بازنگری فراز و نشیب های زندگی
آرام بنشینید و به زندگی تان فکر کنید. چالش ها، رویدادهای شاد، غافلگیری ها و تجربیات را به یاد آورید. آیا دوره هایی از امواج آرام داشته اید؟ آیا دقایقی همانند سونامی داشته اید؟ آیا احساس کرده اید که گاهی زندگی به سمت شما زباله پرتاب می کند؟ و گاهی اوقات زیبا و شاد دارید؟ به ذهن خود اجازه دهید تا در گذشته جاری شود. تجربیات و احساساتی را که خاطرات در شما به جوش می آورند، مشاهده کنید.
ترسیم یک نمودار از چگونگی مسیر زندگیتان تا این نقطه می تواند به شما کمک کند فراز و نشیب ها و هم چنین تحولات میان آنها را بشناسید. یک برگ کاغذ و یک مداد بردارید و خطی را که نماد زندگیتان تا اینجا می باشد ترسیم کنید به طوری که برآمدگی ها نمایانگر لحظات خوب و فرورفتگی ها نشانگر لحظات بد باشند. تجربیاتی که برای شما شادی به همراه داشته و نیز تجربه هایی را که چالش برانگیز بوده اند یادداشت کنید. ببینید آیا در نمودار خود موارد زیر را مشاهده می کنید:
- لحظه های تغییر یا بینش
- الگوهای رفتاری یا تجاربی که تکرار می شوند.
- دوره هایی با تحولات قابل ملاحظه بین یک مرحله و مرحله بعدی
- آیا میزان عمومی شادی شما در طول این زمان تغییر کرده است.
بلوغ احساسی: دورنما
شما همیشه قادر نیستید موقعیت هایی را که در آن قرار می گیرید تغییر دهید اما برای چگونگی برخورد خود با آن موقعیت ها حق انتخاب دارید. با بررسی بهترین راه برخورد با تجارب زندگی خود می توانید به بلوغ و انعطاف احساسی برسید. لازم است به گذشته ی خود بنگرید و دورنماهایتان درباره ی امور مختلف را بازبینی کنید.
آنچه برخی افراد در کودکی به ارث می برند دورنمایشان را تیره و تار می کند و ممن است آنها را درگیر اعتقادات و عادات دوران کودکی کند. کودکی تاثیر پذیرترین دوره زندگی است. شما کوچک و ناتوان هستید و بنابراین گرایش دارید نظر بزرگترها را به عنوان واقعیت بپذیرید. بعضی افراد جمله ای را که معلم یا والدینشان در زمان کودکی به آنها گفته اند حتی تا لحظه ی مرگ به خاطر می آورند و نمی دانند که این جمله نظر یک فرد در مرحله ای از زندگی بوده و نشانگر واقعیت نمی باشد.
نظرات را با واقعیات اشتباه نگیرید. گاهی دیگران به دلیل حسادت یا تنش نظرات منفی دارند نیازی نیست که این نظرات را باور کنید.
در اینجا تذکرات مفیدی ارائه می دهیم که به شما کمک می کند نسبت به عوامل دردناک در گذشته ی خود دیدگاهی مفید به دست آورید:
- اگر خود را به خاطر اشتباهی که مرتکب شده اید تنبیه می کنید به خود بگویید که این اشتباه موجب شکست شما نمی شود.
- اگر کسی رفتاری آزار دهنده مانند نپذیرفتن یا نادیده گرفتن شما دارد درک کنید که شما در این اتفاق مقصر نیستید. بکوشید دیدگاه آن شخص را دریابید و درک کنید که اعمال او ممکن است ارتباطی به شما یا رفتارتان نداشته باشد.
- چنانچه هنوز درد احساسی ناشی از عقیده ای که کسی چندین سال پیش درباره ی شما داده است فراموش نکرده اید سعی کنید بپذیرید که آن نظر تنها عقیده ی یک فرد است و واقعیت امروز را شکل نمی دهد.
- اگر یادآوری رویدادی در گذشته شما را می آزارد سعی کنید به افکار مثبت روی آورید و طوری به آن موقعیت فکر کنید که به شما کمک کند درباره ی امروز خود احساس خوبی داشته باشید.
چنانچه بالغ تر می شوید راحت تر می توانید دورنمایی از خاطرات و رفتار مردم داشته باشید. به تدریج سایر افراد و موقعیت ها شما را از نظر احساسی کمتر آزرده می کنند. شما هم مسئولیت واکنش های احساسی خود را به عهده می گیرید.
هر دهه از زندگی ارائه دهنده ی زمینه ای است که در آن دیدگاه های خود را بازبینی کنید. اما هنگام انجام این کار مراقب باشید که از تفکرکات کلیشه ای که موجب می شوند رویدادهای عاطفی خاصی را با زمان خاصی از زندگی ارتباط دهید اجتناب کنید. به عنوان مثال به خود اجازه دهید که کلیشه های زیر را باور کنید:
- هر شخصی پس از یک رابطه ی هفت ساله بی وفایی را تجربه می کند.
- هر شخصی حدود ۴۰ سالگی بدخلق هستند.
- همه ی بچه ها در دو سال اول زندگی بدخلق هستند.
- دوران نوجوانی برای همه ی مردم دشوار است.
- دانش آموزان زندگی ای آسوده همراه با تفریح و آزادی دارند.
- انسان در سنین بین ۶۰ تا ۶۵ سالگی بازنشسته می شود و پس از آن رو به زوال می رود و حافظه ی خود را از دست می دهد.
هیچ یک از این رویدادها به طور خودکار برای شما اتفاق نمی افتند. وقتی به عقب نگاه می کنید ممکن است دریابید که کودکی همانند فرشته و نوجوانی شاداب بوده اید. بنابراین هنگام نگریستن به پیش رو توقعات خود از آینده را بر پایه ی این تصورات کلیشه ای قرار ندهید.
افرادی که به بلوغ احساسی رسیده اند می دانند نگاه آنها به دنیا تنها شیوه ی نگرش نیست این افراد خواهان تفکر عمیق درباره ی نگرش شان به موقعیت ها و بررسی واقع بینانه و سودمند دیدگاه های خود هستند. آنها احساسات خود را مدیریت می کنند و برای گوش دادن به دیگران و یادگیری از آنها آماده اند اما می توانند به خاطر آنچه برایشان حائز اهمیت است ایستادگی کنند.
چنانچه از نظر فیزیکی و احساسی به بلوغ می رسید و بزرگ تر می شوید مهارت در مدیریت آسان تر فراز و نشیب های زندگی را پیدا می کنید. به عنوان یک فرد جوان اطلاعات شما برای مقایسه یا ارجاع به چیزهایی که شما را شاد یا ناراحت می کند ناچیز است. اما گاهی یک جوان می تواند از نظر ادراک و عواطف بالغ تر از فردی مسن تر از خود باشد.
