چاکرای ریشه یا چاکرای اول و روش اصولی فعال کردن آن

چاکرا

چاکرا

چاکرای اول یا چاکرای ریشه چیست؟

چاکراها مراکز انرژی بدن ما هستن که به تعداد خیلی زیادی در بدن همه ی ما وجود دارن ولی معمولا ۷ تا از این چاکراها رو به عنوان چاکراهای اصلی میشناسیم ( چاکرای هشتم تا دوازدهم هم هستن که مربوط به سطوح بالاترن و بعدا در موردشون حرف میزنیم ) تو این مقاله در مورد روش فعال کردن چاکرای اول یا چاکرای ریشه را آموزش می‌دهیم.

شناخت چاکرای اول

در بحث چاکراها، شمارش از پایین به بالاست. یعنی چاکرای ریشه میشه چاکرای ۱ و به ترتیب میاد بالاتر تا چاکرای ۷٫ ۳ چاکرای اول ما زمینی هستن، ۳چاکرای بالایی هم چاکراهای آسمانی. چاکرای چهارم ( قلب ) هم رابط بین زمین و آسمون محسوب میشه. بودن ما در کره ی زمین، یه فرصت بزرگیه که باید نهایت استفاده رو از این فرصت ببریم. یه مکان آموزشی ای که خیلی زود و راحت میتونیم درس های خودمون رو یاد بگیریم، لذت ببریم و پیشرفت کنیم.

چاکرای ریشه و احساسات زمینی

پس نادیده گرفتن زمین و حس های زمینی، باعث میشه اختلال ایجاد شه تو روند پیشرفت ما. چه زیاد زمینی بودن و چه زیاد آسمونی بودن، تعادل رو به هم میزنه و باید سعی کرد این تعادل رو حفظ کرد. مثل همین عکس، اگه کل چاکراها رو به شکل یه هرم در نظر بگیریم، برای اینکه تعادل داشته باشه و محکم باشه و قوی جلو بریم، باید چاکراهای پایینی تقویت بشن و بعد برسیم به چاکراهای بالایی. پس شروع کار ما هم با این احساسات زمینی است.

آشنایی با مولادهارا

شرایط زندگی ای که ما الان داریم، برمیگرده به کارهایی که انجام دادیم و میدیم، تفکرات ما و آموزش هایی که باید یاد بگیریم. هیچ کسی با ما دشمن نیست که ما رو تو این شرایط بندازه. چه خدا چه هر شخصی. این ماییم که انتخاب کردیم؛ این درس ها رو یاد بگیریم.

 

تست چاکرا‌ها – کدام‌یک از چاکرای شما باز یا بسته است؟

برای پاکسازی چاکرای ریشه اولین تمرین ما، پذیرش مسئولیته چه بخواییم و چه نخواییم، چه قبول کنیم و چه قبول نکنیم، ما مسئول شرایط خودمون تو این وضعیت هستیم و هیچ چیزی با شونه خالی کردن از پذیرش و عدم انجام وظیفه، یا انداختن گردن این و اون حل نمیشه.

اولین کار اینه که باید مسئولیت همه چی رو خودمون به گردن بگیریم… البته اعمال و زندگی خودمون ! نه دیگران! این تمرین میتونه زمان خیلی زیادی رو از ما بگیره، ولی تمرینیه که فکر میکنم شروع هر چیزی از اینجاست. این که مسئول باشیم و بدونیم چرا این اتفاقات برای ما میافته ؟ چرا همیشه تکرار میشه ؟ چه درسی رو باید یاد بگیریم از این موضوع ؟

برای انجام این تمرین، میتونیم دفتری برای خودمون تهیه کنیم و شرایطی که داریم رو توی دفتر بنویسیم. مشکلاتی که داریم… افرادی که به نظر ما آزار دهنده هستن… زندگی ای که داریم و… همه رو مینویسیم. بعد از نوشتن اینا شروع میکنیم به فکر کردن در مورد تک تک این‌ها با فکر کردن به اینکه ما بدبختیم، ما بدشانسیم، خواست خدا بوده و… هیچ کدوم از این مسائل حل نمیشن. باید خودمون شروع کنیم به حلاجی. شاید بعضی اتفاقات بارها برای ما پیش اومده. شاید سال هاست یه شرایط نامطلوب برای ما ادامه داره…

کجای کارمون ایراد داره که این مشکلات پیش میان ؟ چه آموزشی برای ما هست که باید از این شرایط یاد بگیریم ؟ وقتی این آموزش ها رو یاد گرفتیم، دیگه نیازی به تکرار آموزش نیست.

آموزش های بیشتری و جدیدتری هست که باید یاد بگیریم… دقیقا مثل دانشگاه و مدرسه. تا درسی رو پاس نکنیم مجبوریم دوباره امتحان بدیم تا زمانی که بتونیم پاس کنیم و واحدهای جدید رو انتخاب کنیم… پیش نیاز هایی که هستن باید پاس بشن تا بتونیم به مراحل بعدی برسیم. مثل اون دوستمون که سردش بوده و هر چقدر به بخاری نزدیک تر میشده، بازم سردش بوده. بالاخره مجبور میشه بخاری رو روشن کنه . حالا ما هم هر چقدر بگردیم و بچرخیم و مدیتیشن کنیم و… تا بخاری رو روشن نکنیم این مسائل بارها و بارها برامون تکرار میشن و جلوی تعادل و پیشرفت مون رو میگیرن.

چرا تو این وضعیت هستیم ؟ کدوم کارهامون باعث شده این مشکلات برامون پیش بیاد ؟

مثال : برای من یه اتفاق هایی هی تکرار میشه، وقتی میشینم و فکر میکنم، میبینم که دلیل این اتفاقات اینه که خیلی زود اعتماد میکنم به هر کسی… خب حالا درسم رو یاد گرفتم. باید امتحانش رو پس بدم و این واحد رو پاس کنم. زمانی که پاس کردم از این درس میگذرم و میرم سراغ درس بعدی. به دنیا نباید به چشم یه شکنجه گاه بی وفا و … نگاه کنیم. یه کلاس درس عالیه که کلی هم میشه ازش لذت برد. فقط باید بتونیم این نگاه رو همیشه حفظ کنیم که هر اتفاقی یه درسه برای ما. باید درس ها رو یاد بگیریم.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *