کنترل ماتریکس

ماتریکس

 

چرا ماتریکس کنترل میشه و نگهبانانش کیان؟
این موضوع شاید به ذائقه خیلیا خوش نیاد و یا در مخیله بعضی نگنجه،اما از موضوعهای مهم مورد بحث در سه دهه گذشته است.
خیلیا معتقدند که ما اصلا وجود نداریم و دنیای ما یک سیمولاسیون و خیال و توهمی است که ما هم یکی از اعضای این بازی یا سناریو هستیم.من به شخصه مخالف این تئوری هستم ولی گیریم درست باشه.اگر درست باشه یعنی عده ای خیلی دقیق این برنامه رو درست کردن که ما احساس وجود فیزیکی و در عین حال غیرفیزیکی و ذهنی کنیم.
در این حالت تمامی تئوریهایی از قبیل سفر در زمان بصورت فیزیکی چه رو به عقب و آینده، تله پورت، صعود به ابعاد و وجود جهانهای موازی کاملا معقول و پسندیده هستند چرا که هر غیرواقعیتی رو میشه در دنیای تخیل تصور کرد.
اما باز هم مسائلی بدون جواب میمونه که کی بیرون این قضیه قرار داره و این سیستم رو هدایت میکنه،اون کیه و آفریدگارش کیه و آیا بیرون هم آسمان و سیاره و حیات بیولوژیک و و و هست؟
میبینیم که از طرفی خیلی تئوریهای سخت راحت میشه و خیلی تئوریها یا بهتر بگم واقعیتها سخت و پیجیده و تخیلی میشن.حالا اگر این فرضیه غلط باشه و ما واقعا وجود داشته باشیم که داریم از چه طریقی و توسط کی ماتریکس ذهنی که درونش قرار داریم کنترل میشه.
شما یک بازی کامپیوتر رو در نظر بگیرید که شما بیرون نشستید و دسته آتاری یا پلی استیشن تو دستتونه و دارید اون بازی رو هدایت میکنید.
بین شما و اطلاعات اولیه اون بازی یک سد یا تونل وجود داره، بطوری که شما فقط توان بازی کردن و کنترل شخصیتهای بازی رو دارید،اما تغییری در فایلهای اصلی و مادر بازی نمیتونید بدید،چون امکانش برای شما فراهم نیست.
اگر شخصی که بازی رو برنامه ریزی و درست کرده امکان دخل و تصرف و تغییر پارامترهای اصلی بازی رو به شما بده،شما از روی نداشتن آگاهی به فایلهای اصلی صدمه میزنین و اون بازی دیگه قابل اجرا نخواهد بود و باید دوباره نصب یا دانلود بشه.
در دنیای واقعی هم به همین شکل هست،چون انسان ساختار ذهنی فوق العاده پیشرفته ای داره و توانایی سیر در منبع اطلاعات، حضور هم زمان ذهنی در چند جا، جادو و انداختن قلاب ذهنی به دیگران، تله پورت و سفر در زمان گذشته و ابعاد مختلف ذهنی رو داره،میتونه از روی ناشی گری‌به سیستم صدمه وارد کنه.
به همین خاطر مثل همون بازی کامپیوتر سدهایی و محدودیتهایی براش در نظر گرفته میشه یا شده که در عین حضور در سیستم و هدایت قسمتهایی از اون،دسترسی به پارامترهای ساختاری اون سیستم نداشته باشه،چون میتونه صدمه بزنه.
خیلیها براشون سؤاله که چه ارتباطی هست بین منی که درون ماتریکس هستم و توئی که بیرون از ماتریکس هستی و یا اینکه آیا خروج از ماتریکس به معنای صعود به بُعد پنجم ذهنی با گذر از تونل بُعد چهارم است؟
همه اینا جوابش داده میشه بعد از اینکه درک درستی از ماتریکس ذهنی داشته باشیم.هزاران ماتریکس وجود داره، میشه به هر چیزی که دامنه محدودی درست میکنه برای ذهن انسان ماتریکس گفت.
اون ماتریکسی که امروزه ازش در پیجهای مختلف و توسط افراد مختلف ازش صحبت میشه هم یک نمونه از ماتریکس هست.اینجا من یه اشاره بکنم به ماتریکسی که حاکم بر ذهن ماست و ماتریکسی که ما ازش حرف میزنیم.
ماتریکس ما وجود داره و تعریف شده که با کمکش بتونیم از ماتریکس حاکم بر ذهن خارج بشیم.از دید فلسفی که نگاهش بکنیم دو نفر در عصر جدید این قضیه رو خوب بهش پرداختن.
یکی هیلاری پاتمن و رِنه دسکارتس که خدای ظن و شک هم لقب گرفته بود.دسکارتس در قرن شانزدهم و پاتمن در قرن بیستم.
دسکارتس معتقد بود که هوا،رنگ،خدا،شیطان،ارواح،جادو،فرازمینیها،سیاست و کار و اقتصاد همگی اجزای تشکیل دهنده یک ماتریکس حاکم بر ما هستند و با شک کردن به ذات جعلی اونا میشه به ماهیت واقعی اونا پی برد و قدم در راه رهایی و گذر ازماتریکس گذاشت.
این به معنای رد کردن اینا نیست،بلکه وجود دارن و باید اونا رو اون طوری که در واقعیت هستند دید و درک کردو این کمک به گذرکردن از تأثیر کاذب و منفی اونا بر ذهن ما میکنه.
فیلم ماتریکس بر پایه فلسفه این دو نفر ساخته شده.خیلی اوقات میبینم بخاطر اطلاعات تخیلی و غلط از پیجهای مختلف بعضیا فکر میکنن زندگی در ماتریکس به معنای اینه که وجود فیزیکی نداریم و در یک برنامه کامپیوتری و یا در توهم یک فکر وجود داریم،اصلا اینطور نیست،قرارداشتن درون ماتریکس صرفا یعنی محدود بودن گستره فکری و جایگزین کردن اکثر منابع فکری واقعی با منابع کاذب.خروج از ماتریکس همونطور که گفتم به معنای صعود به ابعاد بالاتر نیست ولی معمولا صعود ذهنی به بعد چهارم یا پنجم همراه میشه با خروج از ماتریکس.
کاوه  سیبکی

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *