فضای شخصی مقدس من

موضوع فضای شخصی و آگاهی از مرزهای سالم ، یا آگاهی از حق نه گفتن و همپوشانی پرانرژی آن ، در من را در داخل می کوبد. این مبحث دوباره با موضوع ارزش ارتباط نزدیک دارد. از طریق تصورات نادرست از بی لیاقتی یا گناه خود است که ما اغلب به دلیل تعاملات مخرب و طاقت فرسا با دیگران در زندان بسر می بریم. و در آخر ، فقط از طریق خودشناسی به عنوان بیان کننده ذات زندگی است که همه این اشکال فکری را حل می کند.

همه ما به ذات وصل می شویم ، که در درجه اول “خوب” است ، با همه امکانات ارتعاش می کند و در بیان آن کاملاً نامحدود است. این س forال برای یک شخص وجود دارد که: “چگونه ممکن است که من خودم را اینگونه تجربه نکنم؟” در اینجا دوباره به موضوع حجاب های ذهنی می رسیم – تفکراتی را جدا می کنیم که حقیقت را در مورد ما پنهان می کند.

بدن ذهنی مرتبط با چاکرای شبکه خورشیدی چنین محافظتی از بدن احساسی و سپس جسمی است. جسم ذهنی سالم از تصورات مخرب گناه ، شر و ترس پاک می شود و در چنین حالتی ، قدرت از طریق آن به بیان مادی موجود سرازیر می شود. چنین بدن ذهنی بازتاب ذات الهی می شود. تمام باورهای منفی مانند شکافها یا تیره های موجود در آن هستند ، که باعث ایجاد یک بار عاطفی و در نتیجه اغلب علائم جسمی می شوند. این ساختارها باید رمزگشایی و در نتیجه در مسیر آزادی و حقیقت منحل شوند ، همان چیزی است که بیشتر رویکردهای درمانی به آن می پردازند.

و این توانایی حفظ و بیان در تعاملات با دیگران است که اعتقادات سالم شماست که فضای مقدسی را در اطراف ما ایجاد می کند. و من امروز در مورد آن می نویسم …

چگونه ممکن است که این برای کسی اینقدر سخت باشد؟ در بسیاری از موارد ، این یک استراتژی “ادغام با دیگری” است که در واقع مبتنی بر ترس از رویارویی یا تجربه ناخوشایند دیگر است. فرد به سادگی یاد گرفته است که آگاهی از حقیقت خود را سرکوب کند تا “زنده بماند”. این یک استراتژی حیله گرانه است و به راحتی می تواند از توجه فرار کند. آنچه تصور می شود درست است ناگهان به چیز دیگری تبدیل می شود که ناگهان نیز درست به نظر می رسد و با نظر شخص دیگری (یا گروهی) که به نظر می رسد بالقوه خطرناک است موافق است.

وقتی فردی از یک وضعیت “خطرناک” خارج می شود ، دوباره خود را درک می کند و گاهی اوقات نمی تواند بفهمد که چگونه این اتفاق افتاده است. او اغلب احساس می کند که مورد استفاده و تحقیر قرار گرفته است. به دلیل توسعه جامعه ، این گرایش ها در بین زنان بسیار گسترده است و هر دو از چنین پوشش هایی رنج می برند. ترس اساسی که باعث ایجاد این ساختار می شود (و همچنین هر ساختار دیگری) قابل درک است ، به ایده های نادرست مرتبط با آن پی برده و از چنگال رها می شود.

و اکنون به طرز شمنی تر ، زیرا در اینجا جالب تر شده است. اکثر مردم تمایل دارند که در تعیین روابط بین واقعیت های بین فردی حدس بزنند ، اما من تجربه زیادی از روش درمانی خود دارم که به وضوح نشان می دهد ناتوانی در گفتن “نه” در واقعیت عادی همچنین نشان دهنده افزایش نفوذ پذیری حوزه شنیداری به واقعیت اختری و اغلب در آنجا است. مشکلات ناخوشایندی ایجاد می کند ، به خصوص اگر فرد پذیراتر باشد. برای چنین شخصی نیروهای غیب بسیار حساس هستند و او نمی تواند با آنها کار کند. سپس می تواند به حالت های جنون منجر شود.

در مسیر بهبودی این موضوع ، بسیار مهم است که به صورت عمیق به شکم بروید (با توجه) ، جایی که توانایی سالم برای رزرو و “ایستادن برای حقیقت خود” را پیدا می کنیم ، که اغلب برای حفظ جهت سالم در گردباد جریانهای انرژی مخالف به آن نیاز داریم. خوب است که در طی این سالهای سرکوب با خشم غالباً جمع شده ارتباط برقرار کرده و انرژی آن را جذب کنید. لازم است ترس از آنچه تحدید حدود را به همراه دارد ، برآورده کنیم و وارد عمل شویم. به تدریج این درک حاصل می شود که “من موجودی هستم که حق فضای امن خود را دارم”. این نشان از عشق به خود و احترام به زندگی است.

هیچ قدرتی در جهان وجود ندارد که بتواند اینقدر قدرت قدرت را بر هر کسی داشته باشد. مجوز همیشه لازم است. این از ترس و اعتقاد به گناه خود شخص اتفاق می افتد. مردم با خود تجارت می کنند زیرا می ترسند و نمی دانند که در اکثر قریب به اتفاق موارد چیزی وجود ندارد. آنها چیزهای زیادی را از دست می دهند زیرا زندگی آنها مملو از چیزی است که حقیقت قلب آنها را جلب نمی کند. این نگرشی از موضع قربانی است که ایده ای نادرست است و چیزی جز سرخوردگی به همراه نخواهد داشت.

شما باید این را درک کنید. هیچ کس بزرگتر از شما نیست مگر اینکه او را بین خود و خدا قرار دهید. حتی بدترین نفرین ها و طلسم ها ، که اغلب باعث ترس افراد جادویی می شود ، وقتی شخص واقعاً ریشه ترس را بشناسد و از طریق آن به شناخت ذات خود بپردازد ، در گذشته است. واقعیت نامحدود زندگی از طریق ما اثری از زیبایی فوق العاده است. این فقط یک مسئله است که باید ببیند خودمان کجا مانع کار هستیم.