قانون جذب : حقیقت یا توهم؟ ( قسمت دوم) – مقاله ای تکان دهنده در مورد قانون جذب

قانون جذب : حقیقت یا توهم؟

من قصد ندارم قدرت تفکر مثبت را زیر سوال ببرم، تفکر مثبت یا برنامه ریزی مجدد ناخودآگاه واقعا به شما قدرت می دهد. حتی نمی خواهم این مساله را انکار کنم که افکار و عقاید شما می توانند درک شما از جهان پیرامون تان را عوض کنند. نه! بر منکرش لعنت. منظورم چیزی بسیار فراتر از اینهاست.

طرفداران قانون جذب متاسفانه باور کرده اند که افکار ما واقعیت های پیرامون ما را آفریده، کنترل کرده و ظاهر می سازند!

به بیانی دیگر، افکار شما فقط روی خودتان کنترل و نفوذ ندارند. افکار شما می توانند وقایع، حقایق، زمان و مکان و حتی مردم دیگر را نیز تحت تاثیر قرار دهند.چیزی که از عبارات فوق برداشت می شود این است که دیگر هیچ چیزی برای شما اتفاق نخواهد افتاد، مگر این که شما به آن فکر کرده و یا آن را جذب کرده باشید.

شما هرگز یک قربانی نیستید!

بنابراین شما هرگز و در هیچ مقطعی از زندگی نمی توانید ادعا کنید که یک قربانی هستید. این باور منجر به یک “ذهنیت سرزنش قربانی” می گردد که بعدا به توضیح آن هم خواهم پرداخت. بسیاری از مدرسان قانون جذب حتی از این هم جلوتر آمده و ادعا می کنند که همه چیز از تفکر ناشی می شود و آنقدر این قضیه را با اغراق بیان می کنند که مدعی هستند: “اگر ما اینجا نباشیم، جهانی در کار نخواهد بود. جهان زاییده تفکر ماست!”

بنابراین، مشاهده چنین خطایای بزرگ و اسفباری مرا بر آن داشت که سکوت خود را شکسته و دست به قلم شوم، و برخی حقایق بسیار ساده ولی دور از ذهن افراد را تحلیل و بازگو کنم. بر خلاف بسیاری از ادعاهای اثبات نشده که به سادگی هم قابل رد نیستند، ادعاهایی که در مورد قانون جذب می شود به سادگی قابل نقد و بررسی است.

عواقب خطرناک باورهای اشتباه در مورد قانون جذب

۱- این باورهای افراطی بسادگی و با چند مثال ساده منطقی که برای عقل سلیم هر انسانی قابل پذیرش است، رد می شود. همچنین این باورها حتی در صورت اجرا نیز جواب نخواهند داد. زیر سوال بردن این ادعاها نیاز به هیچ تخصصی ندارد. علیرغم همه اینها هنوز ساده لوحانی را می یابیم که به این باورهای پوچ ایمان کامل دارند.

۲- این باورها یک ذهنیت سرزنش قربانی را به اشخاص القا می کنند که منجر به ظلم و ستم به بیگناهان نیز خواهد گردید.

۳- یک اعتماد بنفس کاذب نیز در افراد ایجاد خواهد شد که می تواند منجر به انجام ریسک های خطرناک و نابود کننده گردد.

هنوز بسیاری از افراد نواندیش، از اساتید و نویسندگان گرفته تا افراد بدون تخصص و علاقمند به موضوع، شدیدا روی این قانون و باورهای فوق الذکر متعصب بوده و آن را در حد وحی منزل و کتاب مقدس خود می دانند. اما وقتی که این قانون واقعیت را به چالش می کشد، آیا می توان آن را یک قانون جهانی دانست و آیا این عجیب نیست؟ نواندیشان تنها کسانی نیستند که به این اصل ایمان دارند، بلکه این قانون در روانشناسی عامه پسند و جماعت راهنمایان و اساتید معنوی نیز اشاعه یافته است.

یکی از اساتید بزرگی که اغلب روی اصول قانون جذب تاکید داشت، وین دایر بود که این قانون را بسیار ظریف و موشکافانه مطالعه کرده بود و الحق در این زمینه استادی تمام عیار بود. اما یک نکته که در کلیه کتابها و سخنرانیهای او دیده می شود، این است که او هرگز محدودیتی برای این قانون قائل نشد. هم اینک نیز پیروانش در همین مسیر قرار گرفته و اصرار بر نامحدود بودن این قانون دارند. من حدس می زنم که احتمالا نکته هایی بوده که او عملا فرصتی یا دلیلی برای اشاره به آنها پیدا نکرده بود.

 

همه نواندیشان جویندگان حقیقت نیستند!

البته منهم به گونه ای خود را فردی از نواندیشان می دانم که هنوز هم به یادگیری و مطالعه اینگونه مطالب علاقمند هستم. اما برخی آموزه ها حتی بدیهی ترین اصول زندگی عادی ما را نیز به چالش می کشند، و وقتی از آنها استفاده می شود عمل نمی کنند، و بیشتر برای ظلم کردن به دیگران و پذیرفتن ظلم از سوی آنان استفاده می گردند. نمی توان همه نواندیشان و مبتدیانی که در مسیر یادگیری هستند را “جویندگان حقیقت” تلقی کرد. اینها کسانی هستند که آموزه ها را با چشم بسته پذیرفته و در ذهنشان هیچ سوالی در مورد آموزه ها پیش نمی آید. از همه اینها گذشته، اگر آموزه ای وجود دارد که “حقیقت” را به چالش می کشد، چرا یک “جوینده حقیقت” باید به دنبال تهیه و استفاده از آن باشد؟

من نمی توانم درک کنم که چطور می توان آموزه هایی آشکارا غلط و پر از تردید و ابهام را به کسانی فروخت که جویای حقیقت ناب هستند. دیدن این صحنه ها برایم واقعا عجیب است و امیدوارم که در مناظراتی که با این گونه اساتید خواهم داشت، برایم توضیح دهند که کجای استدلال من غلط است.

در ادامه کار با طرح سوالاتی کلیدی از اینگونه اساتید، برخی باورها را به چالش خواهم کشید و به سوالاتی که هرگز در دوره های قانون جذب مطرح نمی شود و پاسخ دامه نمی شود، پاسخ خواهم داد.

ادامه دارد…

منبع:افکار سبز