استفاده استیو جابز از امور خسته کننده برای دستیابی به موفقیت

 

یکی از رموز موفقیت استیو جابز در کار خود، توجه به مسائل خسته کننده و حفظ سادگی بود. تمرکز و ثبات جزو رویه اصلی او در کار بود.

تامی ملو، موسس A1 garage Doors است و در این مقاله، به بررسی اهمیت رفتارهای خسته کننده و حفظ یک رویه ساده و ثابت در شخصیت کارآفرینان موفقی همچون استیو جابز می‌پردازد:

همه ما محو موارد پر زرق و برق می‌شویم. یک برنامه کسب و کار، یک هک بازاریابی نوآورانه، صدمین هدفی که باید به آن دست یابیم و غیره.

در واقع، بسیاری از کارآفرینان عاشق گفتن این جمله هستند که:

هیچ دو روزی شبیه به هم نیستند

این موضوع تا حدی درست است. اما در نهایت کارآفرینی بالا و پایین دارد، شما این‌طور فکر نمی‌کنید؟

با این حال من طی گذشت سال‌ها متوجه شده‌ام که اشخاص هوشمند به‌طرز عجیبی از هر چیز پر زرق و برق دوری می‌کنند. آن‌ها متوجه اهمیت تمرکز و ثبات می‌شوند. به عبارت دیگر، آن‌ها سادگی را حفظ می‌کنند، حتی خسته‌کننده بودن مسائل را نیز به خوبی درک می‌کنند. همین رویه به آن‌ها کمک می‌کند به نتایجی دست یابند که بیشتر مردم آرزوی آن‌ها را در سر دارند. استیو جابز اگر تنها ۱۰۰ محصول را طراحی و روانه بازار می‌کرد، می‌توانست خیلی بیشتر خوش بگذراند. اما او به‌جای این‌کار، روی چند محصول اساسی‌تر مانند iPhone دو برابر کار کرد.

خیلی اوقات مسائل خوشایند، دارای اهمیت چندانی نیستند. این مسائل کمک نمی‌کنند شما به هدف‌های مهم کم‌تعدادی که در زندگی دارید مثل یک کسب و کار پر‌سود، یک پروژه موفق و غیره برسید. بدترین کاری‌ که ممکن است انجام دهید این است که اجازه دهید این مسائل کم‌ارزش، حواس شما را پرت کنند و اجازه هر حرکتی را از سمت شما سلب کنند.

پس اگر می‌خواهید کسب و کار موفقی به‌ راه اندازید یا می‌خواهید به هر هدف دیگری دست یابید، از “خسته‌کننده” ظاهر شدن در موارد اساسی زیر غافل نشوید:

۱- به فرصت بزرگ کاری بعدی نه بگویید

اگر شغل اصلی‌تان هنوز آنقدرها سودده نیست، به کار کردن در جای دیگر فکر نکنید. به کار در شرکت‌های جدید و بخش‌های دیگر شرکت، نه بگویید. اصلا به هر نوع تغییر رویه‌ای، بدون داشتن دلیل موجه نه بگویید. وقتی کارها به‌خوبی پیش نروند، طبیعی است که مضطرب شوید. اما اگر هدف بزرگی دارید، باید تنها به کار کردن روی آن هدف فکر کنید. به عبارت دیگر، روی کار اصلی خودتان تمرکز کنید.

برای درگیر شدن کار، ابتدا خودتان را تحت نظر و کنترل بگیرید و به خطرات کار آگاهی پیدا کنید؛ یا از شخصی‌که به او اعتماد دارید بخواهید که شما را تحت نظر بگیرد و تعادل‌ را در کارهایتان برقرار کند. برای خود من، تیمم این وظیفه را بر عهده گرفتند و هر زمانی‌ که به یک نقطه‌ی ثابت می‌رسیدم به من گوشزد می‌کردند.

موفقیت

۲- در هر زمان فقط به صعود به یک قله فکر کنید

صدها راه برای صعود به هر قله‌ای (برای مثال برای دستیابی به هر هدف) وجود دارد. اما نکته اینجا است که شما در هر مرتبه تنها می‌توانید به یک قله صعود کنید. هر چقدر پربازده باشید و ساعات کمی بخوابید، باز هم فرقی ایجاد نمی‌کند. شما فقط و فقط یک نفر هستید. شما ۲۴ ساعت زمان در اختیار دارید. پس تنها روی یک هدف، به‌سختی تمرکز کنید و آن‌را به جایی برسانید.

من برای یادداشت کردن تنها یک هدف کاری‌ام که ۱۰۰ میلیون دلار سود را در سال ۲۰۲ نصیبم کند، از یک ماژیک رنگی روی آینه حمامم استفاده کردم؛ به این شکل، هر روز صبح به یاد آن می‌افتم. وقتی به هدف‌تان فکر می‌کنید، به عقب برگردید تا گام‌های مورد نیاز برای رسیدن به آن هدف را بشناسید. سپس دست به عمل بزنید.

۳-  تلفن و خودکار را در دست بگیرید

رویدادهای شبکه‌ای باشکوه، عالی هستند (خودم هم این شور و حال را دوست دارم). اما وقتی به یک دورهمی شبکه‌ای می‌روید، تنها یک دسته کارت نام از مردم نصیب‌تان می‌شود که سلام و خداحافظی می‌کنند. راه‌های بهتری هم برای ارتباط برقرار کردن وجود دارد. مثلا، هیچ چیز نمی‌تواند جایگزین یک مکالمه رو‌در‌روی مفید شود؛ من ترجیح می‌دهم تلفن را بردارم و شماره کسی را در شبکه خودم بگیرم.

راهکار دیگر، نوشتن پیام‌های تشکر است. یادداشت کردن کلمات کوتاهی مثل “من از شما خوشم می‌آید” یا “شما عالی هستید” نیز تاثیر بسزایی دارند. یک تماس تلفنی یا یک کارت دست‌نویس نیاز به کمی تلاش بیشتر دارند اما مردم به این خاطر، شما را بهتر به یاد می‌سپارند. در نهایت، انجام این‌کار بهتر از این است که بگذارید ایمیل‌تان در اینباکس مخاطبین‌تان خاک بخورد.

۴٫ دیگر رنگ جوراب‌هایتان را انتخاب نکنید

انتخاب نهایی یک نوع لباس فقط باعث نمی‌شود که صبح‌ها زودتر از خانه بیرون بزنید (مثل مارک زاکربرگ و سوییشرت کلاه‌دار معروفش). این انتخاب همچنین باعث می‌شود که تصمیمات بهتری بگیرید. هر تصمیم کوچک یا بزرگی که می‌گیرید، شما را از نظر ذهنی تخلیه می‌کند. پس تفکرتان را روی وظایف مهم‌تری که بر عهده دارید، متمرکز کنید.

خود من به پوشیدن تنها جوراب‌های سیاه یا سفید رضایت داده‌ام. این موضوع نیاز نیست لزوما در مورد لباس هم باشد. شما باید فکرتان را تنها روی یک نقطه از زندگی‌تان متمرکز کنید تا بتوانید انتخاب‌هایتان را محدود کنید. برای مثال، اگر زمان زیادی را برای انتخاب محل بعدی غذا خوردن‌تان صرف می‌کنید، سه مکان مورد علاقه‌تان را انتخاب کنید و آن‌ها را به‌عنوان گزینه‌های پیش فرض خود در نظر بگیرید.

همه ما انسان‌ها، از هیجان‌زده شدن لذت می‌بریم. اما هیجان‌زده شدن دقیقا به معنای موفق شدن نیست. من هنوز هم از ایده‌های کسب و کاری هوشمندانه به وجد می‌آیم. اما در طول سال‌ها یاد گرفته‌ام که روی نتیجه‌ی نهایی تمرکز کنم چون به این طریق، موفق خواهم شد. شما هم با انجام دادن همین‌کار، موفق خواهید شد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *