جهانی که نه منظم است و نه بینظم

یک جمله را از یاد نبرید:
مجموعه منظمی ناظم دارد یا داشته است که ” هدفی غایی” داشته باشد
و این سوال :
هدف جهان ما با فرض اینکه منظم است چیست؟
نکته : هیچ بشری تا بحال در تاریخ ادعا نکرده پاسخ این سوال را میداند.تا پرسشگر به این سوال میرسد فیلسوف سکوت میکند.
فیلسوف ، نه انسان پرت.
اما آیا چهان ما منظم است؟
پاسخ این است که نظم یک چیز ذهنی و تجربی مخصوص انسان و از دید انسان است ، ما با شرایط جهان ، زمین و حیات فرگشت یافته ایم و هستیم و چون هستیم و همه چیز بر وفق مراد ماست جهان را منظم میدانیم (البته باز هیچ فیلسوف امروزی ادعا نمیکند جهان ذاتا و در خود منظم است چه ما باشیم چه نباشیم)
دقت کنید دوستان ، از دید ما و از نگر و طرز تفکر انسان محورانه ی ما جهان منظم است (منظور از ما مردم عادی است نه صاحب علم و فلسفه).
به این مثال یک فیلسوف دقت کنید :
فرض کنیم جهان منظم است . اگر همینک جهان از نظم خود خارج شود، سیاره ها با هم تصادم پیدا میکنند هرج و مرج پیش می اید و در اخر در این بینظمی و هرج و مرج (تصور کنید در ذهن سیاره ها در حال بهم خوردن هستند ماه با سرعت بیشتری میچرخد گرما زیاد شده است و …) دو اتفاق میافتد : ” یا جهان در همین حالتی که گفتیم باقی میماند ، یا در این بینظمی حالتی جدید به خود میگیرد(تدریجی) به مرور زمان ممکن است موجوداتی مطابق و هماهنگ با این بینظمی و حالت جدید به وجود ایند ، و به مرور این موجودات هوشمند شوند در این بینظمی ، و بعد از خود سوال کنند چرا جهان منظم است؟شما دقت کنید که بینظمی ای که گفته شد از دید موجودی بود که با ان بینظمی وفق یافته و طبق حالتها و فرم های ان به مرور فرگشت یافته است و الان جهان را منظم میبیند.آیا این داستان اشنا نبود؟ چرا اشنا بود، زمانی بود(و البته هنوزم هست) که مرتب این هرج و مرج و تصادم سیاره ها انفجار ها، سوپرنواها وجود داشت (و البته دارد این دور و بر کمی ارام شده، کمی فقط)و در این حالت که ‘از نظر ما’ یک بینظمی است ، سیاره هایی نیز به وجود امد اند (چقدر سیاره؟ تریلیون ها سیاره) در گوشه و کنار جهان.به مرور در یکی از این سیارات موجوداتی نیز به وجود امدند انواع موجودات (۱ تریلیون گونه متفاوت از هم) ، ۵ باری نزدیک بود در این سیاره انقراض ۱۰۰% ای داشته باشیم، و حتی انقراض ۹۰ درصدی هم داشتیم.با همه ی این ازمون خطا ها، انتخاب های طبیعی ،کیهانی و زیستی ، تصادف ها و طرح واره ها (پدیده هایی که در نگاه اول هوشمندانه به نظر می ایند) به مرور چند ده نوع موجود هوشمند قابل تفکر هم به وجود امدند، یکی پس از دیگری منقرض شدند و گروههایی نیز فرگشت یافتند مثل گذشته، و امروزه که هنوز زمان در جریان هست هم هنوز در حال فرگشت هستند و یکی از این گونه ها طی این ۲۰ هزار سال پیچیده و پیچیده تر شد، (مثل اینکه هوشمندی ابتدایی اش که مشابه اش نیز وجود داشت روی ریل افتاده باشد و سرعت بگیرد) و از خود سوال کرد چقدر جهان منظم است!!

