چرا احساس می کنم زندگی خوبم, خراب خواهد شد؟
“در شرایط بسیار خوبی قرار دارم. شرایط مالی ام عالی است و زندگی شخصی ام بهتر از این نمی شود, اما مضطرب و نگرانم.
گاهی اسیر شک و تردیدها می شود. موفقیت هایم را مورد سوال قرار می دهم و نمی توانم از زندگی لذت ببرم.
گاهی اوقات احساس می کنم که تمام موفقیت ها و دارایی هایم را یک شبه از دست خواهم دادم و مجبور خواهم بود به زندگی سابقم برگردم.”
احساس بد و بدتر در حالی که شرایط بهتر و بهتر می شود, در نتیجه یک یا چند مورد زیر است:
۱- شما احساس می کنید در هر جایگاهی که هستید و هر آنچه دارید, براساس شانس و شرایط مناسب, نه از طریق تلاش و سخت کوشی تان به دست آمده است.
این افکار موجب ترس از دست دادن موفقیتتان می شود و مانع از آن می شود که از زندگی خود لذت ببرید.
۲- بعد از اینکه به هدف خود رسیده اید, احساس می کنید, دیگر هیچ چیزی ندارید, که برای آن تلاش کنید. تلاش برای رسیدن به هدفتان بود که به شما احساس لذت و رضایت می داد.
۳- اضطرابتان ممکن است بصورت ناخودآگاه شکل گیرد تا شادی تان را خنثی کنید, زیرا احساس گناه می کنید و خودتان را سزاوار گناه نمی دانید. وقتی شرایط خیلی خوب پیش می رود, افکار وحشتناک شکل می گیرد تا خودتان را تنبیه کنید.
چه باید کرد؟
۱- پیشینه شخصی خود را بنویسید, برای آن که به خود ثابت کنید چه مقدار در موفقیت هایتان نقش داشته اید.
از جایی که در امروز هستید شروع کنید و به عقب بازگردید, تمام مراحلی را که طی کرده اید تا به امروز برسید را بنویسید.
برای نوشتن پیشینه خود زمان صرف کنید و این کار را به مدت ۱ هفته و یک روز در میان انجام دهید.
۲- برای خود اهداف جدید تعیین کنید, کاملا طبیعی است که اگر شما هدف جدیدی برای خود تعیین نکنید, بعد از رسیدن به هدفی بزرگ ممکن است, احساس ناامیدی کنید.
۳- بررسی کنید که چگونه موفقیت شما می تواند به دیگران کمک کند. با موفقیت تان به چه افرادی کمک کرده اید؟
اگر هر فعالیتی می کنید که به نفع انسان های دیگر است به خودتان تبریک بگویید.
سپاسگزاری و قدرشناسی
بهترین نگرشی را که می توانید داشته باشید, نگرش سپاسگزارانه و قدرشناسانه است.
با سپاسگزاری خالصانه به خاطر همه نعمت هایی که از گذشته تا کنون, از آن بهره مند شده اید, بطور خودکار, خوبی ها و نعمت های بیشتری را به زندگی تان جذب کنید.
آگاهانه تصمیم بگیرید که برای همه نعمت هایی که داشته اید, نگرشی قدرشناسانه داشته باشید, اینگونه قانون جذب نیز نعمت های بیشتر را به زندگی هان جذب می کند.
بکوشید حتی در لحظات سخت و موقعیت های دشوار بابت هدیه هایی که این سختی ها به همراه دارند, سپاسگزار باشید.
همه ما اغلب به دلیل رویارویی با اینگونه سختی ها و دشواری ها, از نظر معنی و عاطفی, رشد می کنیم.
شما می توانید یاد بگیرید که هر مانع ظاهری را همچون فرصتی برای گسترش دادن ویژگی های خوب, نقاط قوت, مهارت و … ببینید.
با اینگونه موقعیت ها روبرو شوید و سپاسگزار باشید که در این رویارویی نکات آموزنده ای را یاد می گیرید.
سپاسگزار بودن و نگرش مثبت داشتن در سختی ها, علاوه بر اینکه مانع می شود که چنین رویدادهایی دوباره به زندگی تان جذب شوند, سبب ایجاد میدان انرژی مثبتی می شوند که خواسته هایتان را به زندگی تان جذب می کنند.
لوازم قدیمی، ما را در گذشته نگه می دارند
نگهداری این اشیا، ما را یاد موقعیت های ناخوشایند می اندازند، یاد لحظات غم انگیز یا جدایی هایی غیر منتظره.
این اشیا طوری در فضای تنگ هانه خود را جا داده اند که اجازه نمی دهند فضایی برای اشیای جدید باز شوند.
بنابراین همین حالا تصمیم بگیرید:
۱- بنویسید و مشخص کنید به چه لوازمی احتیاج دارید و باید آن ها را نگه دارید.
۲- وسایلی را نگه دارید که احساس خوب و خوشایندی را برایتان تداعی می کنند.
۳- ما فقط برچیزهایی که دوروبرمان می گذرند متمرکز می شویم، بنابراین باید هرآنچه را بدان نیاز نداریم و سال هاست از آن ها استفاده نکرده ایم، از زندگی خود دور کنیم. بفروشیم، هدیه دهیم یا ببخشیم به کسی که به آن ها نیاز دارد.
بدین ترتیب فضای بازتری برای حرکت جدیدتر در زندگی مان ایجاد خواهد شد.
تمرین – پاکسازی رنج ها و آزردگی ها
– کینه ها, رنج ها و آزردگی هایی را که سال ها با خود به دوش کشیده اید, شناسایی کنید.
– حساب کنید چه مدت, چند دقیقه, چند روز, چند ماه و سال است که به آن ها چسبیده اید؟
– بهانه به دوش کشیدن این رنج ها و آزردگی ها را بررسی کنید. آیا به قیمت از دست دادن انرژی, سرزندگی, عزت نفس و صمیمت شما تمام شده است؟
– رد پای کینه های خود را بگیرید تا به اتفاق یا تجربه ای خاص برسید و تشخیص دهید تا چه حد آسیب ناشی از آن را شخصی گرفته اید؟
– اگر این تجربه برای آن سر راه شما قرار گرفته است که بینش یا دستاوردی را به شما ارزانی دارد, آن هدایا چه می توانست باشد؟
– سعی کنید دریابید اگر از خدا می خواستید کینه هایتان را از شما بگیرید چه چیزهایی ممکن بود به دست آورید؟ چه درهایی ممکن بود به روی شما گشوده شود که اکنون بسته است؟
– نامه ای به خدا بنویسید و از احساسات خود با او سخن بگویید. از او بخواهید شما را از زندان رنج ها, کینه ها و نومیدی ها رهایی بخشد.
شما همان کسی هستید که به آن باور دارید
برای در دست گرفتن کنترل واقعی زندگی مان, باید بدانیم که چه باورها و عقایدی داریم که ما را هدایت می کند.
تمام باورهایی که دارید را در ذهن مجسم کنید, چه باورهای مثبت و چه باورهای منفی, همه و همه حتی آن هایی که زیاد اهمیت ندارند را در نظر آورید.
این دو دسته باور را در نظر داشته باشید:
– باورهایی که بصورت “اگر … آن وقت …” بیان می شوند. مثلا, اگر تمام تلاشم را بکار گیرم آنوقت موفق خواهم شد.
باورهایی که درمورد دیگران دارید, مردم خوب هستند یا وجودشان سبب دردسر است, باورهایی درمورد خودتان, فرصت ها و …
هر بار که این باورها را به یاد می آورید آن را روی کاغذی یادداشت کنید, این کار کمک می کند که بتوانید باورهای مثبت و همینطور باورهای تضعیف کننده را پیدا کنید.
سه مورد از نیروبخش ترین باورهایتان را در فهرست مشخص کنید, این باورها چگونه باعث قدرت بخشیدن به شما می شوند؟ به تاثیرات مثبتی که این باورها رویتان گذاشته اند, فکر کنید.
حال نگاهی به باورها محدود کننده بیندازید, در کنار این باورها عواقبی که به دنبال دارند را یادداشت کنید.
دو مورد از تضعیف کننده ترین باورهایتان در لیست را مشخص کنید, سپس از خود بپرسید: “این باورهای تا چه اندازه پوچ و بی اساس است؟”, “آیا شخصی که این باورها را در من ایجاد کرده است, آنقدر ارزش داشته که من آن ها را قبول کنم؟”, “اگر دست از این باورهای تضعیف کننده برندارم چه عواقبی به دنبال خواهد داشت؟”
مثبت اندیشی و درمان بیماری
من سلامتی را به عنوان حالت طبیعی وجودم می پذیرم.
اکنون آگاهانه هر الگوی ذهنی درونی را که به هر شکل بیانگر بیماری است, رها می کنم.
من خودم را همانگونه که هستم, دوست دارم و می پذیرم.
بدنم را با مواد غذایی و نوشیدنی های مفید, تغذیه می کنم, ورزش های سرگرم کننده انجام می دهم.
بدنم را دستگاهی شگفت آفرین و ارزشمند می دانم و از این که در این بدن زندگی می کنم, خوشحالم.
از این که انرژی فراوانی دارم, لذت می برم, همه چیز در دنیای من عالی و متعالی است.
