دانلود کتاب الواح بابل
:: مشخصات کتاب
نام کتاب: الواح بابل
نویسنده: ادوارد شییرا
ترجمه: علیاصغر حکمت
زبان کتاب: فارسی
فرمت: PDF
تعداد صفحات: ۳۸۸ صفحه
حجم فایل: ۸ مگابایت
فهرست
فصل دوم: کتابهای جاویدی
فصل سوم: تل هفتشهر
فصل چهارم: فجر دانش
فصل پنجم: الفبای باستانی
فصل ششم: در عالم کسب و تجارت
فصل هفتم: مشغله دیانت
فصل هشتم: سرگذشت پادشاهان
فصل نهم: سرگذشت کاهنان
فصل دهم: الواح بابلی و اسفار یهود
فصل یازدهم: چون و چند
فصل دوازدهم: حجرالفلاسفه
فصل سیزدهم: تعلیم ابتدائی
فصل چهاردهم: رستاخیز خلق
فصل پانزدهم: انسان و هنر
فصل شانزدهم: از روزنامه یک دیپلومات
فصل هیفدهم: در یونان و روم
فصل هیجدهم: در شرق و غرب
فهرست اعلاماین نکته معلوم است که سراسر کشورهای خاور نزدیک و آسیای مرکزی، یعنی از کنار رود سیحون تا ساحل دجله و از حاشیه رود سند تا شاطی فرات به منزله میدانگاهی وسیع و عرصهای پهناور است که در مدت چهارهزار سال اخیر، یعنی از هزاره دوم قبل از میلاد تا کنون که قرن بیستم میلادی است، تمدن و فرهنگ و زبان و ادبیات و هنر اقوام باهوش و فرهنگ ایرانی در این معرض جلوهگر و نمایان گشته است. قبل از آن تاریخ و هم معاصران عهد و زمان ملل و امم باستانی دیگر نیز به وبت خود پرچم تمدنهای متعدد و ثقافتهای اصیل را در دست داشتهاند. اقوام فینیقی و کنعانی و عبرانی و مصری و آشوری و کلدانی و ملل قفقازی و هیتها تا یونانیان و سواحل مدیترانه و امم ماوراء دریای خزر و غیره همه در آسیای غربی کاخهای رفیع از دانش برافراشته و مشعلهای روشن از فرهنگ برافروختهاند. همین قدمت تاریخ تمدن این سرزمینهای باستانی است که جلب نظر بحاثان و محققان را کرده و از اطراف عالم دانشمندان برای بررسی و فحص به زادگاه آنها میشتابند و پس از تحمل رنجها و پژوهشها در بیابانها و اقامت در ویرانهها بالاخره بارهای گران از گنجینههای نهفته و ذخائر دیرین از آن سرزمینها به هم بسته و به اوطان خود بازگشته موزههای ممالک غرب را از ارمغانهای خود غنی و توانگر میسازند. تا امروز افزون از صدها هزار کتاب و رساله در پیرامون مطالعات و بررسیهای خود در اطراف همین منطقه بارور که زادگاه تمدن قدیم اولاد آدم است انتشار دادهاند و هنوز نیز هزارها تن در این جهاد علمی کوشنده و در این وادی مقدس پویندهاند. هرگاه دیگران که خود از نژاد و کشوری دیگراند این چنین به فضایل و مواریث گذشتگان ملل شرق نزدیک، خاصه مفاخر قوم ایرانی پی برده و تا به این درجه قدر کمالات و مواهب ایشان را دانستهاند. فرزندان این سرزمین به طریق اولی حق دارند که در طلب ترکه پدران خود برآیند و از روی رخساره فضایل عالیه و آثار برگزیده ایشان پرده جهل را بگشایند و بازمانده گنجینههای ایشان را از زیر خاک بیرون آرند.
نگارنده این سطور هرچند خود به شرف اختصاص و تبحر در این علم شریف نایل نگشتهام ولی از دل و جان دوستدار تاریخ باستان و هواخواه باستانشناسان بودهام و به قاعدهی «از ایشان نیستی میگو از ایشان» در سراسر عمر هر وقت فرصتی به دست افتاده و در این طریق خدمتی از دست ناتوان برآمده دریغ نداشتهام. به سهم خود برای تکمیل و تجلیل و ساختمان عمارت موزه ایران باستان کوشش بسیار کرده و نیز در راه تأسیس کرسی باستانشناسی در دانشگاه طهران سعی فراوان نمودهام و محضر استادان دانشمند خارجی و داخلی را که وقت عزیر خود را صرف مطالعه در فنون و شعب این علم شریف کردهاند همواره مغتنم و گرامی شمردهام. با آن همه همواره خارخار ملالی درون ضمیر مرا متأثر میساخت و تأسف داشتم که چرا در زبان فارسی کتابی برای طالبان این فن به رشته تحریر در نیامده که مبتدی از آن به راه صواب برآید و منتهی از آن کمال خبرت و بصیرت افزاید. غالباً این ملالت خود را با دانشمندان و بزرگانی که در انجمن آثار ملی شرف مصاحبت داشتهام در میان نهادم ایشان نیز تألیف و تدوین چنین رسالهای که مقدمه و متن ابتدایی علم باستانشناسی باشد در آن زبان شیرین بیان لازم و واجب شمردند.
اتفاقاً در این اواخر کتابی به زبان انگلیسی ملاحظه شد که یکی از علماء بزرگ فن آشورشناسی که آن نیز یکی از شعب باستانشناسی است به قلم آورده است. این مؤلف ارجمند که خود متخصصی خبیر در السنه سامی بوده این مجموعه را در باب مکتشفات و معلومات استخراجی از الواح گلین مملکت بابل و بینالنهرین نگاشته و مسائل مختلفه از خط و زبان و فرهنگ و علم و سیاست و هنر آن ملت باستانی را که همه را از روی کتیبههای روی خشتها استنباط و اقتباس کردهاند، با زبانی شیرین شرح داده و نکات مشکل و مسائل غامض باستای را به شیوه حکایتسرایی مطبوع و دلپسند به قلم آورده است. مجموعهی این یادداشتها را، پس از مرگ او، یکی از همکاران گرامی وی، یعنی دانشمند بزرگ معاصر، پرفسور جورج کامرون G. Cameron جمعآوری کرده و تدوین نموده و کتابی به نام «They Wrote on Clay» منتشر ساخته است و در حقیقت میتوان آن را نخستین متن علم ارکئولوژی در ناحیه ممالک خاورمیانه دانست. چون آن را مطالعه کردم با کمال مسرت مشاهده نمودم که همان گمشدهایست که در طلبش میشتافتم. زیرا از آن کتاب چند فایده عاید میشد: نخست این که موضوع آن مربوط به تحقیقات ارکئولوژیک کشور بینالنهرین Mesopotamia میباشد. این ناحیه از لحاظ تاریخ سیاسی و طبیعی از کشور ایران جدا و منفصل نیست و در طول مدت دوازده قرن (۶۵۰ م. – ۵۵۰ ق.م.) یعنی از بدو سلطنت کوروش کبیر هخامنشی تا سرانجام یزدگرد سوم ساسانی آن سرزمین عرصه بروز و نبوغ تمدن و فرهنگ ایران بوده است و سه سلسله بزرگ پادشاهان قبل از اسلام – کیان، اشکانیان و ساسانیان سه شهر بزرگ – بابل – سلوسیا – تیسفون رادر سواحل فرات و دجله محل تختگاه خود قرار داده بودند. نهال بارور زبان و ادب و فرهنگ ایرانی در آن سرزمین غرس شده و از آنجا به اطراف جهان سایه گسترده است. در تاریخ ادوار اسلامی تا امروز باز بلاد بینالنهرین صحنه بروز و ظهور هوش و هنگ ایرانیان بوده و مفاخر ادب و بزرگان علم در عراق زاده مواهب خداداد آنها هستند. از این رو سزاوار است که فارسیزبانان از تاریخ باستان بابلیان و سومریان و آشوریان که سکنه دیرین آن کشورند به خوبی آگاه شوند.
فایده دیگر آن که استاد فقید و مؤلف ارجمند در مطاوی سخن از نکات فنی و دقیق علمی که همه مقدمات علم ارکئولوژی است بحث فراوان کرده و مشکلات را حل و دشواریها را آسان ساخته است. در حقیقت رساله فنی عملی به دست داده، حاوی مبادی و مقاصد و متضمن بر اصول موضوعه و کلیات اولیه. خلاصه آن که اول و آخر این فن شریف را به خوبی شرح داده است. چندان که نوآموزان رسم و راه کار خود را از آن میتوانند آموخت.
نکتهی دیگر آن که نظیر این الواح گلین که بر روی آنها به خط میخی کتیبههای بابلی و آشوری نقر و رسم شدهاند و در این کتاب موضوع بحث است همچنان در ویرانههای بلاد باستانی عیلام و پارس و ماد که ایالات اصیل ایران هستند نیز به دست آمده است. چنان که در ۱۳۱۲ ش. = ۱۹۳۳ م. مقدار زیادی از همان نوع خشتهای مکتوب که در خرابههای «پرسپلیس» تخت جمشید نهفته بود کشف گردید و علماء فن بالاخص پرفسور کامرون سابقالذکر سالیان دراز به ترجمه و تفسیر آنها سرگرم بودند.
بالاخره این خشتها و لوحههای گلی (Tablets) مکتشفه در ایران و بینالنهرین، همه نمودار تحول و تکامل تاریخ و منطق گویای داستانهای ملل قدیم است که در اطراف و اکناف آن بلاد تدریجاً ادوار وجودی خود را طی کرده و سپس در زیر خاک مدفون گشتهاند. پس هرگاه باستانشناسان ایرانی درباره این اسناد گلی و صحیفههای گرانبها زیادت اطلاع و افزایش بصیرت بجویند بهتر از آنچه در این کتاب بیان شده متنی موجز و مفید به دست نتوانند آورد.
نظر به همین فواید، شوق قلبی و محرک باطنی مرا برانگیخت که آن رساله شیرین مقاله را به زبان فارسی در آورم و باستانشناسان جوان ایران را ارمغان سازم.
پروفسور دکتر ادوارد شییرا Prof. Edward Chiera, Ph.D. استاد کرسی آشورشناسی در مؤسسه شرقی دانشگاه شیکاگو در ۲۰ ژوئن ۱۹۳۳ به مرض ذاتالجنب «پنومونیا» بدرود حیات گفت. اجداد وی از اهل ایتالیا و پدرش در سال ۱۹۰۷ به فیلادلفیا آمده و به شغل یک پاستور (کشیش) در کلیسای باپتیستهای ایتالیایی آنجا در آن شهر مقیم گشت. او خود نیز در ابتدای عمر به خدمت کشیشی در همان کلیسا در ایتالیا اشتغال داشت و در نتیجه مطالعه کتاب «عهد عتیق» به السنه و لغات سامی علاقهمند گردید. از آنجا که کسب علم را برای خدمت به دین میخواست پس برای تکمیل آن علم در آمریکا نزد علماء فقهاللغه سمیتیک مانند جاسترو و هیل پرشت اساتید دانشگاه پنزیلونیا به تلمذ مشغول گشت. در ۱۹۱۲ از سمینار این رشته فارغالتحصیل گردید و به درجهی استاد تئولوژی و سپس در ۱۹۱۳ به درجه دکتری نائل شد. سپس به خدمت دانشگاه درآمد و در این فن دائماً رو به کمال بود، تا آن که در سال ۱۹۲۶ کرسی فن آشورشناسی به او مفوق گشت و در همان سال در مدرسه آمریکایی تحقیقات شرقیه بغداد نیز منصب مدرسی حاصل کرد. در همان حال ریاست هیئت حفاری و کاوش علمی در ویرانههای شهر نوزی Nuzi به او محول شده و اکتشافات مهمی که در آنجا برایش میسر گردید وی را در صف مشاهیر برجسته فن ارکئولوژی قرار داد. نوشتجات و تحریرات او که به زینت لطف تعبیر و دقت تحقیق و صحت مطالب موصوف است در سراسر جهان انتشار یافت. درستی قضاوت او در مسائل غامضه فنی و استعداد وی در تشکیل سازمانهای بزرگ حفاری و صبر و حوصله او در ترجمه و تفسیر آثار مکتشفه باستانی، پرفسور مذکور را یکی از بزرگترین رجال علم آثار تاریخی حوزه بینالنهرین (بابل) معرفی کرد. در ۱۹۲۷ در دانشگاه شیکاگو به سمت استادی این کرسی منتخب گردید. یکی از بزرگترین خدمات او به مؤسسه شرقی شیکاگو همانا حمل مجسمه گرانسنگ «گاو آشور» به آنجاست. این تندیس کلان را که چهار تن وزن دارد وی در قصر سارگون دوم در خورسآباد کشف کرد و با دقت در صحت و زحمت زیاد آن را به آمریکا برده در موزه بنیاد شرقی شیکاگو نصب فرمود.
در تمام مدت کوتاه اقامت خود در دانشگاههای ینزیلونیا و شیکاگو، خامه هنرمندش به تحریر و ترجمه و تألیف و تصنیف اشتغال داشت و مقدار بیشماری الواح مجهول به قوت هوش و صبر و تدقیق او معلوم گشت و نقاط بسیاری از تاریخ تاریک بابل را روشن فرمود. در ایام اواخر عمر خود به تهیه و تدوین کتاب فرهنگ زبان آشوری اشتغال داشت. وسعت افق فضیلت و عمق دریای معرفت او مانع از آن نبود که به زبان انگلیسی فصیح شنوندگان خود را از لطائف ذوق و ظرافت سخنان و لطائف و حکایات کلام برخوردار سازد. عاقبت پرفسور شییرا رفت و از او میراثی گرانبها در آثار علمی باقی ماند.