بیگانگان باستانی: فصل اول – قسمت ششم

چرخدنده باستانی

چرخدنده باستانی

David Childress
دستگاه «آنتی کیترا» در ۱۹۰۰ توسط غواصان اسفنج کشف شد. این دستگاه در یک جزیره کوچک در «اَئجیِن» به دست آمد که نام آنرا «آنتی کیترا» گذاشتند.

در این منطقه کشتی شکسته‌ای وجود داشت و در این کشتی، لاشه یک جعبه پوشش‌دار یافت شد که از جنس فلزات ترکیبی بود و پس از این کشف، به موزه «آتن» منتقل شد. پنجاه سال طول کشید تا توانستند این جعبه را تحت اشعه ایکس قرار دهند  و به این وسیله قادر به بازسازی آن شوند . چرخ دنده‌هایی که به هم وصل بودند، تصویر دقیقی از اینکه این جعبه چه چیزی بوده است، ارائه داد و این واقعا یک کامپیوتر است. یک ماشین کاملا پیچیده.

Jason Martell
این یک بخش بسیار جالب از تکنولوژی است، به دلیل کاری که انجام میدهد. اولا این یک دستگاه فضانوردیست که شما را قادر میسازد با استفاده از جداول قادر به ردیابی ستاره‌ها باشید، و در مسیرهای دریایی جهت‌یاب شماست.

علاوه بر این یک دستگاه علم نجوم نیز هست، به شکلی که میتواند به شما بگوید بر اساس تاریخ تولدتان شما تحت تاثیر کدام سیاره هستید و بر مبنای آن، وقتی این سیاره در تراز به خصوصی باشد چه اتفاقات به خصوصی برای شما خواهند افتاد.

بنابراین این یک دستگاه بسیار جالب و بخشی از تکنولوژیست که کاملا دنده‌هایی پیچیده‌تر از بخش داخلی ساعتهای مدرن سوییسی دارد که قدمت آن به ۲۰۰ سال پیش از میلاد مسیح میرسد.

بنابراین این کاملا نامتعارف است که چه کسی توانسته است این دستگاه را بسازد و برای چه استفاده میشده است؟

 

David Childress
وقتی باستانشناسان این وسیله را در سال ۱۹۵۰ مورد آزمایش قرار دادند اعلام کردند که آنها هرگز فکرش را هم نمیکردند که یونانیهای باستان به چنین دستگاه پیچیده‌ای دسترسی داشته باشند . در واقع آنها گفتند: این درست مثل یافتن یک هواپیمای جت در درون قبر شاه «تات» ( توت عنخ آمون) است.

بیگانگان باستانی

مصر باستان

مصر باستان

حتی قدیمی‌تر از مکانیزم «اَنتی کیتِرا» این حکاکیهای روی دیوار است، در معبد «دِندرا» در مجموعه معابد مصر. برای بعضی‌ها طراحیهای عجیب آن شبیه طراحیهای موضوعاتیست که امروز مورد استفاده است .

هیروگلیف مصری

هیروگلیف مصری

Giorgio A. Tsoukalos
در مصر و در معبد «دِندرا» دخمه‌ای در زیر زمین وجود دارد که همیشه سری بوده و تنها کاهنان اعظم میتوانسته‌اند به درون آن دسترسی داشته باشند. داخل آن بسیار گرم است، بسیار باریک است و  سقف کوتاهی دارد  و بر روی دیوارها شما این نقش برجسته‌ها را میبینید . از چیزی که به نظر میرسد لامپهای باستانی بوده‌اند . چرا که ما ناچاریم از خود یک چیز را بپرسیم و آن اینکه: چگونه مصریهای باستان داخل مقبره‌هایشان را روشن میکرده‌اند؟

بیگانگان باستانی

لامپ مصری با رشته سیمی داخلش، شماره هفت سه شاخه اتصال فنرها مثل لامپ های امروزی، متصل به رشته سیم دیده می شود،ما که دقیقا لامپ می بینیم،چه چیز دیگری میتونه باشه

بر اساس نظر اکثر باستانشناسان ، مصریهای باستان از مشعل برای روشن کردن مقبره‌ها و دالونها و معابد تاریک استفاده میکرده‌اند. هیچ کجا بر روی سقف حتی نشانه ساده‌ای باقیمانده از دود مشعل وجود ندارد  اما اگر از مشعل استفاده نشده، به چه شکل دیگری این اتاقهای بسیار کهن با راهروهای آن روشن میشده‌اند؟

Giorgio A. Tsoukalos
تئوری دیگری که مطرح شد این بود که نور با برخورد به آینه‌های محدب به درون رسوخ میکرده است. من سعی کردم این تئوری را بازسازی کنم اما متاسفانه درست از آب در نیامد، چون بعد از چند پیچ، نور خورشید ناپدید میشد، چون آینه‌های محدب بسیار ضعیف بودند.
در عین حال، درون مقبره اکسیژن کافی وجود ندارد تا بتواند شعله مشعل را زنده نگهدارد. من یک بار در مقبره شاه در درون هرم «غزه» بوده‌ام . یک نفر چراغها را خاموش کرد و بلافاصله ما در تاریکی محض بودیم و من در آنجا گفتم: مشکلی نیست، فقط کافیست فندکم را از کوله‌ام بیرون بیاورم. فندک را روشن کردم، اما فندک کار نمیکرد.
بنابراین داخل این مقبره‌ها چگونه روشن میشده است؟ منظورم این است که باید نوعی منبع روشنایی مصنوعی وجود میداشته است که میتواند به طور مثال یک لامپ باشد. بنابراین در دخمه زیرزمینی در «دندرا» ما نقش برجسته‌هایی از چنین لامپهایی پیدا کردیم.پلکان ذوب شده معبد دندرا

David Childress
توضیح مصرشناسان در این باره، که البته ناچارند توضیحی برای این اشکال داشته باشند، حداقل یک توضیح باید باشد و باید متعلق به همین دوره باشد، نمیتواند وسیله‌ای برقی باشد. توضیح آنها این است، این که یک گل لوتوس (نیلوفر آبی) است و آنچه که به نظر یک حباب روشنایی میرسد، نوعی ماده عطریست حاصل  از گل لوتوس . پس فقط یک نقش عجیب و غریب از یک گل است. البته توضیح دیگری میتواند وجود داشته باشد و آن اینکه آنها در واقع چراغ الکتریکی داشته‌اند.

اما اگر مصریان باستان قبلا از نوعی چراغ الکتریکی برای روشن کردن راهروها استفاده میکرده‌اند چرا این شواهد قابل دیدن، تنها در معبد «دِندرا» دیده میشود؟

بیگانگان باستانی

پلکان ذوب شده معبد دندرا

 معبد دندرا

Giorgio A. Tsoukalos
در مصر شما مکانهای متفاوتی تخصصی دارید و «دِندرا» مکانی بوده است که دانش روشنایی از آن سرچشمه گرفته و همانجا هم نگهداری شده و این دانش برتر توسط کاهنان اعظم حفظ میشده و این کاهنان تنها کسانی بوده‌اند که اجازه دسترسی به اینگونه اطلاعات را داشته‌اند. دِندرا «مکانی خاص» بوده است که دانش به خصوصی در آن حفظ و نگهداری میشده است.

Michael Dennin, PH.D
جامعه دانشمندان نمیگوید «اوه ،موجودات فضایی وجود ندارند و یا هرگز این کار را نکرده‌اند»، آنها یک تئوری را بررسی میکنند که آیا علمیست یا غیر علمیست،  و این به آن معناست که برای چیزی بتواند یک تئوری علمی محسوب شود، باید چیزی باشد که بتوان آن را با مشاهداتی واضح مورد آزمایش قرار داد.

 

چگونه مصریان باستان توانسته‌اند از چیزی اینقدر شبیه به چراغهای مدرن امروزی بدون دسترسی به الکتریسیته استفاده کرده باشند؟ گذشته از اینها، الکتریسیته هزاران سال بعد از آن هم کشف نشد. البته با یک استثنا از آنچه که دانشمندان آنرا «باطری بغدادی» میخوانند .

Jason Martell
باطری بغدادی در عراق باستان کشف شد. محققین امروزی میگویند: «امکان ندارد که بشر نخستین توانسته باشد از لامپ الکتریکی استفاده کرده باشد». آنها نگاهی به این باطری بغدادی انداختند  که یک دو جین از آنها در عراق یافت شد، و تنها تئوری ارائه شده، این بود که اینها برای تعمیرات جواهر استفاده میشده است.

دو محقق طرفدار نظریه «غریبه‌های باستانی» «جیسن مارتِل» و «جورجیو سوکالِس»  نشان دادند که باطری بغدادی چگونه ایجاد الکتریسیته میکند. با استفاده از یک مدل تقلیدی از دستگاه .

Jason Martell
پایه اولیه آن، یک گلدان رُسی است. خاک رُس به شکل طبیعی در جنوب عراق یافت میشود و پس از آن ما از ورق کوچک مسی استفاده کردیم و قیر بازدارنده به دور میله‌ای آهنی در میان آن و همه اینها با هم کار میکنند و در ترکیبی از یک اسید ضعیف مثل سرکه، آب انگور، آب پرتقال و یا حتی شراب میتواند شارژ تولید کند.

با مخلوط کردن این آیتمها با غلاف پلاستیکی و پایه آهنی و مس و مجموعه اینها الکتریسیته تولید میکند. بنابراین کاری که ما باید انجام دهیم این است که گلدان رُسی را با مقداری آب پرتقال پر کنیم، البته آن را خیلی پر نکنید.

بسیار خب، و حالا پایه را سر جای خود میگذاریم. پایه آهنی – مسی.  چند لحظه صبر کنید تا این انفعالات را دریافت کنند که با بخش مسی در تماس است. حالا با روشن کردن ولت متر، اتصال آن به هر دو سر، باید حالا بتوانیم شارژ را ببینیم.

و بله، اینجاست، رفت روی قطب مثبت . اگر کمی به آن زمان بدهید تا الکتریسیته را جذب کند واقعا وز وز میکند وقتی روی همین ولتاژ بمانید تا به بالا رفتن ادامه دهد.

اما در حالیکه برخی، باطری بغدادی را به عنوان شاهدی بر الهامبخشی انسان به وسیله هوش موجودات فضایی میبینند، عده‌ای دیگر به آن مینگرند و به سادگی میگویند:« خب که چی؟»

Dr. Michael Shermer
شما میتوانید مقداری از تکنولوژی باستان مثل همین باطری بغدادی را که احتمالا برای آبکاری نوعی فلز مورد استفاده بوده است، انتخاب کنید که فقط  ترکیب شیمیایی انجام میدهد و عکس‌العمل شیمیایی معینی دارد که آنها تنها برای همان یک دلیل از آن بهره میبرده‌اند و میتوان آن را برداشت و ولت متر را به آن وصل کرد و، اوه ببینید، ما میتونیم آن را بخوانیم.

خب، که چی؟ این فقط یک فعل و انفعال شیمیایی‌ست. اگر آنها از این باطریها برای راه انداختن ماشینهای دیگر استفاده میکرده‌اند آن ماشینها کجا هستند؟ اگر آنها الکتریسیته را به سیمها میفرستاده‌اند پس این سیمهایی که باید در همه این فرهنگ یافت بشوند کجا هستند؟ به عبارتی دیگر، اختراعی مثل این نمیتوانسته است که بدون اتصال به اختراعات همزمان دیگر، باقی مانده باشد.

George Noory
این یک باطری است و همه با این مطلب موافقند. اما کسی نمیداند چرا این را ساخته‌اند و اصلا چگونه ساخته شده؛ چه ذهنی در این باره اندیشیده است؟ شما الکتریسیته امروز را میبینید در ۷۰۰۰ سال پیش. این خیلی عجیب است. اما این به روشنی واضح است که یک باطری است.

David Childress
همه ایده اینکه تمدنهای کهن در واقع دانش الکتریسیته داشته‌اند و از آن استفاده میکرده‌اند امروز یک حقیقت پذیرفته شده باستانشناسیست. درست مثل تمدن خود ما در ۲۰۰ سال پیش از این. «بنجامین فرنکلین»و دیگردانشمندانی که شروع به امتحان دستگاههای ساده الکتریکی کردند.

ما حالا شواهدی داریم که بیش از ۳۰۰۰ سال پیش هم مردم دستگاههای الکتریکی را تجربه کرده‌اند . از کجا به این مسائل راه یافتند؟ چه دستگاههای الکتریکی دیگری بوده است که آنها احتمالا میتوانسته‌اند ساخته باشند؟ باور من این است که احتمالا آنها همه نوع دستگاه الکتریکی تولید میکرده‌اند.

مقبره‌ها ، معابد ، لامپهای باستانی ، حتی الکتریسیته . اینجا بر روی زمین شواهدی از معماهای معماری و تکنولوژی وجود دارد، که قرنها پیش حتی نمیدانستیم آنها قابل ایجاد شدن هستند. اما اگر شواهد وجود فضانوردان کهن اینجا بر روی زمین موجود است، آیا در جای دیگری هم میتواند باشد؟ شاید ما بتوانیم آنچه را که میجوییم با نگاه به آسمان بیابیم .اینجا در شهر کهن «تیهوتیو کان» در مکزیکو شواهد میگویند که فرهنگهای کهن دانش بسیار دقیقی در حدی باور نکردنی در باره کرات همسایه زمین داشته‌اند. برخی از محققین حتی این شماره‌ها و جهت قرار گرفتن این اهرام را، بازتابی  کامل از مدل منظومه خورشیدی‌مان تفسیر کرده‌اند .

 

Giorgio A. Tsoukalos
در درازای خیابان مرگ (اونیدا دلوس متروس) این اهرام، در ردیفهایی دقیق و فاصله  مداری سیارات منظومه خورشیدی‌مان قرار گرفته‌اند .

احتمالا واقعیت شگفت‌انگیز این است که هرم بزرگ خورشید  که در مرکز سایر بناها واقع شده است بازتاب این حقیقت است که خورشید در مرکز منظومه ماست، و کرات به دور آن در گردشند .

Giorgio A. Tsoukalos
این یک حقیقت شناخته شده در آن زمان بوده است که خورشید در مرکز منظومه خورشیدی قرار دارد، در حالیکه «علم غرب» آنرا تا مدتها پس از این هنوز کشف نکرده بود.

هرم خورشید

اما چگونه طراحان «تیهوتیوکان»  از زمانهای دور میدانسته‌اند که کرات منظومه ما به دور خورشید در گردشند؟ آیا این برای ما قرنهای بسیار زیادی از پژوهشهای دانشمندان و تحقیقات محققان زمان نبرد؟

Giorgio A. Tsoukalos
به اندازه کافی جالب است که عده‌ای همیشه خواهند گفت: «اوه، این تنها یک تصادف است» که این اهرام در هم ردیفی با سیارات منظومه خورشیدی ما هستند.

اما اگر ما به آنسوی دیگر زمین برویم، به «استون هنج»،منطقه باستانی دیگری را خواهیم داشت که حتی از «تیهوتیوکان» هم قدیمیتر است.

استون هنج

استون هنج

اگر شما از زاویه دید یک پرنده و از بالا به «استون هنج» نگاه کنید میبینید که این بناها همه دایره‌هایی متحدالمرکز هستند و هر یک از این دوایر دقیقا در ارتباط با مدارهای همه کرات در منظومه خورشیدی‌مان هستند . بنابراین ما دو نقطه بر روی زمین داریم که هر دو مبین یک چیز هستند.

استون هنج

استون هنج

در سالهای اخیر «استون هنج» توسط برخی از باستانشناسان نوعی تقویم نجومی قلمداد شد. تقویمی که میتواند برای محاسبات پیشرفته‌ای مثل خورشید گرفتگیها مورد استفاده قرار بگیرد. اما اگر این حقیقت داشته باشد، کسی که این سنگهای عظیم را در خشکیهای انگلیس ردیف کرده است باید از دانش دقیق نجومی مدار خورشید بهره‌مند بوده باشد.

مرکز شهر تیکال

مرکز شهر تیکال در اوج قدرت خود در دوران کلاسیک مایا

ساخته شده در قرن هفتم تا نهم، معبد سنگی «تیکال»؛ در ارتفاع ۲۵۰۰ فوتی در جنگلهای بارانی گواتمالا. «تیکال» جایگاه یکی از بزرگترین حفاریهای دنیا بوده است. در حالیکه با هزاران سازه، هنوز هم در زیر جنگل مدفون است . بر اساس گفته دانشمندان، معبد «تیکال» نقش بزرگی در کمک به ماینها برای ساختن تقویم آنها داشته است. با ردیف کردن لبه‌های خارجی بین بلندترین نقطه بناها،  ستاره‌شناسان باستانی توانسته‌اند مهمترین روزهای سال را مشخص کنند . مثل نقطه  اعتدال شب و روز، یا نقطه تحویل.

معبد 

اما آنچه که نظریه‌پردازان «غریبه‌های باستانی» را دچار هیجان میکند این است که طرح اهرام «تیکال» با چه دقتی در ارتباط تنگاتنگ با منظومه «شکارچی» (اوریون) و «خوشه پروین» (پلی یادیس) در آسمان قرار دارد . یک نگاه از بالا به این ساختار نشان میدهد که درست مثل یک آینه همتراز با این صورت فلکیست.

شبیه به همین خطوط در یک منطقه دور از «تیکال»، بسیار بسیار دورتر، اخیرا بر روی مارس (مریخ) کشف شده است. دسته‌ای از سازه‌های خشکی که تکرار دقیقی از محدوده معابد «تیکال» است . سه منطقه معین، با یک طرح یگانه. تصادف؟ یا طراحی؟

 

Giorgio A. Tsoukalos
در «تیکال» افسانه‌ها و اسطوره‌هایی که داریم همه از زمانی میگویند که خدایان به زمین و به دیدار پیشینیان ما آمدند. بنابراین «تیکال» همچنین به عنوان پیغامی برای آیندگان ساخته شده است تا ببینند که در زمانهای بسیار بسیار دور، موجودات فضایی به دیدار ما آمده‌اند .

Jason Martell
کسی که اینها را دیده است در واقع باید اطلاعات را به آنها مخابره کند چرا که آنها نمیتوانند تنها حدس زده باشند. من حقیقتا در کار طرح یک سوال اساسی هستم. این تئوری «فضاییهای باستانی» واقعا نیازمند یک زایش دوباره است.

 

Sara Seager, PH.D
اگر این کاملا واضح است که مردم باستان قادر به اندازه‌گیری همه این وقایع نجومی بوده‌اند، بلکه حتی میتوانیم بر اساس یک معادله ریاضی آنرا ثابت کنیم. آنها را کنار هم بچینیم، و چیزهایی جدید را پیشگویی کنیم. آنها نباید فکر کنند که مردم باستان احمق بوده‌اند.

Todd Disotell, PH.D
انسانهای نخستین، مردم عهد عتیق مجهز به دستگاههای «جی پی اس» نبودند. آنها «مسیر خورشید در آسمان را میشناخته‌اند»، «راههای ماه در آسمان را در اختیار داشته‌اند»، آنها میتوانسته‌اند ستاره‌ها را در شب ببینند. اینها همان آیتمهایی بوده است که این مردم از روی آنها جهت‌یابی میکرده‌اند. بنابراین این اصلا یک مطلب تعجب‌آور نیست که در اغلب فرهنگها، پدیده‌های ستاره‌شناسی ثبت است.

Sara Seager, PH.D
ما هیچوقت به بالا نگاه نمیکنیم تا از زیبایی ستاره‌ها بهره‌مند شویم. مردم باستان نمیتوانسته‌اند آسمان را ندیده بگیرند. بدون برق آسمان بسیار تاریک است و ستاره‌ها بسیار درخشان. نه تنها این، بلکه آنها اصلا به آسمان متکی بوده‌اند. برای جهت‌یابی، برای فصول جهت گیاه کاشتن، و برای بسیاری چیزهای دیگر. امروز ما با «جی پی اس»ها و جهت‌یابهای خود با کامپیوترهای خود، نیازی به نگاه به آسمان نداریم.

Giorgio A. Tsoukalos
میخواهم اما در باره یک چیز کاملا صریح باشم و آن اینکه پیشینیان ما به همان با هوشی که ما هستیم بوده‌اند و با این احوال من باور نمیکنم که تنها فضاییانی در قدیم از زمین دیدار کرده‌اند بلکه من کاملا در این باره متقاعد شده‌ام، به خاطر اینهمه نشانه‌های بیشمار، و تکه‌های شواهدی که میتوانیم در سراسر دنیا پیدا کنیم. در فرهنگهای کهن متفاوت، در افسانه‌ها و اساطیر مختلف. من میدانم که این اتفاق افتاده است، زیرا اگر شما به همه تکه‌های این پازل نگاه کنید این تنها نتیجه ممکن است که میتوانید به آن دست یابید.

اما فقط چرا مردم عهد عتیق از همان ابتدا اینهمه به آسمان و به ستاره‌ها متمرکز بوده‌اند؟ آیا آنها منتظر اتفاقی بوده‌اند؟ یا شاید برای چیزی، یا کسی، که بازگردد؟
چهار دهه شاید گذشته باشد، اما ایده‌های «وان دانیکِن» تا به امروز، هنوز هم دوستداران این تئوری را جذب میکند. و محتاطان را گیج میکند. حتی تا همین امروز. مثل یک متن قدیمی و یا یک جادوگر دوران باستان، این نویسنده هنوز هست و پیام خود را ارسال میکند که: «ما تنها نیستیم».

Erich von Daniken
مردم عصر پارینه سنگی نمیتوانسته‌اند حتی یکی از خطوط مستقیم را رسم کرده باشند هزاران راه در میان کوهها ایجاد کرده باشند و دوستان دوران پارینه سنگی ما نمیتوانسته‌اند هزاران تن سنگ را در سیستم هندسی در کنار هم بچینند. کسی باید آنها را راهنمایی کرده باشد.

اما تا زمانی که تئوری «وان دانیکِن» قابل بحث باشد، تاثیر آنها بر فیلمها، سریالهای تلویزیونی، و حتی برنامه‌های رادیویی اجتناب ناپذیر است.

Javier Grillo-Marxuach
این ستون پر از تندر قصه‌های تخیلیست. سری کلاسیک «جنگ ستارگان» با این عبارت آغاز میشود که میگوید: کسانی هستند که بر این باورند که زندگی در اینجا از جایی دیگر آغاز شده است. با تبار انسان فرسنگها دورتر از کهکشانها، که شاید نیاکان آنها بوده‌اند. نیاکان مصریان، و تولتِکها، و ماینها. شما میدانید که این ایده‌ها از دل باورهایی مثل «وان دانیکِن» بیرون آمده است که ما را در تماس با ایده اسطوره هوش برتر قرار میدهد، که این یکی از چیزهاییست که ما به عنوان انسان، مشتاقانه به دنبال آن هستیم و آن هم اینکه ما در این جهان تنها نیستیم، و کسانی در جایی دیگر وجود دارند. آیا پشتیبان ما هستند؟ یا به سوی ما می‌آیند تا به همراه ما بجنگند، که ما را با هم در برابر دشمنی مشترک متحد کند.

(سخنان یکی از بازدیدکنندگان آثار باستانی مایانها)
من کتب زیادی خوانده‌ام از «اریک وان دانیکِن» و نمیتوانم تصور کنم که اینها که در کتابهای اوست حقیقی باشد. میتوانم تصور کنم که ما از کمکهای غریبه‌هایی برخوردار بوده باشیم، اما نمیدانم، مطمئن نیستم.

(سخنان یکی از بازدیدکنندگان آثار باستانی مایانها)
چیزهای زیادی هست در این دنیا که ما از آنها با خبریم اما آنچه که ما میدانیم هم بسیار محدود است، در حالیکه هر روز بیشتر از دیروز میدانیم. این هم سوالات بیشتری را میطلبد، سوالاتی بزرگتر و تفکری بزرگتر. این امکان پذیر است که چیزی از سیاره‌ای دیگر به نوع دیگری از زندگی وارد شده باشد. موجود زنده هوشمندی که به اینجا آمده.

(سخنان یکی از بازدیدکنندگان آثار باستانی مایانها)
چه کسی میداند؟ ممکن است باشد، چرا که بخش اصلی بسیاری از چیزها در دوران باستان گم شده است. آنچه که در دست ماست خلاصه‌ای از آنها و شواهد جمع‌آوری شده ماست تا بگوید چه اتفاقی ممکن است افتاده باشد.

(سخنان یکی از بازدیدکنندگان آثار باستانی مایانها)
کسی به من گفت که این ثابت شده است که موجودات غریبه در این کار دست داشته‌اند. من از این موضوع غافلگیر نمیشوم. چرا که نه؟

Todd Disotell, PH.D
اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم تئوری «فضانوردان باستانی» هرگز از گفتگوهای من و همقطاران من بیرون نیامد. مهم نیست چقدر رنگ در آن نهفته باشد، ما هرگز تئوری «غریبه‌های باستانی» را به گفتگو نگذاشتیم. در هیچ مسیر غیر قابل باوری.

David Childress
یک وجه خوب این تئوری این است که ما را وا میدارد به فکر بیفتیم. این سوالات را پیش بکشد که بگوییم: این یکی چطور؟ آن یکی چطور؟ ما نیازمند توضیحی برای همه اینها هستیم و من فکر میکنم یکی از مهمترین دلایل این که چرا اغلب باستانشناسان یک شیوه برخورد معمولی با این پدیده میکنند، این است که این تئوری آنها را آشفته میکند چون آنها همه پاسخها را ندارند.

George Noory
برخی از آنها بر این باور باشند که زندگی در جهانهای دیگر وجود داشته باشد. اما حرف آخرشان این است که آن را اثبات کنید، نشان بدهید، به شکلی واقعی «من باید کشتیهای فضایی را ببینم؛ باید چیزی فیزیکی ببینم» و نه تنها چند تصویر باستانی که هر کسی میتواند آن را به موجودی تفسیر کند. این، یا آن.

طفره رفتن، مسخره، احمقانه، دیدار «غریبه‌های باستانی» از زمین در قرنها پیش، ساخت بناها، اثر گرفتن متون مقدس، اگر همه اینها راست باشد چه؟ اگر تنها یک تکه از مدارک و شواهد بیرون بیاید چه اتفاقی می‌افتد؟ یک سنگ، یک کلید، که اثبات کند «وان دانیکِن» در باره همه چیز درست میگفته؟ و اگر او درست بگوید، این نظریه در باره آینده ما چه میگوید؟ اگر بازدید کننده‌هایی در گذشته به زمین آمده باشند، آیا دوباره هم خواهند آمد؟

Michael Dennin, PH.D
برای من تئوری حضور این غریبه‌ها در زمین ایده‌ای هیجان‌انگیز و جالب است و اگر این اتفاق حقیقتا بیفتد بسیار جالب خواهد بود. مردم هم در باره سوالاتی چنینی هیجان دارند، شاید آنها شروع به فکر کردن به آن کنند، و شاید مثل بسیاری چیزهای دیگر در آخر به فیزیک یا باستانشناسی هم فکر کنند. و هنوز هم در جریان علمی حوادث باشند. این میتواند یک وجه مثبت ماجرا از این تئوریها و عمومی کردن آنها باشد.

Giorgio A. Tsoukalos
اگر هم برعکس، این تئوری اشتباه از آب در بیاید، من اولین کسی خواهم بود که بگویم:« بسیار خب، مشکلی نیست». اما تا کنون شواهد به خصوصی هنوز ارزش خود را از دست نداده‌اند.

Sara Seager, PH.D
اگر تئوری فضانوردان باستانی، به نوعی اثبات شود، این میتواند یک بمب پر صدا باشد در زمینه تخصص من، در جستجو در کرات دیگر مثل زمین با زندگی بر روی آنها. چرا که اگر غریبه‌های فضایی در زمانی دور از زمین دیدن کرده باشند به معنی آن است که آنها همین دور و بر هستند، به این معنی است که ما نیاز نداریم راه دوری برویم، تا کراتی مثل زمین بیابیم با نشانه‌هایی از حیات بر روی آنها.

Dr. Luis Navia
اما در بررسی شواهد، احتیاط شرط اول است، چرا که میتواند معانی متفاوتی داشته باشد.

Rev. Barry H. Downing
من مطمئن نیستم عکس‌العمل عمومی چه باشد. میتواند مردم را دچار ضربه کند. معنای اصلی تاریخ مذهب در دنیا این است که با احترام بیشتری بازبینی کنید و با طرح سوالاتی بیشتر، یعنی ما حالا باید چه تعبیری از این داشته باشیم؟ ما حالا باید با این نظریه چه کنیم؟

Sister Ilia Delio, OSF
اگر علم بتواند زندگی در مارس (مریخ) را اثبات کند، اگر علم بتواند «یو اف او» را توضیح دهد، در اینصورت باید به خودمان هم به همان اندازه که به علم اعتماد داریم، اعتماد کنیم و دوباره در باره خودمان بیندیشیم. بر روی زمین، در روشنایی نور یک احتمال از زندگی. آیا این، درک ما را از خدا تغییر میدهد؟ نباید اینطور باشد. اگر ما غریبه‌های فضایی را بیابیم، باید به وجد آییم.

George Noory
صادقانه بگویم؛ به این شکلی که زندگی در این کره خاکی پیش میرود، من با کمال میل ورود هر مهمانی را هر از گاهی خوش‌آمد میگویم.

Erich von Daniken
شکی نیست که فرضیه من از سوی اکثریت پذیرفته خواهد شد. شاید بین ۵ یا ۱۰ سال هنوز مبهم باشد، دیر یا زود ما با کسی بیرون از زمین تماس خواهیم داشت، و سپس تفکر ما کاملا تغییر خواهد کرد. اینها دوباره بر میگردند. و اگر شما به «اریک وان دانیکِن» گوش نکنید، با پدیده «شوک خدایان» مواجه خواهید شد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *