مشکلات روحی ناشی از فقدان عزیزان

گاهی می‌خواهم تنها باشموقتی عزیزی را از دست میدهیم با مشکلات روحی زیادی درگیر خواهیم شد از دست دادن همسر و یا فرزندان می تواند باعث ابتلا به عارضه فرآیند سوگ شود نشانه های رفتاری این عارضه طغیانهای پریشانی , وحشت زدگی و خشم شدید است توصیه های درمانی روانشناسان را در این باره با هم مطالعه می کنیم .

افسردگی های بهنجار تقریباً همیشه حاصل استرس اخیر هستند. ما دو علت نسبتاً شایع نشانه های افسردگی را در نظر خواهیم گرفت که عموماً اختلال های خلقی محسوب نمی شوند، به جز در مواقعی که بطور غیر عادی شدید و یا طولانی باشند.

فقدان و فرایند سوگ:

معمولاً سوگ را به صورت فرایند روان شناختی در نظر می گیریم که بعد از مرگ فردی عزیز دستخوش آن می شویم-فرایندی که یه نظر می رسد برای مردان دشوارتر از زنان باشد. سوگ معمولاً ویژگیهای خاصی دارد. در واقع، مشاهدات کلاسیک بولبی نشان داد که از دست دادن همسر یا عضو خانواده نزدیک معمولاً چهار مرحله پاسخ طبیعی دارد:

۱-کرخی و ناباوری که ممکن است از چند ساعت تا یک هفته ادامه یابد و امکان دارد که طغیانهای پریشانی، وحشت زدگی، یا خشم شدید آن را قطع کند.

۲- حسرت خوردن برای فرد متوفی و جستجو کردن او که ممکن است چند هفته یا چند ماه ادامه یابد. نشانه های معمول عبارتند از بی قراری، بی خوابی، و اشتغال ذهنی در مورد فرد متوفی.

۳- آشفتگی و نا امیدی که بعد از کاهش یافتن حسرت خوردن و جستجو کردن آغاز می شود. این زمانی است که فرد سرانجام این فقدان را به عنوان همیشگی بودن می پذیرد و می کوشد هویت تازه ای را تشکیل دهد. ملاکهای اختلال افسردگی اساسی ممکن است در طول این مرحله برآورده شوند.

۴-وقتی که افراد به تدریج زندگی خود را باز سازی می کنند، غم فروکش می کند، به زندگی بر می گردد و سطحی از باز سازی ایجاد می شود.

عموماً این الگو بهنجار محسوب می شود. اما برخی افراد، یک جایی در وسط این توالی پاسخ طبیعی گیر می کنند. ماهیت طبیعی یا بهنجار نشان دادن تعداد خاصی از نشانه های سوگ باعث شده است که معمولاً ظرف دو ماه اول پس از فقدان نباید تشخیص اختلال افسردگی اساسی داده شود، حتی اگر تمام ملاکهای نشانه برآورده شده باشند.

اگر برای لحظه ای افرادی را که سرانجام مبتلا به اختلال افسردگی تشخیص اساسی داده می شوند نادیده بگیریم، به راحتی می توانیم ببینیم که سوگ  ساده، وظیفه انطباقی دارد. به طور سنتی، ناتوانی در نشان دادن سوگ تحت شرایطی که به نظر موجه می رسد، مایه نگرانی بوده است، زیرا تصور می شد که این حکایت از آن دارد که فرد فقدان را به طور کامل، حداقل در سطح روان شناختی، پردازش نکرده است. اما تحقیقات جدید در مورد افراد داغدیده بعد از مرگ همسر، شریک زندگی، یا والد معلوم کرده اند که تقریباً ۵۰ درصد افراد هنگام روبرو شدن با فقدان، انعطاف پذیری واقعی، همراه با نشهنه های جزئی و بسیار کم دوام افسردگی یا داغدیدگی را نشان می دهند. و بر خلاف انچه که قبلاً تصور می شد، این افراد انعطاف پذیر از لحاظ هیجانی ناسازگار یا به همسر خود نادلبسته نیستند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *