ناپدید شدن کودکان بیمونت

استرالیا به عنوان کشوری بزرگ گاه و بی گاه درگیر جنایاتی بسیار عجیب میشود که با توجه به وسعت و دورافتادگی این کشور تعدادی از این پرونده های جنایی حل نشده باقی مانده اندبرای مثال پرونده ی “تمام شد” نیز یکی از همین پرونده ها بود که تا به امروز هیچ گونه اطلاعات درستی درموردعوامل ان وجود ندارد، در ۲۶ ژانویه ۱۹۶۶ یکی از مخوفترین و جنجالی ترین پرونده های تاریخ استرالیا به وقوع پیوست، پرونده ای که بیش از ۱۰ سال تنها برای کوچکترین سرنخ دنبال شد و در نهایت هیچ نتیجه ای به دنبال نداشت…

این پرونده به عنوان یکی از معروف ترین پرونده های راکد تاریخ جنایی استرلیا معروف است و تا به امروز جایزه ای ویژه برای ارائه ی هرگونه خبر و یا راه حل منطقی برای وجود دارد.

جین بیمونت ۹ ساله، آرنا بیمونت ۷ ساله و گرانت ۴ ساله فرزندان خانواده ای عادی و خوب بودند که همگی در یک روز و به شکلی بسیار عجیب ناپدید شدند، در پی این حادثه و به علت تاثیر شدید ان در اذهان عمومی بسیاری به شکل داوطلبانه برای کمک به این خانواده حاضر شدند و جستجویی بسیار گسترده آغاز شد.

جین بیمونت به عنوان فرزند بزرگتر به طور معمول آرنا و گرانت را برای تفریح به ساحلی که حدود یک کیلومتر با محل زندگی آنها فاصله داشت میبرد، در ۲۶ ژانویه ۱۹۶۶ با اجازه ی مادرش نانسی انها دوباره به ساحل رفتند اما هرگز بازنگشتند.

با گزارش خانواده ی بیمونت به پلیس جستجوها آغاز شد که در همان یک مضنون شناسایی شد، افرادی که در همان روز در ساحل حضور داشتند مدعی شدند که این سه کودک را در حال بازی با مردی بلوند، قد بلند و لاغر دیده اند، فروشنده ای که در همان ساحل مغازه دار بود در گزارشی عنوان کرد که آرنای ۷ ساله درهمان روز از او پرتقال و شیرینی به قیمت ۲٫۵ دلار خریده است.

همین خرید باعث شد پلیس به قطعیت به این نتیجه برسد که در آن روز شخص دیگری نیز همراه این سه کودک بوده است چراکه بنا بر حرف های نانسی (مادر) این مقدار پول همراه بچه ها نبوده است.

یک پست چی که به خوبی با اعضای خانواده ی بیمونت آشنایی داشت شهادت داد که در حدود ساعت ۳ ظهر هرسه کودک را دیده است که بدون اینکه کس دیگری همراه آنها باشد به سمت خانه میرفته اند، نکته ی عجیب اینجاست که به نقل از پدر و مادر (جیم و نانسی) هرسه کودک آنها بسیار خجالتی بوده اند و بسیار عجیب است که با یک غریبه دوست شده باشند.

پلیس در نهایت اعلام کرد به شکل کامل عاجز شده است و شواهد و سرنخ ها بسیار کم است و هیچ گونه نتیجه گیری خاصی را نمیتوان برای مضنون شدن به کسی بدست آورد، در ۸ نوامبر ۱۹۶۶ از روی همین ناتوانی یک روشن بین (سایکیک) به نام جرارد کرویست را از هلند به استرالیا آورد تا روی پرونده کار کند که در نهایت با داستان هایی که هراز چند گاهی تغییر میکردند هیچ کمکی به پلیس نکرد.

تحقیقات پلیس به طور متناوب اما بی نتجیه ادامه داشت و در نهایت ۶ ماه بعد این پرونده به عنوان پرونده ی سرد از سطح اول تحقیقات کنار رفت و سرنوشت هرسه کودک برای همیشه در هاله ای از ابهام باقی ماند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *