استرس یک سلاح برای موفقیت
استرس
روانشناس و محقق، کِلی مک گونیگال نتیجه تحقیقاتش را در کتاب جدیدش به‌نام ” فراسوی استرس” ،طرز فکر ما را در مورد تجربیات‌مان در شرایط پراسترس تغییر می‌هد.
یافته‌ها نشان می‌دهد در کشورهایی که مردم استرس بیشتری دارند،تولید ناخالص‌شان بالاتر،امید به زندگی بیشتر و شادی‌های‌شان باکیفیت‌تر و بیشتر است.همچنین این افراد در زندگی از لذت، مفهوم،آموزش،عشق و نشاط بالاتری برخوردارند.
درمان استرس
هرچند تجربه ما از استرس،پدیده‌ای ناراحت کننده و آزاردهنده است اما درواقع استرس،شاخص و سنجشی برای میزان تعهد و دل‌سپردگی ما به چیزهایی است که شادمان می‌کند.برای بهره بردن از جنبه‌های مثبت استرس،باید طرز فکرتان را تغییر داده و مثبت فکر کنید.
مک گونیگال توصیه‌های ساده‌ای برای شما دارد:
۱٫ استرس را به ارزش‌ها و اهداف‌تان گره بزنید
وقتی استرس دارید،اغلب به این معناست که دارید برای رشد تلاش می‌کنید،روی چیزی که برای‌تان مهم است کار می‌کنید و می‌خواهید تاثیرتان را روی دنیا بگذارید.اما وقتی دارید روی چیزی که برای شما مهم است کار می‌کنید،معمولا استرس روی نگرش‌تان سایه انداخته و شرایط سختی برای رسیدن به هدف بزرگی که دارید بوجود می‌آورد.این بار اگر در موقعیتی شدیدا استرس‌زا قرار گرفتید،سعی کنید به تصویر بزرگ‌تری فکر کنید نه به آن لحظه و موقعیت خاص.اگر به یک مصاحبه شغلی می‌روید به این فکر کنید که چرا هیجان دارید و این هیجان چه ارتباطی با هدف بزرگی که برای آن شغل دارید دارد.
بعبارتی دیگر،تشخیص دهید که چرا این عمل ارزشش را دارد و روی آن متمرکز شوید به‌جای آن‌که زود آشفته شوید.با این‌کار اجازه می‌دهید استرس وسیله‌ای برای کمک به هدف باشد نه اینکه مانع ایجادکند.اگر نمی‌توانید چیز ارزشمندای برای گره زدن به استرس‌تان پیدا کنید،احتمالا زمان آن است که به‌دنبال هدف جدیدی بروید که ارزش این ضربان تند قلب را داشته باشد.
۲٫ فقط درک کنید که آن‌قدرها هم بد نیست
با تغییری ساده در نگرش‌تان به استرس و باور آن به‌عنوان نیرویی مثبت،می‌توانید تاثیر استرس بر زندگی‌تان را دگرگون کنید.یک زندگی پرمعنا،استرس‌زا نیز است.اگر در شرایط سخت قرار گرفتید،اجازه ندهید استرس مغموم و افسرده‌تان کند، با استفاده از این تکنیک‌ها بگذارید استرس شما را به جلو سوق داده و طرزفکرتان را عوض کند.
۳٫ به‌دنبال روزنه امید باشید
البته تمام موقعیت‌های استرس برانگیز قابلیت یافتن احساس‌های مثبت را ندارند،مثلا وقتی کسی که دوستش داریم میمیرد و یا لوله آب در خانه می‌ترکد و آب همه جا را پرمی‌کند.مطمئنا این حوادث ذاتا احساس برانگیز هستند و جنبه مثبتی در آنها نیست.
ولی کاملا هم درست نیست!
مک گونیگال نتایج مطالعاتش را اینگونه توضیح می‌دهد که وقتی از شرکت‌کننده‌ها در این آزمایش خواسته شد درمورد یکی از تجربیات سختی که داشته‌اند فکر کنند،یک گروه عمیقا غرق این تفکر شدند،همان‌جوری که بیشتر ما عمل می‌کنیم.
اما از گروهی دیگر خواسته شد درمورد یکی از تجربیات تلخی که داشته‌اند به‌عنوان فرصتی برای رشد و تعالی و یا رویدادی مثبت که در دل آن نهفته است نگاه کنند،با این روش، واکنش این افراد مثبت‌تر بود و چشم‌انداز و نگرشی وسیع‌تر در پایان داشتند.دفعه بعد اگر موقعیت دشواری برای‌تان پیش آمد، درآن به دنبال روزنه امید کوچکی برای رشد بگردید.با این کار جلوی فراگیر شدن استرس را در زندگی‌تان می‌گیرید.
