دیدگاه علم و اساطیر باستانی در مورد گرگینه

احتمال زیاد شما نیز بار ها و بار ها فیلم های گرگینه ای دیده اید، شب از نیمه می گذرد و ماه کامل خود را در آسمان نشان می دهد. قهرمان داستان از درد به خود می پیچد به صورتی که فکر می کنید صد ها چاقو در بدنش فرو می رود. چند لحظه بعد هیولایی ترسناک خود نمایی می کند. به نظر شما این نوع داستان ها تا چه حد از لحاظ علمی ممکن است؟
جالب است بدانید که پزشکان و دانشمندان از سال ها پیش گزارش هایی نظیر تاثیر قرص کامل ماه بر رفتار افراد، اختلال های مربوط به خود گرگ پنداری، تغییرات جسمی ناگهانی مثل رویش شدید مو ها در مناطق غیر معموا بدن و حتی تغییر استخوان بندی بدن ثبت کرده اند. از طرفی دیگر داستان های گرگینه ای در سرتاسر دنیا موجب شده تا افراد زیادی فکر کنند این داستان واقعی است. در ادامه ی این مطلب قصد داریم مفهوم این امر و ریشه های آن را مورد بررسی قرار دهیم. با ما همراه باشید.

گرگینه چیست؟

طبق افسانه های باستانی بعضی از افراد زمانی که ماه در آسمان کامل می شود تبدیل به موجودی می شوند که از نیم تنه انسان و نیم تنه ی دیگر گرگ هستند. زمانی که انسان به گرگینه تبدیل می شود، فردی شکارچی و خون خوار خواهیم دید که هیچ گونه کنترلی بر رفتارش ندارد.
دیگر ویژگی های گرگینه ها عبارت اند از: زوزه های بلند، بی قراری و خوی وحشی گری. لازم به ذکر است که هر شخصی که نزدیک به گرگینه باشد در معرض خطر حمله قرار دارد و همچنین از آسیب های دائمی در امان باقی نمی ماند.

چگونه گرگینه به وجود می آید؟

در تمامی داستان ها دیده ایم که فرد زمانی به گرگینه تبدیل می شود که به وسیله ی یک گرگ و یا گرگینه ی دیگری گاز گرفته شود ولی این کل داستان نیست. در افسانه ای دیگر روش ها مختلفی برای تبدیل شدن به گرگینه وجود دارد.
طی داستان های شرقی برای آن که کسی به گرگینه تبدیل شود باید لباس هایش را از بدن خارج کند و کمربندی از جنس پوست گرگ بر تن نماید. اروپایی های معتقد بودند که د رچهارشنبه و یا جمعه ای خاص از روز های تابستان از خانه بیرون بیاید و رو به ماه بخوابد همان شب تبدیل به گرگینه می شود.
قومی دیگر معتقدند که با پوشیدن پوست گرگ در طول شب می توان به درنده تبدیل شد. در داستان های دیگر شنیده ایم که با مصرف ساقه تاج الملوک یا قاتل الذئب می توان تبدیل به گرگینه شد.

این داستان های گرگینه متعلق به چه دوره ای است؟

تا قبل از دوره ی رنسانس افرادی که در جامعه های کوچک نظیر روستا ها زندگی می کردند همیشه از گرگ ها می ترسیدند زیرا این حیوانات به طور دسته جعی به مسافران و همچنین گله ها حمله می کردند. به همین جهت انسان و گرگ های سرکش از هزاران سال پیش تبدیل به دشمن شدند و این امر موجب شد در داستان های باستانی نیز از گرگ به عنوان موجود نفرین شده و جهنمی یاد شود.
حماسه ی گیلگمش یکی از قدیمی ترین داستان های مربوط به گرگینه است که متعلق به ۵ هزار سال پیش است و اولین داستان تراژیک است که در طول تاریخ ثبت شده است. طی این داستان انکیدو به دلیل نفرین ایشتار به گرگ تبدیل می شود و به مبارزه با گیلگمش برمی خیزد.
در داستان یونانی نیز زئوس به دلیل اینکه لیکئون غذایی با گوشت انسان برایش پخته است، لیکئون و پسرش را نفرین می کند تا به گرگ تبدیل شوند. از این موجودات در داستان‌های «هزار و یک شب» نیز با عنوان قُطرُب از آنها یاد شده است.

گرگینه حقیقت دارد؟

علم وجود این هیولا را رد کرده است ولی به دلیل گزارش های متعدد به مورد هایی اشاره شده که ویژگی های گرگینه ها موجب رنج افراد شده است. همان طور که گفته شد ترس از حیوانات درنده در مردمان گذشته مرسوم بوده است ولی عوامل دیگری نیز باور آن ها به گرگینه نقش موثری داشته است. به طور مثال تجربه دردآور پس از گاز گرفته شدن توسط گرگ، تاثیر ماه کامل روی خلقیات فرد و تغییر چهره قربانی به گرگ نیز موجب شده تا از نظر علمی نیز شواهدی وجود داشته باشد.

تاثیر ماه بر اعصاب

در داستان هایی که بر اساس گرگ نوشته می شود، زمانی که ماه کامل می شود فرد تبدل به گرگ می شود که این امر پایه ی علمی نیز ندارد. با این وجود طبق تحقیقاتی که در بیمارستان نیوکاسل استرالیا صورت گرفته است، ماه کامل خوی حیوانی را می تواند در برخی از انسان ها بیدار نماید. لازم به ذکر است که طبق تحقیقات از ۹۱ مورد خشونتی که بین سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ در این بیمارستان رخ داده، ۲۳ درصد آن ها زمانی بوده است که ماه کامل بوده.
در بین این مورد ها بیماران به پرسنل بیمارستان حمله کرده اند و رفتار هایی نظیر گرگ از خود بروز داده اند که گاز گرفتن، پرتاب آب دهان و چنگ زدن از جمله آن ها بوده است. تعداد زیادی از این افراد در زمان بروز این نوع رفتار ها تحت تاثیر دارو و حتی نوشیدنی های الکلی بوده اند با این وجود معلوم نیست که چرا با کامل شدن ماه رفتار این افراد تا این حد خشن شده است.
طبق تحقیقاتی دیگر در آمریکا ۸۱ درصد کارکنان حوزه سلامت روان به تاثیر گردش ماه بر رفتار انسان ها تاکید کرده اند به همین منظور بعضی از آسایشگاه های روانی در زمان کامل بودن قرص ماه معیار های امنیتی قوی تری را اجرا می کنند.
نزدیک به قرنی پیش دو کودک هندی را در حالی در جنگل یافتند که ماده گرگی سرپرستی آن ها را بر عهده گرفته بوده است و محلی ها برای گرفتن کودکان مجبور شدند گرگ ماده را بکشند. جالب است بدانید که این کودکان انگشتانی شبیه به پنجه ی گرگ داشته اند، به خوردن گوشت خام علاقه نشان می دادند و چشمان درشت آن ها در تاریکی برق می زد و زمانی که ماه کامل بود بسیار نا آرام و بی قرار می شدند.

خود گرگ پنداری

خود گرگ پنداری که به آن بیکانتروپی گفته می شود شرایط روانی کمیابی است که طی آن فرد فکر می کند در حال تبدیل شدن به حیوان است. این دسته افراد اعتقاد دارند دچار تغییراتی نظیر پیدا شدن دندان های نیش تیز، پاهای شکاف دار، ظاهر شدن ناخن های برنده، سفت شدن عضلات شده اند و هیچ فردی جز خودشان این تغییرات را نمی بینند.
این مشکل در صورت افسردگی بیشتر می شود تا جایی که حدود دو قرن پیش فردی مبتلا به آن در فرانسه از پزشکان خواست برای پایان دادن به درد و رنجش او را به جنگل برده و با شلیک گلوله خلاص کنند. لازم به ذکر است که در قرون وسطی کشیش ها لیکانتروپی را برگرفته از نفرین خدایان به دلیل ارتباط غیر شرعی می دانستند ولی یکی از اولین کسانی که خود گرگ پنداری را در رده بیماری های قرار داد زکریای رازی بود.

سندروم گرگینه

سندروم گرگینه که به آن هیپروترکوزیس می گویند اختلالی ژنتیکی عجیب است که موجب رشد شدید مو در بدن می شود. این بیماری وقتی به وجود می آید که رشد غیر طبیعی مو در کل بدن فرد دیده شود. این سندروم دو نوع مختلف دارد که یا مو در کل بدن می روید و یا در قسمت های خاصی از بدن رشد می کند.
هیچ درمان خاصی برای این بیماری پیدا نشده است ولی می توان علائم آن را در فرد بیمار کنترل کرد. تصور کنید مردم خرافاتی قرون وسطی بعد از دیدن افراد درگیر این مشکل چه تصورات عجیب و ترسناکی داشته اند؟

پیشرفت علم در خصوص گرگینه

بهتر است بدانید که گرگینه ها در علم جای خاصی ندارند ولی می توانیم توضیحی پزشکی برای رفتار های گرگینه ای پیدا کنیم. به طور مثال در سال ۱۷۲۵ فردی به اسم پیتر وحشی در جنگل های آلمان پیدا شد که نمی توانست حرف بزند و هیچ لباسی نپوشیده بود و روی چهار دست و پا راه می رفت.
در آن زمان مردم فکر می کردند که او گرگینه ای وحشی است که می بایست هر چه زودتر کشته شود ولی نیرو های شاه جورج اول و دوم سرپرستی او را گرفتند. بعد از کلی تحقیق محققان دریافتند که وی به سندروم پیت هاپکینز دچار است که موجب می شود فرد نتواند حرف بزند، مشکلات تنفسی و تشنج داشته باشد.
در دوره ی امروزی مردم فهمیده اند که گرگینگی چیزی بیشتر از یک نماد ترسناک برآمده از فرهنگ عامه نیست. با این وجود هر ساله مردم از دیدن گرگینه ها خبر می دهند و همچنان افسانه های گرگینگی در جهان به گوش همه می رسد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *