بیگانگان باستانی: فصل اول – قسمت ششم
– هاستن، برای فرود آماده شو. تمام
– «دریافت شد. برای فرود سه هزار پایی»
بیستم جولای ۱۹۶۹٫ فضانورد «نیل آرمسترانگ» و «باز اَلدرین» اولین انسانهایی نام گرفتند که قدم بر ماه گذاشتند.
این به معنای آن است که ما وارد دورهای میشویم که در آن، جهان قابلیت اینکه به گونهای دیگر از آنچه که تا کنون تصور میشده است، توصیف شود. و اگر این یک حقیقت پذیرفته شده برای ما باشد، چرا نتواند برای «دیگر موجودات» هم باشد؟ موجودات دیگری در جهان که توانستهاند از زمین ما دیدار کنند و شاید ما را به فرهنگ کهنمان راهنما بودهاند.اما این بخش، چرخشی ناگهانی حول افکار مذهبی دارد. آیا کلیسا میتوانسته است تحت تاثیر دستاوردهای اخیر علمی واقع شده باشد؟
در سال۲۰۰۲ ماهواره «اودیسه» بر روی کره «مارس»(مریخ) میزان قابل توجهی از یخ را در زیر سطح مارس گزارش کرد. وجود یخ، و امکان وجود آب، میتواند امکان وجود زندگی در کرات دیگر را تقویت و یا حتی اثبات کند. بعد از دهها سال تحقیقات فضایی و گشت زنیهای رباتیک، ایده بازگشت بشر به فضا، به کره مارس و سایر کرات باز مطرح شد و یادآور این نکته شده که انسان و موجودات فرازمینی در گذشته با هم برخورد داشتهاند .
در ۱۹۶۸، و تنها یک سال پیش از سفر نیل آرمسترانگ به فضا کتابی منتشر شد که برای همیشه مسیر ذهنی بسیاری از دانشمندان محافل مذهبی و محافل خلاق را، در باره ترسیم چهره کره خاکی مان تغییر داد.
کتابی نوشته نویسنده سوییسی«اِریک وان دانیکِن» به نام «ارابه خدایان» تلاشی بود در جهت اثبات مسافرانی فضایی که هزاران سال پیش از زمین دیدن کردهاند.
(دانلود رایگان این کتاب در بخش کتابها قرار داده شده)
من وقتی جوان بودم عادت به تحصیل در یک مدرسه کسالت آور کاتولیک داشتم. در این مدرسه ما باید بخشهایی از انجیل را ترجمه میکردیم از زبان یونانی به لاتین و از لاتین به آلمانی.
معنای آن این است که ما نیازمند یافتن توضیحی برای منشا و مبدا انسان هستیم و اینکه احتمالا ما در این جهان تنها نیستیم، و موجوداتی شبیه انسان قبلا از کراتی دیگر به این کره خاکی آمدهاند، از جایی در این عالم هستی. من فکر میکنم این بهترین ایدهای باشد که من تاکنون ارایه کردهام.David Childress
مردمی بسیار هیجانانگیز در این نگاه جدید به گذشته دیده میشوند. در نگاهی به تمدنهایی کهن. و این نگاه، همه عصر مدرن فضا را حول همه ماجرا میچرخاند.
«ارابه خدایان» مولد یک شور و هیجان شد. انرژیی شد برای بخش کوچکی از جامعه که با عکسالعمل نویسنده کتاب «تپه شنی» اثر «فرَنک هِربرت» یا شوهای تلویزیونی مثل «استار ترک» و فیلمهای تخیلی مثل «اودیسه فضایی۲۰۰۱”» نشان داده شد.
Erich von Daniken
زمان مناسب فرا رسیده بود زیرا همه در باره امکان سفرهای فضایی و امکان وجود فرازمینیها صحبت میکردند. همه اینها به شکلی غیر قابل توصیف به هم متصل شد بدون اینکه هیچ برنامهریزی شده باشد.
پس از انتشار یک روزنامه هفتگی سوییسی در اینباره بیش از دههزار نسخه از این کتاب به فروش رفت و بازار کتاب را در اختیار گرفت.
Erich von Daniken
این کتاب عنوان پرفروشترین را به خود اختصاص داد و فروش آن نیز از سوئیس آغاز شد. سپس به آلمان و سایر نقاط جهان رسید. آنها ناچار به نشر دوباره و دوباره و دوباره کتاب بودند. باورنکردنی بود .
در ۱۹۷۰ یک سند تاریخی بر پرده سینماها رفت. به دنبال دهها نسخه از پرفروشترین کتابها و رشد طرفداران و حامیان آنها.
Sara Seager, PH.D
«ارابه خدایان» تاثیری شگرف داشت. به نوعی با مردمی سخن میگفت که مایل به باور آن بودند.
George Noory
من وقتی تنها یک پسر بچه بودم «ارابه خدایان» یکی از اولین کتابهایی بود که خواندم. باید بگویم که کاملا به هم ریختم، آن را میبلعیدم و هنوز تشنه بودم.
David Childress
من واقعا عاشق کتاب شده بودم. چون حقیقتا هزاران سوال جدید را در ذهن ایجاد میکرد. و «وان دانیکِن» در این کتاب توانسته به بسیاری، از غیرمتعارفهای تاریخ اشاره کند. نکاتی که باستانشناسان از پاسخ درست به آنها عاجزند. ایده او یک انقلاب بود. اینکه «خدایان» از فضایی دورتر به زمین آمده باشند، و به ایجاد تمدنها کمک کرده باشند.
Giorgio A. Tsoukalos
من وقتی کتاب «ارابه خدایان» را خواندم، اصلا نمیتوانستم آنرا زمین بگذارم چرا که به سوالات بی شماری که داشتم پاسخ میداد؛ یک ترکیب بسیار عالی از باستانشناسی و تهور بود. این یک شیوه بی نهایت جالب از دیدن دنیاست و نیز دنبال کردن افسانههای قدیمی.
George Noory
من حقیقتا فکر میکنم این کتاب یک کاتالیزور بود برای،کسانی مثل من که زمینه صحبتی در باره معماها و ماجراهایی غیر معمول باشد. او راهی فراروی همه ما نهاد تا قادر به صحبت در باره این داستانهای عجیب باشیم و این مسیر همچنان رو به رشد است و بزرگتر و بزرگتر از این خواهد شد. مردم نیازمند یافتن پاسخهای سوالاتی هستند که خودشان آنها را ندارند.
اما احتمالا در پی کینه به محبوبیت فوقالعاده کتاب تئوری «وان دانیکِن» توسط دانشمندان و نظریهپردازان به تمسخر گرفته شد.
Erich von Daniken
که البته طوفانی از بحث و جدل برانگیخت، من از همه سو مورد حمله قرار گرفتم به خصوص از سوی روزنامههای علمی. آنها میگفتند: این مرد فقط قصهپردازی میکند، «این مرد دروغگوست، شیاد است» و چیزهایی از این دست.
Robert R. Cargill, PH.D
حتی یک مدرک هم وجود ندارد که «وان دانیکِن» قدمی برداشته باشد که معرف نبوغ، تکنولوژی و توسعه نبوده باشد.
Sister Ilia Delio, OSF
لازم نیست تلاش کنید که متون مقدس را به کتب علمی تنزل بدهید. یا تلاش کنید متون مقدس را به یک توضیح از دنیای مدرن امروز تبدیل کنید.
Erich von Daniken
من انتظار ندارم جامعه دانشمند کنونی مرا گرامی بدارند و نوازش کنند که: اوه بسیار عالی، خیلی کار جالبی بود! ما باید با انتقاد دیگران زندگی کنیم و این طبیعیست. «ارابه خدایان» پر از سفسطه بود. من ۲۳۸ علامت سوال در ذهن داشتم. هیچ کسی علامت سوال را ندیده نمیگیرد. آنها تنها گفتند: آقای «وان دانیکن» میگوید. اما من این را نگفتهام، من سوال طرح کردم، که آیا این ممکن است؟ در کتاب «ارابه خدایان»، من کاملا فرق سفسطه و واقعیت را روشن کردم.
اما به همان اندازه که منتقد تئوریهای وان دانیکن وجود دارد معتقدین آن نیز به مدارک ملموس اشاره دارند. به طور مثال یک نقشه قدیمی چگونه میتواند، یک بخش از زمین را نقش کرده باشد که تنها همین اواخر کشف شده است؟
Michael Cremo
این نقشه زمانی را نشان میدهد که در آن زمان منطقه «آنتارتیکا» زیر یخ نبوده است. که میشود میلیونها سال پیش از این.
یا مثلا اینکه چگونه یک تمدن قدیمی مصری، میتوانسته مهار الکتریسیته را بداند؟ یا قادر به ساخت کامپیوتر باشد؟
David Childress
این نقشه در جریان یافتن یک هواپیما کشف شد. در مقبره فرعون «تات» (توت عنخ آمون).
و با طراحی معماگونهای، میتوانسته تنها از ارتفاعی بالاتر از عرض جغرافیایی قابل دیدن باشد.
Erich von Daniken
طرح این نقشه تنها میتوانسته توسط کسی انجام گرفته باشد که قادر به پرواز بوده است. هیچ راهی به جز این نمیتوانسته بوده باشد.
آیا تئوری «وان دانیکِن» مبنی بر اینکه خدایان کهن در واقع مسافرانی فضایی بودهاند، حاوی هیچ بار علمی هست؟ پاسخ به این سوال جستجویی را در سراسر دنیا در بر داشت و حتی در برابر چشمان ما .
اگر موجودات فضایی از کرات دیگر هزاران سال پیش از زمین دیدار کرده باشند، پیشینیان ما چگونه توانستهاند با آنها ارتباط برقرار کنند؟ آیا نباید هیچ مدرک فیزیکی از زمانی که آنها در اینجا سپری کردهاند بر جای مانده باشد؟ یکی از پاسخهای ما ممکن است در بستر «نازکا» صحرایی در «پرو» آرمیده باشد. آنجا در بالای فلات با مساحتی به وسعت ۵۰ مایل تعدادی بیشمار از اشکال هندسی و اشکالی طراحی شده در سطح زمین دیده میشوند.
Erich von Daniken
شما بر فراز این صحرا پرواز میکنید و خطوطی را از بالا میبینید . خطها مثل خطوط هوایی هستند. از یک نقطه شروع میشوند و در جایی قطع میشوند . بلندترین آنها ۳۳ کیلومتر طول دارد . کاملا مستقیم بدون هیچ خمیدگی . کاملا باور نکردنیست. و در انتهای یکی از اینها که مثل باند فرودگاه است .
در ترکیبی از خطوطی بزرگ و کوچک. شما قادرید اشکال غول پیکری را روی زمین ببینید. تصاویری از ماهی ، میمون ، عنکبوت ، بوزینه . اما در چنین اندازه بسیار بزرگی که شما آنها را تنها از ارتفاع میتوانید ببینید .
George Noory
مردم یا کسی دیگر آنها را صدها و صدها سال پیش ایجاد کردهاند. یا شاید هم هزاران سال پیش. این میتواند نشانهای از «سلام» به فضا بوده باشد. کلامی مثل اینکه بگوید: «هی ما اینجا هستیم».
مباحث تشریحی مختلفی در اینباره وجود دارد که میگوید این نقشها میتوانسته جهت آبیاری حفاری شده باشد. تقویم بسیار بزرگ باستانشناسی بوده باشد، یا مسیری که برای عبادت مذهبیون استفاده میشده است.
Giorgio A. Tsoukalos
اما نگاهی به «نازکا» از بالا، به نظر یک فرودگاه میرسد. واقعا اینطور است! زیرا شما همه این باندها را دارید. باندهای پرواز پهنی که به نظر خطوط هوایی میرسند. در کنار هم ترسیم شدهاند. اما شما باندهای بسیار طولانی را هم دارید،که مایلها امتداد دارند. روی درهها و کوهها.
David Childress
شما دوباره به این میاندیشید که: بسیار خوب مردم اینها را ایجاد کردهاند. اما چرا؟ آیا برای اینکه نشان دهند خدایان و وسیلههای نقلیه آنها در اینجا فرود میآیند؟ یک چیزی شبیه به این، چون ما هیچ ایدهای در باره «چرایی» این ماجرا نداریم؟
اما آیا واقعا کسی این کار را میکند؟ این واقعا شبیه به تلاشی برای یک نوع علامت دادن است به کسی که در ارتفاع، در فضا و یا در حال پرواز پیرامون کره زمین بوده است.
در زمان جنگ جهانی دوم سربازان آمریکایی یک پایگاه هوایی در نقطهای دور افتاده در جزایر پَسیفیک ساختند. برای بومیهای منطقه که هرگز در زندگی تکنولوژی پیشرفتهای ندیده بودند پایگاه هوایی پرندههای غول پیکر آهنی بسیار مهم بود. برای آنها مثل این بود که خود خدایان به زمین بازگشتهاند.
David Childress
آنها شاهد فرود هواپیماهای بزرگ از آسمان بودند که تنها یک تکنولوژی بود که از آسمان نازل میشد. اما آنها نمیدانستند که اینها چگونه کار میکند. فقط میدیدند که چگونه به زمین مینشینند. و چیزی که آنها را به این پدیده علاقهمند میکرد؟
اینکه آنها میتوانستند چیزهایی رایگان بگیرند . خوراکیهایی رایگان. ناگهان وقتی جنگ تمام شد، همه باندهای هوایی متروکه شد و همه رفتند . بومیها سر خود را تکان دادند و به خودشان گفتند: عجب «آیا این عالی نبود که همه این هواپیماها» از آسمان فرود میآمدند و به ما کنسرو ذرت و گوشت و چیزهای دیگر میدادند؟
ما واقعا آن خوراکیها را دوست داشتیم. سراسر مذهب نشات گرفته از همین برداشتهاست. که کشیشی بگوید: «بله اینها نیاکان ما بودهاند» برای ما هدیه بفرستند. کاری که بومیان کردند هم همین بود. شروع به رفتن به همان باندهای پرواز هواپیماها و ساخت یک هواپیمای چوبی تقلیدی تا تلاشی جهت برگرداندن آن هواپیماها کرده باشند تا از آسمان برگردند و دوباره برای آنها کنسرو ذرت و گوشت بیاورند.
همانطور که مشاهده میکنید، چقدر همانندی برای درخواست هدیه بین امروز و دیروز هست. که دقیقا در سناریوی فضاییان باستان اجرا میشود. به شکلی شبیه همین ماجرا در گذشته اتفاق افتاده است و در واقع همه مذاهب پیرامون همین فضاییان گذشتههای دور شکل گرفتهاند.
اما تصاویر غول پیکر تنهامعمایی نیستند که «نازکا» را احاطه کردهاند .
Erich von Daniken
من روزهای پی در پی بر فراز نازکا پرواز کردم. با دوربین از داخل هواپیما منطقه را جستجو کردم. از اینهمه تصویر گرفتن و تصویر گرفتن چیزی در حدود ۴۰۰۰ عکس از «نازکا» تهیه کردم که حقیقتا مسحور کننده است. ببینید این یکی از آن تصاویر است که ثابت میکند این کوه به شکلی مصنوعی (و نه طبیعی) صاف شده است . در مقایسه با کوههای آن منطقه کوهها از هر دو سو کاملا صاف شده است. این کاملا باور نکردنیست. این یکی از عجیبترین عکسهاییست که من از «نازکا» تهیه کردم.
Giorgio A. Tsoukalos
عجیبترین چیزی که هست، قطع شدگی است. آنچه که از قله کوه باقی مانده است. راس کوه، دیگر وجود ندارد! هیچ جا نیست. در ته درهای فرو نغلطیده، بلکه اصلا در منطقه وجود ندارد. چه بر سرش آمده؟ چون همه کوههای آن اطراف، قله دارند و قله آنها وجود دارد! اما این کوههای بیسر، همه مثل سطح یک میز صافند. با آن باندها بر بالای آنها که به نظر یک معبر میرسند.
سوال دیگر اینکه: چرا «ای-تی»های مهمان به چنین صحرای خشکی در پرو رفتهاند؟
Giorgio A. Tsoukalos
فرض کنیم که سفینه فضایی از راه میرسد، اینجا بر روی کره زمین، و شما به سرعت میخواهید بفهمید این کره از چه چیزی ساخته شده است. «نازکا» بر اساس تجربه، بهترین محل برای نمونه برداریست .
چون «نازکا» امروز هم هنوز از متروکهترین نقاط روی زمین است. باتوجه به مواد خام معدنی منطقه که شما میتوانید همه نوع موادی را در آن بیابید. از طلا گرفته تا اورانیوم. آنچه هست در واقع یک منطقه نمونه برداریست بر روی زمین. شما به «نازکا» میروید و بلافاصله همه چیز را در باره آنچه که سیاره ما از آن تشکیل شده است درمیابید. چرا که همه مواد خام طبیعی در این منطقه در بالاترین حد خود یافت میشوند.
Javier Grillo-Marxuach
چرا نباید باور کنیم که این مسئله ساده نتواند مبین یک انگیزه خردمندانه بوده باشد؟
آیا این واقعا عجیب است که باور کنیم این سازهها در پرو مقیاس بزرگی از هنر اجراییست؟ با در نظر داشتن اینکه چنین سازه هنرمندانه عظیمی نمیتواند خود به خود ایجاد شده باشد؛ چرا که در ایجاد چنین امکانی علاوه بر باندهای «نازکا» که به شکلی نامتعارف وسیعند به شکلی که تنها میتوانسته برای کسانی که قابلیت پرواز دارند قابل دیدن باشد.
شما به خوبی میدانید که همینها در باره دیوار بزرگ چین هم صدق میکند . و تازه دیوار بزرگ چین بر مبنای مقصودی ایجاد شده است که این مقصود کاملا سیاسی و مشخص است.
اما «نازکا» را میتوان به لابیرنتی معنوی تعبیر کرد در هیئتی معنوی از موضع توتمیک در جایی که قرار است تجلی آن باشد . اما واقعیت آن است که ما هیچ نمیفهمیم که دلیل ایجاد این باندها چه بوده است. در منطقهای به اندازهای بسیار بسیار وسیع.
Erich von Daniken
«نازکا» و اشکال ثبت شده بر آن هیچ علامتی ندارند که از زمین قابل دیدن باشد. شما ناچارید بر فراز آن پرواز کنید تا آنها را ببینید. علامتها برای کسی ایجاد شده است که قابلیت پرواز داشته است. هیچ تصور دیگری به جز این امکان ندارد. امیدوارم که باستانشناسان هم دیر یا زود به همین نتیجه برسند.
اما اگر بازدیدکنندگانی از کراتی دیگر «خدا» قلمداد شدهاند،آیا نباید چیزی در باره آنها در جایی نوشته شده باشد؟ احتمالا پاسخ قابل پیدا شدن است. درست مقابل روی ما. در مبهوت کنندهترین نقطه قابل تصور از هر جای دیگری .
به شکلی ضمنی، «اریک وان دانیکِن» اشاره دارد بر اینکه زمین در گذشته توسط موجوداتی از کرات دیگر مورد بازدید قرار گرفته است. این مطلب کاملا با باورهای او به خدا و انجیل وابسته است . در اینجا یک سوال اساسی قابل تفسیر است.
ادامه دارد