آیا علم مدعی است که هر آنچه به صورت علمی ثابت نشده باشد وجود ندارد؟

بسیاری از مردم از تجربیات خودشان می‌گویند، از شفا یافتن در مکانی مقدس، رویای صادقه، وجود موجودات غیرارگانیک، روح، جن، موجودات فضایی یا هزاران قصه و تجربه دیگر. هرکدام از شما لااقل یکی از این موارد را تجربه کرده‌اید یا آشنایانی دارید که با آن برخورد کرده‌اند. آیا چون این موارد مورد تایید علم نیست پس وجود ندارد؟ متن زیر شاید کمی طولانی باشد، اما بسیار مهم است. برای جلوگیری از خرافه لطفاً آن را بخوانید و برای دوستان‌تان بفرستید.

بگذارید مثالی بزنیم. من مدعی هستم که «خوشحالی موجودات مونث سیاره زیبونسکی۴۵۷ که در جهانی موازی با ما قرار دارد باعث چاق شدن زنان ایرانی می‌شود، من می‌توانم با نیرویی خاص باعث ناراحتی آنان شده و از اضافه وزن جلوگیری کنم، اما کمی خرج دارد» آیا علم می‌تواند نظر مرا رد کند؟ آیا هیچ‌کس یارای آن را دارد که این مورد را مردود بداند؟ مطلقاً خیر! حال این سوال اساسی پیش خواهد آمد که «آیا حق با من است و شما به من پول پرداخت خواهید کرد؟»

«اسب تک‌شاخ‌ صورتی» یا «هیولای اسپاگتی پرنده» مثال‌های مشهوری از ادعاهای غیرقابل اثبات و رد هستند که در منطق به «مغالطه توسل به جهل» مشهور است. فرض کنید یکی بگوید که در پارکینگ خانه‌اش یک «تک‌شاخ صورتی» دارد که خالق جهان است و هرکس ایمان ندارد آن را نمی‌بیند. در این مغالطه شخص ادعا می‌کند که یک گزاره درست است به این دلیل که عکس آن ثابت نشده‌ یا عکس آن غیرقابل اثبات است. اما به لحاظ منطقی بی‌اطلاعی دربارهٔ درستی یک گزاره، نمی‌تواند درستی معکوس (نقیض) آن را نتیجه دهد. گاهی حتی پیشتر رفته و با «مغالطه طلب برهان» به جای اثبات ادعا، از دیگران می‌خواهند عکسش را ثابت کنند. مثال ایرانی آن ماجرای ملانصرالدین است که عصایش را جایی بر زمین گذاشت و گفت «اینجا وسط دنیا و کائنات است!» وقتی از او پرسیدند چطور به این نتیجه رسیده گفت «اگر قبول ندارید وجب کنید و ثابت کنید نیست!»

در این حالت منطق می‌گوید «بار اثبات ادعا به عهده مدعی است» یعنی اگر من مدعی چاقی زنان ایرانی به روش فوق هستم باید آن را ثابت کنم و نه اینکه کسی تلاش کند آن را رد کند. اگر نتوانم ثابت کنم و کسی هم نتواند رد کند یک فرضیه بی‌ارزش خواهد بود. همچنین بنا به اصل حل مسئله «تیغ اوکام» این فرضیه‌های اضافی و غیر قابل اثبات، تنها به پیچیدگی مسئله افزوده و حل منطقی و علمی آن را دشوارتر می‌کنند، لذا علم این مدعاها را تیغ زده و کنار می‌گذارد. در مورد فوق نیز علم برای «یافتن راه حل چاقی زنان ایرانی» یک فرضیه بی‌ارزش و غیرقابل اثبات در مورد «اثر خوشحالی موجودات مونث سیاره زیبونسکی۴۵۷ در جهانی موازی» را تیغ زده و دور می‌اندازد. علم هرگاه که شواهد و دلایل کافی و معقولی برای این فرضیه ارائه شد دوباره آن را به میز مطالعه برمی‌گرداند و در مورد آن تحقیق می‌کند.

باید به نکته مهمی توجه کرد که آنچه مردم اثرات روح، دعا، وصل شدن به حلقه کیهانی، رویا و امثالهم می‌پندارند؛ در واقع همگی فرضیه‌ها و نظریه‌های منطقی و قابل توجیه علمی نیز دارند و تا امروز هیچ اثری از معجزه یا اتفاق ماوراءالطبیعه ثبت نشده است.یعنی میتوان گاهی برخی پدیده ها را که گمان میشود ماورایی هستند به صورت علمی با ازمایش و اندازه گیری توجیه کرد،این نادانی ما به توجیه برخی اتفاقات است که سبب میشود انها را ماورایی بنامیم.

به عبارتی دیگر، وقتی‌ که هویت و تعریف مفهوم علمی‌ مشخص باشد، مرز بسیاری از این سفسطه‌ها با علم مشخص می‌‌شود. یک نظریه علمی‌ عبارت است از ادعایی که:
۱.قابلیت آزمایش کردن، ۲.قابلیت تکرار کردن و ۳.قابلیت ردشدن را داشته باشد. تمامی‌ مواردی که مثال آمده حداقل یکی‌ از این سه ویژگی‌ را ندارد. پس در حوزه رسیدگی علمی‌ نیست. و هر ادعایی که در حوزه علم نیست، علم هم ادعایی در آن زمینه نداشته و علاقمند به رسیدگی هم نیست.
دقت کنید که سازمان‌های مختلفی(از جمله بنیاد جیمز رندی) در جهان سالهاست جوایزی تا بیش از ۱۲۰میلیون دلار(در مجموع) برای کسی تعیین کرده‌اند که بتواند یک اتفاق ماوراءالطبیعه را جلوی دانشمندان تکرار/اثبات کند و هیچ‌کس تا امروز موفق نشده است. همین مورد این سوال را مطرح می‌کند که «آیا همه آنها خرافه یا یک اتفاق احتمالی نیست؟»

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *