منطق_صوری_اصطلاحات_فلسفی_۱

عکس از Ginny Pitchford / Corbis

#علم_و_معلوم
به نظرم شاید برای شروع لازم باشد کمی در مورد واژه ی منطق و تعاریف مختلف ان در قدیم بنویسیم اما برای پرهیز از پرگویی و وفاداری به اهداف شروع این مقاله ها میتوان بطور کلی گفت منطق یک ابزار یا یک فن است برای درست اندیشیدن ، درست استدلال کردن ، مصون بودن از خطاهای فکری برای رسیدن به علم یا معرفتی تازه …
اقسام علم:علم در وهله اول به دو دسته تقسیم میشود :

۱٫علم حضوری : حضور نفس معلوم در برابر عالم

که این نوع علم یا شناخت بی واسطه است یعنی علم بی واسطه به ذات معلوم تعلق میگیرد
مثل علم به حالات درونی و نفسانی یا علم به تشنگی و گرسنگی یا علم انسان به ذات خودش

۲٫علم حصولی : حصول صورت شی در ذهن عالم

مثل علم ادمی به انواع و اقسام اشیا ، برای مثال تصور یک میز علم حصولیست یعنی صورتی از میز در ذهن ما حاصل شده است ، در این نوع شناخت معلوم بی واسطه “نیست” و عالم از راه دیگری که اصطلاحا “صورت یا مفهوم ذهنی” نامیده میشود ، از ان اگاه میشود.

اقسام معلوم:

معلومات یا شناخته شده ها به دو دسته ی معلوم بالذات و معلوم بالعرض تقسیم میشود ،به معلومات دریافت شده از طریق علم حضوری ، معلوم “بالذات” میگویند زیرا در این نوع شناخت ، شناسنده یا عالم ، شناخته شده یا معلوم را عینا دریافت میکند و در واقع میگویند عالم و معلوم یکی هستند یا با هم متحدند
در واقع علم حضوری یک نوع معلوم دارد و ان معلوم بالذات است ولی علم حصولی دو نوع معلوم دارد ، یکی معلوم بالعرض و دیگری معلوم بالذات
معلوم بالذات در علم حصولی، همان صورت ذهنی است که واسطه برای ادراک شی خارجی می شود مثل تصور ما از میز ولی معلوم بالعرض نیز همان شی خارجی است که به واسطه صورت ذهنی مورد شناسایی قرار می گیرد مثل واقعیت خارجی میز (مثل فنومن و نومن کانتی)
پس وقتی میگویند در علم حصولی اتحاد عالم و معلوم شکل میگیرد منظور اتحاد وجودی نیست بلکه اتحاد عالم با صورتی ذهنی از معلوم است (یا بعبارتی خود میز در خارج قرار میگیرد و صورتی ذهنی از ان در ذهن ما حاصل میشود که اولی معلوم بالعرض و دومی یعنی صورت ذهنی ان معلوم بالذات است)

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *