ذهن خود را از احساسات رها کنید

هوش عاطفی

ذهن بخش جادوگر وجود انسان است و قضاوت مهم ترین صفت اوست. هر گونه باورپذیری به ذهن هویت و واقعیت می بخشد. هر گونه مقاومت موجب هویت بخشی و شکل پذیری می شود. هر گونه احساس، در برنامه نویسی ذهن تاثیر دارند. هر گونه باور، ذهن را می سازد و ذهن، جسم و روح را می سازد.

ما در اینجا فقط به چند نکته ی بسیار اساسی اشاره میکنیم که برای کسانی که میخوان دقیق تر وارد موضوع بشن ، سرنخ رو به دستشون بدیم و اصول ِ ایمن بودن و سریعتر جواب گرفتن در کار با ای اف تی رو به اونها بیاموزیم ، پس بعد از گفتن چند جمله ی کوتاه به عنوان مقدمه ای مختصر و نام بردن اساتید اولیه در این امر و شرح چند جمله ی کوتاه در رابطه با محتوی ای اف تی ، بحث ِ پیدایش ِ این پدیده رو خاتمه میدیم و به مبحثِ اصلی که به کار گیری اصول در این روش هست ، میپردازیم تا شروع پیگیریهای شما عزیزان رو با راحتیِ بسیار بیشتری مهیا کنه :

ای اف تی ،  ” EFT ” ، تکنیک رهایی احساسات ، ، روش ضربه زدن ، تپینگ ، Tapping Technic ، یا Emotional Freedom Technic و نامهایی از این دست همگی بر یک مضمون از یک فن و دست یافته ای که در سی ساله ی اخیر مکشوف شده ، صحبت میکنن . این تکنیک با ضربه زدنهای پیاپی ، آرام و ملایم با نرمه ی سرِ انگشتانِ دست یا گاها با کف  دست یا استفاده از تمامی ِ کناره ی بیرونی ِ انگشتِ سبابه ، بر روی نقاطِ مردین بدن ( نقاطی که طبِ سوزنی بر روی آنها از تکنیکِ سوزن زدن استفاده میکند ) ، بدن را برای دریافت الگوهای جدید و رهایی از احساسات ِ نابهنجار یا دردها و رنجها ، فشارها و سرکوبهای اندوخته شدن در آن که توانسته اند یا میتوانند موجبات ِ عدم تعادل را در ذهن و جسم و همینطور دنیای احاطه کننده ی او را موجب شوند ، رهایی بخشیده و ترمیمی صحیح و بهنجار نماید .

این تکنیک توسط پزشکی روانشناس و درمانگر( دکتر کَلَ هَن )، به طوری کاملا اتفاقی مکشوف شد و توسط فردی به نام کریگ و همینطور دستیارانش ، انتشاری جهانی یافت و با مبتکرین و پیشروانِ این امر مانند اسمیث ( که در کار خود نابغه است و این تکنیک را با هنری جدید عرضه نموده ) ، اُرتنر که با بیانی راحت و جامع فهم برای عموم در این زمینه را موجب شده ) ، استفان و … رنگی جاافتاده به خود گرفت . در ایران در سالهای اخیر ترجمه هایی برای شناسایی این روش ِ زیبا و کارساز انجام شده که در جای خود قابل ِ قدردانی هستند اما اخیرا شخصی به نام یاسمن گلچین ، با ارائه ی سمینارهای بین المللی ، کلاسهای تخصصی و سایت ِ شخصی با انتشار کتابی ساده ولی گویا و کاربردی به نام ” تکنیک رهایی ذهن ” ، به گسترشِ این پدیده ی جهانی در بین هموطنان کمک کرده است . این کتابِ اخیر همانطور که از آن در بالا یاد شد کتابی ساده و کاربردی ایست که به شما عزیزان در امر یادگیری و به کار بستنِ حرکاتِ اولیه  و مضامینِ نوشتاریِ سناریو های برخی موارد توسط  ای اف تی ، کمکِ شایانی میکند ولی باید گفت که در خارج از ایران ، کتابهای جامع و مفصل تری در این باب رواج دارد که بسیار بنیادی تر و گسترده تر موضوع را بیان و مطرح نموده و من قصد دارم تا نکات مهمی را که در یافته های خارج از دسترس شما عزیزان قرار دارد یا به آسانی به آنها دسترسی پیدا نخواهید کرد و باید در این زمینه تجربه هایی لازم را اکتساب کرده باشید ، برایتان مفهوم کنم تا حدود زیادی درک مطلب راحت تر گشته و مسئله باز تر گردد .

با شرحِ مطالب بالا مقدمه ی خود را خاتمه داده و به نکاتِ موثرتر در رابطه با به کارگیریِ روشِ ضربه زدن میپردازیم :

تپینگ در مواردی بسیار سریع جواب میدهد و در مواردی که از پیچیدگی های روحی ، اعتقادی ، احساسی و جسمی برخوردار است گاها با انجام ِ پیاپی ِ این روش ( حداقل انجام دادن ِ هر سناریو دو بار در روز به مدت ِ چند ماه ) مشکل گشا خواهد شد . در مورد ِ اخیری که از آن یاد شد ، این روش در کنارِ مثبت اندیشی و استفاده از دیگر تکنیکها نظیر مدیتیشن یا مراقبه ،  ریکی ، گفتنِ جملاتِ تاکیدی مثبت ، استفاده از قانونِ جذب و کمک گرفتن از نیروهای معنوی نظیر خودبرتر و … ، روشی بسیار منحصر به فرد و کاربردی تر میشود .

چرا میگوییم در کنار این روشها ؟!

اول به این دلیل که اشخاص ِ منفی گرا دوباره و دوباره در این مشکلات که آنها را با ای اف تی رها کرده اند گیر خواهند افتاد ! و برنامه ی زندگی یشان را دوباره با ابهاماتی جدید روبرو خواهند کرد ! به زبانی خودمانی تر در مورد این افراد باید گفت خانه از پای بست ویران است ، خواجه در بند نقش ایوان است ! بدیهی است که اگر ما از اصول اولیه ی سلامت و درست اندیشیدن برخوردار نباشیم ، دائما خود را در ورطه ی مشکلات میاندازیم پس بهتر اینست که ریشه را ترمیم کنیم و همزمان نیز در پی ِ درمان مشکلات ِ قدیمی مان باشیم . دلیل ِ دیگر برای به کار گیری توام روشهای مثبت اندیشی و غیره که یاد شد ، این است که  اگر شخصی با مفاهیم و مضامینِ گفته شده آشنایی نداشته باشد ، عموما چون در کار ِ زندگی ِ خود همواره سردرگم است و اصل و فرع ، خوب و بدِ اعمال ِ ناشی از کارمای منفی و مثبت ، ایجاد ِ قوانین ِ جذب و … را نمیداند ، به الطبع کارهایی را که انجام میدهد از پختگی ِ تمام و کمال نشات نمیگیرد تا او را به صورتی زیبا و تمام عیار به هدفش نزدیک کند ، نتیجتا هی میبافد و هی میشکافد و هیچگاه به بافته ی طرح واهی یی که در نظر دارد ، به درستی و تمامیت نخواهد رسید !

به اعتقاد من استفاده از تمامیِ این تکنیکها حالتی تکمیلی یا مکمل را در شخص موجب میشوند که به رشد روحی و دریافتی سریع تر برای او ، رسیدن به خواسته اش را موجب میگردد ، گو اینکه هستند کسانی که بدون بینشی مثبت هم در اموری که خواستار رهایی احساسات دردآورشان با تکنیک ای اف تی هستند ، گام برداشته و در آن زمینه ی بخصوص با پشتکار جوابی سریع و مثبت گرفته اند.

به عنوان موجودیت بشرگونه یمان ، این را از سالیان طی شده ی عمر به وضوح آموخته ایم که برای رسیدن به چیزهایی بزرگ ، باید صبور بود ، همت گذاشت و نتیجه را در بر کشید ولی ذهنمان و علاقه ی رسیدنِ به آرزوهایمان ، چنان اشتیاقِ کاذبی در ما را موجب میشود که در برابرِ دریافتِ آرزوهایمان بی طاقت و عجول میشویم و از هر تکنیکی انتظار داریم معجزه ی یک شبه ی خود را در هر موردی ، کوچک و بزرگ ، مفید یا مضر ، برایمان به ظهور رساند !! از آنجا که ما در عالمِ فیزیکی زندگی میکنیم ، هر چیز برای شکل گرفتن از حالتِ انرژی و به بعدی مادی واقع شدن یا پدیداری در عالم فیزیکی ، نیاز به مدت زمانی جهت شکل یافتن دارد . در عالم روح و ابعادِ بالاتر شما با تجسم  در عالم ِ ماورا یا روحانی میتوانید به هر چیز بلافاصله برسید ولی در عالم فیزیکی ، نیاز به زمانی فیزیکی برای تشکیل و جذبِ خواسته هایتان به سمتِ خود و تشکیلِ ساختارِ آن از عالمِ انرژی به عالمِ ماده دارید ؛ برای همین امر ، صبور بودن و پشتکار داشتن ، تمرین را ادامه دادن و مثبت بودن راهگشای محض است و در زمانی نه چندان دور ، رسیدن به آمالی که خود در ذهن پرورده اید و به سمتِ خود جذب کرده اید ، بی برو برگرد ، در اختیار شما قرار خواهد گرفت .

با توجه به مطالب ِ یاد شده ، روش ” ای اف تی” نیز با اینکه سریع عمل میکند ولی به هر حال برای مواردی پیچیده ، نیاز به سپری شدن ِ زمانی خاص و تحولی فیزیکی دارد . در برخی موارد مانند سردردی که شما ریشه ی آن را در یک بحث ِ چند دقیقه پیشتان ، با یک فرد به آن دچار شده اید ممکن است با چند دقیقه ( اغلب کمتر از پنج تا ده دقیقه ) رفع کنید ولی مشکلاتی مانند بلاک شدن ثروت به روی شما و مثالهایی از این دست ، ممکن است با چندین نوع باور غلط ، از موارد خاصی نشات بگیرد در حالیکه اغلب شما از ریشه های آن تقریبا ناآگاه هستید ؛ پس زمانی درخور لازم است تا این سد و باورها شکسته شود و شما به دنیای ِ برکاتی که لایق ِ آنید دسترسی پیدا کنید . همانگونه که شرح آن رفت ، در این موارد مثبت اندیشی ، گفتن ِ جملاتِ مثبت ، مدیتیشن و ریکی ، کمک رسانانی تقویت کننده و مهم هستند که جذب ِ برکات را برای شما با سرعت تر و موفقیت آمیزتر به عرصه ی ظهور میرسانند و همانگونه که یاد شد موجب میشود تا شما مداما بافته ی خود را نشکافید و زودتر به نتیجه برسید .

با ارائه ی نکات بالا و در نظر گرفتن ِ آنها ، از دیدگاه من ” ای اف تی ” به دو طریق مورد ِ استفاده قرار میگیرد ؛ ۱- موارد آنی تر ، ۲- موارد ریشه دارتر :

در مواردی که شما ریشه ی مشکل را میدانید و یا به فرض در مورد اینکه میخواهید شخصی را ببخشید ، درمان ِ دردی را که دقایقی پیش به سراغتان آمده ، یا خشمی را که در یک مشاجره در آن غوطه ورید ، و مثالهایی از این دست ، با یک بار و در یک جلسه و در یک روز با توجه به درجه بندی ِ شدت ِ مشکلی که در وجودتان حس میکنید  ( ۰ کمترین مشکل یا عدم وجود مشکل  و ۱۰ بالاترین درجه ی شدت و احساس ِ ناراحتی ) ، سناریوی ای اف تی را پیاده میکنید و در هر بار خاتمه از یک دور زدن با یک سناریوی طراحی شده ، شدت را دوباره اندازه میگیرید و این سناریو را با توجه به مضامینی که به ذهنات میرسد تکرار و بازسازی میکنید و آنقدر آن را ادامه میدهید تا در انتها ، درجه ی مشکل را در وجودتان به صفر برسانید . که ممکن است این روشِ پاکسازی در برخی دردها و رهاسازی ها یا بخشیدنها بیش از نیم ساعت هم بطول انجامد! ولی پس از به صفر رساندن  شدتِ آن مورد ، دیگر با آن مسئله کارتان تمام میشود و در آن زمینه به آرامش دست خواهید یافت و در بدنتان از این بابت آسیبی تلنبار نمیشود و عوارضی آتی را بوجود نمیآورد .
در مورد دسته ی دوم از مشکلات و دردها یا فشارها و آسیب دیدگی های جسمی و یا خواسته هایی نظیر برآورده شدن ِ آرزوهای دیرینه یتان ، برای رسیدن به وضعی دلخواه ، با تکرار ِ یک سناریوی خاص ، حداقل دو بار در طول ِ روز ، به مدت سه ماه ، و گاها بیش از سه ماه ، به مشکل فائق میشوید .
همانگونه که گفته شد ، کتابی به نام ” تکنیک رهایی ذهن ” توسط یاسمن گلچین در بازار ایران موجود است که راهگشای اولیه ی شما عزیزان به آشنایی با امر ” ای اف تی ” و به کارگیری ِ سناریوهای اولیه برای شماست . من در اینجا به چند نکته ی کلیدی که در طی این ماهها ، از مطالعه و تحقیق در این زمینه آموخته ام اشاره میکنم که شما نیز در بکارگیری نوشتار سناریوها و اجرای روش ای اف تی بکار بندید و از آنها سود لازم را ببرید :

۱- به عنوان شروع ، برای عزیزانی که میخوان چندین مورد رو با استفاده از روش ای اف تی ، برطرف کنن و میخوان در آینده به کارهای خود رجوع کنن تا برای کارهای بعدی سرنخی از قبل بگیرن و یا اصلاحاتی در روند کارهای گذشته شون بوجود بیارن ، پیشنهاد میشه که دفتری به امر ای اف تی هاشون اختصاص بدن و در اون مشکلاتی رو که میخوان در صدد رفعش بربیان یا به اون موارد برسن ، در صفحه یا صفحات اول ، یادداشت کنن . سپس سعی بشه که مابقی ِ دفتر رو با عنوان بندی برای هر مشکل ، به بخشهای ِ چهار یا پنج صفحه ای تقسیم کنن . به فرض در صفحه ی اول و یا دوم دفتر ، ده مشکل به ذهنتون میرسه و اونها رو با شماره ی از یک تا ده ، در ده خط یادداشت میکنین . در اولین خط از صفحه ی بعد ، تیتر اولین مشکل یا خواسته تون رو که مهمتر از بقیه هست بنویسید . در خط بعدی علتهایی رو که در ذهنتون باعث ِ بوجود اومدن ِ این مشکل شده یادداشت کنید ، هر چیز که به ذهنتون میرسه و اینکه این مسئله در حدود چه برهه ای از زندگی تون یا سن و سالتون برای ِ شما شروع شده . سپس چیزی رو که میخوایید بهش برسید در خط بعدی بنویسن . و چند خط رو به این اختصاص بدین که تعداد ِ ای اف تی یی رو که متعاقبا برای ِ رفع ِ مشکلتون انجام میدید در اون قسمت یادداشت کنین . چند خط بعد یا صفحه ی بعد رو به این اختصاص بدین که زمانی که نوشتن یک سناریو رو یاد گرفتین ، متن ِ سناریو یا سناریوهای مربوط به اون مورد رو ، در اون قسمت بنویسین . وقتی خواسته هاتون رو نوشتین ، از مهمترینش شروع کنید و برای اون مورد بسته به اینکه جزو دسته ی اولی که در بالا ذکر شد باشه ، باید ترجیحا در یک یا دو سه روز ، درجه ی اون رو به صفر برسونین . اگر مشکل از دسته ی نوع ِ دوم باشه که باید برای اون تا حدود سه ماه ، هر روز حداقل دو بار ای اف تی کنین و به این صورت بین دو دسته از خواسته هاتون تفاوت قائل بشین .  دیگه فعلا با این مورد کاری ندارین تا بعد از مطالعه ی کتاب خانم یاسمن گلچین و یادگیریِ نوشتن سناریوها که میخوایید برای خودتون تنظیم کنید .

۲- نکته ی بعد که مهمه تا بدونید اینه که ما بطور ناخودآگاه از هر گونه تغییری میترسیم و یا در اعماقِ وجودمون ، تغییرات رو ” امن ” نمیدونیم و احساس میکنیم که تغییرو تحول میتونه و ممکنه وضع رو از این که در اطرافمون هست بدتر کنه ، به نوعی با دست پیش میکشیم و با پا پس میزنیم ! و این درست همون چیزی یه که باید روی اون کار بشه تا بدنمون بفهمه ما در وضعیتی ” ایمن ” قرار داریم و این تغییر رو الان انتخاب میکنیم و در امنیت ِ کامل الگوی جدید رو به الگوی قدیمی رجحان میدیم ، والا از طرف ِ بدنمون مدتی به بی الگویی و یا سردرگمی میرسیم تا دوباره بدن خودش و دستوراتش رو پیدا کنه ، بنابراین خیلی دیرتر به هدف خواهیم رسید و گاها با ارسال پیامهای اشتباه به بدن ، اصلا به جواب نمیرسیم ! با ادراکی که درباره ی مطالعه و تحقیق یکساله ی خود در این زمینه داشتم ، شخصا این رو بهتر میدونم که در ابتدای شروع به اجرای هر روندی از یک خواسته توسط تپینگ ، یک سناریو از پذیرش تغییرات رو انجام بدید و اون رو در یک جلسه انقدر تکرار کنید که درجه ی ترس از تغییرات در اون مورد ِ خاص رو به صفر برسونید . تکرار این سناریو در دو روز بعد ( جمعا به مدت سه روز ) شما رو از اینکه کار با پذیرش ِ تغییرات در وجودتان ، به نحو احسنت انجام شده شما رو مطمئن میکنه که بدنتون مقاومت در برابر تغییری مثبت رو پذیرفته ؛ چرا تکرار در سه روز متوالی ؟ چون افرادی با درجه بندی کردن ِ احساساتشون مشکل دارن ، اگر شما جزو کسانی هستید که در یک روز میتونید ترس از تغییرات را به صفر برسونید و از اون مطمئن باشید نیازی به تکرار در سه روز نیست . ( یک سناریو از پذیرش تغییرات در کتابخونه ی سایت در اختیارتون قرار میگیره تا به عنوان یه ریفرنس براتون وجود داشته باشه ).

۳- نکته ی اساسی دیگر این هست که تقریبا بیشتر بیماریها و مشکلاتِ ما به نوعی به بخشش ِ خود ، مادران و پدران ، خواهران و برادران و اطرافیانی نظیر همسر و فرزندان و یا دوستان ِ صمیمی و نزدیکانمون که با اونها برخوردهایی عاطفی داشته ایم نشات میگیره . برای رسیدن به خواسته هامون و رفع مشکلات از هر جنس و هر نوع که باشن بهتر این هست که در ابتدا ، نزدیکانمون رو و سپس خودمون رو ببخشم تا جذب ِ بالایی از خواسته هامون رو به سمت خودمون بکشیم و در بهترین حالت و با بازدهی عالی تر به خواسته های بعدی و اصلیمون برسیم . ( نمونه ای از نوشتن سناریوی بخشش در کتابخونه ی همین سایت در اختیارتون گذاشته میشه ).

۴- موردی دیگه که به ذهنم میرسه تا به اون اشاره ای کنم اینه که اغلب بطور ناخوداگاه ، ما در تصمیماتی که میگیریم ثابت قدم و منظم نیستیم ، در کشورهای اروپایی و امریکایی این امر رو به خرابکاری ِ عمدی میشناسن ! یعنی درست وقتی در مسیری صحیح وارد شدیم ، با خستگی ، با یاس یا با بی همتی از ادامه ی کار دست میکشیم و کار رو نیمه تمام رها میکنیم و موجبات خرابکاری ِ عمدی یی رو بوجود میاریم ! برای این منظور به شما پیشنهاد میکنم که تا سه روز و قبل از شروعِ ای اف تی های اصلی یی که در نظر دارید تا پیاده سازی کنید ، ای اف تیِ مربوط به ثابت قدم بودن رو انجام بدید . ( یک نمونه از  ای اف تی مربوط به این موضوع در کتابخانه ی همین سایت به شما ارائه خواهد شد ) .

۵ – در صورت تمایل به انجام پیشنهاداتی که به شما در رابطه با ” ای اف تی ” های یاد شده ، در قسمتهای ۲ و ۴ شد ، باید بدانید که جمعا در هر دو مورد ِ بالا یعنی پذیرش تغییرات ، ثابت قدم بودن و نظم داشتن ، با در نظر گرفتن اینکه نابلد هم هستید و مکثتان ممکن است زیادتر باشد ، باز هم حدود بیست تا سی دقیقه در روز وقتِ شما را نخواهد گرفت . در ضمن این امتحانی برای شما خواهد شد که این پدیده را بعد از این سه روز باور کنید یا نه !! و یا اینکه در صورت نتیجه نگرفتن بفهمید جایی از کارتان ایراد دارد و در صدد رفع آن برآیید !

۶- شرح نقاط کلیدی بدن : نقاطِ کلیدی برای ضربه زدن در بدن زیاد هستند ولی متداولترین اونها در زیر قید میشه .  نقاطی که هم در سمتِ چپ و هم در سمت راست وجود داره و فرقی نمیکنه که به نقاط چپ ضربه بزنیم یا به راست یا به هر دو ، اما من عموما ترجیح میدهم که تا جایی که ممکن است به هر دو طرف ضربه وارد بشه .

اول- قسمتِ گوشتی کناره ی دست که زیرِ انگشتِ کوچک و بینِ مچِ دست واقع شده و به اصطلاح به اون نقطه ی ضرباتِ کاراته میگن ( توی فیلمها دیدین که با چه قسمتی از دست مثلا یه تکه چوب رو در حالت کاراته کار کردن ضربه میزنن و میشکنن )

دوم – بالای ستون ِ بینی در فاصله ی بین ِ دو ابرو

سوم – استخوان ِ بیرونی در کناره ی گودی ِ چشم  که مستقیما در راستای مردمک چشم قرار دارد

چهارم – استخوانِ زیرِ گودی چشم در پایین مردمک چشم زمانیکه مستقیم مینگرید

پنجم – حد ِ فاصلِ مابین ِ زیرِ بینی و بالای لب

ششم – حد فاصلِ زیرِ لب و گودیِ چانه

هفتم – برآمدگیِ استخوانِ قفسه ی سینه وشانه در زیرِ گلو و گردن تا حدود ِ اندازه ی یک دست که حدفاصل ِ دوطرف این برآمدگی را لمس کند و به آن ضربه بزند ، وقتی به این استخوان دست میزنید یه گودی هست که روی اون قسمت از استخوان ، میتونین با تمامی ِ چهار انگشت ِ یک دست یا با سر پنجه ی هر دو دست ضربه وارد کنید

هشتم – چهار انگشت پایین تر از زیرِ بغل ، که در کناره ی قفسه ی سینه ها واقع شده

نهم – بالاترین و مرکزی ترین قسمتِ فرقِ سر که برآمدگی یی در راسِ سر تشکیل داده

دهم – و در انتها دو قسمتِ داخلیِ مچِ دست که وقتی کف ِ دستتون رو نگاه میکنید رگها ی مچ ِ دست رو به وضوح میبینید ، دو دست رو در پایان ِ یک سناریو با شکرگزاری و تاکید بر خواسته ی خود و دریافت ِ آرامش ، از ناحیه ی این رگها به آرامی و آهستگی روی هم میزنید .

توجه کنید که در یک سناریو برای یک هدفِ بخصوص ، ممکن است شما چند یا چندین بار شماره ی اول تا دهم ِ مشخص شده در عکس را ، دوباره  و دوباره طی کنید و متن سناریو را با ضربه زدن بر روی این نقاط کلیدی تکرار کنید . بعضا به هر بار انجامِ ضربه زدن از نقطه ی اول تا دهم ، یک دور و گاها به هر بار از نقطه ی دوم تا نهم ، را یک دور میگوییم .

اگر دسترسی به یوتوب ندارید ، میتوانید در اینترنت تصویر نقاط ِ مریدین یا نقاطی که باید با ای اف تی بر روی انها ضربه زد را ، سرچ کنید و لااقل از مناطقی که باید بر روی آنها ضربه وارد کنید مطمئن شوید ، تا زمانی که کتاب ِ یاد شده را خریداری کنید و از آن استفاده ی لازم را ببرید.

۷- در مورد آسیبهای روحی روانیِ شدید و بیماریهایی شبیه روان پریشی و یا مشکل دو شخصیتی یا چند شخصیتی بودن و یا بیماریهای قلبی و چیزهایی از این دست که از پیچیدگی های خاصی برخوردارند، من شخصا پیشنهاد میکنم و حتم میدونم که به یک متخصص ای اف تی مراجعه کنید و با روش “گاموت ” که در اینجا از آن به عمد صحبت نمیکنیم به خوددرمانی یا دیگر درمانی نپردازید چون در برخی موارد واقعا نیاز به کمکِ یک شخص ِ کاملا وارد هست تا شما را با رموز کار آشنا سازد . بنابراین خود و دیگران رو در مرحله ای ایمن قرار بدید و از روشهای معمول که در اینجا از اونها قید میشه یا خانم یاسمن گلچین در کتابشون اشاره کردن یا کسانی که به یوتوب دسترسی دارن ، از مواردی که طبیعی به نظر میرسه استفاده کنین و در مسائلی بسیار پیچیده از کمک یک متخصص بهره بگیرید .

۸- در زمان ِ ای اف تی باید شما وضعیتی رو اختیار کنید که برای حداقل سی دقیقه کسی مزاحمتون نشه ، روزهای اول چون باید از روی نوشته ها یا سناریو ها روخوانی کنین و به نقاط ِ ضربه زدن ، ضربه وارد کنید توی یه اتاق یا جایی این کار رو انجام بدید که تنها باشید و ترجیحا جلوی آیینه ؛ اما چند روز که این عمل رو انجام دادید و در اون تبحر پیدا کردین ، میتونید هر جا که راحتید اون رو انجام بدید حتی در دستشویی !! برای انجام یک مورد از ای اف تی بخصوص از هر سناریوی جدید ، ممکنه که شما با شروع ِ این عمل و گفتن ِ چیزهایی که در متن دارید و در حال ِ گفتن ِ اونها هستید ، مشکل ِ شما توسط ِ مغزتون و وجودتون به موارد ِ دیگه ای شما رو برگردونه و افکار ِ دیگه ای توی سرتون بیاد ، در صورتی که اینطور شد بلافاصله روی ِ همون موارد هم  ای اف تی کنید ! مثلا دارید برای تغییر در اوضاع ِ خونه زندگیتون ضربه میزنید و سناریویی رو پیاده میکنید و جمله های اون رو میگید ولی یه دفعه ذهنتون به اینجا کشیده میشه که اصلا از بچگی شما آرامش نداشتین ! و هیچکسی از شما قدردانی نمیکرده ! بلافاصله جمله هایی که دارید میگید با این موضوعِ جدید عوض کنید و برایِ اون مورد ِ جدید جمله ها یی رو فی البداهه تنظیم کنید و اون مشکل رو هم درمان کنید ! در ادامه ی بحث این مسئله بیشتر براتون جا میافته .

۹- مطلبی که از نظر من مهمه اینه که  دورِ آخر از سناریو رو حتما با جملاتِ مثبت خاتمه بدین . گفتنِ جملاتِ منفی هر چند دور که طول بکشه اشکال نداره ( در اینجا دور ، از شماره ی دو تا نُه نقاط کلیدی ایست که مبنا قرار میگیره ) ، اصلا فکر کنین دارین با یه دوست درددل میکنین ، همینجور به نقاط کلیدی بدن ضربه بزنید و غرغر کنین و همینجور ایرادها و درددلها ، نفرین ها و فحشهاتون رو با ضربه زدن بیان کنید و بیرون بریزید ولی در دور آخر ( که در این مورد نیز یک  دور ، از بین دو ابرو شروع میشه و به فرق سر ختم میشه ) باید با جملاتی مثبت که در اون از بخشش و امنیت و انتخاب ِ سلامتی و نور هست ، صحبت کنین و وضعیت رو برش گردونین به وضعیتی مناسب و ایمن برای دریافت ِ بدنتون ، چون شما دارید با عمل ِ ای اف تی ، منفیاتتون رو بیرون میریزید و به بدنتون یه الگویِ جدید برای اجرا شدن پیشنهاد میکنید ، پس باید الگوی جدید صحیح و درست انتخاب بشه والا بدن رو در حالت بی الگویی رها میکنین .

۱۰ – ما مبنا را بر این میگذاریم که شما کتاب تکنیک رهاسازی ذهن را مطالعه میکنید و حداقل چندین ویدیو کلیپ از تپینگ را در اینترنت و یوتوب مشاهده خواهید کرد ، زیرا این عمل کار شما را برای درک انجام ضربه زدن و ساختن سناریو و آشنایی با این روش راحت تر میکنه . عزیزانی که به یوتوب دسترسی ندارند ،  حداقل بایستی کتاب مذکور را خوانده باشند زیرا همانگونه که یاد شد شما نیاز به یک سری اطلاعات دیداری و توضیحی رو احساس خواهید کرد تا شما رو بیشتر تصحیح کنه .

در ساختنِ سناریوها به شکلی دقیق نمیتوان گفت درست و غلطی وجود دارد چون این علم کاملا جدیده و تجربه در اون حرف ِ اول رو میزنه . فقط آنچه من از تجارب و دیدن سایتهای متعدد و ویدیو کلیپهایی بیش از صد ساعت ، دریافتم و از مطالعات کتب فهمیدم ، همان بود که خدمتتان عرض شد : دور آخر در یک سناریو را با جملاتِ مثبت خاتمه دهید و بدن ، وجودتان و مغزتان را مطمئن سازید که رها کردن الگوهای قدیمی امن است ، شما انتخاب میکنید که الگوهای قدیمی جای ِ خود را به الگوهای صحیح بدهند و خود و بدنتان و دیگرانی که در رابطه با این الگوها و مشکلاتتان هستند میبخشید و خواستار رها کردن مشکلات ، و هر آنچه را که شما رو در این وضع گیر انداخته با پذیرفتن عشق و آرامش و نور ( ِ الهی ) هستید و بهشون خیر مقدم میگید .

۱۱- روش کار درباره ی مواردی که در حین ِ اجرای یک سناریو به یکباره در ذهنتان خطور میکند ( که به آن شیفت هم گفته میشود ) :

از ابتدای نوشتن یک سناریو و اجرای ” ای اف تی ” شروع میکنیم . در ابتدا برای نوشتن یک سناریو باید کاملا به چیزی خاص ، واقعه یا موردی به خصوص ، تجربه یا روزی که در مورد ِ  آن  ای اف تی ِ مد نظر را انجام میدهید ، به رویدادی برگردید که در خاطرتان به صورتی بسیار ناراحت کننده ثبت شده ، چیزی که فکر کردن به آن شما را آزار میده و یا وقتی به آن فکر میکنید ذهنتان در موردش مغشوش میشه و یا در موردِ آن ، شخصِ بخصوصی در ذهنتان با کاری به خصوص نقش میبنده . اگر نتونستید به ریشه برگردید نگران نباشید در حین اجرای سناریویی که به طور معمولی و برای رفع مشکل تهیه میکنید ، خودبخود بدنتان و افکارتان به کمک شما میآیند و شما را در ادامه ی راه کمک رسانی میکنند . جمله هایی را در مورد مشکلتون بازنویسی کنید . از کلی گویی بیرون بیایید . باید خاص و جزء به جزء موارد رو بیان کنید . مثالی از یک عبارت ِ نسبتا ناگویا که وجودتان را ممکن است به درستی برانگیخته نکرده و جواب ِ ای اف تی  را در مورد ضربه زدن به درازا بکشونه : ” من ناراحتم و عصبانی . ” اما یک جمله ی گویا که تعداد ِ دفعات ِ ضربه زدن و تکرار ِ بازگویی ِ سناریوها را کمتر میکند ، تقریبا اینگونه است : ” من از اینکه وقتی با مامانم حرف میزنم ، ابروشو بالا میبره و با اون لحنِ صداش بهم میگه ولم کن حوصله اَتو ندارم ، ناراحت وعصبی میشم و دلم میخواد پوست ِ سر ِ مامانم رو بکنم ، توی دلم درد میپیچه و سرم بوم بوم میکنه ! انگار همه چیز سیاه یا خاکستری میشه !” ( در این جمله تمامی خاطره ها از حالتِ برآشفتگی شما مشخص شده ، نوعِ دردی که در بدنتان احساس میکنید بازگو شده ، نوعِ آزار در اعضا و عواطفتان ابراز گشته و کاملا مسئله خاص و جزء به جزء تعریف شده )

یا به فرض به طورِ کلی گفتن ِ چیزی باید به حالت خاص تر و کامل تر دربیاد ، یعنی : ” من از مادرم به خاطرِ تربیتِ غلطِ بچه هاش ناراحتم که نتونسته مثبت تربیتمون کنه و این حس در من با درجه ی ده نشون داده میشه . ” ، حالا باید برای ادامه ی کار خیلی جزء به جزء تر پیش برید . به طور خاص روی این مسئله دقیق بشید که دقیقا چه چیز شما  رو در این زمینه ، از کوره به در میبره یا کدوم خاطره ، به یاد آوردن ِ چه رویدادی یا حتی چه بو و فضایی ، رفتاری ، و یا … شما رو به فکر این مشکل میندازه و اذیت میکنه ، و یا غمگین و احیانا عصبی میشید . شکل ِ صورت ِ مادرتون ، روزی که برای شما در رابطه با انتقال ِ رفتار ِ بد ِ مادرتون تبدیل به جهنم شده ، چه بوده ؟ بوی چه غذایی در اون روز به مشامتون میرسه ! چه چیزهایی رو میتونید از ثبت شدن ِ اون واقعه در ذهنتون به یاد بیارید ؟ چه ترسهایی پشت ِ این ارتباط خوابیده ؟ چه عدم قدردانی هایی در مورد اون اتفاق براتون صورت گرفته ؟ کی رو مقصر میشناسید ؟ چه کسی رو باید ببخشید ؟ چی داره توی این خاطره به دلتون چنگ میندازه و شما رو داغون میکنه ؟ جمله ای که توی ذهنتون از این رویداد ثبت و حک شده چیه ؟ آیا چیزهایی شبیه اینها؟ ” تو بی ارزشی ! ” ، ” تو نفهمی ! ” ، ” تو عوضی یی !” ، ” تو آشغالی ! ” ، ” تو گوسفندی ! ” ، ” تو زناکاری ! ” ، ” تو خیانتکاری ! ” ، ” تو ناقصی ! ” ، یا احساسی که از اون رویداد بهتون منتقل شده چیه ؟ ” از من هیچوقت قدردانی نمیشه ! ” ، ” من برای کسی ارزش ندارم ! ” ، ” هر کاری بکنم باز هم ازم توقع دارن ” ، ” خسته شدم ” ، ” دیگه از خودمم بریدم ” ، ” من خنگم ! ” ، ” من بی وجدانم ! ” ، ” من عصبی و وحشی ام ” و ….

پس به طور خاص آن روز و آن رویداد را باید در ذهن دوره کرد و اون رو برای نوشتن یک سناریو در نظر گرفت با تمامیت ِ حسی که به آن واقعه دارید . پس از نوشتن سناریو و یا در ذهن گذراندن آن ، اون رو به بخشهای کوچکی در حد چند کلمه یا یک جمله و ندرتا یک جمله ی بلند انتخاب و جداسازی کنید ، همانطور که به نقاطِ بدنتان ضربه میزنید یک قسمت رو بگید و بعد همونطور که حرف زدن رو ادامه میدید به جمله ی بعدی برید و نقطه ی ضربه زدن رو به ترتیب عوض کنید . هر آنچه به یکباره به یادتان میاید ، در موردش ، خاص تر و جزءتر صحبت کنید . عموما افکار ، خودشان به مغزتان هدایت میشوند ، نیازی به زور زدن و فشار آوردن بر خود رو ندارید !

همونطور که گفتیم ممکنه به یکباره چیزی دیگر به ذهنتان خطور کند . در این قسمت تا حدودی این مطلب را باز میکنیم . به طور مثال همینطور که ضربه میزنید و جمله بندی های از پیش تعیین شده اتون رو میگید ، به یاد روزی در زمان طفولیت ِ خود می افتید که مادرتان در حال ِ گریه کردن به خواهر شما میگفته : ” زنها همه بدبختن ، باید هر چی که مردها میگن یا میخوان انجام بدن تا وضعِ زندگیشون آشفته نشه ، مادرا برای بچه هاشون هم که شده باید خون ِ دل بخورن و خفه شن ، به خاطر ِ شماها من همیشه خفه شدم و هیچی نگفتم ؛ معنی ِ زن و مادر بودن یعنی خفه شدن و دم نزدن . ”  یا حتی ممکنه چیزی که به نظر ربطی به موضوع نداره به ذهنتان برسه و در مغزتان پرسه بزنه ؛ به طور مثال یادتون بیاد که مادرتون وقتی پدرتون را در روز تولدش میبوسیده شما احساس شرم یا تنفر یا حسادت کرده اید ! یا برعکس دلتان میخواسته همیشه این وضع ادامه داشته باشه ولی مادرتون یک روز با پدر خوب بوده و روزی دیگر با او بد تا میکرده ! و شما از این حالت همیشه زجر میکشیدید و در عذاب بودید و یا خیلی چیزها که در زندگی ِ شما واقع شده و دیگری از این رازها بی خبره ! وقتی چیزی شبیه به جمله ی بالا در ذهنتان پیچید ، بلافاصله همانطور که به نقاطِ بدنتان در حال ِ ضربه زدن بودید ادامه دهید و بگویید  : مامانم این اعتقاد رو داشت که …  – یا مادرم این رفتار رو میکرد که …   و یا اصلا چیزی نگویید  و فقط مثل ِ دیدن ِ یک فیلم به آن  خاطره ها در ذهنتان نگاه کنید ولی ضربه زدن را همانگونه ادامه دهید و نظاره گر باشید . آن واقعه را مثل ِ یه تماشاچی با جزئیاتش ببینید … (  همان چیزی که به ذهنتان رسیده که ممکن است حتی تصور یک بو یا دیدن یک رنگ باشد و یا دردی در قسمتی از بدن باشد که احساسش میکنید ) همانطور در حال ضربه زدن و عوض کردن ِ به ترتیب ِ نقاط ضربه در روی نقاط کلیدی بدنتان بگویید  : ” من این مورد رو هم به بدنم میسپارم تا رهاش کنه ، من نیازی به این خاطره های دردناک ندارم ، اینها مربوط به گذشته است و گذشته فقط یک سری تصاویره ، در لحظه ی اکنون چیزی از اون دوره وجود نداره ، من قادرم و انتخاب میکنم که از اون گذشته به خوبی و با نیکی و با آرامش یاد کنم ، اکنون من انتخاب میکنم که رها کردن این خاطره ها برام امنیت و آرامش میاره ، من انتخاب میکنم که رها کردن این فشارها و ناراحتی ها برای من امنیت و سلامتی میاره ، من انتخاب میکنم سلامتی و امنیت رو ، من از بدنم ممنونم که تا الان بار ِ این مشکلات رو به دوش کشیده ، و در تک تک سلولهاش این مطالب رو ثبتش کرده بوده تا من رو به اینجایی که هستم برسونه ، هم اکنون من از اون اجازه میخوام که اینها رو رها کنه ، من هم به بدنم اجازه میدم تا اون دردها و فشارها رو رها کنه ، من انتخاب میکنم که خودم رو ببخشم که تا به حال نسبت به عواطفم و بدنم دست به ترمیم و احساس ِ اونها نزده بودم ، من هم اکنون به این فشارها صدای بیان و گفتن میدم ، پذیرش ِ این احساسات طبیعی یه و رها کردن ِ اونها هم طبیعی یه ، لطفا بدن ِ عزیزم الان اونها رو رها کن ، تمامی دردها ، فشارها ، غمها و سرکوبها ،خجالتها و احساس گناهها ، اضطرابها و نا امیدیها ، خاطرات دردناک و ناهنجار ، احساس گناه و تنبیه شدنم رو رها کن ، الان رهاشون کن ، لطفا منو ببخش و اونها رو رها کن ، من انتخاب میکنم که این بخشش و رها کردن دردها و مشکلات امنه ، من انتخاب میکنم که مادرم  ( یا هر شخص ِ دیگه ای که به ذهنتون رسیده ) رو به خاطر ِ ( کاری که با شما کرده رو نام ببرید ) ببخشم و این دردها و فشارها  ناراحتی ها و نا آرومی ها  اضطرابها و سرکوبها  احساس تنش و تنبه شدن توسط ِ افکار و اعمالی که گذشته و تمام شده از تک تک ِ خاطراتم رها بشه ، از تک تک یاخته های بدنم بیرون بره ، من انتخاب میکنم که این الگوی جدید و گرفتن ِ آسایش و رها کردن الگوی قدیمی امنه . من خودم رو دوست دارم و خودم رو بدون ِ قید و شرط تایید میکنم . من سلامتی و بخشش رو انتخاب میکنم . بخشش برای من امنیت ، رضایت و شادی میاره چون من اینطور انتخاب میکنم و من این انتخاب رو امن تشخیص میدم .  بدن ِ عزیزم اون خاطره های تلخ رو رها کن ، لطفا منو ببخش . من خودم رو میبخشم و دیگرانی رو که با من در این خاطره ی دردناک و ساختنش به نوعی دخیل بودن . همه چیز برای این بخشش و رها کردن اون دردها و فشارها امنه . ”

و انقدر این جملات یا مشابه آنها رو با درک و فهم ، تکرار کنید تا درد و یا آن احساس یا آن مورد رنج آور برطرف بشه . سپس به ادامه ی سناریویی که از قبل آماده داشتید برمیگردید و به انجامِ آن مشغول میشوید .

یادتان باشد که به هیچ وجه به خودتان فشاری بیش از تحمل وارد نیاورید و هیچگاه سناریو رو بدون بخشیدن خود و طلب آرامش خاتمه ندید . به هر حال این طبیعی ایست که  بعضی به خاطر آوردن ها هستند که احساسات ِ آدمی را جریحه دار میکند ، باعث ِ خشم یا گریه یا ناراحتی میشوند ، بگذارید اینها از درونتان بیرون بریزد و شما از آن خشم ، ناراحتی یا سرکوب خالی شوید . بعد از اینکه کاملا همه ی ارتباطاتِ خاص را که در ذهنتان آمد و به صورتِ دقیق شکل گرفت باز کردید و برایشان ضربه زدید – که ممکن است به فرض پنج تا ده دقیقه در حالِ گریه کردن و یا عصبانیت باشید و همانطور به ضربه زدن به نقاط کلیدی ادامه میدهید – و خاطره ها یکی یکی به طور خاص و واضح به ذهنتان ریختند و تک تکشان  جزء به جزء بیان یا دوره شدند و شما نگاهشان کردید و به نوعی  تمام شدند یا شما از ادامه دادن در این جلسه خسته شدید ، ای اف تیِ مذبور را با یک دورِ کامل از جملاتِ مثبت پایان میدهید و سپس از ادامه دست میکشد تا روز بعد یا ساعاتی دیگر کار را به اتمام رسانید ( همانگونه که در چند سطر ِ پیش برایتان جملاتی مثبت از رها کردن و انتخابهای مثبت و بخشش و گرفتن ِ آرامش صحبت شد ، جلسه را پایان میدهید . )

در ای اف تی این قسمت که از آن یاد شد مهمترین مبحثی ایست که باید آن را کاملا درک کنید . ممکن است در ابتدا سخت به نظر آید ولی با چند بار تمرین در آن متبحر خواهید شد .

۱۲- تعیین اندازه ی درجه در قبل از شروع ای اف تی برای مواردی که باید اونها رو در یک روز به صفر برسونین ( یعنی مشکلاتِ نوعِ اول که پیشتر در بالا از آنها صحبت شد ) بسیار مهم هستند . و مهمتر اینکه بتونین در پایانِ هر دور از سناریو ، میزانِ درجه رو دوباره اندازه گیری کنین تا نهایتا اون رو به صفر برسونین . بعضی از افراد در تعیین درجه ی بین صفر تا ده مشکل دارن . ساده ترین راه اینه که حدود چند ثانیه یا یک دقیقه به موردی که میخوایین روی اون تپینگ انجام بدین فکر کنین ، اگر هیچ احساسِ درد یا ناراحتی ، بغض یا گرفتگی ، مشکل برای بیان مطلب ، و یا دردی در عضوی از بدنتون رو احساس نکنین ، این میشه درجه ی صفر ! اگر وقتی یاد اون مورد می افتین احساس درد یا گرفتگی یی در قسمتی از بدنتون میپیچه ، بغضی در گلوتون میپیچه و یا ازش به عنوان یه خاطره ی بد یاد میکنین این تقریبا نشوندهنده ی عدد پنج به بالاست ، و وقتی از ناراحتی و شدت گریه نمیتونین خودتون رو کنترل کنین و غمگینی یا خشمتون داره به صورتِ وحشتناک اذیتتون میکنه و از حالت ِ قابل ِ کنترل خارجتون کرده ، این میشه از حدود هشت به بالا !

۱۳- در ضمن این بسیار بسیار بسیار مهم است که درست کردن جمله های اولیه که با گفتن ِ آنها به گوشه ی دست ضربه میزنید و تکرارشان میکنید مشکلِ شما را به طرزی واقعی و کامل بیان کنند و به تمام ِ جنبه های منفی ِ آن اشاره کنند . و باز این بسیار بسیار بسیار مهم است که تمامی ِ جنبه ها را در طول سناریو یاد کنید و در حین ضربه زدن تمام آن جنبه های منفی را رها کنید و با جملاتی مثبت آنها را با الگویی صحیح بپذیرید . همانگونه که در نکته ی یازده شرح آن رفت ، عمل کنید .

۱۴- حداقل بر روی هر موضوع ، در یک جلسه ، ده تا پانزده دقیقه “ای اف تی” را ادامه دهید ، تا مطمئن شوید که پیام خود را در آن مورد به بدنتان رسانده اید .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *