موزه سرگئی پاراجانف ارمنستان، نماد سینمای شاعرانه

موزه پاراجانف در ایروان ارمنستان، از جمله مکان‌هایی است که علاقه‌‌مندان به هنر و سینما می‌توانند با آثار و زندگی این فیلمساز بزرگ بیشتر آشنا شوند.

سرگئی پاراجانف فیلمساز مولفی بود که شاهکارهایش جوایز جهانی را آن خود کردند. فیلم‌های «سایه‌های اجداد فراموش شده» (۱۹۶۴)، «رنگ انار» یا «سایات نووا» (۱۹۶۹)، «افسانه قلعه سورام» (۱۹۸۵) و «عاشق غریب» (۱۹۸۸) از جمله آثار شاخص او به شمار می‌روند. آنچه که پاراجانف به هنر سینما عرضه داشت، اولین و بهترین فیلم‌های شاعرانه‌ای است که از کیفیت هنری بالایی برخوردار بودند. پاراجانف همچنین در زمینه هنرهای تجسمی بر پایه سنت‌های ارمنستان، شرق و اروپا نیز فعالیت می‌کرد.

موزه سرگئی

موزه سرگئی پاراجانف، پس از اولین نمایشگاه آثار هنری او در موزه هنرهای مردمی ارمنستان، در سال ۱۹۸۸ بازگشایی شد. ساختمان محل موزه توسط شخص پاراجانف انتخاب شد که در آن زمان محوطه شامل دو ساختمان می‌شد.

یک ساختمان برای موزه و ساختمانی دیگر برای خانه سرگئی پاراجانف. هر چند به دلیل زلزله سال ۱۹۸۸ کار این ساختمان به تعویق افتاد و موزه در سال ۱۹۹۱ افتتاح شد.

موزه سرگئی ارمنستان

اساس مجموعه این موزه بر پایه ۶۰۰ اثر از پاراجانف ساخته شده است. مجسمه‌های سرهم شده، سطوح، اثرهای سه بعدی، کولاژها، طراحی‌ها، عروسک‌ها و طراحی‌های فیلم، وسایل خانه، چیزهایی که متعلق به خودش بود و هر آنچه که در طول زندگی‌اش از تفلیس به ایروان آورده شده بود، از جمله آثار این مجموعه هستند. در طول سال‌های حیات او، اشیاه موزه به طور مداوم افزایش پیدا می‌کردند و امروزه تعداد اشیا به ۱۵۰۰ قطعه می‌رسد. همچنین متعلقات شخصی پاراجانف و هدیه‌های دوستانش نیز در این موزه نگهداری می‌شود. مکاتبات گرانبهای این کارگردان، از جمله نامه‌هایی از تارکوفسکی و دیگر اشخاص مهم فرهنگی و هنری در آرشیو موزه نگهداری می‌شوند. دو اتاق یادبود نیز به در این موزه بازسازی شده‌ است.

سالن موزه پاراجانف

آثار پاراجانف به طور مشخص حاصل واکنش او به زندگی، نحوه نگرش او به جهان و اتفاقات پیرامون او بوده است. طراحی‌ها و کلاژهایی که او در زندان درست کرده، در سالنی جداگانه به نمایش گذاشته شده است. در زندان، از آنجایی که پاراجانف کاغذ و مداد نداشت، آلومینیوم درهای بطری را با ناخن فشار داده و روی آن‌ها نقش صورت درست می‌کرد و خودش آن‌ها را تالر (سکه‌های قدیمی اروپایی) می‌نامید. کپی یکی از این سکه ‌ها به عنوان جایزه برای جشنواره فیلم بین‌المللی ایروان با نام «زردآلوی طلایی» انتخاب شد.

تالرهای پاراجانف

بخشی از آثار این هنرمند هیچگونه وابستگی به دنیای بیرون ندارند و تنها از خیالات، استعداد و لطافت او سرچشمه می‌گیرند. استفاده از اشیا و مواد مختلف دلربایی و زیرکی خاصی را به دست سازهای او اضافه می‌کند. دولت شوروی ارمنستان پاراجانف را به مدت ۱۵ سال از فیلمسازی محروم کرد، که ۵ سال آن (از ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۷ و ۱۹۸۲) در زندان و کمپ گذشت.

پاراجانف در زندان

پاراجانف که متولد ۱۹۲۴ در تفلیس است، تا سال ۱۹۶۳ چهار فیلم غیرشاخص داستانی و سه فیلم کوتاه مستند را کارگردانی کرد. در سال ۱۹۶۴ فیلم «سایه‌های اجداد فراموش‌شده» شهرتی جهانی برای او به ارمغان آورد و به شکلی متناقض مشکلات او نیز از همین جا آغاز شد. در سال ۱۹۶۶ پاراجانف به ارمنستان دعوت شد و کار روی فیلم «سایات نووا» را آغاز کرد. با سختی‌های بسیار این فیلم در سال ۱۹۶۹ و با نام «رنگ انار» به نمایش درآمد. این فیلم به عنوان بهترین فیلم کارنامه او شناخته می‌شود. از سویی پس از آن پاراجانف به مدت ۱۵ سال از ساخت فیلم محروم شد. شکاف بزرگی بین زبان سینمای پاراجانف، زبان شاعرانه فیلم‌هایش و زبان هنر شوروی وجود داشت. پاراجانف در طول زندگی‌اش دوبار به دلیل اتهامات دروغین به زندان انداخته شد. او در این باره می‌گوید:

من اجازه نداشتم فیلم بسازم و به همین دلیل ساخت کولاژ را شروع کردم. کولاژ، فیلم فشرده شده است.

سرگئی پاراجانف در سال ۱۹۹۰ در ایروان و در محلی که موزه او در سال بعد افتتاح شد، درگذشت.

در طول ۲۷ سال برپایی، این موزه ۶۴ نمایشگاه را در بیش از ۳۰ کشور برگزار کرده است؛ از جمله کن، آتن، توکیو، مسکو، بوستون، رم، لندن، تهران، پاریس، برزیل، کانادا و دیگر شهرها.

موزه پاراجانف یکی از معروف‌ترین موزه‌ها در ایروان است. این موزه همه روزه از ساعت ۱۰:۳۰ صبح تا ۵ بعدازظهر باز است.

در حال حاضر، موزه پاراجانف بخشی به عنوان فروشگاه اینترنتی نیز دارد که در آن، روی محصولاتی مانند تی شرت و کیف، یکی از طراحی‌های پاراجانف را چاپ می‌کند. این طراحی که پس از آزادی او از زندان شکل گرفته، نیم‌رخ مردی شبیه او را نشان می‌دهد که سیم‌های خارداری روی صورتش را گرفته‌اند و یک قیچی در حال بریدن سیم‌های خاردار است. این قیچی نه تنها معنایی از آزادی دارد، بلکه ابزاری بود که پاراجانف به وسیله آن کولاژهایش را شکل می‌بخشید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *