‌ هوش های چندگانه در برابر هوش عمومی و IQ

هووارد گاردنر، در سال ۱۹۸۳، نظریه هوش های چندگانه (multiple intelligences) را ارائه کرد. وی معتقد است که بهره هوشی (IQ) و هوش عمومی (general intelligence) تنها روی توانایی های منطقی و کلامی- زبانی تاکید دارند، در حالی که هوش انسان چندین حوزه دیگر را شامل می شود؛ از همین رو به عقیده وی هوش عمومی و IQ معیار مناسبی جهت سنجش هوش انسان نیستند. گاردنر ده حوزه برای هوش انسان پیشنهاد کرده است.

۱- هوش منطقی- ریاضی: ظرفیت و حساسیت بالا در تشخیص الگو های شمارشی و منطقی، توانایی به کارگیری زنجیره بلندی از استدلال ها.

۲- هوش کلامی- زبانی: حساسیت نسبت به آوا ها، وزن ها و معنای کلمات، توجه به کاربرد های مختلف زبان.

۳- هوش بصری- فضایی: توانایی تجسم بالا و درک صحیح جهان از نظر بصری.

۴- هوش موسیقیایی: قدرت تولید و ادراک آهنگ ها، نوا های موزون و طنین ها. درک معانی موسیقیایی.

۵- هوش اندامی- جنبشی: قدرت کنترل حرکات بدن و استفاده ماهرانه از اشیا.

۶- هوش درون فردی: احاطه و علم کامل فرد به عواطف، توانایی ها، ضعف ها و تمایلات خود.

۷- هوش بین فردی: توان تشخیص و پاسخ به حالات، نیات، تمایلات و خلق و خوی دیگر افراد.

۸- هوش طبیعت گرا: توانایی تشخیص راحت گیاهان و جانوران و تمایز میان اجزای طبیعت، و به کارگیری دانش خود درباره طبیعت به صورت عملی.

۹- هوش هستی گرا: حساسیت نسبت به مسائل غایی، فلسفی و معنای زندگی.

۱۰- هوش آموزشی- پرورشی: قدرت آموزش موفق مفاهیم به دیگران.

هفت نوع اول را گاردنر در کتاب ۱۹۸۳ خود، یعنی Frames of mind، شرح داده بود. در سال ۱۹۹۵، وی اشاره کرد که روی هوش طبیعت گرا مطالعه می کند. در سال ۱۹۹۹ نیز هوش هستی گرا را معرفی کرده و سال ۲۰۱۶ طی مصاحبه ای به هوش آموزشی اشاره کرد.

گاردنر اظهار داشته است که نظریه اش با اعتبار علمی هوش عمومی، منافاتی نداشته و معتقد است هوش عمومی برای اهداف نظری خاصی سودمند است اما علاقه دارد به بررسی هوش ها و فرایند های فکری ای بپردازد که با هوش عمومی پوشش داده نمی شوند. همچنین پایه وراثتی هوش انسان را انکار نمی کند اما معتقد است تحقیقات ژنتیک رفتاری به ویژه روی دوقلو هایی که از هم جدا شده اند، آشکار کننده نقش عوامل محیطی است.

مانند سایر آرای علمی، انتقاداتی به نظریه هوش های چندگانه وارد شده است است. مهم ترین آن ها نبود شواهد تجربی است. برخی دیگر از منتقدان حتی معتقدند شواهد کاملا علیه نظریه گاردنر هستند. گاردنر این موضوع را انکار کرده و بیان می کند هم در کتاب ۱۹۸۳، و هم در دهه آتی، صد ها تحقیق را با ادعا های نظری خود تطبیق داده است. وی همچنین تصریح می کند که نظریه ای علمی و ابطال پذیر دارد که با یافته جدید می تواند به چالش کشیده شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *