جنگ های کهکشانی – اتحاد نور
جنگهای الکتریکی:
جنگهای بزرگی برعلیه اولین نژاد ریشه انسان انجام شده که به جنگهای الکتریکی مشهور هستند، برخورد ها و چالش هایی برای سلطه بر قلمروهای زمین و پادشاهی انسان (Christ)، که بعد از جنگهای لیرا با گروه اوریون که در طی آنها سیاره های لیرا نابود شدند، اتفاق افتادند.
این جنگهای نژادی، بعد از جنگهای اوریون با لیرا ادامه پیدا کردند، که با دستکاری ژنتیکی و آسیب به دی ان ای در طی انفجارها ایجاد شدند، و با انحراف ژنتیکی و تکاملی سایر نژادها همراه شد.
لیرا-الوهیم و نژادهای موسس باهم مذاکره کردند تا مطمئن شوند که تکامل نژادهای انسان در ابعاد پایین زمین ( تارا و گایا ) ادامه پیدا خواهد کرد، اما تارا و گایا از قلمروهای بالاتر جدا شدند تا موجودات و ابعاد بالاتر در مقابل همه دستکاریها و آسیبهای ژنتیکی که بر علیه نژاد انسان صورت می گیرد، محافظت شوند.
اکنون انسانها تحت یک فرآیند تکاملی آهسته هستند تا دی ان ای خود را بازسازی و ترمیم کنند و بتوانند آلودگی هایشان را پاک کنند تا اجازه داشته باشند دوباره به خانواده های کیهانی خود دسترسی داشته باشند.
در اثر این آسیبها کالبدهای ما قرنطینه شد و از آگاهی دی ان ای ۱۲ رشته ای خود جدا شدیم، و این تغییر در ما باعث شد یک جدایی بین 《خود ذره ای ما》 و 《خود ضد ذره ای ما》 ایجاد شود، به این معنی که اکنون ما 《جدایی و دوگانگی》 را تجربه می کنیم.
بسیاری آسیب های دیگر به ساختار طراحی و آگاهی نژادهای انسان از طریق بذرافشانی ها و چرخه های تکاملی بعدی اعمال شد. به این معنی که ما جدایی از آگاهی های سایر جنبه های خودمان را تجربه می کنیم که شامل لایه های کالبد نوریمان می شود.
برای شروع فرآیند هیلینگ و درمان قطعات جدا شده آگاهی، می توانیم پروسه یکپارچه سازی ایستگاههای هویت و لایه های آگاهی آنها از طریق میادین زمان ( ابعاد ) را که در طول تناسخ های مکرر جدا شده اند، را انجام دهیم.
می توانیم یکپارچه سازی آگاهی را با فراخوانی قطعات لموری خود از طریق چاکرای دوم و قطعات آتلانتیسی از طریق چاکرای سوم و ذهن آگاه انجام دهیم.
کالبد اختری بعدچهارمی انسان می تواند قطعات سوم و چهارم نژاد ریشه را به عنوان قسمتی از کالبد روحی-احساسی جدا شده خود که به دلیل دستکاریهای اعمال شده به طرح میدان مورفوژنتیک ما و آسیبهای دی ان ای، جدا شده را یکپارچه سازی کند. بنابراین یکی دیگر از مسائل مهم نژاد انسان اینست که ما مسئول جمع آوری قطعات آگاهی خود از سایر چرخه های تکاملی و ژنتیکی نژادهای ریشه هستیم.
هایپربوریها:
هنگامی که جنگهای الکتریکی برای هایپربوریها رخ داد، آنها از همتایان بالاتر خود در ستاره قطبی (پولاریس) جدا افتادند. بنابراین، هنگامی که به پولاریسیها و هایپربوریها فکر میکنید، بدانید که اینها بخشی از اولین نژادهای ریشه هستند که همواره بذرشان به عنوان بخشی از روحی کاشته شد که وارد یک بدن فیزیکی میشود و دارای یک آگاهی هستند.
تا تجارب مختلفی را روی یک سیاره در قالب یک جسم داشته باشند. هایپوربوریها در مراحل ابتدایی در یک عصر طلایی بودند اما در نهایت جنگهای الکتریکی رخ داد. و باز هم این بخشی از کارهای گروه اوریون و درگیری بر سر قلمرو و سلطه در سیارههای مختلف مانند زمین است.
چه کسی قرار است در اینجا بذرافشانی کند؟ چه کسی قرار است که اینجا زندگی کند؟ چرا شما اینجا باشید و من نباشم؟
در واقع این اتفاقی است که رخ داد و به خاطر این فاجعه عظیم جنگ، هایپربوریها از هم جدا افتادند و به قسمتهای مختلف تقسیم شدند. بعضی از آنها بر روی سیاره ما و در قالب آن اسطورهها تناسخ کردند، در واقع چیزی که ما به آن اسطوره میگوییم همان تایتانهایی (خدایان غولپیکر) هستند که در اسطوره شناسی یونان میشناسیم. بنابراین وقتی که در مورد پرسئوس، زئوس و خدایان کوه اُلیمپوس صحبت میکنیم، در واقع در مورد نژادهای اصلی صحبت میکنیم که از هایپربوریها سرچشمه گرفته اند.
سیستم دروازه ستاره ای زمین:
دروازه های سیاره ای، نقاط اتصال زمین به سیستم های دروازه ستاره ای جهانی و کیهانی هستند. آنها زمانی مهرو موم شده و بسته شده اند، اما اکنون این دروازه های ستاره ای در طول چرخه صعود، به طور فزآینده ای باز می شوند. پروسه بازگشایی سیستم دروازه ستاره ای ارگانیک یا درخت زندگی معبدی جهانی، از طرف دستورکار بیگانگان منفی و هوش مصنوعی بیگانه توسط همکاری گروه های بیگانگان منفی به هدف کنترل زمین دچار آسیب شد. به این جنگها در تاریخ انسان، جنگهای الکتریکی می گویند.
این مسئله باعث ضرورت مداخله محافظان ستاره کریستال شد و این مداخله را با عنوان طرح صعود B نامیدند که بهمراه بروزرسانیهای ماموریت می باشد.
جنگهای اوریون:
جنگهای اصلی و مهم در تاریخ کهکشانی انسان در صورت فلکی اوریون اتفاق افتاده است. در ماتریکس زمان کیهانی ما، این جنگها بر سر قلمروهایی در سیستم Lyra شروع شدند. اما خیلی زود جنگهای لیرا به صورت فلکی اوریون کشیده شد، و تبدیل شد به جنگهایی بین ایدئولوژی و تفکرات شاه کاذب استبداد با ایدئولوژی خیرخواهانه ای که از قانون واحد (همه چیز یکیست) تبعیت می کرد. اصلیترین نژاد انسانها به قانون واحد و خدمت به دیگران و خیرخواهی پایبند بودند. اما در سمت مخالف، نژادی از ترکیب انسانها و رپتایلیان ها بودند که روشهای خودخواهانه و شیطانی را اشاعه می دادند. این جنگهای متجاوزانه و خودخواهانه از صورت فلکی دراکو و اوریون نشآت گرفتند. نفرت و تبعیض ژنتیکی ایجاد شده از جنگهای اوریون، رفته رفته جای خودش را به کشتار و نابودی بیرحمانه داد، که باعث ترویج روش کنترل ذهن ظالم – مظلوم شد.
جنگهای لیرا:
با توجه به عمر ستاره ها و سیاره ها در کهکشان راه شیری، تصمیم بر این گرفته شد تا گونه نژاد انسان در سیستم لیرا خلق بشود که در واقع تایم لاین آواتار در ماتریکس زمان کیهانی بود. نژاد انسان در سیستم لیرا در حدود ۴۰ میلیون سال زندگی و تکامل کرد. گرایش نژاد انسان در لیرا به سمت کشاورزی در طبیعت بود. تعداد انسانها در آنجا زیاد بود و آنها به اصول قانون واحد پایبند بودند تا اینکه سرانجام سفینه هایی در آسمان پدیدار شدند. سفینه های زیادی به سمت سیاره Bila در لیرا رفتند. آنها رپتایلیان ها از سیستم دراکو بودند. واضح بود که آلفا دراکوها و لیرا ها در اولین برخورد از هم ترس داشتند. آلفا دراکوها اولین نژادی بودند که در کهکشان سفرهای بین ستاره ای کردند و این توانایی را برای مدت ۴ میلیون سال بود که داشتند. وقتی آنها با سیاره بیلا مواجه شدند و ساکنین آنجا و غذا و منابع طبیعی زیاد را دیدند، تصمیم به تصرف و کنترل آنجا گرفتند.
در واقع نوعی عدم فهم و ارتباط متقابل بین انسانهای لیرا و دراکوها وجود داشت. لیرا ها قبل از هرگونه تعامل میخواستند تا دراکوها را بیشتر بشناسند و اطلاعات بیشتری از آنها داشته باشند. اما دراکوها از ارتباط امتناع کردند و متعاقبا ۳ سیاره از ۱۴ سیاره در سیستم لیرا را به نابودی کشاندند. لیرا ها در این جنگ بی دفاع بودند و سیاره های بیلا، تکا و مرک نابود شدند. بیشتر از ۵۰ میلیون انسان کشته شدند. در این نقطه از تاریخ بود که نگاه دراکوها به انسان به عنوان یک منبع غذایی و انرژی شروع شد و دلیل تاریخ طولانی جنگ انسانها و رپتایلها هم همین مسئله است. اما نکته مهم اینست که همه رپتایلها یا انسانها شرور نیستند. در سلسله مراتب رپتایلیانها، آموزش داده میشود که هیچ وقت به یک انسان اعتماد نکنند. به آنها گفته میشود که انسانها نژاد متجاوز هستند و با خودخواهی میخواهند تا دراکوها در جستجوی غذا و مواد اولیه مورد نیاز، از بین بروند!
دی ان ای لیرایی:
با نابودی گهواره لیرا در جنگهای تمدن لیرایی با گروههای اوریون، سطح آگاهی آواتار در ماتریکس زمان کیهانی ما نابود شد. این جنگهای کهکشانی باعث آسیب و نابودی دی ان ای لیرایی شد که این دی ان ای در واقع تجلی ماتریکس سیلیکات بود و ظرفیت زندگی به عنوان انسان آواتار کریستال را داشت. این خط زمانی در نابودی سیاره های لیرا در واقع جایی بود که بذر جنگهای کهکشانی کاشته شد، جنگهایی بر علیه دی ان ای و آگاهی انسان، جنگهایی که در آنها، آگاهی Antichrist برعلیه آگاهی کریستوس در این سیستم کیهانی شورش کرد. اما دی ان ای اصیلی که در طول جنگ های لیرایی با گروههای اوریون و متعاقبا نژادهای خزنده از بین رفته بود در حال بازیابیست. شبکه درخت ۱۲ شاخه توسط تمدنهای لیرا-سیریوس طراحی شد تا به بازیابی آواتار کریستوس ماتریکس سیلیکات اصلی انسان در جهان های هارمونیک کمک کند. برای انجام این کار لزوما باید به خطوط زمانی گذشته برگشت تا کدها بازیابی شوند و آسیبهای جنگ های اوریون از خطوط زمانی آینده ترمیم شود.
Alpha Draconian/ Orion Group
جهت نیروی حیاتی [ که از طریق شبکه های معکوس کننده نفیلیمها جمع آوری میشود ] در قالب یک سیستم سلسله مراتبی هست که توسط سیستم آلفا دراکو در صورت فلکی اوریون مدیریت میشود، جاییکه جنگهای متعددی در حال وقوع و نزاع بر سر منابع مختلف بین خیلی از نژادهای رپتایل و دراکو وجود دارد. سیستم وسیعی از قربانی هایی که در قاعده هرم هستند، تحت سلطه این نژادها قرار دارند.
گروه اوریون یک نیروی شیطانی و دارای ایدئولوژی غارتگرانه بوده و از زنها صرفا به عنوان برده و وسیله ای جهت زاد و ولد استفاده می کند، این گروه از طریق جنگ و کشتار به دنبال سلطه بر قلمرو های مختلف در سیارات هستند.
جایگاه آنها در naa و ائتلاف آنها با بیگانگان منفی Black Sun Program برنامه خورشید سیاه نامیده میشود. آنها یک نیروی غارتگر با ذهنی غارتگر هستند که در حقیقت از طریق برنامه های کنترل ذهن حجم زیادی از ایگوی منفی را در بین انسانها ایجاد می کنند.
آنها همچنین سیستم برده داری پول و قرض را از طریق مافیا و کارتل های بانکداری ایجاد کردند. نژادهای دراکو قابلیت تغییر شکل دارند و به شدت توانایی کنترل ذهن را گسترش دادند، که آنها ر ا قادر می کند تا از طریق برون فکنی آگاهی، بدن ها را تسخیر کنند.
بنابراین به این دلیل که آنها از سیستم ماتریکس شبح phantom matrix موجودات هوش مصنوعی شیطانی می آیند، خیلی از مردم این دراکوها را با شیطان اشتباه می گیرند (شیطان یا ابلیس به عنوان یک فرد مشخص). فرازمینیهایی که از لحاظ ژنتیکی با رپتایلها مختلط شدند، تحت یک سیستم سلسله مراتبی شدید عمل می کنند و با نژاد اصلی فرق دارند.
دراکوها یا دراکونیان از سیستم آلفا دراکو فرماندهی رپتایلهای زیرزمینی سیاره زمین را بر عهده دارند. رپتایلهای زمین اعتقاد دارند که دراکوها صاحبان زمین و انسانها هستند و آنها را ارشد خود میدانند.
رپتایل-دراکوها خودشان را به عنوان باهوشترین نژاد در کیهان میدانند و اعتقاد دارند که انسانهای زمین نتیجه فرآیندهای ژنتیکی-بیولوژیکی آنها در سیارات مختلف هستند. آلفا دراکوها یک طبقه سلطنتی دارند که رنگشان روشنتر است، پوستی سفید دارند و دارای بال هستند، و دو یا سه برابر بزرگتر از یک انسان هستند، و خیلی عضلانی. آنها خیلی تهدید کننده و مستبد هستند، و حتی نسبت به اعضای گروه خود که ممکن است از دستورات سرپیچی کرده باشند رحمی نشان نمی دهند.
رپتایلهای زمین، فرماندهی گروهی به نام خاکستری های کوچک را به عهده دارند. رپتایلها فاقد کالبد احساسی هستند. نژادهای رپتایل شناخته شده روی زمین با سیاستمداران و افراد سطح بالای دولتی و نظامی قرارداد های مختلف بستند، که بنام پروژه های سیاه دولت سایه نامیده میشود، مانند برنامه های مخفی فضایی secret space programs, پروژه MILABS, و ایجاد پایگاههای مخفی نظامی جهت آزمایش و بکارگیری تکنولوژی های بیگانه، که از طریق قرارداد به آنها دسترسی دارند.
دراکوها به شدت دارای ویژگیهای نظامی گری و زن ستیزی بوده و نژاد جنگ طلبی هستند که در حال کنترل سیاستمدارها، سیستم مالی، سیستم پزشکی و دارویی و سیستم مالی و بانکداری هستند. آنها و نژادهای تحت فرماندهی آنها، جنگ و کشتار را از طریق نظامی گری، ایجاد فقر آگاهی و اطلاعات، برنامه های بردگی انسان، خشونت دینی، تروریسم، و دزدی از دی ان ای انسانها از طریق آدمای ربایی و آزمایش انجام میدهند.
:Black Sun DNA
گروه دراکونیان اوریون از طریق دی ان ای ژنتیک اجدادیشان به نام Black Sun DNA شناخته میشوند. آنها از طریق هزاران سال ایجاد جنگ و خشونت درخطوط زمانی کیهانی، دی ان ای خودشان را به یک دی ان ای ۱۰ شاخه ای ( ۱۰d معکوس) تبدیل و یک جریان انرژی حیاتی معکوس را از طریق دروازه ایران ایجاد کردند و از این طریق جریان ۱۰d معکوس را در محلی در مرز ایران و عراق، روی سیاره ایجاد کردند. آنها قادرند که توسط یک کالبد فیزیکی در بعد سوم وجود داشته باشند، در حالیکه هنوز میتوانند به میدان آگاهی بعد دهمی دسترسی داشته باشند. آنها از شبکه خانواده شیطانی satanic هستند که با خانواده Luciferin Belial همکاری می کنند تا سیاره را کاملا کنترل کرده و جنگ را گسترش بدهند. آنها نمیتوانند از نظر سلولی به راحتی از استارگیتها عبور کنند و از طریق خون آشامی و دزدی انرژی از موجودات دیگر به سطوح محدودی از جاودانگی دست پیدا کرده اند.
خوب