بشقاب پرنده واقعی است؟
این گزارش نشان میدهد که در دهه ۵۰ و ۶۰، دلیل خیلی از گزارشهایی که در مورد «بشقابپرندهها» از سوی مردم منتشر شده بود، پرواز هواپیمای جاسوسی «یوتو» و هواپیمایی دیگر بود. «یوتو» همان هواپیماهای جاسوسی است که آمریکا در این منطقه آزمایش میکرده است. در توضیحات یک خبرگزاری در این رابطه آمده است:
… استانتون فریدمند، شهروند کانادایی که خود را یوفوشناس معرفی میکند، به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است که گزارش CIA در مورد «اثرات جانبی» پرواز «یوتو» در آسمان مطلقا بیمعنیست : «آیا یوتو میتواند در آسمان بیحرکت باقی بماند؟ آیا میتواند ناگهان به راست بپیچد و برود؟ یا بدون آنکه روی چیزی قرار داشته باشد، ناگهان صعود کند؟ یو تو هیچ یک از این کارها را نمیتواند انجام دهد.»
همانطور که می دانید عکس ها و فیلم هایی در مورد «یوفو» ها وجود دارد. خیلی ها هم گفتهاند که اشیاء پرنده ی ناشناخته ای را دیدهاند. اما اصلا «یوفو» چیست؟
«یوفو – UFO» همان بشقاب پرنده ی خودمان است! «UFO» در واقع مخفف Unidentified Flaying Object به معنای «شی پرنده ی ناشناس» می باشد. البته این اصطلاح بیشتر برای توصیف هرگونه منظره ی ناشناخته که توسط ناظر گزارش می شود، استفاده می شود. فرهنگ عامه غالباً اصطلاح یوفو را به عنوان یک مترادف برای فضاپیمای بیگانگان استفاده می کند.
در کتابی با عنوان «بشقاب پرنده واقعی است» به قلم «حمیدرضا جودیر» مطالب زیادی پیرامون بشقاب های پرنده و افرادی که آن ها را دیده اند، و همینطور حتی افرادی که توسط بشقاب های پرنده دزدیده شده اند وجود دارد. در بخشی از کتاب، دکتر ایرج ملک پور، از محققان دانش فیزیک نجومی و استاد کرسی نجوم در دانشگاه تهران که ریاست بخش مطالعات خورشیدی سازمان ژئوفیزیک ایران را بر عهده دارد، درباره ی بشقاب پرنده ها و احتمال آمدن این سفینه های فضایی از کره های دیگر می گوید: اشیایی که امروز از آن به نام بشقاب پرنده یاد می شود، در سال ۱۹۴۲ توسط آلمان ها ساخته شد و به «وی-۷» معروف بود. پس از شکست آلمان ها در جنگ، کارگاه سازندهی «وی-۷» که یک کارگاه زیر زمینی در برسلو آلمان بود به دست روسها افتاد. روسها تمامی پرسنل و وسایل این کارگاه را به کشورشان انتقال دادند و در سال ۱۹۴۶ و ۱۹۴۷ آن را راه اندازی کرده و آزمایش های اولیهی آن را در شمال شوروی و اسکاندیناوی انجام دادند. بهطوریکه طی این سالها بیش از ۲۰۰۰ عدد از این اشیاء پرنده در مناطق مذکور دیده شده اند. در سال ۱۹۴۷ روس ها از اشیاء پرنده برای جاسوسی در ایالات متحده آمریکا استفاده نمودند که اولین سری آنها در پاییز ۱۹۴۷ در آسمان آمریکا ظاهر شد.
مردم آمریکا از مشاهدهی آنها به وحشت افتادند و از سردمداران حکومتی درخواست رسیدگی کردند. دولت آمریکا که توانایی رویارویی با این اشیاء و دسترسی به تکنولوژی آن را نداشت، اعلام کرد که تکنولوژی این اشیاء به قدری پیشرفته است که نمی تواند تکنولوژی زمینی باشد و از آن زمان به بعد مطبوعات آمریکا این اشیاء را بشقاب پرنده نامیدند که از کرات دیگری به زمین می آیند. این وضعیت ادامه داشت تا اینکه سازنده ی آلمانی «وی-۷» در اوایل سال ۵۰ میلادی در مسافرتی که به قاهره داشت به آمریکا پناهنده شد و آمریکا و متعاقب آن اروپا به اسرار این اشیای پرنده پی بردند و شروع به ساخت آنها کردند.
برای نمونه چند ماه قبل از حمله ی عراق به ایران، روزانه به طور متوسط ۵ بشقاب پرنده که جهت حرکت آنها از جنوب به شمال ایران و از پاکستان به ترکیه و بالعکس بود، دیده می شد. این اشیای پرنده طوری تنظیم شده اند که مانع نزدیک شدن هواپیما های جنگی کشور ما می شوند. برای نمونه، خلبانان ایرانی در زمان جنگ زمانی که به فاصله ی ۶۰ کیلومتری انها می رسیدند، دستگاه های الکترونیکی شان از کار می افتاد. این درحالی است که برد موشک های ما ۶۰ کیلومتر بود و بشقابهای پرنده یا همان یوفوی مطبوعاتی ها، ابزار کشور های پیشرفته دنیا بودند.
همچنین گزارش شده است یک سوم یوفوها بر زمین نشستهاند و با ساکنان زمین به زبان های روسی، انگلیسی و فرانسه صبحت کرده اند تا آنها فکر نکنند از کره های دیگری به زمین آمده اند.
از این صحبت ها مطالب زیادی برداشت می شود. اینکه بسیاری از اشیاء پرنده ی ناشناختهای که در آسمان ها میبینیم ساخته ی دست بشر هستند. اینکه سازمان CIA چندین سال مردم جهان را فریب داده است و حالا با این اعتراف این سوال پیش می آید که اصلا چرا تصمیم گرفت چنین اسراری را فاش کند؟ اسراری که هنوز هم کامل فاش نشده اند و نقاط ابهامی هم دارند. بگذارید به این مطلب از زاویه ی دیگری نگاه کنیم! چندین خط بالاتر صحبتهای دکتر ملک پور را درباره ی اشیاء پرندهای که آمریکا و روسیه و آلمان می ساختند خواندیم. اما آیا این به این معنی است که بهطور کل هیچکدام از اشیا پرنده ی ناشناخته که تابهحال دیده شده از فضا نیامده و واقعی نیستند؟ آیا همگی ساخته ی دست بشرند؟!
من خودم که چنین فکری نمی کنم! یادتان باشد بالاتر یکی از شهروندان آمریکایی سوالی مطرح کرد: «آیا یوتو میتواند در آسمان بیحرکت باقی بماند؟ آیا میتواند ناگهان به راست بپیچد و برود؟ یا بدون آنکه روی چیزی قرار داشته باشد، ناگهان صعود کند؟ یوتو هیچ یک از این کارها را نمیتواند انجام دهد.»
این به این معناست که خیلی از بشقاب پرنده هایی که مشاهده شده است ناگهان ایستاده اند، ناگهان به یک جهتی حرکت کرده اند و یا ناگهان غیب شده اند. بله! یوتویی که میگوییم ساخت آمریکایی هاست نمی تواند چنین کار هایی را بکند. یعنی انقدر علم ما پیشرفت کرده است؟! این چنین به نظر نمی رسد!
همچنین ایشان ادامه می دهند: «دوستی دارم که در یکی از شهرستانها پزشک است. او میگوید: همراه دوستش در سال ۱۳۶۶ به دماوند رفته بود، و در ساعت ۱۱ شب یک شی پرندهی ناشناس با نورهای رنگارنگ خود، آسمان و زمین را روشن کرده بود، بهطوری که باغبان ها در باغ وحشت و سگ ها شروع به پارس کرده بودند. دوستم از این شی پرنده عکس های برداشته است، ولی نور شدید شیء پرنده موجب شده است که عکس ها ضد نور شوند و ظاهر نگردند.
دوستی دارم که سال قبل در میزگرد یک مجمع علمی شرکت کرده بود. او علاوه بر اینکه خود شاهد پرواز بشقاب پرنده ها بوده، کتابی ترجمه و منتشر کرده است با نام: «مبارزه با علم: معمای بشقاب پرنده!» او که یک ستاره شناس است، در کتاب خود ضمن تشریح مشاهداتش در مورد سرعت پرواز، ماهیت و دیگر مسائل بشقاب پرنده ها بحث کرده است. او در کتاب خود به این نتیجه ی علمی رسیده است که سرعت بشقاب پرنده ها به مراتب می تواند بیشتر از سرعت نور باشد، و با این نتیجهگیری روی بسیاری از فرضیات علمی، از جمله نسبیت انیشتین، تردید می شود. انیشتین می گوید، هیچ جسمی نمیتواند فراتر از سرعت نور حرکت کند، در این صورت زمان برای ان بی نهایت می شود.»
خب، اینها صحبت های یک دکتر و دانشمند بود. کسیکه تلاش می کند برپایه ی دانش سخن بگوید پس نمی توان این بهانه را آورد که این حرف ها خرافاتی است. همانطور که خواندید، یکی از دوستان جناب آقای دکتر ادیب، شیء پرندهی ناشناسی را می بیند که از آب بیرون می آید و در آسمان مکثی می کند و دوباره به سمت شمال حرکت میکند. حال آیا «یوفو» ی آمریکایی یا روسی ما، می تواند به داخل آب فرو رود و از آب بیرون بیاید و مکث هم در آسمان کند و ناگهان به سمت دیگری پرواز کند؟! چنین چیزی می تواند ساخته ی دست بشر باشد؟ راستی تا یادم نرفته است بگویم که جناب آقای ادیب برای سه روز متوالی در پارک جنگلی عباسآباد تهران با چشم خود چند بشقاب پرنده را دیده است و توانسته از آنها عکس هم بگیرد .
زمانیکه یک ستاره شناس به یک نتیجه ی علمی می رسد که برخی از این بشقاب پرنده ها سرعتی بیشتر از سرعت نور دارند، آیا می توان گفت که این اشیاء پرنده را انسان ساخته است آن هم بطوری که بیشتر از سرعت نور حرکت کند؟!!! مسلما خیر!
در جای دیگر از کتاب «بشقاب پرنده واقعی است»، پروفسور محسن هشترودی مطالبی را در بارهی بشقاب پرندهها بیان می کند: «…بشر افسانه ساز نیست. باید چیزی را ببیند تا آن را بسازد. به همین دلیل در منطق می گویند تصور محال، محال است. البته مراد از محال، تصور خود امر محال است، و الا میتوانیم در ذهنمان فیلی را تصور کنیم که دارای هفت سر باشد. زیرا هم فیل را دیده ایم و هم سر فیل را، این را می گویند «تصور محال!»
به این ترتیب بی شک انسان افسانه آفرین نیست. باید چیزی را ببیند تا تصور آن را تحریف کند. طبق اخباری که از ۲۵۰ سال پیش منتشر شده است، بشقاب پرنده به ۲۵۰ سال قبل باز میگردد. ولی قبل از آن هم دیده شده است. داستان بشقاب پرنده را با کتاب «جهنمیان» شارلسکف شروع می کنیم. مقصود او از جهنمیان آرایی است که علم کلاسیک نمیتواند بپذیرد.
…مستحکم ترین علوم، علم ریاضی است ولی باید گفت با تمام استحکامش بیدی است که در مقابل بادی می لرزد. هیچ ریاضیدانی در مقابل ریاضی قدرت قسم خوردن ندارد، فقط می گوید وقتی عمل میکنم درست از آب در می آمد ولی اگر به او بگویید آیا معتقدی که به قطع یقین آنچه را که میگویی درست است، قسم نمی خورد.
…مسلما در کیهان های دور موجوداتی وجود دارند که حواس آنها با حواس ما فرق دارد. ما دارای حواس پنجگانه هستیم ولی ممکن است آنها ۱۶ حس داشته باشند. پس ریاضیاتی که آنها میشناسند با ریاضیاتی که ما می دانیم فرق دارد.
۲۵۰ سال پیش وقتی جزیره ی هرمز در اشغال پرتغالی ها بود دو بشقاب پرنده بر زمین امدند و یک کشتی پرتغالی را با سرنشینان آن برداشتند و بردند. بشقاب پرنده از دیرباز، و اگر به افسانه هایی که در روی زمین درست شده برگردیم، از میلیون ها سال پیش بر روی زمین گذرگاه داشته است. این بشقاب پرنده ها چه هستند؟ اوایل که دانشمندان در علم متعصب بودند، می گفتند اینها خطای باصره است.»
پروفسور محسن هشترودی
پروفسور هشترودی در همین کتاب ادامه می دهد: «در آمریکا مجموعا ۱۴ نفر بوسیله ی بشقاب پرنده کشته شده اند. در اروپا شواهدی وجود دارد که عده ای را بیهوش کرده اند ولی کسی را نکشته اند. در ژاپن نیز عده ی بسیار زیادی را بیهوش کرده بودند. تمام آنها می گفتند نوری زرد به ما تابید و ما را از خود بیخود کرد. به هر حال اشعه ای در اختیار داشتند که بی شک از نوع لیزر نمیتوانست باشد. این اشعه از پنجره های بشقاب پرنده به حارج می تابید. هنگامی که آنها از روی زمین بر میخاستند، نور آبی بصورت مخلوط بر زمین می تابید ولی وقتی اوج میگرفتند، نور آبی جمع میشد.
شپرد و گاگارین، اولین فضانوردان آمریکا و شوروی، در گزارششان می نویسند که وقتی در مدار زمین قرار گرفتند با اجسامی عجیب که گاهی به شکل کلاه و گاهی به شکل سیگار برگ بوده، برخوردهاند. هنگامی که آنها خواسته اند به این اجسام نزدیک شوند آنها به سرعتشان افزوده و مدارشان را عوض کرده به مدار دیگری رفتهاند. هر بار که بر روی زمین حادثه ای که با تشعشع اتمی همراه است اتفاق می افتد، تعداد بشقاب پرنده ها زیاد می شود.
این آمار را میشل تاروز از روی کتاب «چالیز فورد» و روزنامه هایی را که در ۲۵۰ سال قبل منتشر شده بود جمع آوری کرد. مریخ هر ۲۵۰ سال یک بار در کمترین فاصله با زمین قرار میگیرد. «تاروز» مشاهده کرد که طبق آمار، تعداد بشقاب پرندهها در هر ۲۵۰ سال یک بار زیاد می شود و آن درست زمانی است که مریخ در کمترین فاصله از زمین قرار گرفته باشد.»
طبق مطالعاتی که در زمینه ی ستاره شناسی موجود است نشانه ای از چند هزار سال پیش تاکنون، مبنی بر حیات در مریخ وجود ندارد که بگوییم این بشقاب پرنده ها از مریخ می آیند، اما حتما رابطه ای بین این دو پدیده وجود دارد. شواهد بسیاری وجود دارد که نشان دهنده ی این است که خیلی از بشقاب پرنده هایی که دیده شده بسیار عجیب بوده اند و همین عجیب بودنشان میتواند دلیلی بر این باشد که ساخت دست بشر و برای جاسوسی نیستند! در کتابی نگارهای مشاهده شده که مربوط به یک کتیبه ی تاریخی و بسیار قدیمی بوده و نشان می داده افرادی که آن کتیبه را ساخته اند اشیایی مثل بشقاب پرنده را مشاهده کرده اند. خب چند صدسال یا شاید هم چند هزار سال پیش آیا اصلا آمریکایی وجود داشت که برای جاسوسی هواپیماهایی بصورت بشقاب پرنده بسازد؟!
چرا راه دوری برویم؟ پروفسور هشترودی حادثه ای را تعریف کردند که طی آن در ۲۵۰ سال پیش بشقاب پرنده ای کشتی پرتغالی های متجاوز به ایران را همراه با سرنشینانش برمی دارد و می برد. آیا ۲۵۰ سال پیش آمریکاییها و یا روس ها آنقدر پیشرفت کرده بودند که بشقاب پرنده ی جاسوسی بسازند و یک کشتی را بردارند و ببرند؟! آیا این حرف اصلا منطقی است؟ هرگز این ادعا نمی تواند منطقی باشد. هیچ عقل سالمی این را قبول نمی کند!
عکس گرفته شده از تصویر احتمالی یک بشقابپرنده، ۱۹۵۲ در نیوجرسی آمریکا
همانطور که متوجه شدید دکتر غزنی مطالبی را در اثبات این موضوع که سفینه های فضایی چند هزار سال پیش و از دیرباز به زمین می آمدند با اسناد و مدارک بیان می کنند. در ادامه می خوانیم: «…دانیال نبی در باب ششم آیه ۲ و در باب دهم صفحه ی ۱۳۰۴ شرح می دهد که چگونه در کنار رود دجله، یک انسان فضایی را که ملبس به کتان بود، و کمربندی از طلا داشته و رویش مانند شعلهی آتش می درخشیده و بازو ها و پاهایش مثل رنگ فلز برنج و صیقل دار بوده می بیند و او را «شبه انسان» می نامد! در باب هفتم از چهاروحش (یا هیولا) صحبت می کند که بال هایی مثل عقاب و شکل های عجیب و غریببی داشته اند…»
مطالب بسیاری در باب شواهد برخی از پیامبران بیان شده. اما نمی توان همه ی آن را در اینجا یادآورشد و بهتر است که خودتان کتاب «بشقاب پرنده واقعی است» را تهیه کرده و به دقت بخوانید. مطالب در مورد دیده شدن اشیایی در قدیم با مشخصات شبیه به همان اشیای ناشناخته که در زمان حال دیده می شود بسیار زیاد است و همراه با مدرک هم می باشد. این مطالب را میتوانید در فصل «حرفه ای ها کجا ایستاده اند؟» این کتاب بخوانید. آن هم بسیار مفصل تر و بهتر!
همانطور که دیدید، این اشیاء چند هزار سال قبل هم دیده شده اند. حتی مشخصات موجودات درون آنها نیز بیان شده است. خب، حال که دیگر نمی شود گفت آمریکا و سازمان CIA همه ی این اشیاء پرنده را برای جاسوسی ساخته اند! در گذشته ی بسیار دور زندگی انسان، این اشیا دیده شده اند و رفتار عجیب آن ها نیز توصیف شده است. هرگز نمی شود نتیجهگیری کرد که همه ی این دیده ها وهم و خیال یا دروغ است. البته مشاهدهی این اشیاء می تواند دلایل دیگری هم داشته باشد:
۱- تعبیر نادرست پدیده های فیزیکی شناخته شده ی مشاهده کننده (پدیده های ستاره شناسی، هواشناسی، نوری و غیره.)
۲- پدیده های فیزیکی شناخته نشده (مانند پدیده های نادر الکتریسیته ی جو، پدیدههای ابری، پلاسمای طبیعی، تکنولوژی و …)
۳- پدیده های ناشی از تکنولوژی پیش قراول (مانند قمر مصنوعی، وسایل نقلیه ی آزمایشی، پدیدههای ناشی از مراجعت سفینه های فضایی به داخل جو و …)
۴- سفینهی تجسسی انسان های خارج از زمین
۵- پدیده های روان شناسی شناخته نشده
و چندین مورد دیگر…
این موارد می تواند باعث شود که ما فکر کنیم یک «یوفو» مشاهده کردهایم که در واقع اشتباه میکنیم. اما باید بگویم که این اشتباه ها بصورت جزء به جزء رخ نمی دهند، کلی هستند. یعنی برای مثال: در شب ما یک نور بیضی شکل را در آسمان می بینیم و فکر میکنیم بشقاب پرنده است. شاید این اشتباه باشد، اما وقتی یک شی ناشناخته را با جزئیات تمام مشاهده کنیم چه می شود؟! این هرگز نمی تواند اشتباه باشد. افراد زیادی وجود دارند که حتی توسط این یوفوها ربوده شدهاند و آزمایشهایی بر روی اینها صورت گرفته است! حتی در برخی گزارشها گفته شده که برخی از حیوانات نیز ربوده شده اند! شاهدهای زیادی هم در این مورد وجود دارد. اینکه دیگر نمی تواند اشتباه، یا خطای دید باشد. اصلا و ابدا!
همچنین، با توجه به گزارش هایی که شده است، میتوان برخی موارد را لحاظ کرد که خود میتواند گواه وجود بشقاب پرنده و موجودات فرازمینی باشد:
– بیشتر ربوده شده ها گفتهاند که موجوداتی که آن ها را ربوده اند مایعاتی را از بدن آنها خارج کردهاند. مایعاتی از گردن، ستون فقرات، رگهای خونی و مفصلهایی چون زانو، مچ دست و دیگر قسمتها. همچنین بیگانگان مایعات ناشناخته ای را به قسمت های مختلف بدن انسان تزریق میکنند.
– اغلب ربوده شدگان به بیماریهای مزمنی مبتلا می شوند که قبل از برخوردشان با این موجودات نداشته اند. این بیماری ها منجر به جراحی، ضعف عمومی و حتی مرگ آنها می گردد که پزشکان قادر به تشخیص دلایل آنها نیستند.
– برخی از ربوده شدگان تندرستی روحی و حالت اجتماعی خود را از دست می دهند. عادت افراط و تفریط کراراً زیاد می شود مثل استعمال مواد مخدر، پر خوری و بی قیدی در امور اخلاقی و رشد روزافزون وسواس که باعث اخلال در زندگی طبیعی فرد و تباهی شخص می شود.
– ربوده شدگان در خلال تجربه ی خویش اغلب با بیش از یک نوع بیگانه برخورد دارند. علاوه بر موجودات خاکستری رنگ، موجوداتی بیگانه چون جانوران و حشرات، موجودات مو بور یا با کلاه های نوک تیز در خلال ربوده شدن دیده شدند که در داخل یوفو یا خارج از آن بودهاند.
– بسیاری از ربوده شدگان گزارش می کنند که به تاسیسات زیر زمینی برده شده و در آنجا آنها موجوداتی عجیب و غریب دورگه را دیده اند که مشغول نگه داری از جنینهایی به شکل انسان نماهای دورگه بودند و همچنین خمره های مملو از مایعات رنگی و قسمتهای مختلف بدن انسان را مشاهده نموده اند.
– ربوده شدگان، مشاهده ی انسان های دیگری را در این تاسیسات گزارش نمودند. در حالیکه از خون تهی شده، قطع عضو شده، پوست بدن آنها کنده شده یا اندامهای آنها جدا شده اند و بیجان مانند قطعات هیزم روی هم انباشته شده اند.
ببین یه دانشمند فیزیک نازی چطور همه رو مات و مبهوت میکنه ؟