندهد حرف و سخن دیگران بر تصمیم او تاثیر بگذارد. بله یک مدیر موفق کسی است که راه هایی را امتحان می کند که روی آن ها مطالعه شده و درصد سود آن ها بیش از ضرر آن ها است. در این مسیر هم قطعا نباید تنها تصمیم بگیرد بلکه واجب است از افراد کاربلد و حرفه ای، مدیران اقتصادی و دیگر افراد با تجربه راهنمایی بجوید.
داشتن فن بیان خوب
اگر شما بالاترین مقاطع تحصیلی را گذرانده باشید اما فن بیان و کلام شما خوب نباشد موفقیت شما تقریبا غیر ممکن است. در تمامی مشاغل کم تا زیاد فن بیان مدیر عامل در پیشرفت مجموعه وی تعیین کننده است.
مدیر عامل در طول روز ممکن است میهمانان زیادی داشته باشد و جلسات متعددی را با افراد مختلف و بسیار مهم برگزار کند. او باید بداند به قولی زبان آن افراد چیست و به شیوه ای محترمانه و بسیار محکم و بدون استرس و اضطراب با آن ها رو به رو شود.
علاوه بر آن فن بیان مدیر عامل در افزایش علاقه و تعهد کارکنان به کارشان تاثیر به سزایی دارد. مدیری را تصور کنید که بسیار بد حرف می زند یا هنگام ورود بدون سلام و احوالپرسی با کارمندان به اتاقش می رود و رفتار و کلام او خشک و عاری از همدلی است.
آیا کارمندان به همچنین مدیری متعهد و وفادار هستند؟ قطعا خیر و اگر هم کار خود را انجام می دهند بخاطر ترس از مواخذه است و در واقع خیلی دل به کار نمی دهند و منافع شخصی را بر منافع شرکت ترجیح می دهند.
روحیه همدلی با کارمندان
روحیه همدلی و محبت در واقع مکمل فن بیان خوب یک مدیر عامل است. ربان سر و زبان بدن مدیر خیلی مهم است اما در کنار آن رفتارهای مدیر عامل هم باید عاری از هر نوع خشونت و همچنین بیانگر نوعی صمیمیت در قالب حرفه ای باشد.
اگر مدیر فقط روی فن بیان خود کار کند ممکن است کارمندان و دیگران رفتار او را تصنعی بدانند و بفهمند که او این کار را تنها برای پیشرفت کار خود در پیش گرفته و در واقع این کلمات واقعی نیستند.
یک مدیر عامل موفق در اصل از لحاظ ذهنی باید انسان محترم، مهربان و حرفه ای باشد. تظاهر هرگز جوابگو نیست چون بسیاری از انسان ها رفتار متظاهرانه را می فهمند. وقتی او چنین رفتاری در پیش بگیرد در واقع کارمندان خود را نسبت به سمت و حرفه خود مسئولیت پذیر تر می کند و آن ها هم منافع جمع را بر منفعت شخصی ترجیح می دهند و تمام تلاش خود را می کنند که مجموعه در مسیر پیشرفت قرار بگیرد.
در نظر گرفتن تشویقی برای کارمندان
یکی از بهترین روش ها برای علاقمند کردن کارمندان به کار و همچنین بالا بردن روحیه جمعی آن ها در نظر گرفتن تشویقی برای پیشرفت های آنان است. مثلا کارمندی که نقشی در پیشبرد اهداف داشته و کار موثری انجام داده تشویق شود حال می تواند این تشویقی با اضافه حقوق یا یک مرخصی با حقوق یا برگزاری مراسم تقدیر برای وی و مواردی از این دست باشد.
ضمنا کارفرمایان اکیداً نباید از نیروهای خود بیش از حد مجاز کار بکشند. وظایف در یک سازمان باید تعیین شده باشد. اگرچه گاهی ممکن است نیاز باشد کامندان همکاری بیشتری کرده و کارهایی ورای وظایف خود انجام دهند اما نباید این به یک روتین تبدیل شود.
کارمندان باید فضای استراحت و نفس کشیدن داشته باشند و دست کم بتوانند از روزهای تعطیل خود و مرخصی هایی که مستحق آن هستند استفاده کنند. اگر کارفرما این موارد را در نظر نگیرد متاسفانه بهره وری نیروی کار او به شدت افت خواهد کرد. در واقع کیفیت باید بالاتر از کمیت باشد نه عکس آن.
در مسیر شغلی خود مطالعه داشته باشد
کسی که می خواهد کسب و کاری را راه اندازی کند چه قبل از شروع به کار چه در هنگام راه اندازی کار باید در آن مسیر مطالعه داشته باشد. داشتن تجربه خیلی خوب است؛ اما می توان این تجربه را از طریق مطالعه و مشورت با افراد حرفه ای هم بدست آورد. به هر حال هیچ فردی از همان روز اول در مسیر شغلی خود موفق نیست و آنقدر می گذرد تا فوت و فن های کار را یاد می گیرد.
برای اینکه منظور این مورد را بدانید بهتر برایتان توضیح خواهیم داد. مثلا اگر یک فردی قصد دارد برندی جدید در حوزه لوازم خانگی راه اندازی کند باید قبل از اینکه شروع کند و شرکت را راه اندازی کند باید در این باره مطالعه کند. حال چگونه؟ اول از همه باید برندهای رقیب را مورد بررسی قرار دهد؛ نقاط قوت و نقاط ضعف آن ها را در مورد برند خود در نظر بگیرد و سعی کند نقاط قوت را تقویت و نقاط ضعف را ار برند خود حذف کند.
در ادامه باید اصلا بداند لوازم خانگی چیست؟ چگونه ساخته می شود؟ چه تجهیزاتی نیاز دارد؟ از چه کارخانه هایی برای خط تولید باید استفاده کرد؟ نام برند چه باید باشد که جذاب و جلب کننده باشد و در نهایت اینکه چگونه برندش را تبلیغ کند. در چنین مواردی است که مدیر عامل مطالعه اگر بهتر از مدیر عاملی ظاهر می شود که بدون اطلاعات وارد مسیر شغلی شده و در نهایت هم زودتر به سود و پیشرفت خواهد رسید.
رهبری و مدیریت را بلد باشد
شاید شما هم تا به حال این جمله را درباره یک مدیر شنیده باشد که فلان مدیر رهبری در خونش است. بله ممکن است این طور تصور کنید، چون بعضی افراد به لحاظ شخصیتی طوری تربیت شده اند که کاملا برای رهبری یک مجموعه مناسب هستند.
البته خوب است بدانید که هیچ فردی از شکم مادر رهبر به دنیا نمی آبد بلکه این فرد هم قطعا در مسیر زندگی مسیرهایی را رفته و راه هایی را امتحان کرده که به این فرد تبدیل شده است.
با این حال این بدان معنا نیست که اگر شما روحیات رهبری را در گذشته کسب نکرده اید نمی توانید آن را الان هم کسب کنید. چرا می توانید. کمی ریسک، محکم بودن، اقتدار، قطعیت و توانایی هدایت افراد در مسیر مورد نظر خود بدون هیچ شک و شبهه ای می تواند شما را به یک رهبر با اقتدار و البته لایق تبدیل کند.
سعی کنید بهترین ها را انتخاب کنید
اگر می خواهید در کار خود پیشرفت کنید و زودتر به قله ها صعود کنید باید هزینه کنید. بله! بهترین ها را انتخاب کنید. اگر می خواهید پیشرفت کنید نگران دستمزدهای بالای کارمندان حرفه ای نباشید.
آن ها را استخدام کنید خواهید دید که خیلی زودتر از آنچه فکرش را می کردید به پیشرفت می رسید. ضمنا اگر کارتان نیاز به تجهیزات اولیه دارد سعی کنید انتخاب تجهیزات بی کیفیت را کنار بگذارید و در ابتدای امر اعتماد مشتری را بدست آورید تا هم مشتریان خود را دائمی کنید و هم هر روز بر تعداد مشتری های خود اضافه کنید.
خلاصه اینکه کم نگذارید. اگر هزینه های شما اجازه می دهد سعی کنید یک دفتر کار مناسب و حرفه ای را خریداری یا اجاره کنید. برای کارمندان امکانات مناسبی را فراهم کنید و در دادن حقوق و دستمزد کارمندان تاخیر نکنید. اگر چه ممکن است این موارد را خیلی مورد توجه ندانید اما باید بگوییم که در واقع در درجه اول مهم ترین چیزی که برند شما را می سازد همین ظواهر است.
به مسائل روانی کارمندان توجه کنید
اگر کارمندان شما به خوبی کار نمی کنند یا در محل کار آرام و قرار ندارند، از زیر کار در می روند و آنگونه که باید و شاید نسبت به حرفه خود احساس مسئولیت نمی کنند شاید یک مسأله در محیط کار یا خارج از کار آن ها را آزار می دهد.
بهتر است از این موارد با بی خیالی گذر نکنید. اگر با مواردی از این دست مواجه شدید حتما فضایی فراهم کنید که کارمندان مشکل خود را با شما یا دست کم مدیران میانی که با آن ها احساس راحتی بیشتری دارند مطرح کنند. در نهایت اما این شما هستید که باید موضوع را پیگیری و مدیریت کنید. تلاش کنید محیطی کم تنش برای کارمندان خود فراهم کنید.