آیا فرزند من دیوانه است؟
ابتدا باید لغت دیوانه را تعریف کنیم. در واقع این لغت در زبان انگلیسی لغت بسیار قدیمی است و در لغت نامه ی میریام وبستر به این صورت تعریف شده است: «حالتی آشفته از ذهن که اغلب به عنوان یک بیماری خاص رخ می دهد» در حال حاضر این لغت، اصطلاحی قانونی/ حقوقی است که در دادگاه و برای نشان دادن ناتوانایی فرد برای کنترل یا فهم غیر مجاز بودن اعمالش استفاده می شود. واژه ی دیوانه اصطلاحی نیست که در گفتار مرسوم مردم استفاده شود.
تغییرات زیادی در توصیف و تشخیص اسکیزوفرنی کودکی ایجاد شده است. اول اینکه در گذشته عقیده بر آن بود که تنها بزرگسالان ممکن است دچار اسکیزوفرنی شوند. در اواسط قرن ۱۹ مادزلی در مورد دیوانگی بحث کرد. در اواخر قرن ۱۹ کرپلین برای توصیف اختلال شدیدی که ممکن است برخی اوقات در کودکی آغاز شود از اصطلاح «دمانس پره کوز» استفاده کرد. کرپلین می پنداشت با وجود این که اسکیزوفرنی در کودکی و نوجوانی بسیار نادر است ولی به شکل یکسانی در کودکان و نوجوانان تظاهر می یابد. از آنجایی که تشخیص بیماریها در کودکان نسبت به بزرگسالان شیوع کمتری داشت و تشخیص آن دشوارتر بود لذا اختلال اسکیزوفرنی کودکی، روان پریشی کودکی نامیده می شد و تمام کودکان روان پریش را در بر می گرفت.
برخی نویسندگان تعریف گسترده تری از اسکیزوفرنی کودکی مطرح کردند و طیف وسیعی از این اختلالات را مشخص نمودند.
زیر گروههایی در طیف کودکان اسکیزوفرنی وجود دارد که تمامی ملاک های لازم برای تشخیص کامل اسکیزوفرنی کودکی را پر نمی کنند ولی اختلالات رشدی پیچیده و نشانه های روان پریش محتمل را به وضوح نشان می دهند. برخی از عناوین دیگری که پیشنهاد شده اند عبارتند از:
- تخریف چند بعدی: این کودکان نه مبتلا به اختلال دو قطبی هستند و نه اسکیزوفرنی ولی دوره های روان پریش کوتاه مدت، مشکلات توجه و خلق بی ثبت را تجربه می کنند.
- اختلالات رشدی فراگیر که به گونه ای دیگر مشخص نشده باشند: این عنوان زمانی استفاده می شود که کودک نشانه هایی از اوتیسم را داشته باشد ولی نه به صورتی که برای تشخیص گذاری ضرورت دارد.
- اختلالات رشدی چند گانه: کودکانی را در بر میگیرد که علاوه بر خصوصیات اوتیسم یعنی نقص های جدی، بارز و زود هنگام اجتماعی و ارتباطی، برخی بی ثباتی های هیجانی و فرایندهای فکری مختل شده را از خود نشان می دهند که مشابه نشانه های اسکیزوفرنی است.