فواید آگاهی بیشتر از گذشته های پدر و مادر

آگاهی بیشتر از گذشته های پدر و مادرتان و درک عمیق آنان به دو دلیل به نفع شما خواهد بود:
۱- به شما امکان می دهد که همه اعتقادات جالب توجه یا باور همه یا هیچ و تصوراتی را که ناهشیارانه در مورد پدر و مادر و خانواده تان پذیرفته اید مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید.
۲- به شما کمک می کند که منشا پیام های تحریف شده مربوط به خود و دیگران را که پدر و مادر درونی برایتان می فرستند، به درستی ببینید.
در جایگاه درمانگر خانواده، یکی از نخستین وظایفم آن است که درباره این موضوع که چرا هر خانواده مشکل داری را که می بینم اعضایش به دنبال درست شدن هستند فرضیه هایی ایجاد کنم. پس بخشی از کار مهم و مبتکرانه ابتدای کارم این است که برای ایجاد چنین فرضیه هایی اطلاعات کافی جمع کنم که اغلب نیز یکدیگر را نقض می کنند. به هر صورت در طول زمان یک یا بیشتر این فرضیه ها کاملا قانع کننده می شوند.
برای مثال وقتی خانواده ای با فرزندش مراجعه و اظهار می کند که نمره های تحصیلی فرزند یک باره افت کرده است من عوامل متعددی را در نظر می گیرم. آیا تغییری ناگهانی در خانواده موجب ناراحتی فرزند شده است؟ آیا پدر و مادر رابطه ای سازگار دارند؟ آیا فرزند محدودیت های شفاف همراه با توجهی مثبت دارد؟ آیا در خانه افراط در مواد مخدر یا الکل وجود دارد؟ یا سوء استفاده های جسمی یا جنسی هست؟ آیا فرزند از بیماری یا ناتوانی یادگیری رنج می برد؟ واکنش پدر و مادر نسبت به نمرات بد چگونه است؟ وضعیت تحصیلی خود پدر و مادر چگونه بود؟ وضعیت تحصیلی خواهر و برادرهای فرزند چگونه است؟ آیا در مدرسه یا در حلقه دوستان آن بچه اتفاقی ناگوار افتاده است؟ آیا فرزند یا عضو دیگری از خانواده دچار افسردگی است؟
برای کشف این پرسش ها من به شکل درمانگرهای خانوادگی که توصیف گر ملحق شدن هستند در می آیم و در ان مقطع یکی از اعضای موقتی می شوم در نتیجه می توانم دنیای خانواده را آن گونه که عمل می کنند ببینم. شاید به نظر شما نیز پیوستن به دنیای پدر و مادرتان برای ایجاد فرضیه هایی، در مورد اینکه چرا شما را طیر سلطه می گیرند مفید باشد. البته نظریه پیوستن به پدر و مادرتان ممکن است احساسات درهم برهمی ایجاد کند. ممکن است بخواهید دلایل نهان رفتار گیج کننده شان را بدانید. با وجود این پس از سال ها تلاش برای آنکه کارهای پدر و مادرتان را درک و برای کارهاشان توجیهی پیدا کنید شاید برای ادامه کار دچار تردید شوید. اما به خاطر داشته باشید که پیوستن به دنیای پدر و مادرتان موقتی است نوعی ملاقات است نه ادغام شدن. ملاقات دنیای آنان به معنای پذیرفتن سلطه گری ویران کننده شان یا انکار حق تان باری خشمگین، غمگین یا مایوس بودن نیست. بلکه با پیوستن ممکن است به دیدگاه هایی درباره دوران بزرگ شدنتان دست یابید که می توانند در مداوای صدمات ایجاد شده موثر باشند.
وقتی ببینید که پدر و مادرتان در دوران خردسالی چقدر رنج برده اند آن گاه از اینکه به خاطر نظارت شدنتان خشمگین می شدید احساس گناه می کنید.
شاید چنین چیزی معقول نباشد اما احساسی شایع است. پدر و مادرتان رنج برده اند. آنان نیز در دوران خردسالی صدمه دیده اند. این تقصیر ایشان نبود زخم های بهبود نیافته تا دوران پدر و مادری با ایشان باقی مانده به گونه ای که به ما صدمه زده اند. این هم تقصیر خود آنان نبوده است.
البته آگاهی از اینکه پدر و مادرتان نیز رنج برده اند ذره ای از آنچه نسبت به شما روا داشته اند احساسی که در شما ایجاد کرده اند و تاوانی که همچنان باید بپردازید کم نمی کند. صرف اینکه پدر و مادرتان نیز رنج برده اند به این معنی نیست که خشمتان توجیه ناشدنی است. شما ممکن است برای آنان احساس همدلی، دلسوزی و اندوه کنید هر چند شما را نیز آزرده اند. وقتی ببینید که پدر و مادرتان در دوران خردسالی شان متحمل چه رنج و دردی بوده اند و همچنین مشاهده اینکه چگونه به شما آسیب رسانده اند می تواند بر توانایی تان برای تحمل بیش از یک حقیقت بیفزاید. حفظ هر دو حقیقت و انکار نکردن هیچ کدام از آن ها می تواند یکی از بزرگ ترین مشکلات کسانی باشد که در فضایی پر نظارت بزرگ شده اند. توجه به این دو حقیقت، طرز تفکر همه یا هیچ خانواده ای بیش نظارت گر را نقض می کند و درِ شک و تردید می گشاید و شما را قوی تر می کند.