هیپنوتیزم جمعی ماتریکس
اگر میخواهیم یک حقیقت جو باشیم، فریب به تدریج خودش را به ما آشکار میکند. اگر میخواهیم کنترل آگاهی و روح خود را داشته باشیم و مسئولیت این مسئله را میپذیریم، مکانیزم کنترل آگاهی جمعی که تا قبل از این درگیرش بودهایم خواهد شکست وتنها با این شیوه میتوان به فریب آگاه شد و شروع به پیشرفت روحی و نتیجتا وارد شدن به قلمروهای بالاتر هوش و آگاهی کرد. وقتی هوش و آگاهی را افزایش دهیم، قادر می شویم تا هرگونه چالش فیزیکی، ذهنی و احساسی را مدیریت کنیم، و هرگونه فرآیند مرگ را درک و هضم کنیم.
در این سطح از آگاهی، هیپنوتیزم جمعی و طلسم را می شکنیم، و این مسئله باعث ترس افرادی میشود که در اطراف ما هستند و هنوز به برنامههای ماتریکس کنترل ذهن و آگاهی متصل اند.
تله های آگاهی:
در واقعیتی که در آن بسر میبریم، به شکل مداوم فریبهایی از سمت کابال و NAA بر علیه انسان ها اعمال میشود که به آنها تله های آگاهی میگوییم و هدف آنها به زنجیر کشیدن آگاهی انسانهاست، پس لازم است که با ماهیت و انواع این تله های آگاهی آشنا باشیم و بدانیم که چه نیروهایی قصد خفه کردن و سرکوب کردن نیروی اراده و اختیار ما را دارند و این مسئولیت مهمیست که باید در قبال خود بپذیریم.
مسئله بسیار مهم درک این واقعیت است که دزدیدن و کنترل اراده شخصی، و نابودی آن، در واقع نابودی آگاهی ما خواهد بود.
این مسئله در واقع مهمترین تله آگاهی است که توسط کنترل کنندگان بر علیه انسانها در حال انجام است.
یکی از نیروهای عظیمی که در جهت کنترل اراده و اختیار شخصی انسانها بکار گرفته میشود، « آگاهی جمعی » توده انسانهاست که همان حافظه هایی هستند که انسانها را به یکدیگر متصل می کنند.
در حقیقت وقتی که ما آگاهی جمعی را به عنوان یک توافق جمعی میپذیریم و اجازه میدهیم تا کنترل کاملی را بر روی آگاهی ما داشته باشد در واقع اجازه داده ایم که بر آگاهی فردی ما تسلط داشته باشد.
قدرت کنترل آگاهی جمعی تمایل دارد تا کنترل آگاهی ما را بدست بگیرد و یک آشفتگی و دیوانگی جمعی بوجود بیاورد.
احساسات کذب و نادرستی در این آگاهی جمعی ایجاد میشود و ما بدون اینکه درست یا غلط بودن آنها را بسنجیم، درگیر آنها می شویم.
وقتی تحت کنترل این آگاهی جمعی قرار بگیریم، هدایتگر درونی را گم می کنیم، و دیگر قادر نیستیم تا در مورد انرژی آگاهی شخصی تصمیم بگیریم که به چه سمتی برود.
در اینجاست که انرژی ما مدام هدر میرود و در واقع این اصلی ترین روشی است که انرژی آگاهی فرد بدون دخالت و رضایت خودش دزدیده میشود.
احساسات کذب و نادرستی در این آگاهی جمعی ایجاد میشود و ما بدون اینکه درست یا غلط بودن آنها را بسنجیم درگیر آنها میشویم.
وقتی تحت کنترل این آگاهی جمعی قرار بگیریم هدایتگر درونی را گم میکنیم و دیگر قادر نیستیم تا در مورد انرژی آگاهی شخصی تصمیم بگیریم که به چه سمتی برود.
در اینجاست که انرژی ما مدام هدر میرود و در واقع این اصلی ترین روشی است که انرژی آگاهی فرد بدون دخالت و رضایت خودش دزدیده میشود.
وقتی فرد در این ماتریکس جمعی گیر میکند و برنامه را تغذیه می کند تحت اتفاقات بیرونی که در واقع فریب و توهمات هستند هیپنوتیزم می شود.
بشریت به نحوی تربیت شده تا ارزشها و ایده هایی را شکل بدهدکه این ایده ها را کنترل کنندگان از کانال های کنترل ذهن بر ذهن انسان ها القا می کنند .
دیکتاتورها و مستبدان در طول دوره های مختلف جریان اطلاعات را مخفی کردند و حتی حقایق تاریخی را محو کردند، تا بتوانند بر روی بشریت قدرت و کنترل داشته باشند.
بنابراین هدف کنترل کنندگان آرگانی حذف و مخفی کردن اطلاعات است ، تا حق آزادی و انتخاب آگاهانه را از افراد بگیرند تا بشر نتواند انرژی را در مسیر صحیح استفاده کنند.
ادامه دارد؛
امیر علیپور فرد
سلام لطفا اجازه بدید بیشتر باهوتون در تماس باشم من میبینم که مدام در تله ذهنی قرار دارم و با عواطفم دزدی انرژی میکنم و عواطف را درکیر میکنم ولی فکر میگه تو اختیاری نداری نیاز به کمک دارم از جانب شما بزرگوار