نکاتی درباره ی راز در زندگی

چگونه یک رابطه عاشقانه جدید داشته باشیم؟

در این مطلب ما به شما می‌گوییم که نگفتن چه رازهایی می‌تواند به رابطه شما آسیب بزند و چه حرف‌هایی را می‌توانید بدون عذاب وجدان برای همیشه در دلتان حبس کنید.

توی بدهی دست و پا می‌زنم

از قدیم شنیده‌اید که مرد واقعی مشکلاتش را پشت در خانه می‌گذارد و با لبخند وارد خانه‌اش می‌شود؟ اگر زیر بار بدهی و قرض کمرتان خم شده، به فکر رفتن در قالب چنین مردی نیفتید و موضوع را پیش از آنکه کار بالا بگیرد با همسرتان در میان بگذارید.

او نه‌تنها شریک قلب، بلکه شریک جیب شما هم هست و اگر جیب‌تان پرپول یا خالی از پول شود، این اتفاق در زندگی او هم تاثیری غیرقابل انکار می‌گذارد.

نمی‌گوییم همسرتان را نسبت به آینده اقتصادی‌تان بی‌اعتماد کنید، کافی است برایش توضیح دهید که مشکل چرا و چطور ایجاد شده‌ است و اگر برای حل مشکل نیاز به همکاری او دارید، با دقت برایش توضیح دهید که چه کمکی از او می‌خواهید و قدمی که برای حل شدن این مشکل برمی‌دارد، چه تاثیری در آینده اقتصادی خانواده‌تان می‌گذارد.

سال‌ها پیش عاشق شدم

اگر سابقه یک عشق بی‌سرانجام در کارنامه عاطفی‌تان است، دلیلی ندارد همسرتان را از آن احساس قدیمی با خبر کنید.

آیا کسی که به او دل بسته بودید امروز در زندگی شما نقشی دارد؟ آیا گفتن این راز تغییری در زندگی مشترک شما ایجاد می‌کند؟ اگر پاسخ‌تان به این سوال‌ها منفی است و با گفتن چنین رازی تنها می‌خواهید برای همسرتان درددل کنید، کارشناسان هافینگتون پست به شما توصیه می‌کنند، سراغ راه دیگری برای نزدیک‌تر شدن به همسرتان بروید.

گفتن چنین موضوعی، جز ایجاد یک اشتغال آزار‌دهنده و البته بی‌جهت ذهنی برای همسرتان پیامدی ندارد. با بیان چنین موضوعی می‌خواهید حسادتش را قلقلک دهید و بیشتر مورد توجهش قرار بگیرید؟ مراقب باشید که این شیوه تلاش کردن برای جلب محبت او به حبس شدن‌تان در قفسی از بی‌اعتمادی ختم نشود.

اخراج شده‌ام

شاید جزئیات آنچه در محل کار شما می‌گذرد، به همسرتان ارتباطی نداشته باشد، اینکه امروز در محل‌ کارتان رئیس با شما بد صحبت کرده چندان ربطی در زندگی مشترک شما ندارد و دانستن آن در زندگی او تغییری ایجاد نمی‌کند، اما اتفاق مهمی مثل از دست دادن شغل که با از دست دادن درآمد و تغییر در موقعیت اجتماعی هم همراه می‌شود، نباید از چشم همسر شما پنهان بماند.

می‌ترسید نگران آینده شود و استرس به جانش بیفتد؟ اشکالی ندارد! او هم در روزهای خوب و هم در روزهای سخت، شریک زندگی شماست؛ پس این نگرانی و اضطراب را تنهایی به دوش نکشید و با گفتن واقعیت به او، برای هموار کردن شرایط در کنار هم تلاش کنید و برای شرایط استرس‌زایی که ایجاد شده راه حل پیدا کنید.

از خانواده‌اش بیزارم

هیچ حس مثبتی نسبت به خانواده شریک زندگی‌تان ندارید و از بودن در کنارشان لذتی نمی‌برید؟

فکر می‌کنید غر و لند کردن در زمانی که به دیدن‌شان می‌روید و ابراز نارضایتی از وقت گذراندن با آنها، یعنی در میان گذاشتن سلیقه‌تان با همسرتان و نزدیک‌تر شدن به او؟

اشتباه می‌کنید! خانواده شما و شریک زندگی‌تان باید از خطوط قرمزی باشند که در زندگی مشترک نباید روی‌شان پا بگذارید. دوست‌شان ندارید؟ اشکالی ندارد! لزومی ندارد که شما عاشق خانواده همسرتان باشید؛ اما «باید» به آنها احترام بگذارید و به همسرتان هم نشان دهید که چنین خط قرمزی را به رسمیت می‌شناسید.

جواب آزمایش‌هایم مشکوک است

شاید نداشته باشد که مشکلات را با همسرتان در میان بگذارید و شاید بتوانید برخی حرف‌های دل‌تان را به‌عنوان محدوده شخصی‌ که جز شما کسی از آن باخبر نیست حفظ کنید؛ اما حرف‌هایی که در مورد سلامت‌تان وجود دارد، در گروه این رازها قرار نمی‌گیرند. شریک زندگی شما باید بداند که جسم‌تان در چه وضعیتی قرار دارد. اگر دکتر‌ها حرف خوبی در مورد سلامت شما نمی‌زنند، باید همه آنچه شنیده‌اید را با او در میان بگذارید. حاصلش چیست؟ او یا می‌تواند به شما کمک یا اینکه لااقل می‌تواند خودش را برای روزهای سختی که باید در کنار شما آنها را بگذراند آماده کند.

دیگر عاشقش نیستم

اگر احساس‌تان در مورد شریک زندگی‌تان فرق کرده یا اینکه احساس می‌کنید در رابطه میان شما یک جای کار می‌لنگد، باید موضوع را با او در میان بگذارید. به همسرتان بگویید چه احساسی دارید و دلایلی که تصور می‌کنید چنین تغییراتی در احساس شما ایجاد کرده‌اند را هم با او در میان بگذارید. حرف‌هایش را بی‌طرفانه و با آرامش بشنوید و ایده‌آل‌تان از یک زندگی خوب را برایش شرح دهید. اگر احساس کردید مکالمه دونفره شما به جای خوبی نمی‌رسد، از یک مشاور خانواده برای پیدا کردن الگوی خوب و البته شدنی‌ برای ساختن زندگی موفق کمک بگیرید و اجازه ندهید سکوت‌تان رسیدن به چنین ایده‌آلی را هر روز سخت‌تر کند.

سرد شده‌‌ام

از رابطه زناشویی‌تان لذتی نمی‌برید و هر بار به‌خاطر همسرتان این رابطه را تحمل می‌کنید؟ سرد شدن شما نباید مثل یک راز بماند و از همسرتان پنهان شود. اگر نمی‌خواهید این بی‌میلی در رابطه شما ماندگار شود و به آن آسیب بزند، موضوع را با همسرتان در میان بگذارید. اگر دلیل این سردی برای خودتان روشن است، آن را با همسرتان مطرح کنید و برای برطرف شدن دلیل مورد نظر تلاش کنید. اما اگر خودتان هم نمی‌دانید چطور کارتان به اینجا کشیده، با همسرتان سراغ یک متخصص سکسولوژیست بروید و ریشه‌های این سردی را در کنار هم بررسی کنید.

یک جای کار خانواده‌ام می‌لنگد

اگر در خانواده شما مشکلی است که دانستن یا ندانستن آن تغییری در زندگی همسرتان ایجاد نمی‌کند، دلیلی برای در میان گذاشتن آن راز با همسرتان وجود ندارد. حتما حواس‌تان باشد که تاثیر آن را درست بررسی کنید. شاید فقط از نظر شما موضوع اهمیتی نداشته باشد بنابراین تلاش کنید از زاویه دید او هم به موضوع نگاه کنید. هرگز در مقابل شریک زندگی‌تان، وجهه خانواده خود را خراب نکنید و اگر گفتن یا نگفتن موضوع، تاثیری در رابطه شما و همسرتان نمی‌گذارد، آن راز را در دل خود نگه دارید.

می‌دانید مرز رازداری در زندگی مشترک کجاست؟

می‌خواهم مادر/پدر شوم

نه‌تنها از همان لحظه‌ای که احساس می‌کنید به مادر یا پدر شدن میل دارید، بلکه از روزهای پیش از ازدواج‌تان باید در این مورد با شریک زندگی خود صحبت کنید. چنین میلی، چیزی نیست که بخواهید آن را زیر شرم یا همرنگ شدن با کسی که در کنارتان زندگی می‌کند پنهان کنید و در آینده او را به‌خاطر نارضایتی پنهانی که به جان‌تان افتاده قربانی کنید. او باید بداند در دل شما چه می‌گذرد و برای اینکه قدمی برای رسیدن به خواسته شما بردارد یا عواقب محروم ماندن شما از آن خواسته را بپذیرد، آماده شود.

اگر می‌خواهید رازتان را بگویید

تا اینجای مطلب برای‌تان توضیح دادیم که چه رازهایی را بهتر است برای همیشه در دل‌تان نگه دارید و حق شریک زندگی شماست که از چه موضوعاتی باخبر شود، اما گفتن رازها هم آداب خودش را دارد که در این چند سطر با آنها آشنا می‌شوید.

سر میز مذاکره بنشینید

در یک محیط آرام و خاص قرار بگذارید. یک گوشه دنج در یک پارک یا صندلی خاصی در کافه‌ای خلوت می‌تواند برای این گفت‌وگو مناسب باشد. با همسرتان در محلی آرام بنشینید و با آرامش و انتخاب جملاتی شفاف که اجازه ایجاد سوء‌تفاهم را نمی‌دهند، ماجرا را برایش شرح دهید.

بشنوید

شما می‌خواهید راز مهمی را بگویید، اما دلیلی ندارد که تنها گوینده این جلسه شما باشید. شاید همسرتان با شنیدن حرف‌های شما نگران، مضطرب یا بدبین شود. این واکنش‌های منفی می‌تواند طبیعی باشد اما نباید اجازه دهید که واکنش‌های شتابزده شما آنها را تشدید کند. به او بگویید که حق دارد دچار احساسات منفی شود و حاضرید برای کنترل شرایط هر قدمی‌ بردارید.

کمک بگیرید

هیچ وقت دنبال حل مساله به تنهایی نباشید. اگر همسرتان توان کمک کردن به شما را دارد، دست‌تان را به سمتش دراز کنید اما اگر احساس می‌کنید کمکی از او ساخته نیست، روی حمایت روانی‌اش حساب کنید و به‌عنوان همراهی خوب در کنارتان از او کمک بگیرید.

اشتباهات را نبش قبر نکنید

مدت‌ها پیش اشتباهی کرده‌اید و پرونده‌اش در زندگی‌تان بسته شده؟ اشتباهی که همسرتان را از آن بی‌خبر گذاشته‌اید و امروز دیگر در زندگی شما یا او تاثیری ندارد؟ اگر از محل کارتان اخراج شده بودید اما به همسرتان گفته بودید که استعفا داده‌اید، اگر دچار مشکلات مالی شده بودید اما مشکلات را برطرف کرده‌اید و. . . دلیلی ندارد که امروز این موضوعات را با همسرتان در میان بگذارید. درصورتی‌که پرونده اتفاقاتی که روی‌شان به اشتباه سرپوش گذاشته بودید بسته شده، با نبش قبر کردن‌شان مشکلات‌تان را چند برابر نکنید و همسرتان را به‌خاطر اتفاقاتی که امروز دیگر در زندگی‌تان دخالت ندارند، نسبت به خود بی‌اعتماد نکنید.

چشم‌های‌تان را باز کنید

قرار است برای تغییر تلاش کنید اما قبل از آنکه با امیدواری ادامه مطلب را بخوانید، به شما می‌گوییم پیش‌نیاز کارگر شدن تغییرات مورد نظرتان، ازدواج با مردی است که در خانه کار کردن را بد نمی‌داند. اگر سراغ مردی رفته‌اید که در خانه پدری به او آموزش داده‌اند که کار کردن در خانه، در هر شرایطی «وظیفه» زن است و همیشه در گوشش خوانده‌اند که «مرد» دست به سیاه و سفید نمی‌زند، نمی‌توانید به تغییر شرایط امیدوار باشید. شوهری که حفظ مردانگی‌اش را وابسته به فاصله‌اش از آشپزخانه می‌داند، به آسانی نمی‌تواند باورهایی که چند ده سال در مغزش حک شده است را تغییر دهد.

شوهر خراب‌کن نباشید

بیش از اندازه وسواسی هستید و تحمل ندارید که حتی نیم‌ساعت ظرف‌ها روی سینک ظرفشویی بماند؟ برای تمیز کردن خانه اصول خودتان را دارید و چون همسرتان از آن اصول بی‌خبر است یا به خوبی شما کارهای خانه را انجام نمی‌دهد، او را از کار کردن معاف می‌کنید؟ اگر همسرتان کار کردن بلد نیست به او برای یاد گرفتن اصولی که برای‌تان مهم است، زمان دهید. سختگیری را کنار بگذارید و وقتی مشغول کار است مدام از او ایراد نگیرید. اگر صبور باشید و هر هفته تنها یک نکته تازه را به او آموزش دهید، بعد از گذشت چند ماه می‌توانید از شوهر نابلدتان یک کدبانو بسازید.

گذشته از این، اگر نمی‌خواهید دست تنها بودن در کارهای خانه، بعد از چند سال شما را به زنی غرغرو، کلافه و خسته تبدیل کند، بپذیرید که قرار نیست همه‌چیز ایده‌آل انجام شود. ممکن است ظرف دوست‌داشتنی‌تان از دست همسرتان بیفتد و بشکند یا ممکن است یادش برود که سینک ظرفشویی را خشک کند و لکه روی سینک بماند اما اگر به‌خاطر این اشتباهات او را از کار کرده معاف کنید به همسرتان یاد می‌دهید که هر وقت خسته و بی‌حوصله است، پراشتباه کار کند و شما را به گرفتن پیشبند و جارو ترغیب کند. پس اگر خودخواسته همسرتان را از خانه‌داری محروم کردید، حق ندارید بعدا غرولند‌های‌تان را روی سر او آوار کنید.

توافقنامه بنویسید

تصور نکنید همسرتان قرار است به اندازه شما و به شیوه شما به امور خانه رسیدگی کند. شما برای آنکه همسرتان را در انجام کارها مشارکت دهید، باید به علایق و ویژگی‌های شخصیتی او توجه کنید. شاید همسر شما هرگز ظرف نشوید اما ممکن است با جارو کردن میانه بدی نداشته باشد. شاید او در طول هفته میلی به انجام کارهای خانه نداشته باشد اما در روزهای تعطیل بتواند برای شما خانه‌تکانی کند و به سهم خودش در انجام کارهای خانه شریک شما باشد.

پس در تقسیم وظایف، این موضوع را در نظر بگیرید که همسرتان توان و میل انجام چه کاری را دارد. شک نکنید از میان کارهای متعددی که هر روز در خانه با آنها سر و کار دارید، چند موردی پیدا می‌شود که همسرتان به انجام دادن‌شان بی‌میل نباشد. پس نظرش را بپرسید و بعد از یک گفت‌وگوی مفصل در این مورد با او به توافق برسید. یادتان نرود همسرتان قرار است در کارهای خانه مشارکت کرده و به عادلانه‌تر شدن این شرایط کمک کند نه اینکه دقیقا همان مسئولیت‌های شما را برعهده بگیرد.

همه‌چیز را گردن تنبلی نیندازید

کار نکردن همسرتان در خانه تنها دلیل دعواهای شماست و به تنهایی می‌تواند خانه‌تان را جهنم کنم؟ شاید در تشخیص مشکلی که در رابطه‌تان وجود دارد، دچار سوء‌تفاهم شده باشید و این دلیل ظاهری را به جای مشکلات ریشه‌ای‌تری که در زندگی‌تان خانه کرده مورد توجه قرار داده باشید. در زندگی مشترک، یک مشکل به تنهایی به رابطه آسیب نمی‌زند. در اغلب موارد ما با زنجیره‌ای از مشکلات و سوءتفاهم‌ها روبه‌رو هستیم و گاهی نمی‌توانیم مشخص کنیم دلیل اصلی تنش‌ها کدام‌یک است.

شاید مخالفت همسرتان با کار کردن شما خارج از خانه دلیل همکاری نکردنش با شما باشد و شاید هم اعتیادش به موبایل‌بازی به او مجالی برای دیدن شرایط شما و پیدا کردن انگیزه همکاری را ندهد پس با گفت‌وگو این موضوع را بررسی کنید و بدون خشم، دلخوری یا لحن نامناسب در گفت‌وگویی آرام و دوستانه ریشه مشکلات‌تان را جست‌وجو کنید. اگر احساس کردید در پیدا کردن عوامل مشکل و حل کردن‌شان ناتوانید، حتما از مشاور خانواده کمک بگیرید و اجازه ندهید دلایل کوچک و به ‌ظاهر بی‌اهمیت، آرامش را از زندگی مشترک شما فراری دهد.

همسرتان را بشناسید

وقتی از همسرتان می‌خواهید به شما کمک کند، جوری رفتار می‌کند که انگار مردانگی‌اش را زیر سوال برده‌اید و به شخصیتش توهین کرده‌اید؟ درست است که باورهای کهنه‌ای که در ذهن شریک زندگی شما خانه کرده‌اند می‌توانند این سوء‌تفاهم را ایجاد کنند اما گاهی خودتان هم در ایجاد آن بی‌تقصیر نیستید. قبل از آنکه کاری را از همسرتان بخواهید، نگاهی به شخصیت و توانایی‌هایش بیندازید. اگر همسرتان هیچ‌وقت توانایی انجام کارهای ظریف را نداشته، نمی‌توانید از او بخواهید که کریستال‌ها را برق بیندازد اما می‌توانید کارهای قدرتی را به او بسپارید. اگر همسرتان اهل تمرکز کردن است و به فرزی شما نیست به جای سپردن کارهای دقیقه نودی به او، مسئولیت‌هایی که برای انجام‌شان زمان بیشتری دارید را به او بسپارید.

مامان‌بازی نکنید

می‌خواهید دل همسرتان را به دست بیاورید و به او بگویید که از زن‌های دیگر یک سر و گردن توانمند‌تر هستید؟ به همین دلیل از همان روزهای اول ازدواج خود را در آشپزخانه حبس می‌کنید و هر چند دقیقه یک‌بار با آب‌پرتقال و ظرف کیکی که خودتان طبخش کرده‌اید از او پذیرایی می‌کنید؟ این بار مشکل شما هستید که فکر می‌کنید زن نمونه همان مادر فداکار است و با رفتن از این مسیر همسرتان را به روی مبل نشستن عادت می‌دهید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *