در روم باستان، چگونه مردم را بر اساس اعتقادات مذهبی فریب میدادند؟
باور بر این است غار باستانی رومی، دروازهای به دنیای بعد بوده و حیواناتی که نزدیک آن میشدند را به کام مرگ میکشاند، اما آسیبی به شکارچیان آنها، یعنی انسانها وارد نمیکرد. حال دانشمندان معتقدند علت این امر را کشف کردهاند؛ ابری غلیظ از دیاکسیدکربن که مانع رسیدن اکسیژن به ریهی حیوانات میشد.
این غار که مربوط به ۲،۲۰۰ سال پیش است، در سال ۲۰۱۰ توسط باستانشناسان دانشگاه سالنتو کشف شد. این غار در شهر هیراپولیس، در «فریجیه» که سرزمینی باستانی در مرکز آسیای صغیر است و در ترکیهی کنونی واقع شده، قرار دارد و کشیشهای خواجه از آن بهمنظور قربانیکردن گاوها برای خدای دنیای زیرین استفاده میکردند. مردم میتوانستند آوردهشدن گاوها توسط کشیشها از میان دودهای دروازه را در جایگاههای مخصوص واقع در سالن ویژه، مشاهده کنند.
تاریخنگار یونانی، «استرابو» مربوط به صدهی اول قبل از میلاد، در اینباره مینویسد: «به قدری دود در این فضا وجود دارد که افراد به سختی میتوانند زمین را مشاهده کنند. هر حیوانی که به داخل گود آورده میشود به سرعت کشته میشود. من گنجشک رها میکردم و این گنجشکها در اندک زمانی نفس آخر خود را کشیده و جان میسپردند.»
این پدیده باستانشناسان را ترغیب به جستجو در غار میکرد. پرندگانی که نزدیک دروازهی غار میشدند به سرعت جان خود را از دست میدادند. این مساله نشان میدهد حتی پس از هزاران سال، غار مورد نظر کشنده است.
به گفتهی آتشفشانشناس دانشگاه دویسبورگ، «هاردی فانز» که تحقیقاتی در زمینهی گازهای موجود در غار انجام داده است، علت این امر را فعالیتهای ارتعاشی زیرزمین میداند. شکافی عمیق باعث آزادسازی مقادیر بالای دیاکسیدکربن شده است. گروه تحقیقاتی به بررسی میزان دیاکسیدکربن محوطهی متصل به غار پرداختند و دریافتند این گاز که کمی از هوای معمولی سنگینتر است، باعث ایجاد دریاچهای به عمق ۴۰ سانتیمتر شده است.
محققان دریافتند با طلوع آفتاب این گاز پراکنده میشود، اما پس از سپریشدن شب و در زمان غروب آفتاب به مرگبارترین حالت خود میرسد. غلظت دریاچه در کف زمین به ۵۰ درصد میرسد و ۱۰ سانتیمتری بالاتر از کف دریاچه، به ۳۵ درصد کاهش مییابد که میتواند انسان را از پا درآورد؛ اما در ارتفاع بیشتر از ۴۰ سانتیمتری از کف دریاچه، غلظت گاز شدیداً کاهش مییابد. سوسکهای مردهی یافتشده توسط گروه تحقیقاتی در کف زمین نشان میدهد در طول روز نیز عمق دریاچهی دیاکسیدکربن به ۵ سانتیمتر میرسد. از آنجایی که در داخل غار هیچ باد یا نور خورشیدی وجود ندارد، دانشمندان تخمین میزنند میزان دیاکسیدکربن ثابت غار، بین ۸۶ تا ۹۱ درصد باشد.
گروه تحقیقاتی در مقالهی خود اشاره کرد که این غار جاذبهی توریستی بالایی دارد. حیوانات و پرندگان کوچکی را میتوان به گردشگرها فروخت تا با هدایت آنها به محوطهی غار، شاهد قربانیشدن آنها باشند. کشیشها نیز در ایام ضیافت حیوانات بزرگتری را قربانی خواهند کرد. گروه تحقیقاتی در مقالهی خود اظهار داشتند: «در حالی که دهان و بینی گاوها بین ۶۰ تا ۹۰ سانتیمتر از کف زمین فاصله داشتند، کشیشهای بالغ سعی بر نگهداشتن سر گاوها بالاتر از سطح کشندهی دریاچهی گازی داشتند. گزارشها حاکی از این است بعضی مواقع کشیشها از سنگها نیز استفاده میکردند.»
تماشاگران شاهد مرگ گاوهای تنومند، در عرض چند دقیقه بودند و کشیشها نیز احتمالاً در سلامت کامل، به ستایش قدرت خدایان و حتی خود میپرداختند. اگرچه محققان معتقد هستند کشیشها از این ویژگی گود آگاه بودند و برای دستیابی به بیشترین تاثیر ممکن گازها، در طلوع آفتاب روزهای آرام، حیوانات را قربانی میکردند. ممکن است کشیشها با حبس نفس، سر خود را در درون فضای سمی قرار داده یا وارد غار میشدند تا قدرت خود را به رخ حضار بکشند.