چگونگی تاثیر تفاوت های بیولوژیکی بر احساسات
محققان برای رفتارهای احساسی متفاوت مردان و زنان دلایلی بیولوژیکی پیدا کرده اند. تحقیقات اخیر نشان می دهد که مردها بیشتر سازمان دهنده هستند و زن ها بیشتر همدردی می کنند. کرپوس کولاسم یا شبکه ی عصبی که دو بخش مغز را به هم متصل می کند در زنان ضخیم تر و متراکم تر است و حاکی از توانایی بیولوژیکی زنان در انجام چند کار همزمان می باشد. این موضوع هم چنین نشان می دهد چرا زنان آسان تر از مردها می توانند علائم احساسی را به زبان ارتباط دهند و احساسات را با کلمات ابراز کنند.
حساسیت بالا و سروتونین زیاد در زنان به آنها کمک می کند تا به طور کلی احساسات را سریع تر درک کنند نسبت به خطر هوشیارتر باشند و کمتر آماده ریسک کردن باشند. تستوسترون بالا در مردها آنها را تشویق می کند تا ریسک پذیرتر باشند رفتار تهاجمی شدید و میل به رقابت برای مذکری غالب بودن در گروه داشته باشند.
هنجارهای فرهنگی و آداب اجتماعی، بیولوژی را شکل می دهند و وقتی نیازهای احساسی برآورده نمی شوند اغلباوقات موجب خشم مردان و گریه ی زنان می شوند. هر کدام ممکن است واکنش های احساسی دیگری را گیج کننده و ناراحت کننده بداند.
درک چگونگی تفاوت بیولوژیکی مردان و زنان به شما کمک می کند تا جنس مخالف را درک کنید. برای مثال پس از نزدیکی، میزان اکسیتوسین مردان یا همان هورمون پیوند به اوج می رسد سپس به میزان قابل ملاحظه ای افت می کند. در حالی که در زنان این میزان همچنان بالا می ماند. زمانی که میزان اکستوسین مردها بالا می باشد آنها در حالت ایجاد پیوند قرار دارند. با این حال هر وقت این میزان افت می کند مردها آماده ی ترک کردن هستند در حالی که زنان همچنان مشتاق ادامه دادن هستند. این تفاوت بیولوژیکی می تواند موجب سوء تفاهم و رنجش شود. گفتگو درباره ی چگونگی تاثیر تفاوت های بیولوژیکی بر رفتارها می تواند به شما کمک کند تا نیازهای مختلف را بپذیرید و حد میانی ایجاد کنید.
نه بیولوژی و نه فرهنگ دلیلی برای احساس محصور بودن در رفتارهای خاص نمی باشد. هر دو جنس مدام با شرایط اجتماعی و اقتصادی تطابق می یابند. ممکن است مغز شما توسط رفتارهای غریزی هدایت شود با این حال شما انتخاب می کنید تا به موقعیت ها و دیگران واکنش نشان دهید. هیچ کدام از راه ها بر دیگری برتری ندارد. لذت بردن از تفاوت ها روابطی سالم ایجاد می کند.
هنگام احساس یاس:
یکی از سخت ترین درس های زندگی پی بردن به چگونگی مدیریت فراز و نشیب های احساسی که امیدها و آرزوها را احاطه کرده اند و ناامیدی هایی می باشند که از رفتار دیگران ایجاد می شوند. بهبود، زمانی حاصل می شود که بتوانید موقعیت را بازبینی کنید و قادر به رها کردن وابستگی احساسی به رنجتان باشید.