کاملترین توضیحات در مورد فرزند پروری

مردان خانواده دوست

فرزند پروری به چه معناست ؟

آیا فرزند پروری کاری مشکل است ؟

آیا برای تربیت فرزند باید مهارت های خاصی کسب کنیم ؟ هر خانواده ای شیوه ی تربیتی خاصی برای کودک خود در نظر دارد . برقرار کردن ارتباط درست با فرزند یکی از مهم ترین و اصلی ترین اصل های فرزند پروری می باشد .

فرزند پروری فرایند پرورش فرزند از نوزادی تا بزرگسالی است که باعث ایجاد تداوم و پیوستگی خانواده در سالهای بعدی می شود.

این فرایند کاری همیشگی و دایمی است. ممکن است شما واژه ی همسر سابق را در جامعه زیاد بشنوید، ولی هیچ گاه واژه پدر یا مادر سابق را نشنیده اید.

ممکن است بتوانید همسرتان را طلاق دهید ولی هیچگاه نمی توانید فرزندانتان را طلاق دهید. شما می توانید فرزندانتان را به خانواده ای دیگر بدهید، ولی باز پدر و مادر واقعی او هستید و فرزند پروری لزوما همیشگی است، لذا تاثیرات شگرف و ژرفی بر همه جنبه های زندگی می گذارد و نبود آن نوعی خلائ ایجاد می کند (اولسون و اولسون، ۲۰۰۱) همانطور که یک والد مطرح کرده و بسیاری نیز با آن موافقند: « کودکان فضایی را در زندگی شما پر می کنند که هرگز خلائ آن را احساس نکرده اید.»

فرزند پروری انرژی و مبارزه ی فراوانی را از افراد می طلبد و پاداش های مادی اش اندک است.

اول از همه چیزی بابت والد شدن دریافت نمی کنید. دوم اینکه به ندرت برای والد شدن از شما قدردانی می شود که گاهی کودک تایید و مهرش را بصورت یک بوسه و یا در آغوش کشیدن به شما نشان می دهد ولی هنگامی که کودکان بزرگ می شوند، به ویژه در سنین نوجوانی و جوانی اولیه، حداقل برای چند سالی از شما فاصله می گیرند که این مرحله اصطلاحا “مرحله پرتاب” نامیده می شود.

والدین که از همه چیز زندگی شان برای کودک سرمایه گذاری کرده اند، احساس می کند که مورد غفلت واقع شده اند : ” نمی دانم در مورد دخترم چه اشتباهی مرتکب شده ام” و زیر لب غرولند می کنند که “۶ هفته است که نه نامه فرستاده است و نه تلفن زده است.”

این فرایند بسیار رایج است ولی در دفاع از نسل جدید می توان گفت، کودکان چطور می توانند درک کنند که بر والدین چه گذشته است تا زمانی که خودشان آنرا احساس نکرده اند؟

” شما باید آن را احساس کنید تا واقعا بفهمیدش” در واقع ما هرگز نمی توانیم پاسخ زحمات وادین مان را بدهیم، اما همین که والدین ببینند در پرورش یک انسان مسئول ، موفق بوده اند، خود پاداش بزرگی است. ما از فداکاری های والدین بهره مند می شویم و هنگامی که خودمان والدین شدیم برای فرزندانمان فداکاری خواهیم کرد. پس این نظام منصفانه است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود، ما قدر شناسی مان را با انتقال عشق مان به فرزندانمان اثبات می کنیم.

شاید بسیاری از والدین به این نتیجه برسند که اکثر کودکان فداکاری های والدین را فراموش می کنند. پاداش های والد گری اکثرا درونی هستند؛ لذت تماشای رشد کودک، دیدن واکنش های سرگرم کننده ی کودک ، ایجاد صمیمیت در ازدواج که در آن والدین برای پرورش کودک با یکدیگر مشارکت و تلاش می کنند و رضایتی که از انجام خوب این کار حاصل می شود.

نکته:

فرزند پروری را می توان همانند یک کار دانست، که ویژگی های یک کار یعنی صرف انرژی، زمان، ایجاد خستگی، فرسودگی و نظیر آن را نیز به همراه دارد، اما اگر این کار بخوبی و با برنامه ریزی انجام شود، لذت ها و پاداش هایش بی شمار است.

امور مربوط به تربیت فرزند اغلب اوقات توسط مادران انجام می گیرد. زنان از شغل و وقت آزادشان می گذرند و نسبت به مردان، زندگیشان را برای تربیت کودکان بیشتر منطبق می کنند.

جزیی از مشکل این است که مردان احساس می کنند مسئولیتهای آنان مقدمتا در بیرون از خانه است. آنها اغلب در کودگی الگوی خوبی از یک پدر فعال (دخیل در امور روزمره کودکان) نداشته اند. برخی از مردان به غلط فکر می کنند گه تربیت کودک، به سادگی یک کار زنانه است. البته این مشکل در خانواده هایی که زنان نیز شاغل اند به شکل پر رنگ تری رخ می نمایاند و لازم است که تغییراتی در نقش های همسران بوجود آید.

پدران می توانند با انجام امور زیر در امر تربیت کودک دخیل شوند:

مراقبت از کودکان بر پایه ای منظم و انجام آنچه مادران انجام می دهند نظیر تغذیه، جابجایی، پوشاندن و آموزش زندگی به کودکان، این کار به مادر نوعی فراغت و استراحت از مسئولیتهای مراقبت از کودک را می دهد، فشار زندگی را برای او کم می کند و احتمالا او را در مواجهه با کودک خوشنود تر کرده و باعث می شود از آن لذت بیشتری ببرد.

پرداخت سهم منصفانه ای از پول برای مراقبت روزمره کودک و پاسخ گویی به نیازهای آموزشی او.

ایفای نقش به عنوان یک مرد بزرگ سال مثبت در زندگی کودک که به کودک نشان می دهد یک مرد خوب چگونه احساس می کند و عمل می کند.

رفتار احترام آمیز نسبت به مادر و حمایت از او به عنوان یک والد

بیشتر والدین تصور می کنند پذیرش کودک به همان صورت که هست باعث می شود تا فرزندشان آنچه هست باقی بماند و پیشرفتی نداشته باشد. آنان عقیده دارند که بهترین راه برای تربیت این است که به او بیاموزند که کدام رفتار او را دوست ندارند یا کدام ویژگی وی نامطلوب است. حال آنکه عدم پذیرش، بچه ها را خاموش می سازد و به فرزندان می آموزد که در میان نگذاشتن احساسات و مشکلات با والدین دردسر کمتری برای آن ها خواهد داشت!! بنابراین بکار بردن احساس پذیرش امری ضروری در تعاملات والد- فرزندی است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *