استوره سیزده فروردین
در استوره ی ایرانی عمر جهان هستی دوازده هزار سال است. این دوازده هزار سال ِ تمثیلی را «زمان کرانه مند» نامند که خود بخشى از زمان بی کرانه است:
در استوره ی ایرانی عمر جهان هستی دوازده هزار سال است. این دوازده هزار سال ِ تمثیلی را «زمان کرانه مند» نامند که خود بخشى از زمان بی کرانه است:
جشن باستانى بهمنگان روز بزرگداشت منش نیک است منش نیک را می ستاییم ماه بهمن و شر آفرینى های اهریمنی” آب گیرى سد سیوند” در میهن مان
هفت سینی را بیاورید ” این صدایی است که هنوز در خور بیابانک بگوش می رسد،نشان می دهد رسم دوره ی ساسانی این بوده است
واژه ی «یلدا» که نام یکی ازجشن های ایرانی است، برگرفته شده از زبان سریانی و به چم زایش است. زبان سریانی یکی از گویشهای برآمده
تشتر، ستارهی رایومند فرهمند را میستاییم که شتابان به سوی دریای «فراخ کرت» بتازد، چون آن تیر در هوا پَران که آرش تیرانداز – بهترین تیرانداز ایرانی – از کوه «اَیریو خشتوثَ» به سوی کوه «خوانونـَت» بیانداخت …
به گواهی تاریخ نگاران، بزرگترین و باشکوه ترین جشن سده ثبت شده در تاریخ ایران به ویژه پس از اسلام به فرمان مردآویز ( به معنی مرد پیکار که معرب آن مرداویج است ) سردار دلاور ایرانی در شهر کهن سپاهان و در کناره های زیبای زاینده رود برگزار شد.
ایرانیان پیش از آنکه به آیین خردگرای زرتشت بپیوندد, پیرو آیین مهر بودند و به خدای بزرگ که اهورامزدا مینامیدند ایمان داشتند
پیش از این و در نوشتار «میترا و پیوند آن با ستاره قطبی باستانی» به این فرضیه پرداختیم که سرچشمه باور به «میترا/ مهر» و «گردونه مهر» در میان ایرانیان و هندوان باستان
در مورد فروردگان یا جشن سوری، یا جشن زایش هستی و داده هاى اهوراى فروهر، باور چنین است که، در طی برگزاری این جشن، مردمان درگذشته
در میان عناصر چهارگانه ؛ آتش و آب و خاک و باد ؛ از دیر باز آتش در میان آریا ییان اعتبار دیگری داشته است . در اوستا آتش فرزند اهورامزدا و سپندار مذ