پسر عموهایی هم داشتیم که اینقدر جهان برای انها نامنظم بود که منقرض شدند.

درواقع برای ۹۹٫۹ درصد گونه ها جهان منظم نبود! و البته حدس بزنید در چند سیاره دیگر موجودات هوشمند وجود دارند یا وجود داشته اند یا خواهند داشت!

تمام این تعریف ها با اندکی تامل مشخص میکند که واژه های نظم و بینظمی انتزاعی هستند یعنی ذهنی هستند ، از دید یک جاندار ،جهان منظم است و از دید یک جاندار جهان منظم نیست و گونه اش رو به انقراض است سازگار با این حالت نیست.واگر حالت عوض شود انگاه گونه ای دیگر سازگار نخواهد بود. محال است ماشینی وجود داشته باشد که بازده ۱۰۰% ای داشته باشد.محال است نظم مطلقی باشد که هر چیزی با ان سازگار شود و منطق شود و منقرض نشود.حدااقل زمین ما اینطور نبوده است.

“در حالتی که از دید ما بینظم است ، ممکن است موجوداتی به وجود بیایند که ان بینظمی را نظم مطلق بدانند!
مثلا در حالتی که برای دایناسورها بینظمی بود به مرور باقی جانداران فرگشت یافتند و زیادتر شدند.
یا اگر کمی زمین عقب تر بود یا جلوتر بود یا خورشید بزرگتر بود یا کوچکتر بود ممکن بود در سیاره ای دیگر حیات به وجود اید، مثلا مریخ شانس نیاورد و میدان مغناطیسی خود را از دست داد واگرنه آب داشته است. عدد میدهند میگویند اگر زمین کمی بزرگتر بود حیات تشکیل نمیشد ، اینطور نیست اگر یک متر قطر زمین بزرگتر بود یا یک متر کوچکتر بود حیات تشکیل میشد ، چرا که ۱ متر تعیین کننده نیست در اینجا، پس اعداد دقیق نیستند.
بنابراین در بینهایت عدد موجود ، بینهایت حالت متفاوت وجود دارد، دقت کنید بینهایت، حال کدام حالت نظم مطلق است؟

حالت ما؟ یا حالتی که اینقدر خوب بود که حشره ها تقریبا زمانی اندازه ی نصف یک بالگرد شده بودند؟ ما در حالت انها زنده نمیماندیم، و انها در حالت ما کوچکتر و متفاوت شده اند! پس کدام یک از این بینهایت حالت، حالت نظم مطلق است؟ قاعدتا هیچ کدام چرا که نظم یک حالت انتزاعی است و بستگی به ذهن جاندار دارد. و بینهایت نظم و بینظمی انتزاعی وجود دارد، که در بخری از انها برای ما بینظمی است و برای گونه هایی نظم است.

حال ما گفتیم هدف جهان با فرض اینکه مجموعه ای منظم است (که نیست در بحث بالا توضیح دادیم) چیست؟
شاید پاسخ بدهید هدف غایی جهان ما ایکس است.انگاه با فرض وجود ده به توان پانصد جهان دیگر و یا بینهایت جهان دیگر ، که متفاوت از یکدیگر هستند چه؟
شاید برخی بگویند هدف این جهان ما فقط با دو تریلیون کهکشان ، رضای خداست، که پاسخ به همچین ادمهایی یک لبخند است.همین کهکشان ما اگر ده نوع حیات هوشمند داشته باشد و مثل ما حیات انها برپایه کربن هم نباشد ، و طبق طرز فلسفه و تفکر انها هدف جهان عشق باشد و گونه هوشمند بعدی هدف جهان را خوردن گوجه بداند، و گونه ای هدف جهان را اهل بیت بداند و گونه ای هدف جهان را احترام به پادشاهشان بداند، و اگر در این بینهایت جهان بینهایت گونه باشد و بینهایت هدف متفاوت انگاه گفته ی چه کسی درست است؟ و هدف کدام گونه واقعی است!
کمی بیاندیشید در تنهایی.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *