اگاهی چیست ؟ تکامل و فهم بیشتر در طول زمان – مغز ما که کی کامل می شود؟

ذهن

اگاهی

اگاهی چیست

آگاهی از اینکه دیگران اورا چگونه می بینند او برچسب را روی سرش رها می کند برای اینکه با دیگران هماهنگ شود اما بروکر بیشتر علاقمند بود که برچسب مزاحم را از روی سرش بردارد.

تا اینکه با دیگران همرنگ شود وقتی فیلیپ آزمایش مشابهی را روی کودکان ۴ساله انجام داد واکنشهای مختلف زیادی بدست آورد.

کیدن بطور اساسی جلو تصویرش خشکش زد او متوجه بود که همه ما یک برچسب روی پیشانی داریم و او برچسب را رها کرد.

بنابراین این چنین آگاهیی از پیروی کردن وجود دارد آنها به تصویر خود و نمایی که از خود ارائه می دهند اهمیت می دهند .

این چیزیست که بوسیله کودکان ۲تا۳ساله آشکار شد این یک علامت بزرگ است

اما تحقبقات فیلیپ نشان داده است که حتی یک کودک ۳ساله هنوز بطور کامل خودآگاه نیست چی؟ کاغذ روی سر من؟ هنوز هم سطح دیگری از رشد روانشناسانه وجود دارد که باید آن را بدست آورد .

من مقداری لیوان اینجا دارم من فکر می کنم آنها زیبا هستند.

این سیدنی ۴ ساله است من می خواهم با آنها چیزهایی را بسازیم سیدنی به ساخته های فیلیپ که او آنها را زیباترین مجسمه ها در جهان می نامد نگاه می کند .

من مطمئن نیستم که این پایدار بماند و می خواهم با مقداری چسب لیوان ها را به هم بچسبانم . پس , به این دست نزن من به زودی بر می گردم

سیدنی صبورانه منتظر می ماند که فیلیپ چسب را بیاورد و این کار هنری با ارزش را محکم کند.

فیلپ مخفیانه یک سیم شفاف را به ته لیوانها وصل می کند

سوال اینجاست که تا چه حد کودک نگرانی اش را نشان می دهد که او به عنوان مسئول فرو ریختن لیوان ها شناخته شده است.

سیدنی برای فرو ریختن لیوانها احساس پریشانی ندارد چرا که برای او اهمیت ندارد اگر به عنوان مجرم به نظر برسد.

آیا همه چیز درست است ؟

آه ! چه اتفاقی افتاد ؟ آیا تو به آن دست زدی ؟ نه او نگران این نیست که فیلیپ چگونه حرف او را باور می کند

وقتی فیلیپ برای کودک ۵ ساله به نام مایلو همین حیله را اجرا کرد این ترسناک بود او عکس العمل نشان داد و سعی کرد که دوباره شکل هرم را بسازد .

قبل از اینکه فیلیپ برگردد چیزی که ما در مایلو و کودکان پنج ساله دیگر می بینیم آنها نگران اینند که چطور دیگران آنها را درک و در مورد آنها قضاوت می کنند که این گام بزرگی است در افزایش حس آگاهی

آزمایش های فیلیپ سیر تکاملی یک مغز کاملا آگاه را ترسیم می کنند درست همانطور که یک جنین در چند مرحله رشد می کند .

از یک سلول ساده به یک نوزاد در طی نه ماه حس آگاهی در مغز نیز در چندین مرحله رشد می کند.

فیلیپ معتقد است که حس آگاهی حدوداً بعد از پنج سال کامل می شود چه اتفاقی افتاد ؟

خودش ریخت چطور ممکن است ؟

عصب شناس محاسباتی مشهور Eugene Izhikevich

من مصمم بودم که چه می شود اگر بتوانم یک سگ روباتیک بسازم؟ کیت یک سگ واقعی از من می خواست از زمانی که او سه ساله بود .

و در این دو سال اخیر او از من یک سگ رباتیک می خواست آن غذا می خورد و باطری استفاده می کند کیت فکر می کند که پروژه آنابلا شدنی است چرا که من علم اعصاب محاسباتی را انجام می دهم .

و من سیستم عصبی مصنوعی برای رباتها می سازم من امیدوارم که پروژه آنابلا به اولین اولویت پدرم تبدیل شود ممنون کیت فکر می کند که پدرش بهترین شخص برای انجام این کار است.

یوجین از روی مغز انسان یک مدل کامپیوتری با جزئیات خیلی زیاد ساخته است عداد ۱۰۰ بیلیون نورون و تقریباً یک کوادریلیون سیناپس هدف نهایی اون آفریدن حس آگاهی است.

در یک سیستم عصبی مصنوعی او فکر می کند این می تواند آغازی باشد از یک شکل جدید زندگی که قبلاً در زمین دیده نشده است.

من اعتقاد ندارم که حس آگاهی چیزی است که که فقط می تواند مختص مغز انسان باشد.

من فکر می کنم ما می توانیم برنامه های کامپیوتری برای روباتها ایجاد کنیم که دارای این ویژگی باشد. یوجین و تیمش فکر می کنند که راهی برای انجام این کار پیدا کرده اند.

به جای اینکه دستورالعمل ها به صورت گام به گام به رباتها داده شود در یک برنامه برای متحرک ساختن آنها آنها می خواهند که روباتهایشان بفهمند که چگونه حرکت کنند.

و خودشان آنرا یاد بگیرند درست مانند موجودات زنده که دارای هوشیاری هستند آنها در حال ساخت روباتهایی با مغزهای الکترونیکی هستند که بر اساس مغزهای بیولوژیکی طراحی شده

بعضی افراد میگویند مهمترین مفهوم در مغز چه چیزی است ؟ من ممکن است که بگویم آن نورون است.

نورونها سلولهای مغزی هستند که به هوشیار بودن موجودات بیولوژیکی کمک می کنند شبیه این سگ که یاد می گیرد ممکن است که ما فکر کنیم.

بیسکویتها کلیدی برای یادگیری سگها هستند اما در واقع آن کلید نورونهای مغز او هستند وقتی یک سگ یاد می گیرد که چگونه یک شی را بیاورد نورونهای مغز او تیرهای الکتریکی شلیک میکنند که مسیرها را ایجاد می کند .

همچنان که او بیشتر و بیشتر تمرین می کند شلیک نورون های مغز او سریعتر و سریعتر می شود و جریانهای الکتریکی در مسیر جدید موثرتر می شوند یوجین و گروه طرفدار ربات هایش در حال ساخت شبکه مصنوعی از نورون ها هستند.که تیرهای الکتریکی شلیک و مسیرهای درستی ایجاد می کند درست مانند نورونهای یک مغز بیولوژیکی آنها می خواهند بفهمند که چه اتفاقی ممکن است رخ دهد .

اگر آنها این سیگنال نورونها را به بدن ربات ارسال کنند آیا یک ربات یاد می گیرد که چگونه حرکت کند و چطور مراقب بدنش باشد؟

و بر پیرامونش احاطه داشته باشد؟ آیا یک ربات می تواند هوشیار باشد؟ روش ما در علم رباتیک کاملا با روش استاندارد متفاوت است .

ما نمی خواهیم که ربات ها را برنامه ریزی کنیم ما به آنها سیستم عصبی مصنوعی را اعطا می کنیم.

و تجارب خودشان را به عنوان مثال : یک ربات شروع می کند به حرکت دادن دستهایش و تکان دادن گردنش و در همان لحظه بدنشان راکشف می کنند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *