نماز ارتباط با شعور کیهانی

تسبیح‌

نماز همانند آب است که با شستشو در این چشمه ساز نورانی می توان غبار آلودگی های روزمره دنیای مادی و رخوت و سستی را از زاویای مختلف تن و جان زودود . نماز تعظیم و تکریم و احترام به الله و انرژی های کیهانی و اتحاد با شعوور کیهانی است .

یکی از مهمترین افعال در نماز ، سجده است . در سجده پیشانی بر مهر قرار می گیرد ، با توجه به اینکه کف دستها و زانوها و شست پاها کاملا بر زمین قرار گرفته و در اینحالت قفل مانده و امکان خروج هیچ نوع انرژی از پایین بدن نیست ( خروج انرژی از بدن باطل کننده وضو و نماز است ) ، در اثر قرار گرفتن پیشانی بر مهر ، فشاری به نواحی داخلی آن وارد شده و با سرازیر شدن انرژی از کانالهای پایین بدن به سمت سر ، بخش عمده آن به سوی پیشانی متمرکز می شود و از همان مسیر جای مُهر ، به فضای بین دو چشم منتقل می شود .

به تصاویر زیر با دقت نگاه کنید و رشته های عصب بینایی هر چشم مشخص شده است . نیمی از رشته های اعصاب چشم به نیمکره مقابل خود و نیمی دیگر به نیمکره مخالف خود می رسند . محلی خاصی وجود دارد که این رشته ها از روی هم یا داخل هم عبور می کنند .

با فشار بر روی این نقاط ، مدار خاصی برقرار می گردد و انرژی زیادی به محل پیوندگاه اعصاب سرازیر می شود . در نتیجه این نقطه گرما احساس می شود و نبض شروع به ضربان می کند . این مکان ، پیوندگاه بدن فیزیکی با لایه های لطیف تر و خصوصا بدن ششم که به چشم سوم یا چشم روح معروف است .
ادراک و آگاهی توسط این چشم در فضای بالای سر رخ می دهد . هنگامی که این چشم فعال می شود ، چشمان عادی ما در حالتی قرار می گیرد که انگار بر هیچ کجا متمرکز نیست و در حال ارتباط روحانی ، مانند این است که ما در جسم خود نیستیم و در جای دیگری حضور داریم و با چشم سر یا چشم عقل و منطق ارتباطی نداریم .

صحنه ها و تصاویری که با چشم روح نظاره می کنیم ، حقایق و واقعیاتی هستند که مکاشفه یا مشاهده نام دارند . و لیکن این آگاهی هایی که به ما منتقل می شود از فیلترها و صافی های فکر و ذهن ما عبور کرده و با زبان های قابل درک برای ما مطرح می شود . هرچه ما زبان های سمبلیک و استعارات و تعابیر بیشتر آشنا باشیم ، دریافت بینش ها بهتر صورت می پذیرد .

 

عرفا اولیاء و انبیا بیشتر وقت خود را در نماز به سجده های طولانی می پرداختند . الگوی بارز ما حضرت امام سجاد ، زین العابدین هستند که پس از حیله اهریمنان ، در واقعه کربلا در جذبه های شدید الهی قرار گرفتند تا حجت حق در زمین برقرار بماند و تنها نماز و سجده و نیایش بود که می تواند چنین روح عظیمی را تسلی دهد .

در علم نجوم ، چشم سوم با سیاره مشتری در ارتباط است و رمز پیر یا مراد یا آموزگار معنوی است .
در حالت بیداری ، چشم سوم ، سالک با نیرویی در ارتباط قرار می گیرد که همه سوالات و ندانسته های او را پاسخ می گوید و هیچ چیز در برابر این چشم پوشیده و پنهان نمی ماند .
به همین دلیل پیامبر بزرگ اسلام فرموده اند : نماز نور چشم من است و به اقامه نماز تاکید بسیار داشته اند در اینجا ذکر این نکته اهمیت دارد که نماز خواندنی نیست بلکه اقامه کردنی است. برپا داشتن نماز با قیام کردن همراه است و قیام بر هر چه ناندانی و جهل و گمراهی .  بدیهی است که حضرت حق هیچ نیازی به نماز ما ندارد و این ما هستیم برای تقرب به او باید چنین موهبتی را پاس بداریم .

با رعایت نمودن این عبادات چهار عنصر در بدن به تدریج پالایش می یابد و راه برای ورود و عبور انرژیهای ناب تر باز می گردد .

در مکانی که برای نماز و عبادت در نظر گرفته می شود ، وقتی یک نفر مشغول عبادت باشد فضای خاصی ایجاد می شود پر از نورانیت و درخشش ، هرچه با اخلاص بیشتر و رهاتر از وابستگی های دنیوی و شهوات باشد ، نیروها و خواص الهی شدید و تقویت می شود و ستونی از نور تا آسمان ها شکل می گیرد که به چشم اولیاء الهی کاملا مشهود است .به همین علت مکان برگزاری نماز و عبادت ، توسط این انرژی ها پاکسازی شده و به محض ورود به چنین مکانهایی ، احساس روحانیت ، امنیت  و آرامش به انسان دست می دهد .

اگر دو نفر با هم به نماز قیام کنند ، نیرو و انرژی ایجاد و ساطع شده فقط از دو نفر نیست بلکه منبع عظیمی ایجاد می شود که دهها برابر حالت انفرادی است . در این موقعیت اگر شخصی در مسیر الهی پیشرو باشد و نفر دوم نوپا و مبتدی ، میدان انرژی و حالت عرفانی و روحانیت یکی ، چشمه ای از نور می شود برای شستشوی دیگری از تاریکی ها .

اگر تعداد نمازگزاران بیشتر باشد ، چنانچه همه آنها بحث درونی دنیای خود را تعطیل کنند و با جماعت با خلوص نیت همگام شوند ، چنان میدانی از انرژی های پاک ایجاد می شود که تاثیر آن تا زمانهای متمادی برقرار می ماند .

به همان نسبت اگر شخص تاریک و بدون اخلاص در جمع نمازگزاران حضور داشته باشند ، احساس فشار و خستگی و تاریکی برای افراد قوی ایجاد می شود .
فرد سالک مقتدر ، اگر بتواند بار سنگین گناهان و جهل دیگر نمازگزاران را بدوش کشد و تاریکی آنان را بدل به نور و روشنایی نماید ، در پیشگاه خداوند بسیار عزیز و محترم است . چنانچه امام جماعت باید دارای چنین مرتبت و منزلتی باشد .
با این تفسیر ، سالک بصیر می تواند بین هزاران نفر نمازگزار ، امام جماعت حقیقی را تشخیص دهد .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *