یک بیماری به نام “توهم خود دگر بینی”

وقتی که آلوین به بیمارستان رسید شک نداشت که یک پزشک است و تصور می کرد که از طرف دولت امریکا مأمور کار در این بیمارستان شده است و برای شروع کارش آمده است. به محض ورود از پرستار بخش پرسید: نوبت کیست؟ کدام بیمار را باید اول ببینم؟

در حالی که آلوین در واقع پزشک نبود و همین چند روز اخیر از دانشکده اقتصاد فارغ التحصیل شده بود، اما متقاعد شده بود که یک پزشک مهم و محقق است و عقیده داشت وظیفه دارد یک گونه نادر از بیماری سل را قبل از آن که بین مردم شایع شود شناسایی کند و راه جلوگیری از انتشار آن را نشان دهد. چند روز قبل، پیش از فارغ التحصیلی از دانشکده و روزی که هنوز دانشجو بود در حالی که گوشی پزشکی را به گردنش آویزان کرده بود وارد کلاس درس شد. علاوه بر گوشی پزشکی یک ماسک و چند درجه اندازه گیری حرارت بدن را نیز با خود حمل می کرد. او بلافاصله مشغول معاینه همکلاسی های خودش شد. در ابتدای کار همکلاسانش فکر کردند که شوخی می کند بخصوص جشن هالوین هم که مراسمی شاد و بسیار فانتزی با لباس های عجیب و غریب دارد، نزدیک بود  و دوستانش تصور کردند او برای هالوین آماده شده و می خواهد به شوخی نقش یک پزشک را بازی کند. اما وقتی که دیدند او اصرار دارد پیراهن یک دختر همکلاسش را درآورد تا بهتر بتواند وضع تنفس و ریه های او را معاینه کند، همه فهمیدند که کار آلوین شوخی نیست و مسئله چیز دیگری است. استاد آنها که از وقت معمول کمی دیرتر رسیده بود به محض این که وارد کلاس شد و این صحنه و اصرار آلوین و ممانعت دختر را دید، به پلیس اطلاع داد و پلیس با دیدن این صحنه فهمید که آلوین مشکل پزشکی دارد و درخواست آمبولانس کرد. سابقه ی  پزشکی این پسر جوان ۲۵ ساله بود که منجر به ایجاد این عارضه شدید توهم خوددگربینی و خودبالاتربینی در او شده بود. پس از بررسی های اولیه از دکتر دامون توئیدی استاد روانپزشکی دانشگاه “دوک” خواسته شد که روی این بیمار کار کند و علت توهم شدید آلوین را پیدا کند. دکتر توئیدی می گوید در آن زمان من رزیدنت بخش روانپزشکی بودم و حتی شروع کارم در این رشته تخصصی بود. به همین دلیل می دانستم که علت این رفتار آلوین از این چهار حالت خارج نیست: یا حاصل یک استرس به علت یک ضربه است، یا حاصل یک هیجان زیاد و شیدایی و جنون (مانیا) است، یا این که یک قسمت از مرحله ای از روان پریشی است و در نهایت شاید علت مصرف یک داروی خاص باشد.

دکتر توئیدی اصافه می کند من علاوه بر این چهار علت چیزهایی از دخالت بیماری لوپوس و پرکاری تیروئید هم در این زمینه شنیده بودم که احتمال دارد علت ایجاد این توهم عمیق و جدی باشد. اما پزشک بخش اورژانس که اولین کسی بود که آلوین را معاینه کرده بود هیچ مدرک و شاهدی دال بر این موارد گزارش نکرده بود.

دکتر توئیدی  می گوید با بررسی مدارک و گزارشات پرونده آلوین مشاهده کردم که سال قبل وقتی  که هنوز دانشجو بود توسط پزشک درمانگاه معاینه شده بود و برای او افسردگی تشخیص داده شده بود، ولی در مورد درمان چیزی گزارش نشده بود. اما اشاره شده بود که او گاه و بیگاه ماری جوانا مصرف می کرده است ولی مصرف او بیش از یک سال نبوده است و به دکتر توضیح داده بود جر ماری جوانا از هیچ ماده دیگری از این دست مصرف نکرده است. در پرونده او منعکس بود که اخیرا برای سرماخوردگی به درمانگاه مراجعه کرده بود و یک داروی صد احتقان و گرفتگی دستگاه تنفس برای او تجویز شده بوده است.

با وجود این اطلاعات دکتر توئیدی از صفر شروع کرد و او را در اتاق اوژانس بخش روانپزشکی بیمارستان معاینه کرد. وقتی که دکتر توئیدی برای معینه به اتاق او رفتف دید که  او در محدوده دایره ای ایستاده بود و با سرعت با انگشتانش چیزی را می شمرد. ظاهرش نشان می داد که چند روز است استحمام نکرده و صورتش را هم نتراشیده بود. با دیدن دکتر توئیدی گفت:”خوبی دکتر” و در حالی که از نزدیک به دکتر نگاه می کرد اضافه کرد:”به نظر می رسد استرس داری.” او این ها را به عنوان ی دکتر می گفت!

دکتر توئیدی خندید و به آرامی به او گفت: “استاد دانشکده اقتصاد و همکلاسانت همه نظرشان این است که تو مشکل مغزی داری و نظر پزشک و پرستار بیمارستان هم همین است.” آلوین سرش را تکان داد.

دکتر توئیدی گفت: “می دانی چرا همه ی آنها نگران تو هستند؟” او جواب داد: “برای این که من خیلی پرانرژی  و پرتوان هستم و این ممکن است برای آنها زیاد باشد و تحمل آن را نداشته باشند.”

 دکتر توئیدی پرسید: “چند وقت است این احساس را داری؟ جواب داد چند روز، شاید هم یک هفته. فعلا برای توئیدی این زمان مهم نبود.

آلوین برای دکتر گفت: “من شب بیش از ۲ تا ۳ ساعت نخوابیده ام ولی احساس می کنم زیاد هم خوابیده ام زیرا باید وقت داشته باشم. من برای حفظ و ایمنی زندگی ام باید خیلی کار انجام بدهم. در جواب سئوال دکتر توئیدی که آیا ضربه ای به سرش وارد شده آلوین گفت که هیچگونه ضربه ای توسط نزدیکانش و سایرین بر او وارد نشده است.

جواب آزمایشات آلوین به دست دکتر توئیدی رسید. مقدار الکل در خون او صفر بود. همین طور وجود داروها در نمونه ادرار او منفی بود. داروهای مورد بررسی شامل کوکائین، ماری جوانا، فنسیکلیدین، تریاک، بنزودیازپین و آمفتامین بودند که ادارار او عاری از این موارد بود. پس علت بیماری او نمی توانستند اینها باشند.

آزمایش خون او هم بدون اشکال بود و چیزی مشاهده نشد که بیماری او را توجیه کند. کبد، کلیه ها، میزان قند خون، الکترولیت ها و مواد معدنی همه طبیعی بودند. اما جواب آزمایش هورمون های تیروئیدی او هنوز به دست دکتر نرسیده بود و باید منتظر نتیجه می ماندند.

دکتر توئیدی می گوید خیلی هم منتظر نتیجه جواب آزمایشات مربوط به تیروئید نبودم زیرا تصور نمی کردم مشکل تیروئیدی موجب ایجاد این تغییر رفتار شده باشد.

دکتر توئیدی به اتاق آلوین برمی گردد تا معاینه دیگری انجام دهد. قبل از شروع معاینه ار بیمار می پرسد وضع سلامت او در ماه های اخیر چگونه بوده است؟ آلوین جواب می دهد ۵ یا ۶ هفته گذشته سرماخوردگی سختی داشته به طوری که چند روز نتوانسته به  دانشکده برود و وقتی به پزشک مراجعه کرده دارویی تجویز کرده که اثری نداشته و مجبور شده دارویی بدون نسخه ی پزشک تهیه و مصرف کند.

دکتر توئیدی می پرسد نام این دارو چه بود؟ آلوین می گوید: نامش  DXM (دی ایکس ام) بود.

دکتر توئیدی می گوید به او خیره شدم. او ادامه داد نام کامل این دارو “دکسترومتورفان” است. دارویی است که بسیاری از سرفه ها را تسکین می دهد. اول با قرص شروع کردم و چند هفته قبل آن را به شربت تغییر دادم. دکتر توئیدی می گوید “چند هفته قبل قرص را با شربت عوض کردی؟ داروهای سرماخوردگی را بیش از یک هفته و حداکثر ده روز نباید مصرف کرد. تو چطور این دارو را این قدر دراز مدت مصرف کردی؟”

آلوین در حالی که متوجه چهره خشمگین من شده بود گفت: “هنوز هم این داروها راقطع نکرده ام و مصرف را به صورت تفنن و تفریجی ادامه می دهم.” دکتر با تعجب اخم کرده  و می گوید “من همیشه در زندگی خودم در مورد داروها بسیار محتاط و سختگیر بوده ام. به عنوان داروی ضد احتقان و ضد گرفتگی مجاری تنفسی داروی پزودو افدرین را می شناسم که از آن کرستال متامفتامین را می سازند و از عوارض جانبی آن اطلاع دارم اما در مورد “دکسترومتورفان”  چیزی نشنیده بودم و نمی دانستم که این هم می تواند آزار دهنده و مضر باشد و در دانشکده پزشکی هم چیزی در مورد این دارو نشنیده بودم. سئوال من در مورد نام این دارو برای مطالعه این دارو راه تازه ای باز کرد. آیا این دارو می تواند عامل تغییر رفتار و ایجاد چنین توهم عمیقی در آلوین باشد؟

پس از نگاه کردن به تاریخچه و سرگذشت DXM مشاهده کردم که این دارو در سال ۱۹۵۸ توسط FDA به عنوان یک داروی بدون نسخه برای تسکین سرفه تأیید  شده و در خلال سال های ۱۹۹۰ تعداد انگشت شماری موارد مبهم از عوارض این دارو گزارش شده است و گفته شده اگر این دارو به مدت طولانی مصرف شود خطراتی دارد و می تواند نشانه های روانشناختی  در مصرف کننده ایجاد کند و این عوارضی شبیه آن علائمی است که کتامین و PCP ایجاد می کنند. DXM هم مانند داروهای ذکر شده در اوایل مصرف، مانند مواد مخدر اثر لذتبخش بودن بالایی دارد ولی با ادامه مصرف، این لذتبخشی پایان می یابد و عوارض روانی سختی روی بیمار ایجاد می کند. به عنوان مثال در سال ۱۹۹۶ یک مجله پزشکی گزارش کرد که یک فرد تحصیلکرده حقوقدان و وکیل نیمه برهنه از خانه اش خارج شده و یک سلاح گرم در دست داشته و می خواسته به منزل خودش حمله کند و تصور می کرده که داخل منزل همسرش را به گروگان گرفته اند و باید داخل شود و او را نجات دهد.

در سال ۲۰۰۵ چند سال بعد از این ماجرای آلوین FDA هشداری در مورد مصرف طولانی و با دوز بالایDXM صادر کرد. امروزه همDXM در میان یکصد داروی ضد سرفه وجود دارد. البته مصرف آن با دوز مناسب و حداکثر برای ۱۰-۷ روز هیچ اشکالی ندارد و قابل مصرف است ولی بالقوه همیشه می تواند آزاردهنده باشد.

آلوین نمی دانست کهDXM با او چه می کند و چه بر سرش می آورد. او موافقت کرد که برای درمان در بخش اعصاب بیمارستان بستری شود و وقتی مصرف DXM را قطع کرد پس از سه روز توهم او رفع شد و به حال عادی برگشت و از آن چه بر سرش آمد درس بزرگی گرفت. مورد آلوین برای دکتر توئیدی  که بلافاصله  پس از متخصص شدن او پیش آمده بود و در ابتدای شروع به کار تخصصی او بود، برایش نتیجه بسیار خوبی داشت. خودش می گوید “مورد آلوین برای من هشدار دهنده خوبی بود که چشمم را باز کنم. هم من و هم پزشکان بخش اورژانس متوجه شدیم که در مورد DXM هیچ اطلاعاتی نداشتیم و نمی دانستیم چقدر صدمه می زند. او می گوید من دو درس مهم گرفتم:

۱- همیشه از بیمارانم سئوالات زیادی بکنم

۲- به اندازه کافی فروتن باشم و به بیماران موقعیت بدهم تا پزشک را با اطلاعاتی که میدهند در تشخیص کمک کنند.

نکته آموزنده دیگر در مورد بیماران این است  که در تهیه و مصرف داروهای غیر نسخه ای دقت فراوان داشته باشند و به دوز مجاز و بخصوص به تعداد روزهای مصرف و محدودیت آن توجه کنند و حتما از پزشک داروساز بخواهند اطلاعات کامل به آنها بدهد و در مورد داروهای بدون نسخه هم حتما با پزشک خانواده مشورت کنند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *