تأثیر واقعی جنبش زیست محیطی − نمونه آمریکا
جنبش زیست محیطی در ایالات متحده آمریکا چهره متفاوتی به این کشور بخشیده است.
مطالعات «آکادمی ملی علوم آمریکا» نشان میدهد که هرچه نفوذ گروههای سبزِ طرفدار محیط زیست در ایالتی بیشتر شود، تولید گازهای گلخانهای که عامل اصلی پدیده گرمشدن زمین هستند، به میزان قابل توجهی کمتر خواهد شد.
به گزارش روزنامه گاردین، بررسی اخیر نشان میدهد که گسترش سیاست سبز در ایالات متحده بر محیط زیست این کشور تأثیری مثبت داشته است.
برای مثال با وجود افزایش جمعیت در ایالتهایی مثل نیویورک و ورمونت که سیاست سبز پیش گرفتهاند و جنبشهای زیست محیطی پیشروتری دارند، انتشار گازهای گلخانهای کاهش چشمگیری یافته است. اما در ایالتهای دیگری مانند تگزاس و وایومینگ، که در آنها به تغییرات آب و هوایی بهای کمتری داده میشود، تولید گازهای گلخانهای نیز افزایش یافته است.
از آنجایی که ایالات متحده آمریکا یکی از بزرگترین آلودهکنندگان جهان با گازهای گلخانهای است و از امضای برخی پیمانهای مهم زیست محیطی نیز سرباز میزند، بهشدت زیر ذرهبین فعالان این حوزه قرار گرفته است.
جنبشهای محیط زیستی و تغییر جهان
پروفسور توماس دایتز، از دانشگاه ایالتی میشیگان و سرپرست تیم تحقیقاتی آکادمی علوم آمریکا در اظهار نظر اخیر خود میگوید از دهه ۹۰ به این سو و با افزایش رشد اقتصادی و جمعیت، انتشار گاز کربن نیز بیشتر شده است. ولی با افزایش نگرشها و اتخاذ رویکردهای مرتبط با سیاست سبز این روند میتواند معکوس شود. دایتز میگوید:«اگر ما محیط زیست باوری(enviromenalism) خود را به همان مقیاس و ابعاد رشد اقتصادی افزایش دهیم، آنگاه میتوانیم تأثیرات بد گذشته را جبران کنیم.»
دایتز به این نکته اشاره میکند که راهحلهای معضلات محیط زیستی اتوماتیکوار ظاهر نمیشوند، بلکه برای چارهجویی در این معضلات نیازمند جنبشهای وسیع و قدرتمند زیست محیطی هستیم. سرپرست تیم تحقیقاتی آکادمی علوم در ادامه گفته این امر محقق نخواهد شد، مگر در صورتی که «خانوادهها، شرکتهای تجاری، صاحبان صنایع، گروهها و فعالان محیط زیست به این جنبش ملحق شوند.»
اگرچه مطالعه اخیر، مکانیسمها و چراییِ موفقیت کنشگران سبز در کاستن از تولید گازهای گلخانهای و انتشار آن را بررسی نمیکند، با این حال دایتز مجموعهای از عوامل از قبیل رویکرد به سیاست سبز، پیگیری فعالانه این سیاستها، اقدام خانوادهها، جامعه مدنی، شرکتهای تجاری و صاحبان صنایع را در دستیابی به این موفقیت بسیار مهم ارزیابی میکند. به گفته دایتز یکی دیگر از عوامل مهم رأی بالای اقشار مردم به سیاستهای زیست محیطی است.
سیاست سبز چیست؟
برای مثال یکی از دلایل کاهش چشمگیر انتشار گازهای گلخانهای در ایالت ورمونت، رأی بالای مردم این ایالت به سیاستها و شعارهای محیط زیستی بود. نمایندگان ورمونت در کنگره کاملاً به اجرای سیاستهای سبز باور دارند. از این لحاظ ورمونت بعد از «رُدآیلند» در رده دوم قرار دارد.
برخلاف ورمونت ایالتهای تگزاس، وایومینگ و لوئیزیانا با چشمپوشی از محیط زیست و سیاست سبز همچنان در تولید گازهای گلخانهای و انتشار گاز کربن سیر صعودی خود را ادامه میدهند.
سیاست سبز نوعی گرایش و مرام سیاسی است که اولویت خود را به محیط زیست و زیست بوم پایدار اختصاص میدهد. سبزها رویکردی اکولوژیک (زیست بوم شناسانه) به سیاست دارند و به دنبال سازگار ساختن اجرای سیاستها با محیط زیست هستند. نام سبز میراثی از حزب سبز آلمان به شمار میرود که به عنوان مهمترین حزب سبز جهان در دهه هفتاد میلادی موفقیت زیادی کسب کرد. حزب سبزهای آلمان چهار رکن را برای خود برشمرده که تاکنون پایه بسیاری از احزاب سبز در سراسر جهان شده است. این چهار رکن عبارتند از رابطه طبیعی و سازگاری انسانها و محیط زیست، عدالت اجتماعی، دموکراسی برای عموم مردم و عدم خشونت.
اوباما و لابیهای ضد محیط زیست
آمریکا در حال حاضر یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گاز کربن در جهان است. از این رو این کشور سهم بسیار زیادی در آلوده کردن محیط زیست دارد.
نقش دولت و رئیسجمهوری این کشور میتواند در کاستن از میزان آلودگیهای محیط زیست مهم و چشمگیر باشد. بسیاری دولت اوباما را دولتی موفق در حوزه محیط زیست و اعمال سیاستهای زیست محیطی دانسته، و پیروزی او در انتخابات را مدیون وعدههای زیست محیطیاش میدانند. با این حال جمهوریخواهان با اعمال لابیهای پر نفوذ خود در این زمینه کارشکنیهای زیادی کردهاند.
در سال گذشته دولت اوباما پیشنویس قانون «حفاظت از محیط زیست» را برای کاهش استخراج ذغال سنگ و انتشار گازهای گلخانهای ارائه کرد که با واکنش تند صاحبان صنایع و گروههای پرنفوذی در میان حزب جمهوریخواه و برخی قانونگذاران روبهرو شد. آنها علیه این طرح کارزاری بزرگ به نام «شورای تبادلات قانونی آمریکا» سازماندهی کردند و با سیاستهای زیست محیطی اوباما به مقابله برخاستند.