روش های برگزیده برای تنظیم ذهن

 

حتی اگر تجربه ی بیماری یا ناتوانی داشته اید می توانید تلاش کنید به میزانی از سلامتی و تناسب اندام دست یابید که به شما کمک کند احساس خوبی در مورد خودتان داشته باشید.

هزاران سال دانش عمومی بر این باور بوده است که بدنی سالم، ذهنی سالم می بخشد. بدنی قوی تمام وجود شما را – بدن، ذهن، روحیه، احساسات و حتی بیشتر- تنظیم می کند.

یک بدن متناسب ماده ی شیمیایی احساس خوشی یا اندورفین را ترشح می کند که سیستم دفاعی بدن را تقویت می کند. شما احساس بهتری دارید مطمئن تر هستید و از انرژی بیشتری برخوردارید. در نتیجه تمایل دارید نیمه ی روشن زندگی را ببینید.

برخی از روش های برگزیده برای تنظیم بدن و در نتیجه تنظیم ذهن:

• لحظه ای قدم بزنید تا با تنفستان همسو شوید.
• بدنتان را بکشید. تمرینات یوگا روشی ایده آل جهت تمرکز بدن، ذهن و تنفس می باشد. اگر نگران مشکلات جسمانی هستید ابتدا از یک پزشک یا یک مربی یوگا سوال کنید. تمرین های بدنی نظیر دویدن در جا، حرکات موزون با موسیقی، طناب زدن یا از پله ها بالا دویدن نیز برایتان مفید هستند.
• زمانی را در مقابل منبع نوری که بر خلق و خو اثر می گذارد، سپری کنید. صبح هنگام می تواند بهترین زمان برای صرف زمانی مناسب در مقابل منبع نور باشد دقیقا چه زمانی برای نیازها و شدت منبع نور مناسب است.
• تصور کنید تناسب اندام چه احساسی دارد. سپس دست به کار شوید همان طور که به دنبال کارهای روزانه تان می روید طوری حرکت کنید که گویی پر انرژی هستید احساسات تان بهبود یافته و احساس سلامتی عمومی ذهنی و احساسی دارید. حتی اگر در آن زمان چنین احساسی ندارید. وقتی چنان عمل می کنید که گویی پر انرژی و کاملا مشتاق هستید بدنتان نیز به همان شیوه واکنش نشان می دهد و به حالت سرزندگی بر میگردد. انتخاب خط مشی جدید می تواند به یک عادت تبدیل شود. در نهایت سرزنده و پر انرژی بودن به حالت طبیعی شما تبدیل می شود.

احتمالا هر روز برای مسواک زدن دندانهایتان دودل نیستید ولی چند وقت یک بار درنگ می کنید تا افکار منفی و مشکوک را از ذهنتان خارج کنید؟ مراقب افکارتان و چگونگی تاثیرشان بر زندگی باشید:

• مراقب آنچه در طول روز می خوانید، مشاهده می کنید و گوش می دهید باشید. موسیقی می تواند حالت احساسی شما را تغییر دهد. بنابراین موسیقی را با آن حالتی که می خواهید داشته باشید تطبیق دهید. هم چنین نسبت به برنامه های تلویزیونی که مشاهده می کنید سایت های اینترنتی که بازدید می کنید و منابع اخباری که بررسی می کنید دقت داشته باشید. لحن و نحوه ی ارائه ی مطالب در رسانه هایی که هر روز استفاده می کنید می توانند بر احوالتان تاثیر بگذارند.
• افکاری معین و دقیق را جایگزین نتیجه گیری های کلی منفی کنید. به عنوان مثال به جای آنکه به خود بگویید: هیچ کس از من حمایت نمی کند؟ و در نتیجه ی این حرفتان احساس بدتری نسبت به وضعیت تان داشته باشید فعالانه حقیقت را به خود یادآوری کنید دوستم از من حمایت می کند.
• هنگام مشکلات با داشتن اطمینان از آنکه مغز احساسی تان بر مغز متفکرتان غلبه نمی کند دورنمای خود را حفظ کنید: به عنوان مثال به جای فکر من تحمل این را ندارم، به خود یادآوری کنید چه مهارت هایی برای مدیریت مسئله در اختیار دارید و زمانی را به خاطر آورید که در گذشته با موفقیت از آن مهارت استفاده کرده اید. از خود بپرسید در سه ماه آینده این لحظه چقدر اهمیت خواهد داشت.
• مراقب سخنانتان باشید. سخن بازتاب افکار است. پس دریابید چگونه نظر خود را با قاطعیت و بدون غرور ابراز کنید.
• بر اساس افکار و نیازهایتان عمل کنید. اگر از مشکلی شکایت می کنید درباره ی آن اقدامی انجام دهید اقدام مناسب موجب افزایش حس تسلط و عزت نفس می شود.
• با اعتقادات و ارزش های شخصی تان زندگی کنید. نسبت به چگونگی گذراندن وقت تان هوشیار باشید تا بر آنچه برایتان با ارزش ترین است تمرکز کنید.
• تمرین تمرکز یا آگاهی را به طور منظم انجام دهید. این فعالیت ها کمک می کنند تا فراتر از مشکلات یا اضطراب ها قرار بگیرید و تسلط خود را به دست آورید.

هر روز به دیگران اعتماد کنید زیرا در غیر این صورت نمی توانید یک زندگی عادی داشته باشید. اکثر اوقات کارها پیش می روند. با این حال باید بپذیرید که گاه گاه دیگران شما را ناامید می کنند یا حوادثی اتفاق می افتند. درباره ی طبیعت زندگی واقع بین باشید.

اگر بتوانید حالت تدافعی و ترستان را رها کنید احتمال دارد شادتر شوید. بر خوش بین بودن تمرکز کنید اما در عین حال افکاری منطقی را که حقیقت توانایی اعتماد به خود در مدیریت تمام مسائلی که به سویتان می آیند را تایید می کنند، حفظ کنید. ببینید تا به حال روزانه به چند نفر اعتماد کرده اید:

• فردی که لاستیک اتومبلیتان را عوض می کند.
• بنایی که سقف خانه تان را تعمیر می کند.
• خلبان، راننده ی اتوبوس

اعتماد از خودتان شروع می شود: اعتماد به خود، اعتماد به ارزش داشتن تان، اعتماد به توانایی تان در دنبال کردن مسیر خود و اعتماد به وفاداری و قابل اطمینان بودنتان. اگر نمی توانید به خود اعتماد کنید دیگران نیز به شما اعتماد نمی کنند و شما به دیگران اعتماد نمی کنید.